#دردو_دل_اعضا 💜🍃
سلام خدمت همه
اول از خودم و خانواده ها بگم ما ... زندگی میکنیم و اونا ... ، من از دانشگاه سراسری مدرک مهندسی دارم و اون دیپلمه است. از لحاظ وضع مالی تقریبا ما بهتر هستیم. ماشین دارم، خونه ندارم، اما 200 میلیون سرمایه از خود دارم. کارم یا آزاد یا این شرکت و اون شرکت به صورت پیمانکاری بوده، اما اگه خدا بخواد در چند ماه آینده در یک نهاد دولتی مشغول میشم.
مشکل من اینه که واقعا عاشق این دختر خانم هستم، اما باباش قبولش نیست. دلیل مخالفتش هم اینکه علاوه بر من پسر عموی دختره هم خواستگارشه، و باباش میگه حتما باید با پسر برادرم ازدواج کنی که خود دختره مخالفه.
من از همه لحاظ، موقعیت شغلی و تحصیلی و ظاهر بالاتر از پسر عموشون هستم. اما از همه مهمتر عشق من به ایشون هست روزی نیست یاد ایشون نیافتم و عکس شون نگاه نکنم و زیر لب نگم دردت به جونم نفسم، فدات شم. خلاصه دیونه وار دوستش دارم. راستش من با ایشون دوست یا هم کلاسی نیستم و از حس اون به خودم خبر ندارم اما از اطرافیان شنیدیم که پسر عموش بره کنار جواب بقیه خانوادش به ما بله است. اما خود دختره رو نمیدونم.
این که چه جوری عاشقش شدم برمیگرده به رابطه فامیلی دوری که باهم داریم و معمولا در مراسمات میدیدمش. قیافه متوسط رو به بالا دارن اما من خودم به شخصه عاشق نجابت و حیا این دختر شدم چون من شخصیت برام مهمتره تا ظاهر، نه اینکه ظاهر برام مهم نیست اما شخصیت و نجابت دختره واسم مهمتره، هم شنیدم و هم تحقیق کردم که اهل دوستی و این چیزها نیست چون خودم هم نبودم، چهار سال دانشگاه بودم، بخدا اصلا با کسی رابطه نداشتم، چون دوست داشتم عشقم فقط مال خانومم باشه نه اینکه ظاهر یا موقعیتش نداشتم که برم سمت این کارها نه بلکه دوست نداشتم.
خدا رو شکر ظاهرش هم اون چیزیه که من دوست دارم. دقیقا همون چیزیه که من میخوام و همیشه دوست داشتم زنم اون جوری باشه. هر روز سر نماز دعا میکنم خدایا منو به عشقم برسون بخدا قسم بارها شده اشک از چشمام اومده پایین. به این فکر میکنم که اگه بهش نرسم چه ضربه روحی میخورم از علاقه من نسبت به ایشون فامیل میدونن و قطعا به گوش دختر خانم هم رسیده اگر هم نرسیده همین که اقدام کردم واسه خواستگاری یعنی دوسش داشتم که رفتم اما از طرف اون ( منظورم خود دختره است ) هیچ پیام یا سیگنالی که منو دوست دارن نشنیدم، مثلا پیش اقوام صحبت کنه که منم فلانی رو میخوام. فقط در جواب نظرش در مورد من پیش یکی از اقوام سکوت کردن.
حالا من موندم با این عشق که روز به روز بیشتر میشه و البته ترس همراه با اون، ترس از اینکه نکنه بهش نرسم، یا اینکه پدرش مجبورش کنه آخر سر با پسر عموش ازدواج کنه، به همین خاطر این ترس اینقد زیاد میشه به سرم میزنه که فراموش کنم و برم سراغ کسی دیگه. ولی میدونم که در اون صورت هم به خودم ظلم میکنم و هم اون نفر جدید که میاد داخل زندگیم. هم اینکه اگه یک درصد جای امیدواری باشه و اون منو بخواد چی؟
شما بگید چکار کنم، پسر عموش چندین بار جواب نه شنیده، اما کنار نمیره و اینکه پدر دختر هم میگه فقط پسر عموت. خیلی ها بهم میگن و حتی مسخره ام هم میکنن که واسه چی موندی منتظرش تو از هر لحاظ سرتری و میتونی با موقعیت بهتر ازدواج کنی.
اما واسه من موقعیت بهتر در عشق معنی نداره. و اینکه عشق رو در حد معامله کالا با کالا میارین پایین حالم بهم میخوره.
#ایدی_ادمین 👇🌻
@adminam1400
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
8.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢دیسك اگر پاره شده باشه بهتر هستش یا اگر بیرون زده باشه ؟🧐
✅این ویدئو رو حتما حتما ببینید و برای دیگران هم بفرستید تا همه بدونند که متخصصین این امر تازه به نتیجه چندین سال پیش ما رسیدند.
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 💜🍃 سلام به همه اعضای گروه من 42 سالمه وزنم 100 هستش چند وقتیه دنبالچه ام در د میگیر
پاسخ اعضا 🌺🌙
سلام به خواهرای گل ایام اربعین التماس دعا
عزیزان درخواست برای درمان سینوزیت داشتید من برای دخترم استفاده کردم الان چندین سال دیگه نمیگه پیشونیم و سرم
دوستان من ازمادربزگم که خدا رحمتشون کنه شنیدم بخور کاه جو یه مقدار کاه جو رو در آبجوش بریزید و وقتی دو تا جوش خورد یه ملحفه پهن کنید روی سر تون و بخور بدید بعد هم همون زیر ملحفه صورتتون رو خشک کنید و بعدش روغن بنفشه اطراف شقیقه و روی بینی بزنید و بیایید بیرون چند بار این کار رو انجام بدین ان شالله نتیجه میبینید التماس دعا و دعا برای پدر و مادرم و امواتم
🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸
سلام وقتتون بخیر
درموردآقای 25ساله ای که درعقد به سرمیبرن خواستم خدمتشون عرض کنم متأسفم که اینو میگم ولی بهترین راه حل برای شماوخانمی که حاضرنیست مشکلات خودش رو درمان کنه جدایی هست
چون زمان عقد بهترین زمان برای شناخت همدیگه س
این خانم معلومه تندخویی وپرخاشگری دارند و با بی اعتمادی ای کهبه شمادارند وشکاک بودنشون کامتون روبه زندگی زهرمی کنند وچون روانشناسو قبول ندارن پس درمان هم نمیشن..ووقت تلف کردنه زندگی باایشون🤕
پس لطفا عاقلانه تصمیم بگیرید قبل ازاینکه زیریک سقف برید وخدای نکرده یک بچه این وسط قربانی بشه مثل اتفاقی مشابه زندگی شما که یرای برادرم افتاد و الان یک بچه سه ساله مثل توپ فوتبال این ور واون ورمیشه😔 کاشمی تونستید بابرادرم دراین موردمشورت کنید چون همسرش تمام این اخلاقهای همسرتون روداشت ولی چون عاشق بود نمی تونست تصمیم درست روبگیره..
معمولا اینجورافراد خودخواه ومغرورن وهیچ عیبی درخودشون نمی بینن
انشاالله بهترین تصمیم روبگیریدوخدایک همسرخوب ومعتقد نصیبتون کنه،موفق باشید💐
🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸
سلام عزیزم شب بخیر من تازه پیام خواهرمون و خوندم که مادرشوهر براش طلسم کرده .عزیزم آیه 33سوره الرحمن و 70بار بخون به اب هم خودت بخور هم شوهرت .بعدم آرایش چهارگوشه خونتون بم در حیاط همه جا بریز .باهاش وضو بگیر خیلی عالیه
🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹🌸
با سلام خدمت مدیر محترم و صبور و عزیز گروه
انشالله که همه عزیزان در سلامت کامل جسم و روان باشند
مطلبی رو در کانال خواندم که خانمی از زایمان طبیعی سختی که داشتن و از سزارین همسرشون احتمالا اطلاعات خوبی ندارند بگم
نمیدونم چرا در بیشتر جاها میشنوم که میگن سزارین خوب نیست
اتفاقا عمل سزارین برای کسانی که زایمان سختی دارند خیلی هم خوبه 'من خودم به شخصه دو زایمان سزارین داشتم خیلی هم راضی هستم والا عوارضی هم نداشتم خداروشکر
منم به شخصه زایمان اولم خیلی سخت بود و مرگ و به چشمم دیدم و زمانی که پرسنل فهمیدن جان بچه به خطر افتاده بردند اتاق عمل
اگر ان زمان تجربه الان رو داشتم هر چی طلا و پول داشتم میدادم و میرفتم بیمارستان خصوصی و سزارین میشدم
زمانی که پیام این خانم عزیز رو خوندم با تمام وجودم درکشون کردم
عزیزم سعی کن اگر همسرت راضی نمیشه ب ای سزارین 'برو بیمارستان و مامای خصوصی برای زایمان بگیری 'یکی از نزدیکانم این کار رو کرده بود و خیلی هم راضی بود
انشالله که زایمان خوبی داشته باشی و خبر سلامتی خودت و فرزندت رو درکانال بزار 🌷🌷🌷🌷🌷🌺🌺🌺😘😘😘
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#تجربه_اعضا 💜
سلام خسته نباشین.خانمی که میگین سه تادخترداشتم و ب شوهرم خیانت کردم ومنوبخشید و دوباره خیانت کردم ..واقاادم هربلایی راخودش سرخودش میاره ..چون منم مثل شماشوهری پاک ونجیب داشتم ومنم ۱۱سال با یه پسر مجرد دوست شدم وشوهرم نمیدونست ۱۱سالوفقط در حد تلفن وچت بود.تااینکه یک سالی بود که رفتم پیشش و خیانت بزرگی کردم همچنان نماز و روزه ام را میگرفتم. تااینکع مچمو گرفت و تمام چت های منودید .نصف شب بود ه فهمید تا خود صبح گریه کردم اون گریه کرد .زنگ زد و داداشم گفت داداشم گفت بی سرو صدا فردا صبح بیار به مزرعه که نشونیشوداد.صب منوبرد 😭وقتی قیافه داداشموازدوردیدم شبیه قیافه کسی بود که انگار قرار جنازه عزیزشوبببنه منم تمام تنم یخ ومثل روح شده بودم.بهش نزدیک شدم نگام کرد یه تف بزرگ انداخت رو صورتم و حرفایی ب من گفت که خدا نصیب هیچ کس نکنه.😭.ب شوهرم گفت هرکاری توبگی همون کارو میکنم باهاش حتی اگه بگی بکشش میکشمش ..فقط توابه قرآن ب کسی نگو ابری مارانبر.شوهرم گفت ب کسی نمیگم بخاطربچه هام .منوبردن و من همه چیز را زدم ب نام شوهرم حضانت بچه هام مهریه همه چی رو زدم ب نامش و قسمم داد ک دیگه هرگز بهش خیانت نکنم .بخاطر بچه هام منوبخشید ولی دلش شکست خیلی شکست دلم براش میسوزه که منو قبول کرده بخاطر بچه هامون .من الان چهار سال پاک پاکم . و پشیمونم ازگذشتم . کار خیلی بدیه بقران آخر خدا ادمو میزنه .هرچقدرزرنگ. باشی باز خدا زرنگتره .
وقتی شوهرم منوبخشید شرمنده بودم دلم ب حالم میسوخت .تااخرعمرم اگه کلفتی خودشوخانوادشو بکنم بازم کمه. خانم عزیز شماچطورتونستی با زبهش خیانت کنی چطور دلت اومد . اون ازدست تو مرده. توگناه بزرگی ب گردن داری تا آخر عمرت باید بشینی وتوبه کنی . .من میدونم هم خدا منوبخشیده و هم شوهرم .انقد بهش محبت میکنم شاید دل شکستشو ب دست بیارم. دلم به حال دخترات میسوزه اونا چ گناهی کردن جاااااااان دخترا . ظلم بزرگی ب بچه ها. تورا ب قرآن هرکس دراین راه کثیفه دست ازاین کار بکشه و قدرشوهرو بچشوبدونه.من هرروز هزاااران بار خدا را شکر میکنم
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#داستان_زندگی 🌸🍃
نازنین
سلام دلم گرفته میخوام داستان زندگیمو بگم براتون
شبیه داستان میگم که قشنگ تر باشه
از ازدواج مامان بابام شروع میکنم
بعد از ۶ ماه بالاخره زهرا رضایت داد تا با علی ازدواج کنه...
علی پسری بود ک کار میکرد و درس میخوند اهل زندگی بود زهرا رو دیده بود و عاشق شده بود اما زهرا دختر درس خونی بود ک به ازدواج فکر نمیکرد و ارزوهای خیلی بزرگ داشت دلش شوهر کارمند میخواست...
بالاخره بعد کلی رفتن و اومدن وقتی علی تو دانشگاه استخدام شد زهرا رصایت داد
عقدشون زود انجام شد همه میگفتن چه مادر زن جوونی چقد قشنگه...
مامان زهرا چشم رنگی و خوشگل بود زهرا دختر بزرگش بود و به بهترین نحو تو مراسماش شرکت کرد...
خیلی نگذشته بود ک فهمیدن مادر زهرا سرطان داره و خیلی دیر شده واسه درمان
سرطان ذره ذره زیبایی های مادرشو میگرفت اما دلش عروسی دخترشو میخواست پس بساط عروسی رو چیدن...
زهرا عروس علی شد و همه چیز خوب بود فرداش مراسم پاتختی بود یه دختر چقد میتونه شاد باشه اون روزا
اما زهرا شادیش عمر کوتاهی داشت و فردای اون روز مامان قشنگشو از دست داد
اخ که چقدر سخته واسه یه دختر اول عروسی بدون مادر بشه😔
چندسال گذشت زندگی زهرا و علی با همه سختیاش خوب بود تا این که فهمید بارداره ته دلش پسر دوست داشت عکس داداش کوچیکشو مدام میدید دوس داشت بچش مثل داداشش خوشگل و چشم رنگی باشه مدام با بچش حرف میزد
کم کم فهمید دختره اسمشو انتخاب کرد سلاله مدام با سلاله تو شکمش حرف میزد و عکس داداش کوجیکشو میدید
بعد ی مدت دخترش ب دنیا اومد اما مادر بزرگش گفت اسمشو نباید سلاله بزاری چون ی دختر بوده ب این اسم و خوشی ندیده
زهرا اسم دخترشو گذاشت نازنین . نازنین . دختری ک تو پاییز به دنیا اومد دختری ک شد من
یک منی ک نمیدونستم قراره چی سرم بیاد و از همون اول خدا برام چیارو نوشته بود تو سرنوشتم
انگار فقط شباهتم با سلاله از اسم کم شد
نازنین بزرگ میشد شیرین زبون تر میشد قشنگ بود اما مثل دایی کوچیکش نشد چشماش سبزعسلی نشد
توی ۶ ماهگی نازنین یه خاله کوچولو از زن دوم اقاجونش پیدا کرد نازنین شیرین زبون بابا بابا میگفت و همه مجذوبش بودن اولین نوه دختر بود اقاجونش بهش میگفت ترانه من ترانه بابا اما ی روز وقتی اقاجونش بغلش کرد زن دوم پدر بزرگش گفت چرا دختر خودتونو بغل نمیکنی؟؟ اینم بچتونه ها کم اون نوه رو بغل کنید...
محبت بابا بزرگ همونجا تموم شد و نازنینی ک مادر بزرگ نداشت و یه عمر حسرتش به دلش موند حالا محبت بابا بزرگ رو هم نداشت
مامان نازنین ارزوهای بزرگ داشت با باباش سخت درس میخوندن و کار میکردن تا پیشرفت کنن
این وسط نازنین تنهای تنها بود مامان باباش براش بهترین اسباب بازی ها و عروسک هارو میخریدن اتاقش پر بود از کمد و ویترین و عروسک اما تو دلش کسی نبود همش حسرت محبت داشت
اون زمان ی دایی داشت همون دایی کوچیکه ک مامان دوست داشت نازنین شبیه اون بشه
خیلی نازنیو دوست داشت مدام باهاش بازی میکرد نازنین کل روزو تنها بود و به عشق این که بره شب خونه اقاجون بغل دایی کوچیکه سر میکرد
شب دایی باهاش فوتبال بازی میکرد تیله هاشو میریخت و بازی میکردند نازنین میخندید از ته دل با اون خاله کوچیکه رابطشون خوب بود مدام با دایی بازی میکردن
نازنین اون زمان غرق شادی و حسادت بود شادی از کنار محمد بودن و حسادت از این که چرا محمد میتونه سوسیس خالی بخوره اما اون نه و....
نازنین ۷ سالش شد مدرسه میرفت اجتماعی و خوب بود همه تعریف هوش و درسشو میکردن بعد مدرسه تو محل کار مامانش سر میکرد تا شب بره پیش داییش
اون زمان اقاجونش زیاد وضعش خوب نبود و محمد تو بدترین شرایط داشت بزرگ میشد اما به همه محبت میکرد
(لبخنداش هنوز یادمه الهی بگردم دورش شادی روحش صلوات)
یکی از شبای سرد زمستون وقتی نازنین داشت روز شماری میکرد تا عید برسه عروسی دعوت شدن یه عروسی ک زندگی نازنین رو زیر و رو کرد
نازنین و مامانش بهترین لباسارو پوشیدن لباسایی که از ترکیه خریده بودن و مراسمای قبل عروسی رو رفتن همه تعریف میکردن و زهرا میگفت اینو کجای ترکیه خریده و اونو کجای سوریه کلا زهرا عادت داشت به تجملات
شب وقت عروسی کسی راضی نبود به رفتن
اما نازنین میخواست بره عروسی یه بچه عاشق شادیه اما زمونه گاهی شادیو زهر میکنه
نازنین اصرار میکرد بر رفتن و نمیدونست اصرارش داره گند میرنه به زندگیش نمیدونست دنیا چقد نامرده
محمد به خاطر نازنین قبول کرد بیاد عروسی بقیه هم راضی شدن اناده شدند عروسی یه شهر دیگه بود
نازنین وقت رفتن تو خونه اقاجون وقتی داییشو دید دووید بغلش داییش بغلش کرد تو اغوش گرفتش و چرخوندش نازنین خندید اما نفهمید اون اغوش اغوش اخره بال های رفتن محمدو ندید و باز سر سوار شدن تو ماشبن باهاش دعوا کرد اما محمد جلو نشست و لجبازانه کمربند خودشو نبست
نازنین وسط نشست و مشغول شادی شد ارزو میکرد تا زود برسن و نمیدونست رسیدنی در کار نیست این زود گذشتن ها فقط واسش حسرت داره و تمام
توی راه یه ماشین از روبه رو اومد سرعتش زیاد بود تو جاده بد حرکت میکرد و یه تصادف سخت سر گرفت و نازنین به عالم بی خبری رفت
#ادامه_دارد...
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#احکام_دین ☀️🍃
اقسام سفته🌸🍃
پرسش :سفته بر چند قسم می باشد؟
پاسخ :سفته بر دو قسم است: ۱- سفته حقیقى که شخص بدهکار در مقابل بدهى خود به طلبکار مىدهد. ۲- سفته دوستانه که شخص به دیگرى مىدهد بى آن که در مقابلش بدهکارى داشته باشد و مقصود آناست که این سفته را به شخص سومى بدهد و مقدارى از مبلغ آن را کم کرده پول نقد بگیرد.
خرید و فروش چک🌸🍃
پرسش :آیا می توان چک را به مبلغی کمتر یا بیشتر از آن چه که در آن آمده است فروخت؟
پاسخ :چک مانند سفته بر دو قسم است: ۱- چک حقیقى و مدّت دار که نشانه طلب کسى از دیگرى است (مثلًا در برابر خرید جنس از دیگرى به او چک داده است) در این صورت، چک مدّتدار را مىتوان به مقدارى کمتر از آن با شخص طلبکار نقداً معامله کرد، یا به شخص ثالثى به مبلغى کمتر فروخت. ۲- چک دوستانه که چک در مقابل طلب نبوده باشد. در اینصورت معامله آن اشکال دارد.
خرید و فروش سفته🌸🍃
پرسش :آیا می توان سفته را به مبلغی کمتر یا بیشتر از آن چه که در آن آمده است فروخت؟
پاسخ :سفته حقیقى را اگر کسى با دیگرى به مبلغى کمتر معامله کند مثل این که سفته هزار تومانى را که سه ماه مدّت دارد به نهصد تومان پول نقد معامله نماید و در حقیقت یک هزار تومان اسکناسى را که در ذمّه بدهکار، طلب دارد، به نهصد تومان پول نقد مىفروشد، این گونه معامله سفته اشکال ندارد (و آن را تنزیل سفته گویند) ولى معامله روى سفته دوستانه خالى از اشکال نیست، چون بدهى واقعى در آنجا وجود ندارد و راههایى که براى حلّ مشکل آن ذکر شده هیچ کدام خالى از اشکال نمىباشد.
رجوع طلبکار به صاحبان امضاء سفته 🌸🍃
پرسش :در صورتی که سفته دهنده بدهکاری خود را به موقع ندهد طلبکار باید به چه کسی مراجعه کند؟
پاسخ :طلبکار حق دارد طلب خود را از کسانى که امضاء آنها در سفته است بگیرد و در واقع کسانى که سفته را امضاء مىکنند ضامن بدهکار مىشوند که اگر او نپرداخت آنها بپردازند (این نوع ضمان را ضمّ ذمّه به ذمّه مىگویند و صحیح است).
خرید کالا با چک شخص دیگر🌸🍃
پرسش :مشترى چک هایى را به بایع مى پردازد، که صادر کننده آن شخص ثالثى است. در صورت عدم تبدیل چکها به وجه نقد (به لحاظ عدم موجودى) آیا بایع حقّ رجوع به مشترى را دارد، یا این که با قبول چک شخص ثالث، ذمّه مشترى برىء و ضمان به ذمّه صاحب چک (شخص ثالث) منتقل مى شود؟ آیا بین موردى که شخص ثالث چک مذکور را بابت بدهى خود به مشترى داده، و جایى که صرفاً به عنوان امانت، یا تضمین، تحویل او داده تفاوتى وجود دارد؟
پاسخ :چک حواله اى بیش نیست، و ذمّه خریدار تا چک وصول نشود، مدیون فروشنده است; مگر این که فروشنده در حین معامله بپذیرد که ذمّه ثالث را به جاى ذمّه خریدار قبول کند.
حکم حواله 🌸🍃
پرسش :حواله چیست و آیا استفاده از آن شرعا جایز است؟
پاسخ :حوالههاى بانکى یا تجارى که به آنها «صرف برات» گفته مىشود مانعى ندارد، یعنى بانک یا تاجر پولى را از کسى در محلّى مىگیرد و حواله مىدهد که از بانک یا طرفش در محلّ دیگر به آن شخص بپردازند و در مقابل این حواله از صاحب پول چیزى مىگیرد، این معامله حلال است خواه حقّ حواله را از خود آن پول کم کند، یا جداگانه بگیرد، همچنین اگر بانک یا موسّسه دیگر، پولى را به شخص دهد و حواله کند که این شخص پول را در محلّ دیگر به شعبه بانک یا شخص معیّنى بپردازد و اگر مقدارى به عنوان حق زحمت در این حواله بگیرد نیز، اشکال ندارد.
عنوان فقهی چک و سفته ضامن 🌸🍃
پرسش :در ضمان وام بانکی ، چک یا سفته ای که از ضامن دریافت می شود چه عنوان فقهی دارد؟
پاسخ :داخل در عنوان ضمانت است.
دلیل جواز فروش چک معامله به قیمت بالاتر از مبلغ مندرج🌸🍃
پرسش :حضرتعالی فرموده اید: " در صورتی که چک مربوط به معامله ای باشد، و سند بدهکاری محسوب شود (و چک دوستانه نباشد( خرید و فروش آن به کمتر یا بیشتر از مبلغ مندرج در آن مانعی ندارد." سوال این است: فروش چک به مبلغ بالاتر چه اثر شرعی و یا عرفی دارد که معامله آن صحیح است؟
پاسخ :در برخی از موارد مصداق عرفی دارد (مثلا جایی که نگهداری پول نقد خطراتی داشته باشد و یا چک مربوط به شخصیتی باشد که مهر و امضای آن شخصیت، ارزش معنوی داشته باشد) که در این صورت فروش آن به قیمت بالاتر مانعی ندارد.
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#نکات_سلامتی 🍎
🍾روغن و #آبزن درمانی جهت تقویت مثانه برای رفع #شب_ادراری
🎾 روغن مالی با یکی از روغنهای بابونه، قُسط، مورد، نارگیل
⏪ مثانه و کمر و پهلوها را کمی روغن بزنید و آرام مالش دهید و با شال ببندید
🎾 آبزن برگ مورد، مازو و پوست انار به نسبتهای مساوی بجوشد، سپس صاف کرده و کودک ۲۰ دقیقه در آن بشیند
☝️این مواردِ روغن مالی و آبزن برای بزرگسالانی که بیاختیاری ادرار و تکرر ادرار دارند نیز توصیه میشود
#بیاختیاری_ادرار
#تکرر_ادرار
🍃💎✿●•۰▬▬▬▬▬▬▬
🌱 اگر فکر می کنید از نظر طب سنتی سالم ترین ظروف پخت و پز، ظروف مسی هستند، پس حتماً این مطلب را بخوانید!
طبق منابع معتبر طب سنتی ایرانی پختن غذا در ظروف مسی اگر:
▫️ مدت زمان پخت طولانی باشد
▫️ و یا طعام بسیار چرب
▫️ و یا همراه آب فراوان باشد
▫️ و یا همراه طعم های ترش باشد
▫️ و یا از غذا در آن نگهداری شود
❌ نه تنها سالم نیست بلکه ضرر رسان می باشد.
✅ برای استفاده از ظروف مسی حتماً توجه داشته باشید که قلع اندود باشد و هرگاه قسمتی از آن پوشش قلع اندود از بین رفت باید سریعاً تجدید و ترمیم شود.
👈 چرا که استفاده از ظروف مسی بدون پوشش قلع اندود یا همراه با آسیب دیدگی آن بسیار مضر و عامل بسیاری از بیماری هاست.
❗️امروزه متأسفانه معمولا برای سفید کردن ظروف مسی از قلع استفاده نمی شود.
✨ بهترین ظروف برای طبخ غذا: ظروف شیشه ای و پیرکس می باشد.
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
🇮🇷🇮🇷🇮🇷
✍ راهکارهایی برای #سلامت_دندان
🔖 مسواک زدن با چوب درختی به نام درخت مسواک یا اراک، ریشه شیرین بیان، چوب زیتون، بید، هلو و شفتالو به سلامت دندانها کمک شایانی میکند
🔖 چرب کردن دندانها پس از مسواک زدن با مقداری روغن گل سرخ هم در افرادی که مزاج گرم دارند، مفید است
🔖 ماساژ دندانها با روغن نارگیل یا دارچین نقش مؤثری در سلامتی دندانها دارد
🔖 شستشوی دندانها با محلول گلاب و عسل هم پس از مسواک زدن به حفظ سلامت دندانها کمک میکند👌
🚫 مصرف ترکیباتی که اسیدیته بالایی دارند برای شستشوی دهان و دندانها مضر است
⬅️ برخی اشخاص برای سفید کردن دندانها به طور مکرر از آبلیمو یا سرکه استفاده میکنند، در حالی که مصرف این ترکیبات اثر نامطلوب بر مینای دندان میگذارد
✍ #سفیدی_دندان
🔖 استفاده از ترکیب پودر شده برگ سماق و زاج سفید در تمیز کردن دندانها موثر است؛
⬅️ برای این منظور افراد باید ۲ واحد از برگ سماق را به همراه یک واحد از زاج سفید به خوبی ساییده سپس دندانهایشان را با این ترکیب مسواک بزنند👌
🔖 مخلوط سنگ نمک و کف دریا هم نقش موثری در سفید کردن دندانها دارد؛ برای این منظور اشخاص باید نمک کریستال و کف دریا را به نسبت مساوی با هم مخلوط کنند سپس دندانهایشان را با این ترکیب مسواک بزنند
⚠️ توجه داشته باشید که زیاد از این ترکیبات هم نباید استفاده بشه
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
6.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷🇮🇷🇮🇷
باورهای غلط خوردن قارچ خوراکی
✅ با حضور دکتر عسگرفراشاه در مورد باورهای غلط مصرف زیاد قارچ صحبت می کنیم.
⛔️⛔️قارچ دارای سردو خشک + افزایش غلظت خون میدهد + ضعف هضم درگوارش تنبل + خوردن با گوشت برای گوارش بسیار مضر و برای کبد چرب و فشارخونی ها مضر+ برای زنان باردارمضر+ سرخ کردن آن مضر+ مضربرای ضعف اعصاب +
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#حرف_اعضا 🌻🍃
سلام
من یه دختر 20 ساله ام که حدودا 6 ماهه عقد کردم . راستش الان احساس میکنم که درباره ازدواجم اشتباه کردم . همسرم اونی نیست که فکر میکردم . نمیتونم عاشقش باشم . الانم هرکاری براش میکنم برای حفظ ظواهر و انجام تکلیفمه و من مقصر این اوضاع رو بیشتر از هر کسی خانوادم میدونم .
من عاشق ازدواج با یک طلبه و مجاهد بودم که خانوادم اینو قبول نمیکردن و الان همسرم ی فرد مذهبی معمولی هست اما من اینجوری نیستم .
و اینکه اشتباه خودمم قبول دارم که بیشتر فکر نکردم برای تصمیم گیری اونم بخاطر فضای بد خانوادم تو اون روزها بود که همش بهم فشار می آوردن . الان اکثر دوستای من همسرشون طلبه اند و من همیشه حسرت میخورم . من دختر موفقی ام تو زندگیم ولی حس میکنم با این ازدواج تلف شدم...
چون در خیلی موارد همسرمم منو درک نمیکنه و برای پیشرفتم محدودم میکنه... و من از کسی که جلو پیشرفتم رو بگیره متنفرم... چون من از قبل شرایطم رو باهاش طی کرده بودم و اونم قبول کرد اما حالا میگه فکر نمیکردم تا این حد باشه فعالیت ها و ... چون من مثل خیلی از خانمها نیستم که همش بشینم خونه فعالیت اجتماعیم زیاده و تو یکی از بهترین دانشگاه های ایران درس میخونم و فعالیت دارم .
اما همیشه سعی کردم که برنامه ریزی کنم و به زندگیم لطمه وارد نکنه و بنظرم موفق هم بودم ولی همسرم تو این وادی ها نیست . حالا من موندم و این غم بزرگ تو دلم که به هیچ کسم نمیتونم بگم . همه فکر میکنن همه چیز عالیه ولی من احساس عشق و خوشبختی نمیکنم .
همسرمم خیلی بهم ابراز علاقه نمیکنه وقتی هم که میکنه من اصلا خوشم نمیاد و به دلم نمیشینه و بخاطر شرایط شغلیش اخر هفته ها با همیم و این باعث سرد تر شدن روابطمون میشه . اینا رو حتی نذاشتم همسرمم متوجه بشه ولی من عاشقش نیستم و زندگی مشترکمون ک هنوز یکسالی به شروعش مونده برام کابوس شده .
لطفا راهنماییم کنید
🌻❓🌻❓🌻❓🌻❓🌻❓
سلام
من در یه مورد واقعا به راهنماییتون نیاز دارم. خودم دختری 24 ساله هستم که با پسری تو دانشگاه آشنا شدم و بهم قول داده که بیاد خواستگاریم. ایشون فوق اعاده بهم علاقه دارن. و گفت چون مامانش مسافرته و هم اینکه با خانوادش حرف بزنه، ازم وقت خواست و گفت حتما دیگه اواخر برج11 میاد خواستگاریم.
منم تا اون موقع باید منتظر بمونم. ولی الان یه هفته اس ، خانواده ای میخوان بیان برای آشنایی و اگه شد، بعد صفر عقد کنیم. هنوز اجازه ندادم چون خودم هم منتظر اون پسر هستم و بهش علاقه دارم اما فعلا نمیتونم به خونوادم بگم. قضیه اینه که خانوادم خیلی اصرار میکنن که بذارم این خانواده بیان خواستگاریم و میگن از همه نظر خوبه، مامانم گفته اگه قبول نکنم، دیگه باهام حرف نمیزنه.
ازم میخواد فعلا اجازه بدم که بیان برای آشنایی بیشتر و خواستگاری رسمی بمونه بعد از صفر
. اما من که نمیشه الکی بهشون بگم بیان وقتی خودم دلم پیش یکی دیگه اس . از طرفی هم اون پسری که باهام تو دانشگاه هست، همیشه اخبارمو از دختر خالم میگیره که باهامون تو یه دانشگاهه. میترسم بهش این قضیه رو بگه و پسره فکرش جای دور بره که من دارم ازدواج میکنم.
دختر خالم خیلی دهن لقه و همیشه اینکارو میکنه. مطمئنا اگه دختر خالم از این موضوع با خبر بشه، میره به اون پسر میگه و نمیدونم چی پیش میاد . اصرار خانوادم رو چکار بکنم؟ بنظرتون اگه بگوش اون پسر برسه که من خواستگار قبول کردم، دیگه منو ول میکنه؟ من میشه گفت، تصمیم گرفتم که بذارم بیان خونمون چون دیگه خستم شد از اصرار خونوادم و اگه بگم نه، میپرسن،چرا ؟ منم جوابی ندارم که بدم!!
#ایدی_ادمین 👇❤️
@adminam1400
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 💜🍃 سلام به همه اعضای گروه من 42 سالمه وزنم 100 هستش چند وقتیه دنبالچه ام در د میگیر
پاسخ اعضا 🌙🌺
دادگاه رفتن خواهر جای خواهر
عزیزم شما که جای خواهرت رفتی دادگاه و حساب بنده خدا رو مسدود کردی، بخاطر خواهرت کردی و گول خوردی قشنگ حال دلتو درک میکنم منم جای خواهر برادرام اشک چشم دادم و جون دادم، بماند، شما الان افسرده شدی از فکروخیال، به شوهرخواهر سابق زنگ نزن، مستقیم برو دیدنش همین حرفهایی که به ما گفتی بهش بگو مطمئن باش حلال میکنه، مردها خیلی دلپاک تر و مهربونتر از ما خانمها هستن، درضمن تنها نرو فرداها حرفی پشتت درنیاد، همراه ببر اما بگو یکی دومتر دوراز شما وایسه که راحت بتونی حرفتو بزنی سبک شی، مطمن باش بعدش مثل پر سبک میشی وحال دلت عالی میشه، حتمآ انجامش بده، بخدا الان 5 ساله به این نتیجه رسیدم که هیچ کس جز خدا ارزش اینو نداره بخواهیم طرفش بگیریم، اینو بدونین بندگان خدا تاوقتی گرفتارن ومحتاجن مارو میشناسن همینکه خرشون از پل گذشت دیگه مارو نمی شناسن اما حیف و صدحیف دیر فهمیدم، جز جفت آدم که زن یا شوهر باشه هیچ کس برا آدم نمیمونه و دلسوز آدم نیست، اینو کسی بهتون میگه که از 8 سالگی نون بازوشو خورده وبدون تکیه گاه بزرگ شده
همشهری رفسنجانی
باید بگم چاکرم همشهری. خودم فداتم. آن شاءالله سبز بخت بشی و عاقبت بخیر، ازخدا میخوام یه زندگی نصیبت بشه که دوست و دشمن انگشت به دهن بمونن، همراه با سلامتی و دل خوش
☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃
دختری از دیار کریمان
دیر رسیدن به مراسم خواستگاری دختر خواهرشوهر
عزیزم از قرار معلوم شما اولین بار نیست که دیر میرسین به مراسم ها که از قبل بهتون گوشزد کردن، دقیقا داداش و زن داداش منم همیشه خدا آخرین نفر تو همه مجالس هستن، حتی گاهی بعد شام میرسن، عین خیالش هم نیست، تازه ساعت 8 شب شروع میکنه به آرایش کردن، اندازه 8 نفرم آرایش میکنه، خیلی بده اینجوری عزیز، گرچه من پیام شمارو ندیدم. نظرات دوستان خوندم، اما شما مقصری نباید پیگیر باشی بیخیال باش، مراسم عقدم برو، عزیزی فرموده بودن مراسم عقد برو وچیزی نخور، دوست عزیز مراسم اینقدر شلوغه که صاحب مجلس نمیتونه سرش بخارونه چه برسه که ببینه زن داداش غذا خورد یا نه، اصولأ اینجور مراسم ها صاحب مجلس سعی میکنه به خانوده داماد برسه چون غریبه هستن توقع دارن، نه خانواده خودش، چونکه خانوده خود آدم باید درک کنن که غریبه ها واجب ترن، من همیشه مهمون یا مجلس دارم، بیشتر به غریبه ها میرسم تا خانوده خودم، چون خانواده خودم اگر بخوان گله کنن، پس چی از خانوده بودن شون عزیز جان
برو، حسابی هم قرش بده، یه آرایشگاه توپ و یه لباس عالی هم حق خودت و شوهرته 😍😉😍. من مجالسی که فامیل درجه یک باشن حسابی توپ میرم چون عقیدم اینه که حداقل 5 سالی یه بار همچنین مجالسی پیش میاد پس باید بخاطر دل خودمون و شوهرمون خرج کنیم و زیبا بریم که تو یادها موندگار بشه، تعریف از خود نباشه همیشه نفر اول مجالس عروسی منم 🙈😍همچین شیطونی بودم من، عین همه ی گرفتاری ها و مشغله ها و غم و غصه ها بازم به خودم میرسم
دختر دیار کریمان همینه دیگه 😄
☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃
سلام خدمت همه عزیزان در مورد اون خانمی که گفتن نزدیک عادت ماهیانه که می شه سر درد می گیره آهن خونش پایینه قرص آهن ایرانی بگیرند رنگش گلبهیه بخورند شبی یکی ولی در زمان پریودی فایده نداره انشالله زود خوب می شن
☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃
سلام و ادب
خواهر گلی که درددل داشتی خانوادهت با شما راحت نیستند و درددل نمیکنند و دوستت ندارند، و برعکس با خواهرت صحبت میکنند و راحت هستند و...
دختر خوب
گفته بودی که شما برون گرا هستی و خودت خیلی اهل درددل هستی،حتی مسائل زندگیت را گاهی تعریف میکنی..
من فکر میکنم یکی از دلایل رفتار خانواده ت همین اخلاق شما باشه،، وقتی شما بشینی از همه حزئیات زندگیت برای دیگران تعریف کنی، خوب طرف احساس میکنه شما آدم بی سیاستی هستی،رازنگهدار نیستی، وقتی حفظ اسرار زندگی خودت برات مهم نیست،خوب صددرصد حفظ اسرار زندگی دیگران هم برات مهم نیست و احتمال داره اسرار دیگران را فاش کنی، و همین باعث شده دیگران در صحبت کردن با تو احتیاط کنند،
ضمن اینکه از صحبتهاتون معلومه خیلی حساس و زودرنج هستی،و همین هم باعث میشه دیگران ازت فاصله بگیرند
به نظرم اگر همین دو تا اخلاقت را اصلاح کنی، مشکلت تا حد زیادی حل میشه
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
🧐آیا دوست دارید بدانید که مشکل #دیسک یا #سیاتیک دارید یا نه؟
✅پس این تست را انجام دهید👆
👈اگر بين زاويه 30 تا 60 درد شديدی در كمر احساس كرديد، شما مشكل بیرون زدگی دیسک داريد!
👈اگر این تير كشيدن به پشت زانو رسيد،#عصب_سیاتیک شما تحت فشار بين مهره است.
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽