#درد_دل_اعضا ❤️🍃 سلام خسته نباشین ببخشید سوال منم تو گروه بزارین شاید دوستان بتونن راهکاری برام داشته باشن،، بنده خانم متاهلی هستم که ازدواجم سنتی بود یعنی عشق و علاقه قبلی وجود نداشت چون به روابط قبل ازدواج عقیده ای نداشتم میگفتم بعد ازدواج علاقه پیش میاد خب ازدواج کردیم با کلی عدم تفاهم و تعارضات که با هم داشتیم و زندگی تشکیل دادیم..همسرم در کل ادم بدی نیست اما نمیدونم چرا هیچ تلاشی برای اینکه رابطمون بهتر بشه نمیکنه تو یه حالت خنثی و بی تفاوتی هست که آزارم میده مخصوصا در موقعیت های سخت که برام پیش اومده و نیاز به حمایتش داشتم پشتم رو خالی کرده و هیچ کمک یا درک یا حتی کلامی که باعث ارامش من بشه نکرده و طوری وانمود میکنه که انگار رنج من براش مهم نیست متاسفانه از ابتدای زندگی و در هر مرحله ای که سختی داشتم همینطور بوده،، موقعیت از دست دادن مادرم، بیماری پدرم، و مشکلات خانوادگی و حالا هم که متوجه شدیم با وجود سلامتی کامل هردومون نمیتونیم باهم بچه دار بشیم،، همه ی اینها به مرور منو نسبت بهش سرد کرده و من علاقه ای بهش ندارم خودمم نمیدونم برای چی دارم با این شرایط به زندگی باهاش ادامه میدم،،میدونم یک طرفه نمیشه قضاوت کرد اما حقیقتا موقعیت سختی دارم وقتی مشکلی برامون پیش میاد همیشه من رو مقصر میدونه من همیشه متهمم مگه میشه تو همه مسایل ۱نفر همیشه ایراد داشته باشه یعنی اینطور بگم تو خیابون هم اگه یه غریبه منو اذیت کنه اعتقادش اینه حتما قبلش تو یه کاری کردی که این رفتارو دیدی درصورتیکه همه خانواده و دوستان و فامیل به مظلوم بودن و سر ساکت بودن من و اینکه کاری به کار کسی ندارم شهادت میدن ولی این یک نفر نه..شما خانمها خودتون رو بزارین جای من فکر کنین مسیله ای پیش اومده میاید با همسرتون درد دل کنین اولین نفر خودتون مورد سرزنش و توبیخ قرار میگیرین چه حسی بهتون دست میده؟!قبلا خیلی تلاش میکردم تا رابطمون بهتر شه کلی مشاور میرفتم کلاسهای مختلف اما فایده ای نداشت چون ۱طرفه بوده اون هیچ وقت راضی به مشاوره نمیشه میگه تو مشکل داری خودت برو من نه خودم مشکلی دارم نه از وضعیت زندگیم ناراحتم..با این تفاسیر خیلی وقته هیچ حسی بهش ندارم حقیقتا دوستش ندارم و حس میکنم حتی ازش بدمم میاد دلم میخواد دیرتر خونه بیاد،باهاش حرف نزنم و نبینمش تا ارامش بیشتری داشته باشم... خیییلی به طلاق فکر میکنم کلی تو نت سرچ کردم اما جسارت اینکه اقدام کنم هم ندارم،، در کل با حسرت و عذاب به امید اینکه فرجی بشه روزهامو طی میکنم مخصوصا که گفتم بچه دار هم نمیتونیم بشیم نازایی بدون علت داریم.. الان به نظر شما چکار باید کنم وقتی نه علاقه ای دارم نه امید و انگیزه ای برای آینده و بچه دار شدن؟؟ #ایدی_ادمین_پاسخگو 👇❤️ @adminam1400 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#پرسش_اعضا 💜🍃 سلام حبیبه خانم خسته نباشید میخواستم از دوستان خواهش کنم اگه دعایی میشناسید برا دل وجرات پیدا کردن راهنمایی کنن ممنون میشم ❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام پسر من 37 سالشه نزدیک به 3 ساله تمام بدنش خارش گرفته بحدی می خاره که بدنش مثل تکه های گو شت قرمز می شه دکتر متخصص هم رفته تست حساسیت هم داده چیزی معلوم نشده خیلی اذیت می سه لطفاً راهنمایی کنید ممنون ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ چرا سوال منو نمیزارین. چن ساله استرس و افسردگی و ریزش مو دارم.خیلی جاها رفتم بی نتیجه...شامپو سبغ گرفتم نمیدونم اصل بود یا نه..ریزش رو بیشتر کرد....یکی میگه گرمیه...یکی میگه از سردیه...گرمی بیشتر میخورم شقیقه هام بیشتر میریزه..و عصبانیت......گیجم ..دیگه فکرم نمیرسه به جایی....راه حل میخوام..که درمان شم و موهام دریاد و ریزش قطع شه و حالم خوب شه..من مشهدم..جایی رو سراغ دارین بگین..یا چیزی استفاده کردین ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام ایا دستگاه میوه خشک کن بخرم درامد داره مشکل مالی دارم خواهش میکنم کمکم کنید اجرتون با امام حسین ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام من وقتی نماز میخونم اصلا حواسم به نمازم نیست خیلی تلاش میکنم که حواسم جای دیگه نباشه اما نمیتونم کسی راه حلی داره کمکم کنه ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام خانمی گفتن اگه سوال حقوقی دارین بپرسین ،ما ۹ فرزند هستیم اگه پدرم بخواد وصیت محضری بنویسه که اموالم(فقط یه خونه هست)بعد از خودم به ۸ فرزندم برسه(چون یکیشون سهم الارثش رو برده اما محضری نبوده) اونوقت این مشکلی نداره؟ ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام ادمین عزیز و هم گروهی های محترم . چند روز بود پسرم استرس شدیدی گرفته بود طوریکه آروم و قرار نداشت و ما را هم اذیت میکرد بنابراین ما بامرکز مشاوره همکده تهران تماس گرفتیم مبلغ یک میلیون و نیم تومان به حسابشون واریز کردیم و به ما نوبت مشاوره از فردای آن روز را دادنداز قضا همان روز مهمانی آمد منزلمان پسرم را دید و تشخیص افتادگی ناف را داد و ناف او را جا انداخت و با یک بار حالش بسیار تغییر کرد .بعد دیگر از مشاوره و روانپزشک منصرف شدیم و تصمیم گرفتیم بدون اینکه مشاوره ای دریافت کنیم پول خود را پس بگیریم از آن روز تا حالا یکماه میگذرد و من هر چه با مرکز مشاوره همکده تهران(092191003003) زنگ میزنم تا پولم را پس بگیرم می گویند عودت وجه نداریم یا پیشنهاد کردند میتوانی شخصی دیگر را که مشکل دارد ونیاز به مشاوره دارد را پیدا کنی تا به وسیله ی او پولت را جا به جا انتقال بدیم . نمیدونم چیکار کنم .ما وضعیت مالی چندانی نداریم .آیا کسی میتونه به من کمک کنه که بتونم پولم رو از شون پس بگیرم من به پول احتیاج دارم بیمارم .ببخشید مطلبم طولانی شد . ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام. ببخشید برا رشد قدی بچه‌ها چیکار باید کرد؟ قد خودم 154،همسرم 167،بچه‌ها دختر اول، 21 ساله 155، دختر دوم 16 ساله 156، دختر سوم 11 ساله 139 #ایدی_ادمین_پاسخگو 👇❤️ @adminam1400 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

❣️ ناباروری ریشه ای درمان شد ❣️ ▣⃢ شاید تا الان خیلی راه ها رو امتحان کردی؟؟ ❗❗شاید دیگه ناامید شدی و فکر میکنی هیچ راهی نیست تا #درمان شی🤱 ✅ #ناباروری_آقایان ✅ #ناباروری_بانوان ↙️🤩باید بگم اینجا میتونی سنت پیامبر اکرم (ص) رو بجا بیاری که سال جدید پدر مادر شدن به خودتون هدیه بدید😍↘️ 🔶💠رسول اکرم صلی الله علیه و آله: «در طلب فرزند باشید و آن را [از خدا] بخواهید که فرزند، روشنی چشم و ریحانه قلب است. █▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀█ https://eitaa.com/joinchat/3798598063C7fa3bbbb76 █▄▄▄▄▄▄▄▄▄▄▄▄▄▄▄▄█

خیلی کانال خوبیه واقعا 👆

#ادامه❤️🍃 ؛ يعنى امتحاناتى برايش پيش خواهد آمد و غالبا دين خود را به دنيا مى فروشد و اگر در مدت حيات دنيويه اش به سلامت بگذرد ساعت آخر عمرش در خطر دستبرد شياطين است چنانچه در داستان مزبور نقل گرديد مگر اينكه فضل و لطف الهى يارى فرمايد و در مواقع خطر دستگيرى نمايد و چاره اى نيست جز تضرع و التجاى به درگاه حضرت آفريدگار و اينكه خودش ايمان را حفظ فرمايد چنانچه امام صادق عليه السّلام فرمود:((فَاِذا دَعا وَاَلَحَّ ماتَ عَلَى اْلا يمانِ))(42). يعنى :((چون بنده دعا كند و خدا را بخواند و اصرار كند در دعا، بر ايمان مى ميمرد)). !!شعر :!!! كنون هر ساعتى غم بيش دارم كه روز واپسين در پيش دارم در آن ساعت خدايا يارئى ده ز غفلت بنده را بيدارئى ده در آن ساعت ز شيطانم نگهدار به لطفت نور ايمانم نگهدار چو جان من رسد در نزع بر لب فرو مگذار دستم گير يارب چو در جانم نماند زان لقاهوش تو در جانم مكن نامت فراموش و اما جهت رجاء پس بايد دانست كسى كه از روى صدق و اخلاص به پروردگار خود ايمان آورد و محمد و آل محمد عليهم السّلام را اولياى خدا و حجج او و واسطه رساندن وحى او دانست و آنها را از جان و دل دوستدار شد و نيز سراى آخرت را باور داشت و آن را مهم بلكه اهم از دنيا دانست و رسيدن به بهشت و جوار آل محمد عليهم السّلام ولقاءاللّه را دوستدار و آرزومند گرديد، به طورى كه اين ايمان و محبت در دل او جاى گيرد كه لازمه آن خضوع و عبوديت براى پروردگار و حاضر شدن براى اطاعت از اوست ، چنين ايمانى اگر تا آخر عمر بماند و از دست ندهد مورد حمله و دستبرد شياطين نخواهد شد و پروردگار چنانچه در قرآن مجيد وعده داده بنده مؤ من را يارى خواهد فرمود:(وَما كانَ اللّهُ لِيُضيعَ ايمانَكُمْ اِنَّ اللّهَ بِالنّاسِ لَرَؤُفٌ رَحيمٌ)(43) يعنى :((خداوند ضايع نمى كند ايمان شما را، خداوند به مردمان حتما مهربان و رحيم است )). (وَيُثَبِّتُ اللّهُ الَّذينَ آمَنُوا بِالْقَولِ الثّابِتِ فِى الْحَيوةِ الدُّنْيا وَاْلاخِرَةِ)(44) يعنى :((ثابت و استوار مى دارد خداوند آنان را كه ايمان آوردند به سبب سخن راست و محكم كه همان ايمان باشد در حيات دنيويه و در سراى آخرت )). در تفسير عياشى از حضرت صادق عليه السّلام روايت نموده كه فرمود: شيطان در ساعت مرگ شخصى از دوستان ما حاضر مى شود و ازسمت راست و چپ او مى آيد تا ايمان او را بگيرد ولى خدا نخواهد گذاشت چنانچه فرموده :(وَيُثّبِتُ اللّهُ) تا آخر آيه را تلاوت فرمود و روايات بسيارى در اين مطلب وارد شده است و در دو داستانى كه نقل شد يارى كردن و نجات دادن از شر شيطان را ملاحظه كرديد و نظير آن بسيار است . پایان ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#داستان_مریم_عباس 🌸🍃 برای یک لحظه نگاهم کرد و جوابم رو داد .. وقتی در رو بستم هر دو نمیدونستیم چکار کنیم .. وسط اتاق ایستاده بود .. با دست اشاره کردم و گفتم بفرمایید بشینید من الان میام .. به سمت آشپزخونه میرفتم که گفت من چیزی نمیخورم .. برگشتم و با فاصله ازش نشستم .. قلبم طوری خودش رو به سینه ام میکوبید که میترسیدم صداش رو بشنوه .. با انگشتم با گلهای فرش بازی میکردم .. حس کردم نگاهم میکنه .. سرم رو بلند کردم برای یک لحظه چشم تو چشم شدیم .. ته دلم لرزید .. چقدر جذاب بود، حتما زنش هم خوشگله .. نگاهش رو ازم دزدید .. گوشه ی سبیلهاش رو گرفته بود و بازی میداد .. چند دقیقه هر دو تو سکوت نشسته بودیم .. نفس بلندی کشید و گفت میشه یه لیوان آب بیاری .. بلند شدم و گفتم بله .. حتما .. هنوز قدمی برنداشته بودم که گفت قراره همش با چادر بگردی ؟؟ مگه من نامحرمم گفتم آخه.. خجالت میکشم .. با جدیت گفت خجالت میکشیدی چرا قبول کردی؟ من الان دیگه شوهرتم از لحنش ناراحت شدم .. بدون حرف ، چادرم رو رها کردم و بدون چادر رفتم یه لیوان آب آوردم .. برگشتم و همون جای قبلی نشستم .. کمی از آب خورد و اومد نزدیک من نشست با اینکه حس خوبی بهش پیدا کرده بودم ولی معذب بودم و سرم رو کمی عقب بردم با اخم گفت مگه نامحرمم که فرار میکنی؟👇👇👇 ادامه شو اینجا بخونید👇❌ https://eitaa.com/joinchat/1844904645C57201642e2 داستان جنجالی مریم وعباس🙈🔞👆 سنجاق شده ها👆😍

#پاسخ_اعضا ❤️🍃 سلام خدمت دوستان وحبیبه خانم در مورد کم‌کاری تیروئید من هم کم کاری تیروئید دارم ودارم دارو میخورم مشکلی نیست نگران نباشید ولی مادام‌العمر باید بخوره کنترل‌ بشه 🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱 سلام خانمی که میگیدعیدبه عیدگوشت میخورید خیلی دلم سوخت به حق امام زمان خداکمکت کنه حدیث داریم که هرکس چهل روز گوشت نخوره اخلاقش بدمیشه بچه هات حق دارن کاردرمنزلی چیزی کمک ازبهزیستی آخه بچه چکارکنه بعضیاتوهمین گروه شکمشون سیره همش میگن بچه بیاریدمن خودم سه تادارم چقدبگی نیست این حرفای کلیشه ای الان دم عیده من ندارم یک جفت جوراب بخرم کی جواب دل بچه های منومیده مادرشوهرمن توروستا 8تابچه داشته شوهرش میمیره بزرگه دوازده سالش بوده کوچکه شش ماه کمرهمت میبنده خودش کشاورزی میکنه زنبورداری راه میندازه حتی تراکتورروخودش یادگرفت روشن کنه دامداری وهمه روبزرگ کردتوشهرچه خاکی توسرمون بریزیم اگه سوادنداشته باشیم شوهربی غیرت یاطلاق یافوت بشه آجرخونه هامونو بخوریم ؟؟؟یابایدبریم کلفتی خونه مردم یاکاردرمنزلی پله شوری چیزی که اونم یک هزارم خرج زندگی نیست بعضیا از شکم پری میگن بچه بیاریدخداروزیشو میده به خدا بافامیل سرهیچ وپوچ قهرمیکنم چون ندارم باکسی رفت وآمدکنم هزینه مدرسه ندارم میبینم بچه های مردم موز وآب میوه میارن مدرسه من ندارم بدم به بچه هام همش گریه میکنم میگم دست بقیه میبینن دلشون میخواد خدایا به داددل همه بی پناها برس 🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱 سلام به اون عزیزی که دخترش آبله مرغ گرفته وجاش مونده حتما ترمیم کننده خوب بگیره وبزنه🙏 🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱 سلام به اون عزیزی که بدنش خارش دارد احمالا از سودای بدن هست سنکجبین باعرق شاطره وکاسنی وخارمریم بخور رفع نمیشود ولی خیلی بهتر میشین، بابونه دم کن بخور، افتیمون دم کن بخور🙏 🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱 سلام. خانومی که گفتن دوسال از شوهرشون بزگترن وکارمند هستید ویه مدتیه با هم رابطه ندارین وهمش ازتون ایراد میگیره اینم بخاطر اینه که یه مدتی میگذره مرد اعصابش خورد میشه و مجبور میشه به چیزی گیر بده. ما خانوما هستیم که میتونیم برنامه بچینیم اگه شبها امکانش نیست در اولین فرصت که بچه ها خونه نیستن قبلا به شوهر جون میگی که مثلا فردا بچه ها باشگان یا مدرسه که اونم آماد باشه وذوغ کنه😃حتی شده میتونی مرخصی بگیری یا میتونی همون اتاق بالاییتون که میگید انباری رو میتونید تمیز ومرتبش کنید وبشه اتاق خلوتتون به آقاتون بگید همکاری کنه با هم تمیزش کنید تا بدونه شما هم از این موضوع ناراحتید ومیخایددرستش کنید مردها همینو میخوان برای این کار با رمز هم صحبت کنید با رمز بگید وقتش کیه.. مردا همینارو میخوان بعدش قیافت هر جوریم باشه به چشمشون نمیاد. در پناه خدا باشید.. مارو هم دعا کنید. خراسان رضوی 🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱 سلام وصد سلام خدمت حبیبه خانوم وخانومای گروه. اون خانوم 43 ساله از بوشهر که سه فرزند دارن ومیخوان دوباره بچه دار بشه چون خودش دوست داره واطرافیان بهش میگن بچه بیاره. وبچه سومتون بینیش مشکل داره.واقعا براتون متاسفم یعنی چی که هیچ اعتمادی به خدا نداری چون برای اون بچت نذر کردی ولی خواستت اجابت نشد این که دلیل نمیشه همه ما مشکل داریم نمیشه همه چی باب میلمون باشه. بعضی وقتا خدا میخواد مارو امتحان کنه ببینه چقدر به بزرگیش اعتماد داریم و صلاحمون چیه اگه داشتیم که بهمون بهترشو میده اگر هم که نه اوضاعمون مطمعنا بدتر میشه.. من توصیه میکنم که اصلا بچه نیارین. خودت میگی مشکل روانی داری با این طرز فکرت بچه دار نشی و مشکلتو حل کنی بهتره... 🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱 سلام درجواب دوستی که دکتر طب سنتی دراصفهان می خواستن دکتر قیومی ودکتر سروش زاده مطبشون چهار راه هشت بهشت ساختمان فدک هست ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#نکات_سلامتی 🍎 ✅ بایدها و نبایدهای عزیزانی که دارو مصرف می‌کنند و کسانی که میخواهند سبک زندگی سالم داشته باشند حتما باید رعایت کنند: ۱. حتما از روغن های طبیعی و ارگانیک جهت پختن غذا استفاده کنید و از روغن های موجود در بازار که اکثراً تراریخته هستند و باعث ایجاد مریضی میشوند پرهیز شود؛ 🍾 روغن زیتون اصل 🍾 روغن شحم گاو 🍾 روغن حیوانی 🍾 روغن ارده کنجد در غذاهای خود استفاده کنید. ۲. حتماً از نمک طبیعی دریا استفاده کنید؛ زیرا نمک های تصفیه شده در بازار سبب اختلالات هورمونی و ایجاد بیماری هایی از جمله مشکلات تیروئیدی میشود. پس حتماً از نمک تصفیه نشده دریا استفاده کنید. ۳. اگر مقدور هست از آب باران استفاده کنید اگر نمیتوانید، از آب چشمه استفاده کنید یا نهایتاً از آب جوشیده و از آب فاتر استفاده کنید. ۴. از نان سبوس دار استفاده کنید و سعی کنید خودتان در منزل نان بپزید زیرا اکثر نان ها از بذرهای تراریخته هستند و ایجاد بیماری می‌کنند. ۵. به هیچ عنوان از اقلامی که در فروشگاه ها دارای مواد نگه دارنده هستند استفاده نکنید؛ مثل تن ماهی ها یا نوشابه و دلستر و ... ۶. حتماً در کنار غذا از سبزیجات استفاده کنید مخصوصاً سبزی هایی چون کاسنی، چغندر، خرفه و تره زیرا علاوه بر خواص درمانی جلوگیری از یبوست و کمک به معده جهت هضم غذا می‌کنند. ۷. حتماً جهت از بین بردن موهای بدن از نوره استفاده کنید چرا که علاوه بر بحث پاکیزگی جلوگیری از بیماریهای پوستی و سرطان می‌کند و نوعی شیمی درمانی است. ۸. مردها و زن ها شب ها از سرمه استفاده کنند چرا که چشم را بینا و قوی می‌کند. ۹. حتماً جهت مسواک زدن از مسواک چوب اراک استفاده شود چرا که به علاوه سفید کردن دندان ها خواص درمانی بسیاری دارد. ۱۰. صبح ناشتا عسل و سیاهدانه بخورید. ۱۱. صبح ناشتا ۲۱ عدد مویز سیاه میل کنید. ۱۲. قبل از خواب یک قاشق مرباخوری شکر سرخ استفاده کنید. ۱۳. روغن مالی کردن با روغن بنفشه را فراموش نکنید چراکه پوست را روشن و لطیف خواهد کرد و خواص بسیاری دارد. ۱۴. از پرخوری مخصوصاً زمانی که در معده شما غذا هست و باز هم می‌خواهید غذا بخورید بپرهیزید چرا که باعث به وجود آمدن بیماریهای پوستی می‌شود.

#داستان_زندگی 🌸🍃 مرجان . سعی میکردم به بقیه کسایی که تو پرواز باهام بودن نگاه کنم و بفهمم باید چی کار کنم. بعد از گرفتن چمدونم یه جای خلوتی پیدا کردم و یه رژ ملایمی رو لبم زدم و پالتوی نومو تو تنم صاف کردم و دنبال جمعیت راه افتادم و از سالنی که توش بودیم بیرون اومدم  وارد سالن بزرگتری شدم که توش پر از ادم بود قبل از عبور از گیت حسامو دیدم. چهره اش شکسته و خسته بود و یه کاپشن مشکی و شلوار لی تیره پوشیده بود و به یه دیوار تکیه زده بود و  معلوم بود تازه اصلاح کرده ، دسته گل کوچیکی از دستاش که کنار پاهاش رها شده بود اویزون بود و نگاهش یه جایی روی زمین جلو پاش مات مونده بود و غرق فکر بود. استرس وحشتناکی داشتم. سعی کردم لبخند بزنم. و سرمو بالا گرفتم و به سمت حسام حرکت کردم. با دیدن من سرشو بالا اورد و چند لحظه نگام کرد و لبخند بی جونی روی لباش اومد و گفت سلام گفتم سلام. گفت خوش اومدی ،‌گفتم ممنون. گفت راحت اومدی ؟ تو فرودگاه اذیت نشدی؟ گفتم نه خوب بود. بعد انگار یهو یاد دسته گل افتاد، دسته گلو گرفت سمتم و  گفت چمدوناتو بده من میارم. دسته گلو گرفتم و دسته های چمدونو رها کردم و با حسام راه افتادیم به سمت بیرون. بیرون بارون می اومد و هوا عالی بود. وقتی سوار ماشین شدیم. حسام گفت مامان برات شام پخته منتظرته. ولی بچه ها خسته بودن خوابیدن. گفتم ممنون تو هواپیما یه چیزی خوردم میل مندارم. از پنجره ماشین به اتوبانای شیک و پهن و تمیز نگاه میکردم و ساختمونای زیبا و عین هم و باورم نمیشد من قراره تو این شهر زندگی کنم. حسام حال و احوال همه رو پرسید و بعدش دیگه ساکت شد. منم ترجیح دادم چیزی نگم و بیرونو تماشا کنم. کلن شهر قشنگی و تمیزی بود و تو راه حسام برام گفت که اونجا بیشتر مواقع هوا ابریه و زیادم بارون میاد‌ ولی برخلاف تهران افتاب کمی داره.  خیلی طول کشید تا به مرکز شهر، جایی که خونه حسام اونجا بود برسیم. تو محله ای که خونه حسام اونجا بود، بیشتر خونه ها اپارتمانی بود و پر از مغازه های مختلف بود و خیابوناش سنگ فرش بود. تو یکی از همون خیابونای سنگفرش حسام جلوی یه آپارتمان نگه داشت و گفت رسیدیم. جلوی رومون چند تا ساختمون بود که تقریبا شبیه هم بود‌ و درای ورودی همشون به اندازه چند تا پله از سطح زمین  بالاتر بود. از پله ها بالا رفتیم و حسام کلید انداخت و جلومون یه ورودی دایره شکل بود که یه دیوارش پر از صندوقای فلزی طوسی بود که شماره واحدا روش نوشته شده بود و وسط ورودی راه پله داشت و کنارش آسانسور. با اسانسور رفتیم طبقه چهارم و وارد یه راهرو شدیم که چن تا در توش بود حسام جلوی دری که به انگلیسی روش نوشته بود ۱۴ ایستاد و آروم در زد. روی در یه نعل اسب بزرگ فلزی بود و چند لحظه بعد مادر حسام که حالا دیگه مادر شوهرم بود درو باز کرد و با خوشرویی سلام علیک کرد و منو بغل کرد و گفت خوش اومدی عزیزم. وارد شدم یه آپارتمان کوچیک بود که دکور شلوغی داشت، مبلمان پر از کوسنای رنگی بود و دیوارا پر از عکس و تابلو بود، روی شومینه پر از مجسمه های کوچیک و بزرگ و رو میز کنار دیوار پر از قاب عکس از بچه ها. سلیقه مینا بود. مینا برخلاف من عاشق شلوغی تو دکوراسیون بود، و قدیما که باهم هم اتاق بودیم دیوارای اتاقو پر از پوستر بازیگرا و عکسای خودمون و عروسک و شمعدون میکرد. خونه کاملا به سلیقه مینا چیدمان شده بود شلوغ و پر از رنگ. روی یه دیوار بزرگ یه قاب عکس بزرگ از مینا و حسام و بچه ها بود ، روی یه قایق تفریحی،دور و برش پر از قاب عکس از عکسای دوتاییشون  یا با بچه ها بود‌. حتی روی میز کنار تلفن چند تا از مجسمه های سفالی عجیبی که مینا همیشه درست میکرد بود. همه جای خونه رد پای مینا بود، انگار مینا همه گوشه کنار خونه رو به نام خودش امضا کرده بود‌. مادر حسام گفت پالتو و روسریمو درارم و بدم بهش تا اویزون کنه .پالتو و روسریمو در اوردم و روی کاناپه نشستم. و حسامم رو یکی از مبلا نشست. مادر حسام برامون چایی و بیسکوییت اورد و پرسیدشام میخورم، گفتم نه. بعد نشست و از ایران پرسید از دایی و زندایی، از مامان، بابا، مریم، مامان بزرگ. بعد از یه کم حرفای معمولی مادر حسام گفت تو اتاق بچه ها میخوابه و گفت توام چهرت خیلی خسته است بلند شو برو بخواب و فردا باز بیشتر حرف میزنیم. وقتی مادر حسام رفت ، حسام چمدونا رو برد تو اتاق و منو راهنمایی کرد به سمت اتاق خواب، اتاق خواب یه اتاق بزرگ بود که یه پنجره بزرگ داشت که یه پرده توری سفید داشت. و وسط اتاق زیر پنجره تخت خواب دو نفره بود و یه سمت تخت میز توالت بود و سمت دیگه یه کمد و آیینه بزرگ. پایین اتاق هم یه مبل بزرگ بادی بود. کنار یه اباژور بالای تخت یه عکس بزرگ از روز عقدشون بود که حسام مینا رو بغل کرده ودو تایی توش میخندیدن. #ادامه_دارد....

#احکام_دین ☀️🍃 خوردن و نوشیدن از ظرف «طلا» و «نقره» پرسش :استفاده از ظرفهاى ساخته شده از طلا ونقره جهت خوردن و نوشیدن چه حکمی دارد؟ پاسخ :خوردن و نوشیدن از ظرف «طلا» و «نقره» و استعمال آنها حرام است، بلکه استفاده از آنها براى زینت اتاق و یا هر منظور دیگر نیز جایز نیست (بنابراحتیاط واجب). خرید و فروش ظروف طلا و نقره پرسش :خرید و فروش، ساخت و اخذ اجرت جهت ظروف طلا و نقره، چه حکمی دارد؟ پاسخ :از ساختن ظروف طلا و نقره و مزدى که در مقابل آن مى گیرند بنابر احتیاط واجب باید اجتناب کرد، همچنین از خرید و فروش آنها و پولى که در مقابل آن گرفته مى شود نیز اشکال دارد. اشیائی که حکم ظرف را ندارند پرسش :اگر اشیائی مانند گیره استکان و بادگیر قلیان و غلاف شمشیر و امثال اینها، از طلا یا نقره باشد، اشکال دارد؟ پاسخ :آنچه را ظرف نمى گویند مانند گیره استکان و بادگیر قلیان و غلاف شمشیر و امثال اینها، اگر از طلا یا نقره باشد اشکال ندارد، ولى بنابراحتیاط واجب از عطردان و سرمه دان و مثل آنها باید اجتناب کرد. ظرف هایى که روی آن آب طلا داده اند پرسش :استفاده از ظرفى که روى آن را «آب طلا» یا «آب نقره» داده اند، جایز است؟ پاسخ :اشکال ندارد. ظرف هاى ساخته شده از مخلوط طلا و نقره با فلز دیگر پرسش :هرگاه فلزّ دیگرى را با طلا یا نقره مخلوط کنند و ظرف بسازند، استفاده از آن چه حکمی دارد؟ پاسخ :چنانچه به آن ظرف طلا یا نقره نگویند، استعمال آن مانعى ندارد، ولى اگر فقط طلا و نقره را با هم مخلوط کنند حرام است. انتقال غذا از ظرف طلا یا نقره به ظرف دیگری پرسش :اگر غذایى را که در ظرف طلا یا نقره است به منظور پرهیز از حرام در ظرف دیگرى بریزند، آیا همین مقدار هم اشکال دارد؟ پاسخ :این استعمال جایز است، ولى اگر به این منظور نباشد حرام است، امّا به هر حال خوردن آن غذا از ظرف دوم که طلا و نقره نیست، اشکال ندارد. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#پاسخ_اعضا ❤️🍃 سلام ممنون از کانال خوبتون برای دوستی که متخصص گوش در شیراز میخواستن دکتر محمد فرامرزی خیابان زند بالاتر از بیمارستان شهيد فقیهی ساختمان پاسارگاد طبقه سوم دکتر بسیار عالی هستن البته نوبتش اینترنتی هست. 🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام برای خانمی که عکس بچه شون را گذاشتند گفتند فکش کج باید ب متخصص ارتودنسی وفک وصورت خیلی زود مراجعه کنند پسرها زیر ۱۵ ودختر ها زیر ۱۳ درمان میشه هرچه زودتر بهتر اگر دیر بشه نیاز به جراحی پیدا می کنه 🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام خانمی درباره توده سینه سوال کردن من تهران هستم وان پزشکو نمیدونم ولی چون خودمم ۴۶ سالمه مثل این خانم هستم وکلا چند ساله که بهم میگم داره برام یائسگی پیش میاد واز پارسال همین مشکل سینه برام پیش اومده وبه دکترسینه مراجعه کردم در بیمارستان ولی العصر ناجا در ونک بهم دکتر گفته این توده ها به خاطر عوارض یائسگی پیش اومده وبه امکان زیاد با یائسه شدن کاملم امکان رفعش هست ولی باید ۶ ماه یه بار ماما گرافی وسونو بدم گفتم شاید این خانم هم مثل من مشکلش باشه البته سینه من با درده 🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام در مورد کسی که پاهاش موقع خواب درد داره منم همین مشکلو دارم ولی یه مدتیه حس میکنم وقتی پاهامو گرم نگه دارم بهتر میشه و راحت میخوابم شماهم هر وقت این درد سراغتون اومد یه پتو رو خودتون بندازین تا پاها و ساق پاهاتون گرم بشه بتونین بخوابین .امتحانش ضرر نداره این تجربه من بود ان شاءالله تونسته باشم کمکتون کنم . برای تعجیل در فرج مولا صاحب الزمان صلوات 🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام دوستی که خارش بدن دارند حتما برگ کاسنی را بگیرند پودر کنند یک قاشق مرباخوری در اب جوش ریخته بریزید ده دقیقه بماند بعد بخورند روزی سه بار خیلی برای کبدخوبه 🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام درمان کم کاری تیروئید هم در طب اسلامی هم طب سنتی براحتی انجام می شود 🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام خواهری که درمورد لیزر پرسیدی من حدود هشت سال پیش رفتم لیزر برای بکینی وزیربغل چون اون موقع بادستگاههای قدیمی بود هم خیلی درد داشت وهم گرون بودهرکسی نمیتونست کل بدن رو بزنه ولی بعدش برای کل بدن رفتم یعنی هردودست وهردوپا بکینی و زیربغل حدود پنچ جلسه مرتب میرفتم البته با فاصله دکتر گفت سالی یکبار شارژ بزن یکی دوسال رفتم ولی دکترگفت اگه سی درصد موهات دراومد بیاشارژ الان چهارساله نرفتم واصلاموهام درنیومده وهیچ مشکلی هم ندارم خیلی هم لذت میبرم پیشنهاد میکنم حتما بریدلیزر ولی یه جای مطمئن و صبرداشته باشید تانتیجه بگیرید 🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام و خسته نباشید و عرض ادب برای خانومی که پسر ۹سالشون دندونهاش یکم نامرتبه ...اگه مشهد زندگی میکنن دکتر محسن حسینی ادیب.پسر من همین مشکلو داشت نزدیک به ۸ماه دکترپلاک گذاشت براش.و واقعا عاللللییییی شده ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#یک_نکته_از_هزاران 🌱 بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ و نيز جناب مولوى مزبور نقل كردند كه در كويته بلوچستان (اكنون جزء پاكستان است ) تقريبا در سى سال قبل زلزله اى واقع شد و تمام شهر خراب و در حدود 75000 نفر هلاك شدند، دختر شش ماهه ميرزا محمد شريف پسر ميرزا محمد تقى به نام ((حميرا)) هنگام زلزله در گهواره بوده است پس از گذشتن هفت روز، حكومت انگليس حكم كرد تمام اجساد از مسلمانان و هندو و ساير فرقه ها هرچه هست با هم بسوزانند، مادر بچه به نام ((زمرد)) دختر رجبعلى ، به شوهرش التماس مى كند كه به محل خانه رود و از روى نشانه جنازه بچه اش را بياورد تا با هنود يكجا سوخته نشود، وقتى كه محل راحفر مى كنند مى بينند دو تير آهن به شكل چليپا بالاى گهواره قرار گرفته و مانع ازريختن سقف بر روى بچه شده و كلوخى ميان دهان بچه مى باشد وآن را مى مكد و تنها مقدارى از پيشانى بچه در اثر اصابت كلوخى به آن زخم شده و تا كنون كه زنده است آثار آن زخم در پيشانيش نمودار مى باشد و خانواده مزبور از بستگان ماست . 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ ثقه با فضيلت جناب حاج شيخ محمد تقى لارى كه چند سال مقيم در نجف اشرف بودند نقل نمودند روزى در بازار كربلا درب مغازه بزازى كه با او رفاقت داشتم نشسته بودم ناگاه نظرم افتاد به وسط بازار ديدم سكه طلايى است و عبور كنندگان آن را نمى بينند بدون اينكه با كسى بگويم به سمت آن رفتم دست دراز كردم آنرا بردارم ديدم اشتباه كرده ام طلا نيست بلكه آب بينى منجمد است ، از حركت خود بدم آمد، برگشتم جاى خود نشستم و كسى هم نفهميد. مرتبه ديگر نظر كردم ديدم سكه طلاست ، دقت زياد نموده يقين كردم باز حركت نموده به سمت آن رفتم چون خواستم آن را بردارم ديدم آب بينى است ، پشيمان شده برگشتم جاى خود نشستم باز به آن نظر كردم ديدم سكه طلاست ، اين مرتبه حركت نكردم و به حالت حيرت به آن نگاه مى كردم پس ديدم سيد محترمى از اهل علم با حالت پريشانى به اطراف زمين بازار نگاه مى كند و مى آيد تا رسيد به آن سكه طلا، فورا آن را برداشت و در جيب گذارده و رفت پس به سرعت خود را به او رساندم و احوالش را پرسيدم و گفتم آن سكه طلا چه بود؟ در جواب گفت : امروز مولود تازه اى خدا به من داده و از جهت مخارج منزل هيچ نداشتم ، رفتم نزد فلان شخص و از او قرض خواستم اين سكه را به من قرض داد، به بازار رفتم مقدارى اشياء لازمه خريد كردم چون خواستم آن سكه را صرف نموده و وجه آن را بدهم نديدمش ‍ دانستم كه گم شده پس در همان محل عبور خود فحص مى كردم تا آن را يافتم . غرض از نقل اين داستان آن است كه خواننده عزيز بداند كه حضرت آفريدگار كه رب و مدبر امور بندگانست يك لحظه از اداره امور آنها جزئى و كلى غفلت نمى فرمايد و در اين داستان مى بينيد چگونه سكه طلا را بر جناب شيخ مزبور مشتبه فرمود تا آن را بر ندارد چون اگر برمى داشت و مى رفت سيد بيچاره مى آمد و آن را نمى ديد و مى رفت و سخت در فشار قرار مى گرفت . پس بايد شخص موحد هميشه در حال توكل و اعتمادش به پروردگارش ‍ باشد و هو نعم الوكيل . ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽