eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.1هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
66 ویدیو
568 فایل
فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 آدرس:شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی سایت فروشگاه↶ 🌐 shop.babolharam.net زیر نظر کانال متن روضه👇 @babolharam_net
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5793175863075799695.mp3
866.5K
ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 دوباره بوي بقيع و مدينه مي آيد دوباره زمزمه غم ز سينه مي آيد دوباره مرغ دلم سر به زير پر برده که سوز ناله به سوداي چشم تر برده نشسته گوشه اندوه و ناله سر داده ز سوز ناله ام البنين خبر داده منم که سايه نشين و جود مولايم کنيز خانه غم ؛ خاک پاي زهرايم منم که خانـــه به دوش غــم علي هستم منم که همقدم محنت ولي هستم منم که شاهد زخم شکسته ابرويم انيس گريه به ياس شکسته پهلويم منم که در همه جا در تب حسن بودم منم که شاهد خون لب حسن بودم منم که جلوه حق را به عين مي ديددم خداي را به جمال حسين مي ديددم منم که بوده دلم صبح و شام با زينب منم ميان همه ؛ هم کلام با زينب منم که سوگ گلستان و باغبان دارم به سينه زخم غم کربلائيان دارم منم که ظهر عطش را نمي برم از ياد چهار لاله بي سر ز من به خاک افتاد منم که مادر عشق و اميد و احساسم فداي يک سر موي حسين عباسم حضرت ام البنین (س) @babollharam
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 نگاه پیر تو انبوهی از ملک دارد چقدر چین و چروک رخت ترک دارد ؟ چقدر پیر شدی غصه پیرتان کرده ؟؟ بگو که گریه یتان ریشه در فدک دارد شما که مادری اما کنیز فاطمه ای ؛ برای زینب عجب سفره ات نمک دارد چقدر چشم به او زیر لب تو می گفتی چه کرده بود مگر ! مادرش کتک دارد؟ تو آمدی که بدانند مادران جهان کنیز حضرت زهرا شدن محک دارد عجب از آنکه تو را می شناسدت اما به معجزات ابوفاضل تو شک دارد شاعر:مجتبی کرمی حضرت ام البنین (س) روضه @babollharam
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 ام البنینم – زار و حزینم همیشه یار - حبل متینم منم کنیز زینب کبرا خدمتگزار خانه ی زهرا حامی و مونس غم مولا ام البنین بی بنینم من چشام پر ابره – بی تاب و صبره درد و دلام با – چهار تا قبره توی بقیع روضه می گیرم من به چنگ درد و غم اسیرم من ز داغ کربلا می میرم من ام البنین بی بنینم من این دم آخر - باحال مضطر روضه میخونم - براتو بامادر شنیده ام فرقت دو تا کردند توعلقمه دستت جدا کردند سر تو رو به نیزه جا کردند ام البنین بی بنینم من شاعر : رضا رسولی حضرت ام البنین (س) نوحه
4_5782022941109650028.mp3
358.8K
ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم نوحه - شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها - سبک شکرلله که زیر... آسمان‌ها به سر زد از غم و دردِ حیدر پرشکسته که پر زد امشب از خانه مادر واویلتا رویت به رنگِ دود است بال و پَرت کبود است پَرپر مزن که زود است یافاطمه مرو مادر (۳) می‌کنی تا وصیت می‌چکد اشکِ مولا ماندن و رفتنِ تو شد غریبانه زهرا واویلتا بسترِ تو به خانه بر پیکرت نشانه غسلِ تنت شبانه یافاطمه مرو مادر (۳) الوداع ای علی جان کُن حلال این سبک‌بال وعده‌گاهِ من و تو عصرِ غم بینِ گودال واویلتا پیشِ دو چشمِ زهرا بر سینه می‌نهد پا سر می‌بُرد خدایا یا ثارالله وَابنَ ثارِه (۳)
بعدزهرا قسمتم خون جگرشد،حیف شد همدم تنهایی ام اشگ بصرشد،حیف شد کاش باهم مرده بودیم،هردو راحت می شدیم فاطمه تنهامهیای سفرشد،حیف شد روزهای خوب من نُه سال با زهرا گذشت روزهای خوب حیدر زود سرشد،حیفد پیش چشمم همسر مظلومه ام را میزدند چادرش خاکی میان رهگذرشد، حیف شد بیحیاطوری لگدزد پهلوی زهرا شکست فاطمه از هوش رفت و بی پسرشد، حیف شد ضربه ها خیلی اذیت کردزهرارا. ولی ضربه ی قنفذبرایش دردسرشد،حیف شد فاطمه ازغصه ی هجرپیمبر پیر شد از غم‌تنهایی من پیرترشد،حیف شد فاطمه ازدردهای خودبه من چیزی نگفت تازه وقتِ غسل،حیدرباخبرشد،حیف شد هستیم رابا دودست خودنهادم بین قبر روزهای تیره ی من تیره ترشد،حیف شد حال،شبهامونس من خاکِ قبر فاطمه است هرشبم باگریه برزهرا سحرشد،حیف شد زینب و کلثوم میگریندو میگویند،آه... مادر ما کشته اینجا پشت در شد حیف شد .............. یاعلی ! یک استخوان بشکست از زهرای تو استخوانهای حسین بشکسته ترشد، حیف شد یاعلی بااسب برجسم حسینت تاختند پیکرِ پاشیده اش پاشیده ترشد،حیف شد
‍ شعر فاطمیه. بعدازشهادت.. با فراقت خانه را غمخانه کردی، فاطمه مرتضی را با غمت دیوانه کردی، فاطمه رفتی وآتش زدی برجسم وجانِ خسته ام زندگی را با خوشی بیگانه کردی، فاطمه من به شوقِ رویِ تودرخانه خوش بودم ولی رفتی و قلبِ مرا ویرانه کردی، فاطمه ای پرستوی ِ علی، ای زور و بازویِ علی گو چِرا؟ کوچ از دلِ کاشانه کردی، فاطمه کودکانم جملگی، محتاج ِ آغوشِ توأند از چه رو عزمِ سفر از خانه کردی، فاطمه گوچِگونه توفقط، بادستِ خورده ازغلاف؟ مویِ هر دو زینبت را شانه کردی، فاطمه بینِ آن دیوار و در یک لحظه با ضربِ لگد ناله ای بر محسنِ دُردانه کردی، فاطمه
آن که مرحب کش لقب دادش نبی آن که یارش حمزه، استادش نبی آن که خیبر فتح شد با دست او درب قلعه کنده شد با شصت او آن که از کار همه مشکل گشود هیچکس وقت تسلایش نبود نیمه شب بی صبر مولای جهان خویش را می برد پیش دل ستان دل ز مجنون برد لیلا رفت رفت فکر من کی بود تنها رفت رفت آمد و بالای قبر او نشست روی خاک یار با زانو نشست گفت ای خلوت نشین کبریا التفاتی کن به موج اشک ما خانه ام بی تو شبیه قبر شد چشم ما بعد از تو مثل ابر شد خیز از جا خواهشی کن یاس من سوخته مثل تنت، احساس من گفت ای تازه عروس خانه ام ماه من، شمس الشموس خانه ام یاد داری وقت غسل و شستشو آن دمی که با تو گشتم روبرو ناگهان دیدم که بانوی حرم زیر چشم و گونه ات دارد ورم بین کوچه خانمم زیر کتک کس نیامد تا کند او را کمکF تا که پیچیدم تو را توی کفن هفت شب لب را گرفتم از سخن خانه ام ویران کن هر چه دل است خانه ام بزم عزایی کامل است فضه و اسماء در آغوش هم اند دیگران هم در سکوتی مبهم اند بسترت را که مرتب میکنم بوسه ای هم خرج زینب میکنم این حسن یک هفته است آرام نیست صبح در خویش است و وقت شام نیست استخوانی سرد در حلقوم رفت بس که گریان از برم کلثوم رفت جبرئیل آمد ز عرش عالمین تا که گوید گریه کمتر کن حسین
کربلا وُ شبِ جمعه حرمِ حضرتِ عشق در کجا بوده چنین بخت میسّر باشد در حرم روضه ی مقتل چقدر می چسبد چه شود مرثیه خوان حضرتِ مادر باشد هرگزم بهتر از این بخت نباشد یارم جای من در حرمِ آلِ پیمبر باشد جای دارد نفسی تازه کنم از سحرش به اذانی که در آن طعمِ معطر باشد چه نسیمِ سحری می وزد از باغِ حرم آسمانش چقدر رقصِ کبوتر باشد جنتی را که خدا وصف کند اینجا هست باغِ هفتاد و دو تن لاله ی پرپر باشد پیشِ چشمانِ تو زیباست فراوان زیباست که دو گنبد دو ضریح از دو برادر باشد یا که در هر طرفِ مرقدِ شش گوشه ی عشق خواهرش آمده وُ روضه ی اصغر باشد هر که اینجا به خدا می رسد امّا باید در سرش شوقِ طوافِ علی اکبر باشد ای خوش آنکس که در این سعی و صفا فیض برَد یک شبه سائلِ این خانه توانگر باشد کاش باشی و ببینی چه صفایی دارد این که چشم همه عشاق به دلبر باشد محشری است شب جمعه ببینی اینجا خواهری نوحه گرِ داغِ برادر باشد! هستی محرابی
هر شب جمعه صدای مادر آید از حرم من تمام عمر دنبال صدای مادرم میزند ناله بُنَیَّ کو لباس کهنه ات ؟ کو سرت کو حنجرت کو یاورت کو دخترم ؟ بشکند دست کسی که دست بر مویت زده گیسویت خاکی شد و من خاک میریزم سرم هرچه میگردم چرا ترکیب جسمت جور نیست سالها دنبال آن انگشت بی انگشترم مثل من پیشانیت با تیزی سنگی شکست درد میگیرد کنار تو دوباره پیکرم پیش چشمانم تو را با حوصله سر می برند پیکر تو زیر و رو شد پیش چشمان ترم قاسم نعمتی