#چالش_مهربانی ❤️🍃
سلام حبیبه جان و ادمین محترم واسه چالش مهربانی میخوام براتون بگم من پارسال مجبور شدم همه دندونام رو بکشم با اینکه سنم کمه اما تو این پرسه که دندونام رو کشیدم خدا الهی خیر دنیا و آخرت رو بهشون بده یه آقای دکتر بود که تو این شرایط سخت خیلی کمکم کرد از خوبی هاشون هر چی بگم کم گفتم چون سنی نداشتم و بی کس و تنها بودم میرفتم واسه دندون کشیدن اینقدر بهم محبت میکرد که نگو هر موقع میرفتم پیششون خیلی باهام صحبت میکرد از حال و احوالم میپرسید حتی در کنار اینکه دندونام رو میکشد به نظر من بهم مشاوره روانشناسی هم میداد لثه ها هم نمیدونم چون استرس داشتم بود یا چیز دیگه که اصلاً بی حس نمیشد اینقد از وقت مریضی دیگه میزاشت برای من تا من لثه ام بی حس بشه میرفت قدم میزد میگفت تو نگران نباش دو سه تا آمپول میزد تا وقتی دندونام رو میکشید و من وقتی همرو کشیدم باز برای دندون گذاشتن رفتم پیش خودشون اینقدر وقتی منو میدید خوشحال میشد اینقدر بهم احترام میذاشت که من خودم خجالت میکشیدم و متاسفانه وقتی دندونام رو کشیدم افسردگی شدیدی گرفتم همش گریه میکردم اینقدر بهم دلداری میداد که من به شوهرم میگم اینقدر که این دکتر به من خوبی کرد نه برادر نه شوهر نه پدرم بهم اینقدر خوبی نکرد باز واسه دندون گذاشتن خیلی اذیت شدم اما فقط به امید ایشون میرفتم و واقعا کارشون بیست بود خیلی هم اذیتشون کردم برام غصه میخورد میگفت باز نری خونتون گریه کنی باشه و من بعد از یکسال دندونام رو گذاشتم و براشون گل و شیرینی بردم مطبشون هر موقع هم میرفتم ازشون تشکر فراوان میکردم ولی ایشون همش بهم میگفتن برام دعا کن و به من همیشه میفتن استاد میگفتن عه استاد اومده خواستم بگم واقعا آدم وقتی یه دردی داره پیش یه دکتری میره به امیدی میره بعضی ها اینقدر بی شخصیت هستن که آدم رو سکته میدن من خودم تجربه کردم واسه همین دندونام پیش یه دکتر دیگه هم رفتم برعکس خانم هم بود ولی اینقدر منو ترسوند که تو چرا دندونات رو کشیدی تو باید بیای اینقدر پول بدی تو زود پیر میشی اینقدر بهم گفت که اگه آبجیم اونجا نبود پیشم شاید سکته میکردم آدم های خوب و بد هنوز هم پیدا میشن اما این آقای دکتر بعضی اوقات پول هم ازم نمیگرفتن و من تا عمر دارم مدیونم بهشون همیشه تو نماز هام تو هر شرایطی دعاشون میکنم و به خودشونم گفتم اگه شما نبودین من نمیتونستم دندونام رو بکشم و مثل داداش خودمه برام الهی که هر چی تو دلشه برآورده بشه همین جور که دل منو شاد کرد الهی خدا دلشو شاد کنه و من مشهد شهرستان فریمان هستم اگه کسی واسه دندوناش مشکلی چیزی داره یا میخواد بکشه بگین تا من ادرس و تلفن ایشون رو بهتون بدم براستی که دکتر حاذقی هستن ببخشید که زیاد شد تو زندگی هم خیلی سختی های فراوانی کشیدم که بخوام بنویسم یه کتاب میشه با اینکه سنم کمه مادر وپدرم رو از دست دادم و همیشه خدام پشتم بوده خیلی وقتا معجزه هاشو تو زندگیم دیدم و روزی هزارن بار شکر گذارش هستم عزیزان اگه جایی دلتون شکست واسه منم دعا کنید خیلی تنهام
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پاسخ_اعضا ❤️🍃 سلام خدمت حبیبه خانم خواهرای گروه درمورد خانمی که گفتن تو خونشون دعا گذاشتن شما می
#پاسخ_اعضا 💜🍃
سلام در جواب اون خانمی که گفتن ۱۲۰ کیلو هستن ، اگه هزینه براتون مهم نیست ، برید طب سوزنی اگه اصفهان هستید دکتر فهیمه محزونی کارشون عالیه به شرطی که به حرفشون گوش کنید و تا وزن دلخواه ادامه بدید و گرنه ۲ برابر وزن تون برمیگرده . آدرسش هم تو گوگل سرچ کنید.
برای سلامتی و فرج صاحب الزمان صلوات .
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
سلام خانم که موهاش قرمز شده رنگ قوای سوخته بدار یا وسمه مثل حنا است رنگ موهات سیاه میشود
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
سلام برای دختر خانمی که پدرش تب مال دارد نباید شیرمادر دوغ بخورد باید حدودن نی دونم چند آمپول پله سینین بزنند برای عفونت واژن شما دختر م به جای ژلت از پودر مو بر استفاده کنید پودر زرنج دار کمی باآب داغ قاطی کنید بذار کمی خونک شود بدنت باید خوشک باشه مثل ماست شل بگیر به بدنت بعد ۵دیقه دست بزن اگه موهاکندشد باآب ولم آبکشی کن مقداری حنا ورز بده بعد آب کشی بگیر به بدن اگه جوش زد حرارت بدن نترس روزی یک مرتبه آتیش درست کن اسفند را زیر شلوار بگیر ازآب نمک بذر دستشویی خودتو هميشه با آب نمک بشور ببخشید از جلو به پشت خودتو بشور هميشه ازدستمال نخی خودتو خشک کن بهداشت رعایت کن ببخشید طولانی شد خودت هم آزمایش تب مال بده
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
سلام برای خانم هایی که سوال وسواس دارند فقط فقط به قول دکتر طب سنتی دکتر خیراندیش که توی کانالها می زاره سردی مغز هست باید مغز و گرم کنیم مثلا باشگاه ارده خرما کنجد گوشت گوسفند اگه توانایی خرید داشته باشیم روغن زیتون آبگوشت گوسفند هفته دو بار از سردی ها پرهیز کنید مثل ماست دوغ برنج خارجی روغنهای نباتی از ماهواره از اینستا ازچیبس بفک پنیرپیتزا گلباس سوسيس بازیهای کامپیوتری انشالله که کمک کرده باشم
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
سلام به خانمی که پسر شش سالشون لوزه داره برادرزاده منم لوزه سوم داره و باید عمل کنه امسال تابستان خواستن عمل کنم که دکتر گفته بود باید دو هفته قبل از عمل سرما خوردگی نداشته باشه تا عملش کنم ولی برادرزاده م سرما خورد ولی هوا گرم بشه حتماً عمل میکنه باید بستنی بخوره بعد از عمل.الان هم روی صورتش تأثیر گذاشته انگار گونه هایش داره روبه پایین میاد پنج سالش م هست بنظرم اگه شرایطش رو دارین زودتر ببرین عملش کنن
🌱🌱🌱❤️🌱🌱🌱🌱🌱🌱
سلام عزیزم ممنون برای گروه خوبتون
برای خانمی که وسواسی زیاد دارن وخیلی اذیت میشن و میگن حتی تو این گروه هم شانس ندارن ،عزیزم این افکار ماست که زندگیمون رو میسازه ،انقدر منفی نگر نباشین ،یادمه بچگیامون مادربزرگم همیشه بهمون میگفت از هرچی بترسی سرت میاد ،حرف خوب و خیر از دهنتون دربیاد که خیر براتون رقم بخوره،
و برای درمانش ما از این گروه نتیجه دیدیم خداروشکر
آیه های قرآنی هست انشالله برای شما هم مفید باشه http://eitaa.com/quranoazkar
🌱🌱🌱🌱🌱🌱
سلام به همه عزیزان ..درجواب خانمی که ازوسواس شدیدپسرشون رنج میبرن .گفتن خیلی عذاب میکشه همینطورخانم ۳۱ ساله عزیزان درایتاکانالی به اسم وسواس فقهی استادبیگدلی هست عضوکانال شن واحکام مربوط به خودشونوبدونن وعمل کنن انشاالله کاامل خوب میشن من ودخترم وسواس شدیدداشتیم به یاری خداوند ومددامام زمان ( ع ) خوب شدیم من ودخترم روهم دعاکنید عزیزم
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
در جواب اون خانم عزیزی که میگن پسرشون جیغ و داد می کنه و همسرشون حوصله سر و صدا نداره می خواستم عرض کنم که به جهنم که اعصاب نداره بچه رو که از خونه باباتون نیاوردین بچه خودشه دور از جون علیل و مریض هم که نیست بچه سالم سر و صدا می کنه البته اگه شما با دعوا مرافعه روانی نکنید بچه رو. وقتی همسرتون مثل پیرزن های عجوزه بی احترامی و ناله نفرین می کنه شما هم باهاش اتمام حجت کنید و مقابله به مثل کنید داد زد داد بزنید فحش داد فحش بدید نفرین کرد نفرین کنید دست بلند کرد شما هم بزنید درسته که شاید به اندازه اون زور و قدرت نداشته باشین ولی اینطوری می فهمه که شما ضعیف و توسری خور نیستید اصلا هم از آبروریزی نترسید چون آبروی شما نمیره آبروی خودش میره حق تون رو بگیرید
🌱🌱🌱🌱🌱
سلام عزیزم مادرمنم همین مشکل را داشت دکتر برایش آزمایش نقرص نوشت یکم بالا بود نقرصش بابک دوره درمان خوب شد این کارا انجام بدید اگر جواب داد منم دعاکن
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#نکات_سلامتی 🍎
🔰 نکاتی در مورد #چاقی و #لاغری از زبان طبیب معصوم, امام صادق علیه السلام
🔸سه چیز خورده نمی شوند ولی چاق می کنند.
سه چیز خورده می شوند ولی لاغر می کنند.
دو چیز همواره نفع دارند و ضرر ندارند.
دو چیز همیشه ضرر دارند و نفع ندارند.
🔹چیزهایی که خوره نمی شوند و چاق می کنند:
۱. لباس زیر کتان
۲. عطر
۳. نوره
چیزهایی که خورده می شوند و لاغر می کنند:
۱. گوشت خشک
۲. پنیر
۳. طلع(خرمای نارس)
دو چیزی که همیشه نفع دارند و ضرر ندارند:
۱. شکر (شکر نیشکر)
۲. انار
دو چیزی که همیشه ضرر دارند:
۱. گوشت خشک*
۲. پنیر
راوی به امام صادق علیه السلام گفت: شما ابتدا گفتی لاغر می کند, سپس گفتی ضرر می زند!
امام فرمودند: آیا نمی دانی که لاغری به سبب ضرر است.
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
* گوشت خشک اگر به معنای مطلق گوشت کهنه در نظر گرفته شود, احتمالا گوشتهای فریز شده و کنسروی امروزی را هم شامل شود. چنانکه یافته های جدید هم مضر بودن آنها را تایید می کنند.
💫 همه طبیب بشوند
🔖 آموزش درمان و ترکیبات ساده برای عموم بیماریها .
در خانه دارو درست کنید و خود و خانواده ی خود را درمان کنید .
📕 غلبه خون
نشانه : خارش بدن ، جوش ، سرگیجه و خواب آلودگی ، سرخی صورت یا پشت پلک چشم .
درمان :
حجامت
سویق عدس
آلو خشک
که هرکدام برای غلبه خون مفید است .
📒 غلبه صفرا
نشانه : گر گرفتگی ، تب درون ، عصبانیت ، بیخوابی در اول شب و خواب زیاد صبح ، دلشوره و اضطراب ، احساس خستگی ، سر درد میگرنی و تبش قلب .
درمان :
آب درمانی
خرفه
ماهی
آلوی تازه
سویق عدس
داروی صفرابر که ترکیب ساده اش تخم خرفه + سقمونیا + هلیله ی زرد ( یا بجای سقمونیا سنا مکی ) می باشد .
📓 غلبه سودا
نشانه : یبوست ، خشکی بدن همراه با احساس سردی ، وسواس و تردید در انتخاب ، افسردگی ، سردی بدن ، تیرگی ادرار یا مدفوع .
درمان : سودابر، که ترکیب ساده اش افتیمون + هلیله ی سیاه + سنا مکی یا صبر زرد می باشد .
📘 غلبه بلغم
نشانه : احساس سردی بخصوص سردی دست و پا ، خلط پشت حلق ، فراموشی ، بوی بد دهان ، بیخیالی ، به هم خوردگی زمان خواب .
درمان : حمام داغ ، پشت به آفتاب نشستن ،
داروی بلغم که ترکیب ساده اش آویشن + زنیان + سیاه دانه + مصطکی + کندر و عسل می باشد ،
یا طریفل که ترکیبش هلیله + بلیله + آمله و عسل می باشد.
⚠️ بیماری هر چه باشد کار به عوارض نداشته باشید ، غلبه ها را بررسی کنید و درمان کنید ، بیماری هر چه باشد درمان میشود .
خوددرمانی در اسلام و طب اسلامی مطلوب می باشد ، خود درمانی کنید .
و اما گاهی بیش از یک غلبه دارید ، نشانه ی هر کدام بیشتر بود اول آن را درمان کنید .
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#داستان_زندگی 🌸🍃 سهیلا باور نمیکردند من همون سهیلا باشم روم نمیشد تو صورت بابام نیگا کنم کلی قیا
#داستان_زندگی 🌸🍃
سهیلا
خیلی براش سخت بود اما نمیذاشت کسی کمکش کنه
نمیدونم چرا بغض گلومو گرفته بود
نمیدونم چه مرگم بود
بغض کرده بودم
اما به زور لبخند میزدم
اهنگ ثریا رو گذاشته بودند و هی تکرار میکردند نه یه بار نه دوبار
بارها و بارها
دورم حلقه زده بودند و میرقصیدند و من فقط نگاشون میکردم و به زور لبخند میزدم
جشن عقد تموم شد
اومدیم خونه
متین هم موند خونشون
مامان متین چند بار گفت بمون اینجا اما من به بابام اشاره کردم که نذاره بمونم
از تنها موندن بامتین میترسیدم
میخواستم کم کم باهاش اشنا بشم
بشناسمش بعد بهش نزدیک بشم
روز بعد مامان متین اومد دنبالم گفت متین گفته ثریا واسه ی نهار بیاد اینجا
نمیشد بگم نه
اماده شدم و رفتم خونشون
وقتی رسیدم مامان متین گفت برو تو اتاق پیش شوهرت تا منم غذا رو اماده کنم
گفتم نه میخوام بمونم بهتون کمک کنم
گفت نه عزیزم برو پیش متین
در زدم رفتم تو اتاقش
نشسته بود منوکه دید از جاش بلند شد و گفت بیا پیشم ثریا خانوم
رفتم کنارش نشستم
دستمو گرفت گفت حالتون خوبه
گفتم اره خوبم
دستشو حلقه کرد گردنم و لپمو بوسید
گفت من خیلی دوستت دارم توام منو دوست داری؟
گفتم اگه دوستت نداشتم که بات ازدواج نمیکردم
خوشحال شد
محکم تر منو فشار داد
خیلی محکم
انقدر که حس کردم الاناست که خفه م کنه
گفتم متین جان ولم کن دارم میمیرم
به خودش اومد و رهام کرد
حس کردم دلخور شده
موهاشو ناز کردم
حس کردم داره تعادلشو از دست میره
گفتم من برم یه سر بزنم ببینم مادرت داره چیکار میکنه
محکم گرفتم و گفت نمیذارم بری
گفتم عزیزم مامانت تنهاست
گفت اگه بری منم تنها میشم
قابل کنترل نبود
ولی تا خواست کار به جاهای پیچیده بکشه ....
اروم شد و ولم کرد
خیالم راحت شد
تو این موارد تجربه نداشتم
خوابید منم رفتم به مادر شوهرم کمک کردم
بعد از اون کار متین خیلی ترسیده بودم
گیج شده بودم
نمیدونستم همیشه قراره اینجوری باشه یا ...
هیچ وقت فکر نمیکردم انقدر زورش زیاد باشه
وقتی دستمو گرفته بود امکان نداشت بتونم دستمو از دستش بکشم بیرون
وقتی برگشتم خونه خواهرام ذوق داشتند براشون تعریف کنم
چیو؟
نمیدونستم
میگفتند خوش بحالت که میری خونه ی متین اینا
عجب خونه و زندگیی دارند
تو هم دیگه با کلاس میشی چند وقت دیگه میشی مث همونا
که وقتی میای اینجا واسه ی همسایه ها پز بدیم که خواهر خوشتیپ و با کلاسمون اومد
از حرفاشون دردم میومد
چی میفهمیدند
از چی براشون میگفتم ؟
از شوهرم که اگه بخواد باهام رابطه برقرار کنه به ترسناک ترین شیوه ی ممکن این کارو میکنه؟
فکر کرده بودند اونجا میرم مهمونی و بر میگردم
نمیدونستند باید با یه ادم معلول سر و کله بزنم که با کمترین بی توجهی ناراحت میشه
با کسی که اصلا نمیدونم تا چه حد میتونه احساساتمو درک کنه
دلشون خوش بود خواهرشون زن یه ادم پولدار شده
اما غافل بودند که شوهر خواهرپولدارشون هیچ وقت نمیتونه رانندگی کنه و همیشه باید یه نفر ببره و بیارتشون
براشون از غذاهایی که اونجا خوردم گفتم
از اینکه چقدر همه ی خانواده ی متین دوستم داشتند
از ماشین ظرفشویی شون که اون روز واسه ی اولین بار دیده بودم
دقیقا همون چیزایی رو گفتم که دوست داشتند بشنوند و از شنیدنش هیجان زده میشدند
گفتم که خانواده ی متین گفتند به خانواده ت بگو تو این ماه اماده باشندکه میخوان ببرنمون شمال تو ویلاشون
وقتی خواهرام اینو شنیدند ذوق کردند
سمیه گفت جامون نمیشه تو ماشینشون ما زیادیم نکنه فقط تو و مامان بابا رو میبرند
گفتم نه
ماشین بابای متین هست
خواهر و داداش متین هم با ماشیناشون میان
تازه احتمالا عمه شم میاد
سمیه وقتی اسم عمه رو شنید ذوق کرد
میدونستم چشه
دیشب دیده بودم که با یکی از پسر عمه های متین چه گرمی گرفته بود
به بابام که مسافرت و گفتم کلی ذوق کرد
#ادامه_دارد...
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#مسافر_بهشت ❤️🍃
در حسرت شهادت
فرمانده شهيد «على آخوندى»، قائم مقام تيپ حضرت معصومه عليهاالسلام سادگى و صفايش عجيب به دل مىنشست و تواضعى كه گويى محراب عبادتش بود!
بر نيروهاى تحت امرش، به نرمى نسيم پگاه مىوزيد و هيچ تشخصى، وى را به تكلف تكبر نمىكشاند. «رفتن»، در موج موج نگاهش فواره مىكشيد و با «شهادت» چقدر صميمى شده بود!
پس از عمليات آزادسازى بستان، براى سركشى خطوط، با او همركاب بودم. هنگامى كه به خط نخست رسيديم، از خاكريز بلندى بالا رفت و سپس بر شانههايش فرود آمد، گفتم: «على! چه كار مىكنى؟ خطرناك است!». تبسمى كرد و گفت: «برادر من! بگذار باشيم، شايد گلولهاى هم نصيب ما شود!». بعد به غبارى كه در دشت مىپيچيد، زل زد و با حالتى به رنگ تأسف ادامه داد: «نه! قضيه اين قدرها بىحساب و كتاب هم نيست؛ ما براى انتخاب يك سيب، تمام سيبهاى سبد را درهم مىريزيم و بهترينش را بر مىگزينيم، بعد چطور مىشود كه چنين سعادتى سراغ ما بيايد؟!». اين را گفت و از خاكريز فرود آمد.
و چه زيبا سيب سبز وجودش را دست سرخ شهادت، از سبد كوچك خاك برگرفت و بر سفرهى افلاك نهاد. (ما آن شقايقيم، تقى متقى، مركز فرهنگى سپاه، زمستان 75، ص 14.)
راوى: محمدحسين آل اسحاق
🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸
دل در هواى جبهه
اولين بار كه نگاهم به او افتاد، احساس عجيبى داشتم. حس مىكردم سالهاست او را مىشناسم. غمى غريب در چشمانش موج مىزد. بعدها فهميدم تنها پسر خانواده است. در همان چند روز مرخصى، حسابى با هم دوست شده بوديم. وقتى به جبهه برمىگشتيم، بىقرارى عجيبى تمام وجودش را پر كرده بود. خودش در اصفهان بود، دلش پيش بچههاى جبهه، اين را مىشد به خوبى از نامههايى كه برايم مىنوشت فهميد.
راوى: احمد رضا كريميان
شوق جبهههاى نبرد
بعد از آشنايى با او، دومين بارى بود كه به مرخصى مىآمدم. رنگ و رويى تازه يافته بود. گويى خونى تازه در رگهايش مىدويد. خيلى از حرفهايش برايم سنگين بود. يك روز در گلستان شهدا حرف آخرش را زد:
- اين بار با شما به جبهه مىآيم.
خانوادهاش مخالف بود، اما او كار خودش را كرد. هنوز مرخصى من تمام نشده بود كه او رفت.
تولدى دوباره
توى سنگر ديدمش. گويى دوباره متولد شده بود. مىدانست چه بايد بكند. آمده بود تو دستهى ما. حسابى با بچهها مىجوشيد. خوش مشرب و زنده دل بود. قرآن كه مىخواند، قلبم را زير و رو مىكرد، به حالش غبطه مىخوردم.
عمليات بدر تازه تمام شده بود و قرار بود يكى از خطوط عمليات را پدافند كنيم. اين تقريبا اولين تجربهى عملى او در جنگ بود؛ اما اين بار نيز همه را به تعجب واداشت. در نهايت كاردانى و كارآيى، سرى نترس داشت. دلم مىخواست جاى او بودم.
زمزمههاى پنهانى
زمستان بود. آموزشهاى قبل از عمليات شروع شده بود. سوز و سرما كولاك مىكرد؛ ولى ما در همان سرما كنار كارون تمرين مىكرديم و بعد آن قدر به هم گل مىپاشيديم تا خسته مىشديم. غروب كه مىشد، وسط نخلها، كنار هم مىنشستيم و سفرهى دلمان را همان جا پهن مىكرديم؛ اما آن قدر آرام كه حتى كارون هم سخنى نمىفهميد. هر شب سجادهاش را پهن مىكرد و يك گوشه مىنشست. قطرههاى اشكش مثل ستارههايى كه از آسمان كنده شده بودند، روى گونههايش سر مىخوردند و به زمين مىافتادند. زير لب چيزهايى زمزمه مىكرد كه فقط خودش مىدانست و «او».
پرندهاى آزاد
منطقهى عملياتى والفجر هشت بود. قرار بود به سپاه هفتم عراق حمله كنيم و هنوز خورشيد بالا نيامده برگرديم. به هم قول شفاعت داديم و از هم جدا شديم. هنوز يك ساعتى نگذشته بود كه ديدمش، خون از سينهاش فوران مىكرد. سر و صورتش زير نور كمرنگ ماه، به سرخى مىزد.
زخمش را با چفيهام بستم؛ اما مرهم سينهاش اين چيزها نبود. ياد شبهايى افتادم كه تا صبح سر سجاده مىنشست. منورهاى رنگارنگ و تيرهاى رسام، جشن تمام عيارى براى او ترتيب داده بودند. نگاهش دور دستهاى افق را مىكاويد. لحظهاى بعد عبدالله (شهيد عبدالله نجفى.) مثل پرندهاى آزاد پر كشيد و رفت (حديث حماسه، اكبر جوانى - احمدرضا كريميان، لشكر 14 امام حسين (ع)، تابستان 75، ص 117.).
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#اسماء_حسني
المقيت تعداد ذکر : 550
ویژگی : توسعه رزق
الجواد تعداد ذکر : 14
ویژگی : دفع صفت بخل
الاول تعداد ذکر : 37
ویژگی : پیش از شروع کار موجب برکت
الودود تعداد ذکر: 20
ویژگی : ایجاد محبت و دوستی
الوکيل تعداد ذکر : 66
ویژگی : ایمنی از حرق و غرق
المجيد تعداد ذکر : 57
ویژگی : موجب شفای دردها و نور دل
الشافي تعداد ذکر: 391
ویژگی : شفای امراض درونی و بیرونی
العفو تعداد ذکر: 156
ویژگی : آمرزش گناهان
القيوم تعداد ذکر : 156
ویژگی : تصفیه دل
الخبير تعداد ذکر: 812
ویژگی : خبر از امور پنهانی
الحسيب تعداد ذکر: 80
ویژگی : فیصله یافتن امور به هم ریخته
الکريم تعداد ذکر: 270
ویژگی : ازجایی گمان نبرید روزی دهد
الرقيب تعداد ذکر: 312
ویژگی : حفظ مال و اهل و عیار
الوتر تعداد ذکر : 606
ویژگی : حصول تجرد و انقطاع از خلق
الکافي تعداد ذکر: 111
ویژگی : کفایت مهم،دفع شر دشمنان
العظيم تعداد ذکر: 1020
ویژگی : حصول جاه و عظمت
کاشف الضر تعداد ذکر: 1432
ویژگی : رفع هم و فقر و بیماری
الرحيم تعداد ذکر: 258
ویژگی : برآوردن حوائج دنیا و آخرت
الوهاب تعداد ذکر: 14
ویژگی : او را از خلق مستغنی گرداند
الوکيل تعداد ذکر: 66
ویژگی : ایمنی از حرق و غرق
البديع تعداد ذکر: 86
ویژگی : معرفت روزی
الذاري تعداد ذکر: 911
ویژگی : برای رد غایب (گمشده)
الاکرم تعداد ذکر: 261
ویژگی : برآمدن مقاصددنیا و آخرت
الشهيد تعداد ذکر: 319
ویژگی : اطلاع از مغیبات، نافع
الحميد تعداد ذکر: 62
ویژگی : برطرف شدن اخلاق ذمیمه
القاهر تعداد ذکر: 306
ویژگی : موجب بیرون رفتن دوستی دنیا
المصور تعداد ذکر: 336
ویژگی : اعطای فرزند صالح
السيد تعداد ذکر: 74
ویژگی : حصول بزرگی و شرافت
العزيز تعداد ذکر: 94
ویژگی : افزایش عزت
الاکرم تعداد ذکر: 261
ویژگی : برآمدن مقاصد دنیا آخرت و آخرت
الحفي تعداد ذکر: 98
ویژگی : برای دوستی و محبت
المنان تعداد ذکر: 141
ویژگی : برای دفع تنگدستی و فقر
العليم تعداد ذکر: 150
ویژگی : فتوحات قلبیه و معارف حقیقیه
الاکرم تعداد ذکر: 261
ویژگی: برآمدن مقاصد دنیا آخرت و آخرت
الملک تعداد ذکر: 90
ویژگی : حصول جاه و غنی و دولت
العزيز تعداد ذکر: 94
ویژگی : افزایش عزت
الاول تعداد ذکر: 37
ویژگی: پیش از شروع کار موجب برکت
الشکور تعداد ذکر : 526
ویژگی : شفا ، وسعت معیشت
الحي تعداد ذکر: 18
ویژگی: شفا، ایمنی، طول عمر
الحق تعداد ذکر: 108
ویژگی: خلاصی از دست طلبکار
کاشف الضر تعداد ذکر: 1432
ویژگی : رفع هم و فقر و بیماری
الباعث تعداد ذکر: 573
ویژگی : باطن زنده و دل نورانی شود
الرائي تعداد ذکر: 221
ویژگی : برای حصول معرفت و بصیرت
السميع تعداد ذکر: 180
ویژگی : استجابت دعا، پریشان نگردد
کاشف الضر تعداد ذکر: 1432
ویژگی : رفع هم و فقر و بیماری
الباقي تعداد ذکر: 113
ویژگی:برای طول عمر و استحکام امور
القريب تعداد ذکر: 312
ویژگی : گشوده شدن کارهای بسته
الاعلي تعداد ذکر: 111
ویژگی : موجب محبوب شدن در قلوب
الباري تعداد ذکر: 213
ویژگی : خلاصی از تنهای وپیدايش فرزند
الغني تعداد ذکر: 1060
ویژگی : سود در تجارت
الغياث تعداد ذکر: 1511
ویژگی: دفع اضطرار و وحشت تنهای
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#حرف_اعضا 💜🍃
سلام دوستان عزیز وادمین محترم گروه ببخشید لطفا سوالاتم رو بزارید ممنونم همسر بنده آدم بدی نیست بگم بده ولی گاهی حرفهایی که میزنه ازش متنفر میشم خواستم دوستان گروه راهنماییم کنند چطور برخورد کنم یه نمونه اش اینه مثلا یه دفعه راجع به خانم برادرشان میگه آره اومدن مغازه البته با برادر شوهرم میان ،که جاریم با ادا وناز ،که همسرم خودش داره همون حرکت رو انجام میده برام توصیح میده ،که آره اینو برام بخر دلم میخواد واین مدل حرف زدن هاش .
دلم نمیخواد بد بین
باشم یا مثلا مثل خودش رفتار کنم .
یا بیش از حد گاهی اونها رو میارن منزلمون رفتار میکنه. راجع به زنداداش خودم هم همینطور هست ومن از این مدل رفتارش به شدت بدم میاد وچند بار براش توصیح دادم وبه صراحت بیان کردم بدم میاد وناراحت میشم ولی باز هم انجامش میده این رفتارش تو مسائل زناشویی خیلی تاثیر میزاره وبه شدت ازش متنفر میشم وعشق وعلاقه ام بهش به صفر می رسه و همیشه خودش رو تبرئه میکنه ومنم میشم متهم از دوستان میخوام چطور با این طور افراد باید برخورد کرد چون ۱۰۰ درصد بد نیستند ولی حال آدم با رفتارشون بهم میریزه .کلا به زنهای شیطون توجه میکنه خودم متوجه میشم ورغبت هم داره برای انجام کارش از نظر رابطه عالی هستم وگرم .خودش سرد بود الان بهتر شده لطفا ادمین جان بزار تو گروه دوستان راهنمایی ام کنند ویه موضوع دیگه ترو به خدا خانمها اینقدر خودتون رو عمل نکنید وژل تزریق نکنید دل مردهای دیگه رو بلر زونید خدا جای حق نشسته روزی تاوان میدید ۹۹ در صد زنهایی که عمل زیبایی انجام میدن برای خودنمایی و نشون دادن خودشون به پسر ها مردهای دیگه هست لطفا بانو جان پیامم رو بزار تا دوستان عزیز وبرادر های محترم گروه بنده رو راهنمایی کنند چند روز به خاطر رفتارش بهم میریزم منم باشم بانوی بهار❤️🙏
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
سلام به همه اعضا محترم گروه،روی صحبتم با همه اون خانم هایی هست که گِلمَند ازرفتار وخیانت همسرانشون هست،عزیزای من شما نمیتونید مردی که طعم خیانت رو چشیده به راحتی عوض کنید،ازطرفی طلاق همیشه چاره کارنیست همین طور که اکثرتون گفتید به خاطربچه ها نمیتونید طلاق بگیرید ،یاحتی جایی واسه رفتن نداریدیه کم که فکرکنید میبینید هنوز خونه خودتون بهتره، چرا که خونه پدرتون یاهمش سرزنش میشیدیاازشدت دوری فرزند دچارافسردگی، پس بهترین کاراینکه اول خودتونو به خداواهل بیت نزدیک کنید،حتما نماز اول وقت،خواندن قرآن درخانه یا گوش کردن قرآن ،توسل به ائمه برای آرامش زندگیتون،بعد تغییر دررفتارخودتون و اهمیت دادن به خودتون مثل رسیدن به ظاهرتون ،احتیاج نیست بالباس گرون قیمت وزیورآلات گرون قیمت،همین که به ظاهرتون توخونه برسید مثل زدن یه رژلب،کرم، مدل دادن مو، رنگ کردن مو اگه میدونید همسرتون دوست داره،اگه هزینه اش زیاده با حنا هندی،یا حنا وقهوه، بالاخره یه طور که نشون بدید ناراحت وافسرده نیستید،مردها اززنی که مدام غُر بزنه، افسرده باشه خوشش نمیاد ترجیح میدن بیرون ازخونه باشن با زن های شاد وجذاب،بعداز همه اینکارها سرنماز برای اهل شدن همسرتون دعا کنید هرگز نفرین نکنید بار منفی داره، دعا برای سلامتی و آرامش خودتون بکنید، که ان شاالله مشکلتون برطرف بشه. سعی کنید اگر خیانت دیدید اصلا به روی همسرتون نیارید چون اون موقع دیگه اون وقیح میشه ودیگه بدون ترس وآزادانه به کارش ادامه میده،فقط سعی کنید با خدای خودتون درد دل کنید تا بلکم همسرتون سربه راه بشه وبه زندگی برگرده،ان شاالله تونسته باشم یه کمکی به خواهرهای عزیزم کرده باشم،درپناه حق❤❤❤
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#یک_نکته_از_هزاران 🌱
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ
وقتى كه عبدالملك (پنجمين طاغوت اموى ) روى كار آمد، حجاج بن يوسف ثقفى را كه دژخيمى ستمگر و خونخوار بود، استاندار عراق كرد.
حجاج بيست سال حكومت كرد و ستم و خونريزى را از مرز و حد گذراند، او دوستان على (ع ) را با سخت ترين شكنجه ها مى كشت ، و از اين كار، لذت مى برد، او افرادى مانند كميل ، سعيد بن جبير و قنبر را به شهادت رساند.
كوتاه سخن اين كه : از عمر بن عبدالعزيز (هشتمين خليفه خوش نام اموى ) نقل شده كه گفت : ((اگر هر امتى براى مسابقه در پستى و ناپاكى كسى را معرفى كند و ما ((حجاج را معرفى كنيم ، در اين مسابقه ، برنده خواهيم شد.
و بعضى اين مطلب را به ((شعبى )) نسبت مى دهند.
وقتى حجاج ، سعيد بن جبير مفسر عالى قدر، كميل بن زياد، يار رازدار اميرمؤ منان على (ع ) را كشت . روزى به اطرافيان خويش گفت :
((بسيار مايلم براى خدا به يكى از اصحاب على (ع ) دست يابم و خونش را بريزم )).
اطرافيان گفتند: ما كسى را جز قنبر كه قديمى ترين رفيق و خادم على (ع ) است و هميشه چون سايه على (ع ) دنبال او بود، سراغ نداريم .
حجاج ماءمورين مخفى خود را فرستاد، و قنبر را دستگير كرده نزد حجاج آوردند بين حجاج و قنبر اين گونه گفتگو شد:
حجاج - تو قنبر هستى ، و كنيه تو ((ابو همدان )) است ؟
قنبر - آرى .
حجاج - تو بنده على هستى ؟
قنبر - من بنده خدا هستم - ولى على (ع ) ولى نعمت من است .
حجاج - اى قنبر! از دين و مرام على (ع ) بيزارى بجوى ، تا در امان باشى .
قنبر - اگر دين و مرام على (ع ) به گونه اى است كه بايد از آن بيزارى جست ، تو بهتر از آن را براى من پيدا كن تا از دين على بيزارى بجويم .
حجاج - اكنون كه از دين على (ع ) بيزارى نمى جويى ، قتل تو واجب است ، و هر نوع كشتن را خودت اختيار مى كنى بگو همان گونه تو را بكشيم .
قنبر - هر گونه كه مرا به قتل رسانى ، همان گونه در قيامت قصاص مى كنم ، ولى مولايم على (ع ) به من فرموده كه در راه محبت او، مثل گوسفند مرا ذبح مى كنند.
حجاج - على (ع ) براى تو نوع كشتن خوبى خبر داده است ، همان گونه تو را خواهم كشت .
آن گاه حجاج دستور داد، جلادان خون آشامش ، قنبر را مثل گوسفند، ذبح كرده و سرش را از بدنش جدا نمودند.
بعضى مى نويسند: از جمله سؤ الات حجاج به قنبر اين بود، پرسيد: تو در خدمت على (ع ) چه مى كردى ؟
قنبر: از خدمات من اين بود كه آب وضويش را آماده مى كردم .
حجاج - پس از آن كه على (ع ) از وضو فارغ مى شد چه مى گفت ؟
قنبر - مولايم على (ع ) در اين موقع اين دو آيه (44 و 45 سوره انعام ) را مى خواند:
فلما نسوا ما ذكروا به فتحنا عليهم ابواب كل شيى حتى اذا فرحوا بما اوتوا، اخذناهم بغتة فاذا هم مبلسون فقطع دابر القوم الذين ظلموا و الحمد لله رب العالمين .
((وقتى كه پيروان شيطان تمام تذكرات ما را فراموش كردند، درهاى هر نعمتى را به روى گشوديم ، تا (كاملا) خوشحال شدند. (و دل به آنها بستند) ناگهان آنها را گرفتيم (و سخت مجازات كرديم )، در اين هنگام ، همه ماءيوس شدند (و درهاى اميد به روى آنها بسته شد) - و به اين ترتيب دنباله (زندگى ) جمعيتى كه ستم كرده بودند قطع شد و ستايش مخصوص خداوندى است كه پروردگار جهانيان است )).
حجاج - گمان مى كنم اين آيه را بر ما تاءويل مى كرد، و منظور از مضمون آيه ما بوديم ؟!
قنبر - آرى همين طور است .
حجاج خشمگين شد و ديگر به قنبر مهلت نداد تا با سخنان آتشين و كوبنده اش ، او را خوار و سركوب كند. به دستور او، ميرغضب ها به سر قنبر ريختند، و آن غلام عاشق و شيفته على (ع ) را مثل گوسفند ذبح كردند، و او اين چنين قهرمانانه ، شربت گواراى شهادت را نوشيد و مرغ روحش به بهشت جاودان پرواز كرد.
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#پرسش_اعضا 💜🍃
سلام توروخداپیام من روبزاریداورژانسی هست به کمک نیاز دارم خواهراسلام من دوتاسوال دارم ممنون میشم هرکی همچین مشکلی براش پیش اومده هرچی سریع جواب من روبده من خانمی هستم ۳۶ ساله ازغروب تاالان دل درد شدید دارم که دوباررفتم دستشویی معذرت میخوام همراه بامدفوع لخته های خون اومدبیرون باراول بیشترباردوم کمترحالامشکل چی میتونه باشه؟؟؟ حالاسوال دوم اینه پسرم ۱۲سالش هست غروب اویشن خورده حالابعدازشام میگه مامان آب دهنم روقورت میدم انگارخاری توگلوم هست حالاکه چراغ قوه انداختم دیدم بله راست میگه یه چوبی حالت ایستاده فرورفته تولوزه اش هرچی بهش نون خالی دادم گفتم شایدسفته ببرش پایین نشد آب نمک دادم قرقره کردکه شایدبپره بیرون نشد که نشدازخواهراخواهش دارم هرکی این دوتامشکل براش پیش اومده اورژانسی اورژانسی جواب بده خداخیرتون بده
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام دوستان سه تا برادرشوهر دارم بشدت خودشون و زنهاشون اذیتمون میکنن دیشب انقد از دستشون گریه کردم ک یهو تو اشپزخونه اسبابا از دستم ریختن و شکستن 😔 شما راهنماییم کنید و ذکری بلدید بگید بخونم ک با خانواده حسوووووووود مزاحم فضول چجوری رفتار کنم .رفتار و امد نداریم
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام خدمت آدمین عزیز اگه ممکنه لطفا سوال منو زودتر بزارین کانال دوستان راهنماییم کنن
من 33 ساله مجرد چند وقتیه بیحالم نمیتونستم کاری انجام بدم چند وقت یبار امپول نروبین میزدم بعد چند وقت میرفتم سرکارو نصف راهو پیاده میرفتم که یهو زانوم درد گرفت و ورم کرد بهدی که نمیشد راه برم معذرت میخوام و رو سنگ دسشویی بشینم رفتم دکتر ارتوپد آزمایش همه نوع برام نوشت روماتیسم و بقیه و ام آر آی برای زانوم و دیسک کمر که گفت هیچ مشکلی ندارم سالمه فقط کلسیمم پنج نرمالش باید سی باشه و من پنجه قرص کلسیم نوشته و امپول ماهی یبار بزنم
دوستان کسی بوده اینجوری مثل من و چی بخورم برای کلسیم خوبه راهنماییم کنید ممنون از همتون دیروز چند قدم راه رفتم باز از دیشب درد دارم نمیتونم راه برم انگار زانوی چپم خالیه میخواد بشکنه توروخدا راهنماییم کنید. سلامتی امام زمان صلوات
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام خدمت شما عزیزان و همراهان گرامی، تشکر میکنم از حبیبه خانم عزیز. لطفا اگر کسی در شهر اصفهان دکتر طب سوزنی یا حجامت خوب میشناسه معرفی کنه، برای دخترم میخام که قدش کوتاهه. امیدوارم خیر ببینید🤲🏻
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام حبیبه خانم ممنون از گروه خوبتون اگر میشه پیام منم بزارین دکتری که اصفهان یا خمینی ش
هر یا نجف اباد دندانپزشک خوب که دندان مصنوعی میزاره باقیمت مناسب کسی هست وتجربه داره کارش خوبه لطفا برام اسم دکتر وآدرس کسی سراغ داره بده خدا خیرتون بده اجرتون باخدا مهربان
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام من خانمی از خوزستان شوهرم گوشیش شکست دعوا با پدرش کرده گوشی شکست بعد از گوشی من استفاده میکنه در برنامه اجتماعی باهم با دخترا چت میکنه بعد برای برنامه رمز گداشته ولی چت کردن با دخترا رو دیدم ولی فعلا چیزی بهش نگفتم میترسم دعوای بزرگی بشه بنطرتون باهاش دعوا کنم حتی بهش میگم مخوام گوشیم خاموشکنم میگه بببنم جرعتش داری خاموش کن من حتی دیگ بدم میاد تنها باهاش بشینم یا بخوابم برام دعا کنید و بگید چه کار کنم مامان یونس
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام و وقت بخیر
خانمی داخل کانال گفتن پیاز برای کیست
خوب هست
لطف کنند توضیح بیشتر دهند چکار کنیم با پیاز پخته شده ممنون میشم
و یک سوال دیگه برای چربی اضافه که روی بدن در اومده بایستی چکار کرد که خوب شود
ممنون میشم دوستان راه هنمایی کنند🙏🙏
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام خوبید عزيزم
میشه سوال منم بزارید
برای سنگ کیسه صفرا به جز عمل جراحی چه راه حلی وجود دارد؟
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام تشکر میکنم از گروه خوبتون من تواین گروه چیزای زیادی یاد گرفتم ولی جواب سوال خودم رانگرفتم یعنی هیچ کس مثه من نیست؟ اون خانمی که جواب دادن گوش دخترشون را شستوشو دادن خوب شده کدوم دکتر شستوشو داده من که میگن به خاطر اینکه پرده گوشش آسیب دیده اصلانباید آب بهش برسه واقعا دیگه نمیدونم چیکار کنم مدام سرما میخوره تب میکنه وگوش درد اگه زود نرسونم دکتر وانتی بیوتیک ندم دوباره پرده گوشش باز میشه وعفونت میاد نمیدونم واقعا منشا این عفونت کجاس بعد این همه دارو .... لوزه هم نداره من باید چیکار کنم یعنی هیچ کس چنین مشکلی نداشته که من را راهنمایی کنه😔تورا خدا اگه کسی مثه من شده بگه من باید چیکار کنم
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
سلام،کسی از موسسه پرش کتاب کمک درسی و دی وی دی گرفته؟ پسرم کلاس چهارم هس میخام براش بگیرم ،کسی بوده گرفته باشه وراضی باشه؟ پککاملشو میگه دومیلیون وپانصد ارزش داره بگیرم یانه؟
❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓
❌سلام.تو رو خدا هر کی از سرم سریتا روی ابرو تاتو استفاده کرده و ابروهاش در اومده بگه.خسته شدم از بس مداد ابرو کشیدم.خواهشا سریع جواب بدین❌
#ایدی_ادمین_پاسخگو 👇❤️
@adminam1400
داستان واقعی
✅ من مریم هستم، 22 سالمه ... 2 سال پیش با کاوه ازدواج کردم ولی زندگیمون خیلی سرد و بی روح و کسل کننده بود 😔 تا جایی که تصمیم به جدایی گرفتیم 😭
چند هفته بعد رفته بودیم دادگاه ..#قاضی مردی مُسن و خوش رو بود ازم یه چیز عجیب خواست. گوشیمو گرفت و بعد ۲دقیقه بهم پس داد. گفتم چی شد جناب؟
گفت مدتی فقط شب ها ب توصیه های این کانال گوش کن..گفتم کدوم کانال گفت من شما رو عضو کانالی کردم که تاکنون زندگی #هزاران دختر و پسر رو #نجات داده. اگر جواب نداد برگرد و من حکم #طلاق شمارو مینویسم..
این داستان واقعیه و الان شوهرم جوری #دلبسته ی من شده که حتی #ملکه های بهشتی هم نمیتونن توجهشو جلب کنن و زندگی مون بهشت شده 😍 ... اینم لینک کانال 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2311979298C8b0197e42c