eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.2هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
74 ویدیو
568 فایل
فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 آدرس:شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی سایت فروشگاه↶ 🌐 shop.babolharam.net زیر نظر کانال متن روضه👇 @babolharam_net
مشاهده در ایتا
دانلود
. ای افـــتــخـــار دیــن خـــدا مادر شهید سررشــتۀ وفا و رضا مادر شهید ای دامنــت فضـــای شکـوفـایی بـهـــار ای بـاغـــبان صبر و صفا مادر شهید ای اسوۀ تو حضرت زهرا بریز اشک تــنـهـا بــرای کــربـبـلا مادر شهید قــربــانی تــو در ره جــانان قــــبول شد دیده خــدا چو صبر تو را مادر شهید روز قــــیامت ازهــمۀ مـادران سری گردیده هـستی تـو فـــدا مادر شهید پروندۀ تــوکــامل و يكجا ســفیــد شد محض شفــاعت شـهــدا مادر شهید آنــقـدر خونــشـــان بخـــدا دارد اعـتــبار باشد شـود گــذرگــه ما، مادر شهید حالا که می روی به جـوار شـهیـد خویش بردار دست خود به دعـا مادر شهید بر مادران، که راه حسینی ست راهشان چشـم من و دعـای شمـا مادر شهید بی راه نـیسـت حضـرت زینـب به کربلا شد در وفا به دیـن خــدا مادر شهید ✍️ 🎤
. ____________________________ رباعی گفتی و تقدیم سلطان غزل کردی معمای ادب را با همین ابیات حل کردی رباعی گفتی و مصراعی از آن را تو ای بانو میان اهل عالم در وفا ضرب‌المثل کردی فرستادی به قربانگاه ،اسماعیل‌هایت را همان کاری که هاجر وعده کرد و تو عمل کردی کشیدی با سرانگشتت به خاک مُرده، خطی چند تمام شهر یثرب را به خاک طف بدل کردی چه شیری داده‌ای شیران خود را که شهادت را درون کامشان شیرین‌تر از شهد و عسل کردی رباعی تو بانو! گرچه تقطیع هجایی شد به تیغ اشک خود، اعرابشان را بی‌محل کردی ✍ 🎤 .
. ▪▪▪ بدون ماه قدم می زنم سحر ها را گرفته اند از این آسمان قمرها را چقدر خاک سرش ریخته است معلوم است رسانده است به خانم کسی خبرها را نگاه کن سر پیری چه بی عصا مانده گرفته اند از این پیر زن پسر ها را چه مشکل است که از چهار تا پسرهایش بیاورند برایش فقط سپرها را نشسته است سر راه ، روضه می خواند که در بیاورد آه آه رهگذرها را ✍ 🎤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅ واحد حضرت ام البنین سلام الله علیها 🔻 کاری از سجاد محمدی 1️⃣ بند اول يه مادر كه عمرش تمومه ولي غصه داره يه مادر كه واسه شهيداش داره خون ميباره شب و روز نداره هميشه چشاش غرق اشكه روو سينش يه داغه كه اين داغ فقط كار مشكه نگاهش پر از حرفه با زينب اين مادر دلخون ميگه تا سحر اي خدا پيشم عباسو برگردون يه روزي چهار تا پسر پهلوون شير نر داشتم حالا موندم اينجا غريبونه و مات و سرگردون خيلي اين شبا بي تابم عباسم كجايي مادر اي ماه منيرِ خيمه اي فرمانده ي آب آور (عباسم كجايي مادر ) 2️⃣ بند دوم شنيدم كه رفتي تا شايد عطش كم شه مادر شنيدم كه مشكت پر از آب شده واسه اصغر نه مشكي نه دستي غرورت شكست عباس من شنيدم كه تير يه نامرد رو سينت نشست عباس من الهي بميرم كه بي دست با سر افتادي مادر شنيدم كه رو پاي زهرا تو ام جون دادي مادر خجالت زدم از رباب و سكينه نشد اخر كه سيراب بشه اون كوير لباي علي اصغر حالم رو خودت ميدوني دلتنگم دماي اخر از وقتي كه تو جون دادي دق كردم نبودي مادر (عباسم كجايي مادر ) سلام الله علیها
4_5812157264882041762.mp3
1.99M
ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
✅وفات حضرت ام البنین (سلام الله علیها) 🔻محسن عرب خالقی اي دلت بند امير المومنين رشته هاي چادرت حبل المتين مادر ماهي و خورشيد زمين اي كنيز فاطمه ام البنين يك رباعي داشته ديوان تو چار گل روييده بر دامان تو چارقُل خوانديم در قرآن تو همسر شيري و خود شير آفرين مثل قطره آمدي،دريا شدي خاك بودي،تربت اعلي شدي تا كنيز خانه زهرا شدي خانه ات شد قبله عرش برين اي به روح تو سلام اهل بيت عارفي تو بر مقام اهل بيت بچه هاي تو غلام اهل بيت اي غلام خانه ات روح الامين تو همه تن بودى و جان شد علي در كوير تشنه باران شد علي تو شدي قاري و قرآن شد علي اي مفاتيح الجنان بي قرين آنكه حكم صبر از الله داشت پيش چشمت سر درون چاه داشت نيمه شبها روضه اي كوتاه داشت: پيش چشمم خورد زهرا بر زمين وقت رفتن پيش چشم زينبين گفته اي عباس را،اي نور عين بر نميگردي مدينه بي حسين جان تو جان امام من،همين حال آورده بشير از ره خبر كاروان عشق آمد از سفر نه ستاره مانده ديگر نه قمر آه اي ام البنين بي بنين بند قلب دختر زهرا گسست تا كنار علقمه افتاد دست با عمودي فرق عباست شكست خورد با صورت زمين آن مه جبين تا علمدار حرم از حال رفت يوسف زهرا سوي گودال رفت دست دشمن جانب خلخال رفت حمله كردند از يسار و از يمين روز،سينه زن شد و شب گريه كرد شمر تا خنديد زينب گريه كرد نعل مي رقصيد و مركب گريه كرد ذوالجناح آمد به خيمه شرمگين تو نبودي خيمه را آتش زدند عشق را در كربلا آتش زدند بچه ها را بي صدا آتش زدند سوخت آن شب قلب ختم المرسلين خوب شد مادر نبودي،ناگهان سرخ شد از خشم چشم آسمان تا كه در گودال آمد ساربان خاتم آل عبا شد بي نگين خوب شد مادر نبودي،سر شكست در حرم گهواره اصغر شكست بعد سقا حرمت معجر شكست راهي بازار شد پرده نشين سلام الله علیها
✅وفات حضرت ام البنین (سلام الله علیها) 🔻مجتبی شکریان ای روشنای خانه حیدر پس از زهرا کامل ترین و بهترین همسر پس از زهرا   ایثار از رفتار و الطاف تو می جوشد مهر و محبت از دل صاف تو می جوشد هر چند در عالم علی را کفو و همتا نیست هر چند همتایی برایش غیر زهرا نیست اما علی گمگشته اش را در تو پیدا کرد آری خدا پای تو را در خانه اش وا کرد در تو حیا و عفت و بذل و شجاعت دید در قلب تو یک آسمان عزم و شهامت دید پرواز کرده این دلم تا تربتت امشب دست توسل می زنم بر ساحتت امشب دست تو لبریز از کرم سرشار از بذل است هر کس گدایت هست کارش با ابالفضل است بانو تو را در عالم خلقت شبیهی نیست هم رتبهء علمت در این دنیا فقیهی نیست بانو خدا خیرت دهد خیرآفرین بودی عمری تسلای امیر المومنین بودی  روزی که سوی خانه مولا سفر کردی آن روز که رخت عروسی را به بر کردی برداشتی آرام سوی خانه گامت را کوچه به کوچه میگرفتند احترامت را  قبل از ورودت لحظه ای در پشت در ماندی با یاد زهرا گریه کردی فاتحه خواندی بردی به سمت آسمان دست دعایت را گفتی خدایا من کجا و خانه زهرا؟ گفتی خدا لبریز از عشق و امیدم کن جان علی درپیش زهرا روسپیدم کن اول کلامی با حسین و با حسن گفتی زانو زدی در محضر زینب سخن گفتی گفتی که اینجا آمدم قصدم عزیزی نیست باور بفرما نیتم غیر از کنیزی نیست من آمدم اینجا برایت خادمه باشم عمری کنیز بچه های فاطمه باشم بانو همه دیدند بر عهدت وفا کردی الحق که در بیت علی حق را ادا کردی در تو خدا ظرفیت بسیار را می دید فانی شدن در حیدر کرار را می دید آخر خدا هدیه به تو ماهی منور داد چون لیله قدر از هزاران ماه بهتر داد مولا که دید از شوق داری در بغل عباس فرمود با گریه و ما ادراک ماالعباس بانو علم در مشت عباس تو می چرخد عالم سر انگشت عباس تو می چرخد   بانو گره خورده به کار ما گشایش کن امشب بیا ما را به عباست سفارش کن سلام الله علیها ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
💠وفات حضرت امّ البنين 💠 🔻استاد سیدرضا مؤيّد کسی که غم به دلش کرده آشیانه منم شرار درد به جانش کشد زبانه منم   کسی که در دل دریای غم فتاده و نیست ره نجاتش از این بحر بی‌کرانه منم   کسی که مادر خوشبخت روزگاران است ولیک تیر بلا را بود نشانه منم   کسی که همسری با علی بود فخرش ولیک غم زده بر هستیش زبانه منم   کسی که سیده امّ‌البنین بود نامش ولیک مانده از این نام بی‌نشانه منم   به یاد قبر عزیزان خویشتن هر روز کسی که ساخته اندر بقیع لانه منم   شدم غریب پس از عون و جعفر و عباس کسی که بار غریبی کشد به شانه منم   کسی که چهار پسر بوده حاصل عمرش که از شهادتشان خورده تازیانه منم   شنیده‌ام که جدا شد دو دست عباسم کسی که دست به سر زد در این میانه منم   شنیده‌ام که به چشمش نشست تیر جفا کسی که سوزد از این داغ جاودانه منم   غریب دشت بلا را دریغ مادر نیست کسی که گریه بر او کرده مادرانه منم   دو نازدانه ز عباس من به جا مانده کسی که سوخته با این دو شمع خانه منم   قلم زده است «مؤید» چو در مصیبت من کسی که شافع او شد به این بهانه منم