eitaa logo
کانال ادبی از سبوی عشق سروده‌های محمد رضا قاسمیان_ بشرویه
209 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
96 ویدیو
21 فایل
#از_سبوی_عشق #اشعار #قصیده #غزل #ترکیب_بند #ترجیع_بند #قطعه #دو_بیتی #رباعی #مثنوی #سه_گانی #شعر_ولایی #شعر_مقاومت #سپید #سپکو #سروده #شاعر #محمد_رضا_قاسمیان #شهرستان_بشرویه #خراسان_جنوبی #عضو_جمعیت_شاعران_آزاد_ایران #تصاویر #کلیپ #مطالب_ارزشمند
مشاهده در ایتا
دانلود
- ناشناس.mp3
3.26M
لاله‌های غزه اهل عالم! غزه‌ی مظلوم را یاری کنید ظالمان را منصرف از مردم آزاری کنید بی‌طرف‌ها بی‌گمان، یاور برای ظالم‌اند آی انسان‌ها! ز مظلومان طرفداری کنید آب را بر روی خلق بی‌گناهی بسته‌اند می‌سزد بر حال مظلومان اگر زاری کنید اهرمن، المعمدانی را به خاک و خون کشید در خیابان باید از زخمی پرستاری کنید مردمان غزه همچون لاله، پرپر گشته‌اند نازشان را با دل و با جان خریداری کنید گشته جاری خون طفلی بی‌گنه، در کوچه‌ها می‌سزد از دیده‌ها گر خون دل، جاری کنید برخروشید ای یلان صف شکن مانند شیر چون ابومهدی و چون قاسم، علمداری کنید رو به حیفا و تل‌آویو است موشک‌های ما گرگ‌ها را گوی، دیگر ترک خون‌خواری کنید گو به صهیونیست‌ها ای غاصبان قدس ما! زودتر باید از این جا، کوچ اجباری کنید سازمان بی‌ملل برد آبروی خویش را پس شما ای اهل عالم! آبروداری کنید بشنوید آوای یاللمسلمین قدس را گر برآید کاری از دست شما، کاری کنید چون شهیدان گوش ما، دائم به فرمان ولی است با ولایت همچو ما باید وفا داری کنید ای مسلمانان! دگر نزدیک شد صبح ظهور باز هم باید ولی عصر (عج) را یاری کنید
الگوهای فرهنگی جای خودش این روزها کاکتوس هم مُد پست می‌کند
سلام عزیزان! کانال ادبی از سبوی عشق سروده‌های محمد رضا قاسمیان را در ایتا و تلگرام به کسانی که دوست‌شان دارید، معرفی کنید👇 @azsabuyeeshgh
واژه‌ها را رج به رج به هم می‌بافم می‌گویند عشق است
سینه‌ی کاغذی‌ام تاریخچه‌ی توست تکرار دوست داشتنی
چمدانی از خاطراتم را به دستت می‌سپارم می‌شود نامم را بر سینه‌ات حک کنی
لاک پشت کوهی را از افاده به دوش می‌کشد تا به چشم تو بیاید
تا رژیم جعلی رقیب سرزمین دلم را اشغال نکرده مدافع حرمت را مستقر کن
voice.ogg
4.8M
لاله‌های غزه اهل عالم! غزه‌ی مظلوم را یاری کنید ظالمان را منصرف از مردم آزاری کنید بی‌طرف‌ها بی‌گمان، یاور برای ظالم‌اند آی انسان‌ها! ز مظلومان طرفداری کنید آب را بر روی خلق بی‌گناهی بسته‌اند می‌سزد بر حال مظلومان اگر زاری کنید اهرمن، المعمدانی را به خاک و خون کشید در خیابان باید از زخمی پرستاری کنید مردمان غزه همچون لاله، پرپر گشته‌اند نازشان را با دل و با جان خریداری کنید گشته جاری خون طفلی بی‌گنه، در کوچه‌ها می‌سزد از دیده‌ها گر خون دل، جاری کنید برخروشید ای یلان صف شکن مانند شیر چون ابومهدی و چون قاسم، علمداری کنید رو به حیفا و تل‌آویو است موشک‌های ما گرگ‌ها را گوی، دیگر ترک خون‌خواری کنید گو به صهیونیست‌ها ای غاصبان قدس ما! زودتر باید از این جا، کوچ اجباری کنید سازمان بی‌ملل برد آبروی خویش را پس شما ای اهل عالم! آبروداری کنید بشنوید آوای یاللمسلمین قدس را گر برآید کاری از دست شما، کاری کنید چون شهیدان گوش ما، دائم به فرمان ولی است با ولایت همچو ما باید وفا داری کنید ای مسلمانان! دگر نزدیک شد صبح ظهور باز هم باید ولی عصر (عج) را یاری کنید
قل‌قل خاطراتم بلند است سر به هوایم کرده شورَت شیرینم!
آش روزگار پیاز داغش زیاد است و نمکش کم به دست پختت نمی‌رسد
ای تو خورشید حقیقت، ای مه شب‌های تار! ای نسیم دلنواز رحمت پروردگار! ای تمام هستی‌ام! جانم! دلم در بند تو! ای جمال دلربایت لیل و رُخسارت نهار! تا بپیچد نسترن بر گٕرد شمشاد قدت باز کن ای نازنین! آن نرگس مست و خمار بی‌تو بی‌برگ و بر است این گلشن دل‌های ما باز گرد ای گل! خزان را با حضورت کن بهار کوه غم بر شانه دارم از فراق روی تو از غمت آه و فغان! از دوریت داد و هوار! بی تو اقیانوس ناآرام شد عالم؛ بیا ای همه آرامشم! ای بی‌قراران را قرار! کی زمان وصل می‌آید دگر ای ماه من!؟ کی به پایان می‌رسد دوران تلخ انتظار؟ گر چه لایق نیستم هم‌صحبت دلبر شوم باز هم از آستین لطف خود دستی برآر خود دعا کن، در دعای ما نمی‌بینم اثر ای دعای مستجاب مردم شب زنده دار! کاش! برگردی و بیند چشم من رخسار تو تا کنم در مقدمت، این جان ناقابل نثار ۱۴۰۲/۰۸/۱۶
خانه‌ام بی‌تو مجمع پریشانی است صفایش باش غریب آشنا
خانه‌ام بی‌‌تو خراب‌آباد جهان است مُلک سلیمان کن با حضورت
خزان! جولان مَده در باغ ما، زیرا بهاری هست گلی داریم و سروی، شاخ شمشادی، چناری هست بگو، زاغ و زغن را بس کنید آوای شوم خود صدای آبشار دلکش و بانگ قناری هست بوَد در آسمان ابری که می‌خندد که می‌گرید برای هر کویر امید آب خوشگواری هست ز باغ آرزوهایم، گلی حتی نمی‌خشکد به زیر سایه‌ی نخلش، روان تا جویباری هست مشو غافل ز کین اهرمن در این جهان هرگز هماره در کمین‌ات، عقرب جرّار و ماری هست اگر صد فتنه در راه است و صدها دام رو در رو نسیم عشق می‌آید، امید رستگاری هست چه جای بی‌قراری!؟ ای دل! آرام و قرارت کو!؟ تو را با آن قرار بی‌قراران تا قراری هست چه غم دارم؟ گل نرگس! در این دنیای ظلمانی مهی، زیبا رُخی، مهری، مرا چون تو نگاری هست بیا یاابن‌الحسن(عج) دیگر نشان ده روی ماهت را تو را چون ما هزاران عاشق چشم انتظاری هست ۱۴۰۲/۰۸/۱۸
voice.ogg
559.5K
خزان! جولان مَده در باغ ما، زیرا بهاری هست گلی داریم و سروی، شاخ شمشادی، چناری هست بگو، زاغ و زغن را بس کنید آوای شوم خود صدای آبشار دلکش و بانگ قناری هست بوَد در آسمان ابری که می‌خندد که می‌گرید برای هر کویر امید آب خوشگواری هست ز باغ آرزوهایم، گلی حتی نمی‌خشکد به زیر سایه‌ی نخلش، روان تا جویباری هست مشو غافل ز کین اهرمن در این جهان هرگز هماره در کمین‌ات، عقرب جرّار و ماری هست اگر صد فتنه در راه است و صدها دام رو در رو نسیم عشق می‌آید، امید رستگاری هست چه جای بی‌قراری!؟ ای دل! آرام و قرارت کو!؟ تو را با آن قرار بی‌قراران تا قراری هست چه غم دارم؟ گل نرگس! در این دنیای ظلمانی مهی، زیبا رُخی، مهری، مرا چون تو نگاری هست بیا یاابن‌الحسن(عج) دیگر نشان ده روی ماهت را تو را چون ما هزاران عاشق چشم انتظاری هست ۱۴۰۲/۰۸/۱۸
حافظه‌ام سرشار از رؤیای خواستنت آغوشم تهی از گرمای داشتنت چه گلی به سر م زده روزگار
- ناشناس.mp3
3.79M
ای تو خورشید حقیقت، ای مه شب‌های تار! ای نسیم دلنواز رحمت پروردگار! ای تمام هستی‌ام! جانم! دلم در بند تو! ای جمال دلربایت لیل و رُخسارت نهار! تا بپیچد نسترن بر گٕرد شمشاد قدت باز کن ای نازنین! آن نرگس مست و خمار بی‌تو بی‌برگ و بر است این گلشن دل‌های ما باز گرد ای گل! خزان را با حضورت کن بهار کوه غم بر شانه دارم از فراق روی تو از غمت آه و فغان! از دوریت داد و هوار! بی تو اقیانوس ناآرام شد عالم؛ بیا ای همه آرامشم! ای بی‌قراران را قرار! کی زمان وصل می‌آید دگر ای ماه من!؟ کی به پایان می‌رسد دوران تلخ انتظار؟ گر چه لایق نیستم هم‌صحبت دلبر شوم باز هم از آستین لطف خود دستی برآر خود دعا کن، در دعای ما نمی‌بینم اثر ای دعای مستجاب مردم شب زنده دار! کاش! برگردی و بیند چشم من رخسار تو تا کنم در مقدمت، این جان ناقابل نثار ۱۴۰۲/۰۸/۱۶