بیا که عاشق و دلدادهی تو بسیار است
خوش آن دلی که به عشقی چنین گرفتار است
دلا! مباد! که از یار خود شوی غافل
که هر چه بر سر غافل رسد، سزاوار است
زمان، زمان بصیرت، زمان بیداری است
اگر تو خواب بمانی، رقیب، بیدار است
کنون که دشمنمان، بسته خنجرش از رو
بیا که سر بتراشیم، وقت پیکار است
به راه دوست، بیا تا که بگذریم از جان
متاع جان چه بوَد؟ یار اگر خریدار است
به شوق گلشن روی تو ما غزلخوانیم
بیا که بیگل رویت، جهان پر از خار است
تمام هستی من، نذر مقدمت، ای یار!
بگو کجا و کی آن لحظههای دیدار است!؟
#محمد_رضا_قاسمیان
#بداهه_سرایی_شعر_سه_نقطه
۱۴۰۳/۱۰/۰۸
بر چینی قلب خویشتن، بش زدهایم
دنبال هوا رفته و عاشق نشدیم
بر #هیزم عمر خویش #اتش زدهایم
#محمد_رضا_قاسمیان
#سهگانی_رباعی
صد شکر که ما #بارش باران داریم
#برف آمده اما دلمان، #سرد نشد
#انگشتری مُلک سلیمان داریم
#محمد_رضا_قاسمیان
#سهگانی_رباعی
فریاد زدم از دل غمدیده، خدا را
او میشنود گرچه هم آهسته صدا را
گفتم که خدایا! تو که خود مظهر لطفی
لطفی کن و کن قسمت ما صلح و صفا را
یا دشمن ما را به جهنم برسان زود
یا گوی دگر کم کند این جور و جفا را
از کشور ما فتنهگران را تو برانداز
از ملت ما دور نما درد و بلا را
هرچند که ما بندهی خوب تو نباشیم
از ما تو بپوشان ز کرَم، جُرم و خطا را
اکنون که همه مدعی عشق تو هستیم
عاشق به حساب آر تو جمعیت ما را
با دلبر ما گوی که با ما بِه از این باش
کمتر بکن ای نازترین! ناز و ادا را
من عاشق دیدار جمال گل یارم
پس کی تو اجابت کنی این ذکر و دعا را!؟
#محمد_رضا_قاسمیان
#بداهه_سرایی_صدای_دیدار
۱۴۰۳/۱۰/۰۹
عروس خیالم
حالا نقابی است
قاب شده بر دیوار
که به جای گرمی آغوشش
نگاههای سردش
میخراشد
دیوارههای قلبم را
#محمد_رضا_قاسمیان
#سپید
میکُشد یا زنده میکند
گاهی انسان را
یک حرف
#محمد_رضا_قاسمیان
#سهگانی_هایکو
فتح کن
قلبها را
با یک تبسم
#محمد_رضا_قاسمیان
#سهگانی_هایکو