eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.2هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
74 ویدیو
568 فایل
فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 آدرس:شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی سایت فروشگاه↶ 🌐 shop.babolharam.net زیر نظر کانال متن روضه👇 @babolharam_net
مشاهده در ایتا
دانلود
چهارمین روزِ عطا، ورد لبم "یا زینب" منصبم نوکری و تاب و تبم "یا زینب" چه شود قسمت من، اذن شهادت باشد...! همه ی دلخوشیِ، روز و شبم "یا زینب" @babollharam
مولا ! سلام ، جز غم دوری ملال نیست دارم هزار سینه سخن ... کو ؟ مجال نیست آلوده است آب و هوای جهان عزیز ! آبی درون چشمه ی دنیا زلال نیست مولا ! دروغ نه ، به خدا یک حقیقت است « انسان » در این زمانه به جز یک محال نیست دنیا شده ست انجمن ُگنده لات ها جایی در این میانه برای « کمال » نیست طاعون ظلم ، روح زمین را جویده است در چشم این زمانه « عدالت » سوال نیست « دی شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر کز دیو و دد ملولم و من ... *» ، بی خیال نیست ! سیرم از این جهان دغل ، سیرِ سیرِ سیر اما برای شِکوه دگر ، حس و حال نیست در سر هوای وصل تو دارم ، همین و بس چون شیعه ی نگاه تو هستم ، محال نیست روحم قیام کرده به شوق ظهور تو ای نازنین ! زمان ظهور و وصال نیست ؟! رضا اسماعیلی @babollharam
اگر تو لطف کنی فتح باب خواهد شد سروده های دلم صد کتاب خواهد شد اگر تو خنده کنی گل دهد طبیعت خاک فضای کل جهان پر گلاب خواهد شد به هر کجا تو نباشی چو شام تاریک است تو هر کجا که روی آفتاب خواهد شد اگر ز پرده در آید امام عالمیان وقوع حتمی یک انقلاب خواهد شد هزار مرتبه گفتیم و باز می گوییم دعا به ذکر علی مستجاب خواهد شد اگر علیه علی مسجدی بنا گردد به دست مهدی زهرا خراب خواهد شد اگر که با نمکان امتحان حُسن دهند فقط امام زمان انتخاب خواهد شد اگر چه خدمت ذره است بی مقدار به پیش فاطمه اما حساب خواهد شد @babollharam
  چرا به خیمۀ سبزت مرا نمی خوانی  برای دیدن خود لایقم نمی دانی  تمام آرزویم بوده با تو باشم من  چرا درون دلم تا ابد نمی مانی  برای درک حضورت بگو چکار کنم  چگونه پیش تو آیم شبی به مهمانی  مرا گناه و معاصی ز چشم تو انداخت  بیا بیا که به این دردها تو درمانی  تمام عمرِ من اندر فراق یار گذشت  خدا کند که دهی بر دلم تو سامانی  جهان بدون حضورت چقدر پژمرده است  به قلب عالم امکان تو جان جانانی  تو را به جان همه عاشقان مجنونت  رها نما تو مرا از غم و پریشانی @babollharam
این چارمین شب است که محتاجِ رحمتم امشب برای توبه به دنبال فرصتم شبها گذشت و رویِ سیاهم نشد سفید تا کِی بناست تیره شود بختِ صورتم نَفسَم مرا زمین زد و بالم کبود شد افتادنم به خاک شد ای وای قسمتم روزیِ هر شبِ سحرم نیست جز ضرر این ورشکستگی نشد هربار عبرتم ظلمت تمامِ زندگیَم را گرفته است آه ای خدا فراری از این شهرِ ظلمتم پیشانی ام شکسته ز بس خورده ام به سنگ این سر شکستگی نشد آخر سعادتم راهی نشان بده که پناهم همان شود بی تکیه گاه هستم و در فکرِ عزتم آیا دوباره می شود آسوده، خاطرم؟ آیا دوباره می دهی از لطف مهلتم؟ چندی است با نماز و دعا قهر کرده ام بسکه به فکرِ جلوه نمایی و شهرتم کاری برای روزِ قیامت نکرده ام از بسکه بی تفاوت و بی درد و غیرتم کم کم برای رفتنم آماده می شوم پر می زنم فقط به هوای شهادتم @babollharam
  ۱ ای گدایان رو کنید امشب که آقا قاسم است تا سحر  پیمانه ریز کاسه ی ما قاسم است یادمان باشد اگر روزی بقیع را ساختیم ذکر کاشی های باب المجتبی یا قاسم است از همان روزیکه رزق نوکران تقسیم شد کربلای سینه زنهای حسن با قاسم است این کریمان به نگاه خود گره وامیکنند آنکه عمری درد ما کرده مداوا قاسم است گوسفندی نذر او کردیم و مرده زنده شد آنکه نامش میکند کار مسیحا قاسم است روی ابرویش اگر تحت الهنک بسته حسین در حرم زیباترین فرزند زهرا قاسم است نعره زد : ان تنکرونی ریخت لشکر را بهم وارث شیر جمل شاگرد سقا قاسم است مرد نجمه بود و صاحب خیمه شد در کربلا سایه ی روی سر مادر به هر جا قاسم است با اشاره هر کجا میگفت : یا زینب ببین آن سر عمامه بسته روی نی ها قاسم است زیر سم اسبها با هر نفس قد میکشید گفت با گریه حسین ، این تن خدایا قاسم است نعل های خاک خورده دنده هایش را شکست مثل مادر این تنی که میخورد پا قاسم است چونکه قاسم بود بین گرگها تقسیم شد یوسف پاشیده از هم بین صحرا قاسم است شاعر : قاسم نعمتی
4_5767364368052257560.m4a
1.2M
🍃🌹تقدیم به حضرت قاسم بن الحسن علیه السلام بند اول🌷 نوه ی حیدر، نوه ی کوثر، اومد به دنیا از مقدم او، شد نجمه مادر، مجتبی بابا از جانب حق، دلبر رسیده، شاه کرم را یک یاس دیگر، روئیده امشب، به باغ زهرا جانم یا قاسم... بند دوم🌷 پیچیده تویِ، خونه ز جنَّت، عطر و شمیمی رسیده از راه، بر آل طاها، ابن الکریمی باشد سعادت، در ماه رحمت، ولادت او گشته زبان زد، تمام جود و، کرامت او جانم یا قاسم... بند سوم🌷 نور دو عینی، اما حسن را، گل بهاری ارث تو شد از، بابا غریبی، حرم نداری ای گل نجمه، چه دلبری و، چه دلربایی حضرت قاسم، تو یار شاهِ، کرب و بلائی جانم یا قاسم...
باز آمده دوباره، یک بنده ی گنهکار باز آمده فقیرت، با حال و روز بیمار با پای خود رسیده، بر دادگاه عدلت کمتر شود عذابش، مجرم کند چو اقرار من لا به لای خوبان، خود را رساندم اینجا تا رنگ و بو بگیرم، از آبروی ابرار دل بر گناه بستم، ظرف نمک شکستم مولا ببخش من را، من مذنبم تو "غفار" با خلف وعده هایم، با اینهمه خطایم هر بار عفو کردی، تکرار پشت تکرار یا "سامع الشکایا"! خسته شدم خدایا! که صاحب الزمان را، هر لحظه دادم آزار دیدم از او عنایت، دیدم از او کرامت دیده است مهدی امّا، از من جفای بسیار گر چه فقیر و پستم، امّا پُر است دستم من مرتضائیَستم، بهتر از این چه ابزار؟! مارا بهشت دادی، جنت نخواهد این دل تا لحظه ای که دارد، مثل حسین، دلدار اشک عزای او را، کردی عطا به عشّاق آن کیمیا که با آن ،خاموش می شود نار بی مزّه است روزه، بی اشک شور روضه بی کربلا حرام است، خرمای وقت افطار سیراب بود دنیا، امّا حسین زهرا لب تشنه کربلا را، می دید تیره و تار افسوس خورد دریا، در پیش روی سقّا زیرا نشد بیارد، یک جرعه آب علمدار شد پاره قلب زینب، تا که شنید قرآن از آن سر بریده، از آن لب ترکدار @babollharam
توبه ام توبه نشد هر چه که همت کردم من به ستاری تو سخت جسارت کردم هر چه تو دوست شدی با من الوده ولی بی حیاتر شده با نفس رفاقت کردم رمضان است و دل از خواب نکندم افسوس مثل هر سال من از لطف تو غفلت کردم من از این فلسفه روزه از این فیض عظیم به همین تشنگی ساده قناعت کردم روزه هم چشم مرا باز نکرده،نکند عادتم بود اگر هرچه عبادت کردم هر چه هستم سر دیوانگی ام میمانم روزه ام را فقط افطار به تربت کردم خواستم از عطش روزه بگویم اما از لب تشنه اش احساس خجالت کردم روزه ام روضه شد و روضه مرا میکشدم یاد ان تشنه لب کرببلا میکشدم @babollharam
الهی گواهی که شرمنده ام به پیش تو یا رب سرافکنده ام ولی هر چه هستم تو را بنده ام گدایم گدای تو، بخشنده ام برون آید از سینه ام ای خدا گدایم الهی گدایم گدا به حق حبیبت که باشد رسول به جان عزیزش که باشد بتول الهی دعای مرا کن قبول که درمانده هستم من دل ملول الهی الهی الهی اله تو هستی به حال دل من گواه به فرق علی آن شه لافتی به سوز دل حضرت مجتبی به رخسار نیلی خیر النسا ببخشا خطایم ز راه عطا به سوی تو دارم دو دست نیاز تو دستم بگیر امشب ای بی نیاز به آن آیت حق از این زین نگون به کشتی بشکسته در اوج خون که زخم تن او شد از حد فزون سرشک غم از دیده آید برون به یاد قیامت ز ترس عذاب به چشمم حرام است مِن بعد خواب به حق شهیدان پناهم بده به جان عزیزان تو راهم بده امانی به قلب سیاهم بده به آه اسیران تو آهم بده الهی که هستی نگهدار من گواهی الهی به اسرار من من از سوز دل ناله ها می کنم چو مرغ سحرگه نوا می کنم تو را در دل شب صدا می کنم تو خواهی اگر، جان فدا می کنم ز سوز دل این حلقه بر در زنم چو پروانه گرد رخت پر زنم الهی و یا ربی یا سیدی ندیدی از این بنده ات جز بدی خدایا به سوی تو دارم یدی مکن نا امیدم تو که سرمدی ببخشا گناهم ز بخشندگی که شرمنده باشم از این بندگی هر آن کس که خواهد به آواز دل چو آرام دل نیمه شب راز دل بسوزد بگوید به دم ساز دل که دم ساز دل می کشد ناز دل خوش آن کس که معبودش اندر دل است به هر جا رود زینت محفل است @babollharam
ای آشنای عبد گنهکار یا مجیر مشکل گشای هرچه گرفتار یا مجیر از من تمام عمر گنه دیدی و گنه شرمنده ام از همین تکرار یا مجیر از بس که تو ندیده گرفتی گناه من بر معصیت نموده ام اصرار یا مجیر دیگر بیا مرا ز حریمت جدا مکن ای بهترین پناه منِ زار یا مجیر بالاترین عذاب برایم جدایی است کی می رسد زمانۀ دیدار یا مجیر قربان دست های تو یا ایها الطبیب دستی بکش بر این دل بیمار یا مجیر گر دیر حاجتم بدهی قهر می کنم ناز مرا کشیده ای هر بار یا مجیر می ترسم از قیامت و از دوری حسین برگ امان به من بده از نار یا مجیر دستِ خودم که نیست، لبم تشنه می شود هستم به یاد تشنگی یار یا مجیر تا کربلای حضرت ارباب پر کشم با یک سلام لحظۀ افطار یا مجیر خواهم که بی حجاب تماشا کنم تو را در تحت قبۀ حرم یار یا مجیر آیا شود فدای علی اکبرم کنی پایین پای حضرت دلدار یا مجیر امشب جواب سوز و نوای مرا بده دیگر برات کرب و بلای مرا بده @babollharam
بنده چون شد وارد وادی ایمان بهتر است نقش بندد چونکه ایمان بر دل و جان بهتر است بنده باید انس گیرد با مناجات سحر نیمه شب اشک و نماز و ذکر و قرآن بهتر است نور راه ماست نور جلوه صاحب زمان در شب تاریک نور ماه تابان بهتر است «در جوانی پاک بودن شیوه پیغمبری است» توبه کردن خوب، اما از جوانان بهتر است اولین منزل برای توبه حزن قلبی است بنده باشد از گناه خود پشیمان بهتر است هیئتی بودن فقط با گریه بر ارباب نیست سینه زن وقتی که باشد اهل عرفان بهتر است سینه زن را آخرش ارباب آدم می کند اشک روضه رحمتش از آب باران بهتر است جرعه ای آب فرات از ما عمویی را گرفت تشنگی از بی عمو بودن به قرآن بهتر است @babollharam