.
#هفده_محرم
#شب_هفت_امام
#شب_هفتم_شهدای_کربلا
امشب شبِ هفتِ عزا بهرِ حسين است
کرببلا غرقِ عزا و شوروشین است
حوّا و مریم ، آسیه ، کلثوم و هاجر
در کربلا امشب زند بر سینه و سر
هم آدم و نوح و خلیل الله و عیسا
هم مصطفی و مرتضی وخضروموسا
امشب به دشتِ کربلا اندر عزا یند
بهر حسین و آن شهیدان در نوایند
امشب که شامِ هفتمِ آقا حسین است
بهر حسین گریان شهِ بدروحنين است
زهرای اطهر بر حسینش گریه دارد
بر یاوران و اهلبیتش غصّه د ارد
ختم رسل بهر حسین خود عزادار
هم غصّه دار زینب و سجّاد تبدار
درکربلا بنگر چسان شورونوائیست
درهفتمِ آقا بپا امشب عزائیست
این هـفـتمين شامِ جد ا يي ازحسین است
اندر عزا زین العباد و زینبین است
دراین شبِ هفتم همه غرقِ عزایند
هم زینب و اهل حرم نوحه سرایند
اندر دلِ زندانِ کوفه این شب تار
باشند از بهرِ حسین امشب عزادار
آل نبی را بین که در تاریکی یِ شب
اندر دلِ زندان همه در تاب و در تب
نوحه سرا کلثوم و زینب بر شهیدان
اندر دلِ زندان همه در آه و افغان
دور از نگاهِ آن یزیدیهایِ کافر
اندر دلِ زندان زند بر سینه وسر
از داغِ هفتاد دو لاله داغدارند
از بهرِ آن گلهای پرپرغصّه دارند
گلهایِ باغ مصطفا گردیده پرپر
از بهرِ آنان درعزاخاتون محشر
زندا نِ كوفه جملگي با اشكِ ريزا ن
شدذکرشان جانم حسين جا نم حسين جا ن
ای باقری آلِ نبی باشد عزادار
هم زینب و کلثوم و هم سجاد تبدار
#باقری_پور
#هفتمین_شب_شهادت #امام_حسین
.
.
#هفده_محرم
#شب_هفت_امام
#هفتم_شهدای_کربلا
شنو از زینبِ و زندانِ کوفه - که بوده مدتی مهمان کوفه
چنین مرثیه و نوحه سرائی - زبهر آن شهیدانِ خدائی
بوَد امروز روزِِ هفتِ دلدار - دراين هفت روز خوردم غصّه بسيار
دراين هفت روزديدم بس مصيبت - دراين هفت روز ديدم رنج وزحمت
دراين هفت روز من ظلمِ فراوان - بديدم تا كنون ازقومِ عدوان
دراين هفت روز ديدم تازيانه - زشمروزجردون با هر بهانه
دراين هفت روزديدم گريه وآه - نديدم آب ونان زين قوم گمراه
دراين هفت روز بوده گريه كارم - بجزگريه دگرراهي ندارم
دراين هفت روزدربازارِكوفه - بديدم طعنه ازاغياركوفه
دراين هفت روزبسكه گريه كردم - نشانش مانده دررخسارزردم
سرِهركوچه وبازاررفتم - به هرجمعي كه بُد اغياررفتم
عبيدالله دون درمجلسِ خويش - نموده قلبِ مارا ازستم ريش
بسي زخم زبان كرده نثارم - رسيده تاكجا اين روزگارم
به قلب خسته وحال پريشان - نموده جمع مارا كنجِ زندان
سكينه،فاطمه،كلثوم وسجاد - ستمها ديد ازاين قومِ زنازاد
چگويم من ازاين حال پريشان - حسين جانم حسين جانم حسين جان
نما اي باقري كوتاه مطلب - كه نتواني بيانِ حال زينب
#باقری_پور
#هفتمین_شب_شهادت #امام_حسین
.
نوحه🎤
شب هفت امام🍃
شد شب هفتمِ،سوگ شاه غریب
آنکه در قتلگاه،گشته شیب الخضیب
یا حسین یا حسین...
در عزای حسین،آسمان گریه کرد
مادرش با دلی،خونفشان گریه کرد
یا حسین یا حسین...
با لبِ تشنه شد،کشته راه دین
از روی ذوالجناح،گشته نقش زمین
یا حسین یا حسین...
روی او روی نِی،نورِ مکتب بُوَد
پرچم نهضتش،دستِ زینب بُوَد
یا حسین یا حسین...
هدفِ این قیام،قُربِ بر داور است
امرِ معروف و هَم،نَهیِ از منکَر است
یا حسین یا حسین...
✍امیرعباسی
#هفتم_امام
نوحه ی شب هفتم امام🎙🎙
¤¤¤¤¤¤¤¤◇◇◇◇¤¤¤¤¤¤¤¤
یک هفته شد از داغ تو
زار و نالانم ۲
یک هفته شد از دوری ات
غرق حرمانم ۲
می سوزم ، از هجران
حسین جان حسین جان
▪▪▪▪▪▪▪▪▪▪▪▪▪
یک هفته شد در ماتمت
می زنم بر سر
یک هفته شد خون شد دل
خستهٔ خواهر
در ماتمت ماتم سرا
شد جهان یکسر
من هم برایت دمبدم
نوحه می خوانم
می سوزم از هجران
حسین جان حسین جان
▪▪▪▪▪▪▪▪▪▪▪▪
یک هفته شد جا بر سرِ
نیزه ها داری
یک هفته شد آوارهٔ
کوی و بازاری
یک هفته شد من می کنم
ناله و زاری
تا پای جانم بر سر
عهد و پیمانم
می سوزم از هجران
حسین جان حسین جان
▪▪▪▪▪▪▪▪▪▪▪▪▪
من زینبم دخت علی
خانه بر بادم
بشکسته پر افتاده در
دام صیادم
درس شرافت بر همه
کوفیان دادم
دیگر ز هجرانت اخا
خسته از جانم
می سوزم از هجران
حسین جان حسین جان
▪▪▪▪▪▪▪▪▪▪▪▪
از طعنه های کوفیان
شکوه ها دارم
بر کودکان خسته ات
من پرستارم
بعد از اباالفضلت ، اخا
من علمدارم
اندر اسارت حامی
دین و قرآنم
می سوزم از هجران
حسین جان حسین جان
✍محمدرضامحمدی(ناعم)
#هفتم_امام
❣﷽❣
🏴#سینه_زنی_هفتم_امام_حسین_ع
🏴#هفتم_امام_حسین_ع
شب هفت حسین عزیز زهرا بود 2
از غمش خونجگر هر دل شیدا بود
آمده از جنان
مادرش با فغان
🏴مظلوم حسین من
🏴ای نور عین من
شب درد و غم و سوز و اشک و عزاست
سر شه کوفه و پیکر او کربلاست
می کنیم زمزمه
ای گل فاطمه
🏴مظلوم حسین من
🏴ای نور عین من
یا حسین یا حسین این شعارت بود
مرگ در راه حق افتخارت بود
شب درد و غم است
دل پر از ماتم است
🏴مظلوم حسین من
🏴ای نور عین من
همچو شمعی ز داغ تو بسوزم حسین
چشم امید خود سویت بدوزم حسین
تو شهید منی
تو امید منی
🏴مظلوم حسین من
🏴ای نور عین من
امشب از دل دعا بجان زینب کنیم
گریه بر غصه ی نهان زینب کنیم
دیده پر اشک و خون
غمش از حد فزون
🏴مظلوم حسین من
🏴ای نور عین من
(محمد مبشری)
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
هدایت شده از خادمه اهل بیت مدیریت ابرگروه مجمع الذاکرین 🌺
5033540131 (1).mp3
1.42M
شب هفت
شب هفت آقامونه دل ما تو کربلاست
شب گریه، شب ناله، واسه ی خون خداست
شب هفت همگی گلاب و قرآن بیارید
روی قبر آقا با گریه همه سر بزارید
روضه خونا بخونین اقا رو تشنه کشتنش
جلو چشم دخترش با تیغ و دشنه کشتنش
شب هفت آقامونه شب سینه زدنه
شب هفت گل زهرا شهید بی کفنه
میاد از اوج فلک ناله ی زار مادرش
آب بیارین واسه ی لبهای خشک و اطهرش
شب هفت دو تا دستای قلم شد ای خدا
شب هفت ساقی و سردار دشت نینوا
شب هفت اربا اربا شبیه پیمبره
شب هفت گلوی خونی شیرخوارْ اصغره
شب هجر و شب درد و دل ما در محنه
شب هفت قاسم و عبدالله ابن الحسنه
شب هفت پاره پاره کردن یک بدنه
شب هفت غارت و بردن یک پیرُهنه
شب ناله ی غریبی حسینی امشبه
شب هفت بدن به زیر سم مرکبه
شب غربت یه خواهر شب جون سپردنه
شب هفت کعب نی با تازیانه خوردنه
خواهری تو کوچه های کوفه اشکاش روونه
داداشش رو نیزه ها نشسته قرآن میخونه
شب هفت بدنی که از سرش افتاده دور
شب هفتم سری که سوخت تو آتیش تنور
شب هفتم سری خونی توی طشت طلاست
وای از اون خواهری که تو مجلس نامحرماست
یکی چوب میزد روی لب مطهر حسین
تا به کربلا میرفت ناله ی خواهر حسین
هی میگفت که چوب نزن جلوی چشم بچه هاش
بسه بی حیا نزن ببین شکسته دندوناش
حسین کریمی نیا
@majmaozakerine
#اسارت
ای کشتی نجات بشر دستمان بگیر
ماییم غرق موج خطر دستمان بگیر
بر ما که در کمین بلا گیر کردهایم
با چشم مرحمت بنگر دستمان بگیر
شیعه کم و محب گنهکارتان زیاد
درهم محب و شیعه بخر دستمان بگیر
ما؛ ایحسین، مسلم و هانی نمیشوییم
ما و همین دو دیدهی تر دستمان بگیر
از دست غیر دشنهی دشنام میخوریم
از دست دوست خونجگر دستمان بگیر
**
راهی که پیش روست، دراز است و پای لنگ
ای روی نیزه رفته سفر دستمان بگیر
زینب اشاره کرد به سر، گفت "یاحسین"
ای بر خیام سایهی سر دستمان بگیر
از قامت رشیدهی زنهای خیمهات
جز سایهای نمانده اثر دستمان بگیر
رو کرد بعد بر سر عباس و گفت آه
ماه منیر، قرص قمر دستمان بگیر
هم بر لباس پارهی ما سایهسار باش
هم بر رخ سهساله سپر دستمان بگیر
امیر عظیمی
#حضرت_زینب
#اسارت
مادر میان کوچه ها یکبار اگر رفت
دختر چهل منزل میان هر گذر رفت
مادر میان آتش در معجرش سوخت
دختر به زور آستین معجر به سر رفت
مادر میان چهل نفر افتاد اما
دختر میان حلقۀ صدها نفر رفت
مادر اگر با درد پهلو رفت مسجد
دختر به کاخ شام با درد کمر رفت
مادر اگر باگوش پاره خانه برگشت
دختر به ویرانه ولی پاره جگر رفت
مادر به پیش دیدۀ انصار افتاد
دختر به پیش چشم قومی بدنظر رفت
سیدپوریا هاشمی
🕊﷽🕊
#دشتی
#شب_هفت_امام حسین(ع)
⬅️#در_دوسبک
فدای چشم چون دریای زینب
بمیرم واسه ی غمهای زینب
شب هفتم سر قبر حسینش
چقدر خالیه امشب جای زینب
شب هفتم شده زینب کجایی
سر قبر حسین خود بیایی
شب هفتم کنار قبر سقا
بگو ام البنین داد از جدایی
یه گوشه زار و تنهایی رقیه
گرفته ذکر بابایی رقیه
به یاد اصغر شیرین زبونش
داره میخونه لالایی رقیه
بگو پس نور چشمای ترت کو
بگو شبه پیمبر اکبرت کو
نه حر موند و نه عبدالله و قاسم
ابالفضل ،ساقی آب آورت کو
شب هفتم شد و قلبم کبابه
همه دنیا به چشم ما سرابه
امون از داغ طفل شیرخواره
که حالش از همه بدتر ربابه
میسوزونه غمت از ما پر وبال
چه سخته همسفر با قوم دجال
تو بیداری که پیش شمر و زجرم
تو خوابم میرم هرشب بین گودال
شب هفتم گرفتم روضه ی سر
امان از ناله ی پر سوز خواهر
اسیر شمر بودم من اگر که
نبودم مجلس ختمت برادر
بنال ای دل از این غم بی شماره
ندارد اسمانم یک ستاره
شب هفتم شده شیون کن ای دل
به یاد آن گلوی پاره پاره
✍حسین کریمی نیا
🎧مداح_استادسعید صادقی
#زبانحال_حضرت_زینب_س
#با_سرمبارک_امام_حسین_ع
سری به طشتِ طلا در مقابلِ زینب
چرا دو نیمی تو ای ماهِ کاملِ زینب
ز نیمِ دیگرت آیا، بگو خبر داری؟
کجا فتاده به خون آن شمائلِ زینب
نهاده قاتلت این سر جلوی رویم تا
به قصدِ اینکه بسوزد فقط دلِ زینب
هلا تو ماهِ درخشانِ در کسوف امشب
ببر تو هاله ای از غم ز محفلِ زینب
بگو برادرِ زینب چه بر سرت آمد
تنت به دشتِ بلا سر به مایلِ زینب
ببین چگونه کشیدند معجر از رویم
بیا جلوی حرامی شو حائلِ زینب
تنت به بسترِ خارا چو صید بحرِ خون
خدا کند که بیایی به ساحلِ زینب
از این خرابه نشینی و دردِ هجرانت
که بارِ غم بنشسته به محملِ زینب
در این سفر چه کشیدم که بعد از آن دیگر
تمامِ غصه ی عالم شد حاصلِ زینب!
#هستی_محرابی
#سینه زنی امام حسین ع
#سبک منم باید برم
شبای روضه هات،شبای عشق عالمه
هوای مجلسات ،هوای خوبه حالمه
برا غمت حسین،اگه بمیرمم کنه
بجون مادرت, اقامنورهام نکن۲
یه لحظه هم منو،از این خونه جدام نکن
قاطی این خوبام، توروخدا سوام نکن
حسین آقام آقام ، حسین آقام آقام آقام
میام تو روضه هات ،که قلبموجلا بدی
میام که این دل ،سیاهموشفا بدی
برای اربعین بهم یه کربلا بدی۲
بهم نگو برو ،بدون تو کجا برم۲
دلم میخوادباشه، روی ضریح تو سرم
دوای دردمن ، یه شب جمعه یک حرم
حسین آقام آقام حسین آقام آقام آقام
نمیره یاد من،غروب روز کربلا
تو گودی افتادی ،هی میزدی و دست و پا
روی تنت پراز، شمشیر وتیرونیزه ها
یکی باسنگ میزد،به روی زخم پیکرت
یکی نشسته بود، رو سینه ی مطهرت
یکی برید سرت ،جلو چشای مادرت
حسین آقام آقام حسین آقام آقام آقام
#حضرت_رقیه
#دروازه_کوفه
دوباره قافله رفت و رقیه جا مانده!
چه تند می رود! این ساربانِ وا مانده
خدا به خیر کند! باز گم شدم بابا
بیا ببین که فقط چند ردِ پا مانده
بگو چه کار کنم! تا به عمه ام برسم؟
توانِ پایِ پُر از زخم، کربلا مانده
خودت که داخلِ گودال گیر افتادی!
عمو کجاست بیاید؟ ببین کجا مانده؟
به یاد دردِ لگدهای شمر افتادم
دوباره چادر من دستِ خارها مانده
بگو به مرگ، به فریاد دخترت برسد
سه ساله فاطمه ای دست بر دعا مانده
کجاست خنجر کهنه به دادِ من برسد؟
به جان سپردن من چند ربنا مانده؟
به این کفن که سرم هست، اعتباری نیست!
پدر چه قدر برای تو بوریا مانده؟
وحید قاسمی
@babollharam
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
#اسارت
از پشت بام بر سر تو سنگ میزنند
عمدً به پیش خواهر تو سنگ میزنند
قرآن نخوان که گوش به قرآن نمیدهند
این ها همه به باور تو سنگ میزنند
از هوش میرود به خدا مادرش رباب
وقتی به سوی اصغر تو سنگ میزنند
آلاله های روی زمین را نگاه کن
بر غنچه های پرپر تو سنگ میزنند
این دختران به نیّت بازی نیامدند
دارند سمت دختر تو سنگ میزنند
آیینه ی غرور تو را تا که بشکنند
بر من مقابل سر تو سنگ میزنند
محمدحسن بیات لو
@babollharam
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
#حضرت_رقیه
#اسارت
دیدم به روی نیزه ها بابا سرت را
دیدم به دست ساربان انگشترت را
بابا بمیرم تشنه بودی بین گودال
پوشانده تیر و نیزه ها آن پیکرت را
بابا تو رفتی و حرم رفته به غارت
خیلی کتک زد قاتل تو خواهرت را
راس تو روی نیزه ها! باشد قبول است
اما به روی نیزه ها زد اصغرت را
دستان ما بستند و در بین اسیری
هنگام رفتن دیده ام بال و پَرَت را
وقتی که افتادم حواست بود بابا؟
حتما تو دیدی حال و روزِ دخترت را
بابا وَرَم دارد تمام صورتِ من
سیلی زده یک مرد جنگی دلبرت را
بابا نشان پیری از موی سپید است؟
گفتی تو روزی سرگذشت مادرت را
آتش میان خیمه افتاد و سرم سوخت
انگار سوزانده کسی موی سرت را
من دخترم، باباییم، تقصیر من چیست؟
بابا بغل کن باز هم این دخترت را
عبدِ کریم
@babollharam
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
#حضرت_رقیه
#اسارت
کار به نوحوُا رسید روضه به ناله
کُنجِ تنور است آرزوی سه ساله
لشکرِ کرب و بلا به کوفه رسیده
چنگِ حرامی ست بینِ موی سه ساله
سمتِ حرم نانِ خشک پَرت نِمودند
بُغضِ عجیبی ست در گلوی سه ساله
عمّه چرا می زنند سنگ به نیزه
پیشِ نگاه تو پیشِ روی سه ساله
صحبتِ آویز نیست حرفِ کنیز است
کاش نَفهمد چه شد عموی سه ساله
زخم شده گردنِ امیرِ اسیران
رحم ندارد خدا عَدوی سه ساله
شام چه ها کرده که سکونتِ کوفه
شد وسطِ ندبه آرزوی سه ساله
حسین ایمانی
@babollharam
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
#بحارالاشعار
#حضرت_رقیهسروضه
ﻫﺮﻛﺲ ﻛﻪ ﺑﻮﺩ ﺳﻬﻢ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺿﺮﺑﻪ ﺍﻱ
ﺩﺭ ﮔﻴﺮﻭﺩﺍﺭِ ﺧﻴﻤﻪ ﺑﻪ ﺭﻭﻳﻢ ﻧﺸﺎﻧﺪ ﻭ ﺭﻓﺖ
ﺁﻥ ﺭﺍ ﻛﻪ ﻋﻤﻪ ﮔﻔﺖ ﻳﺘﻴﻤﻲ ﺯ ﻛﻮﻓﻪ ﺑﻮﺩ
ﺍﻳﻦ ﺳﺎﻕ ﭘﺎﻱ ﻧﺎﺯﻙ ﻣﻦ ﺭﺍ ﺷﻜﺎﻧﺪ ﻭ ﺭﻓﺖ
ﺯﺟﺮﻱ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺷﻨﻴﺪﻥ ﻧﺎﻣﺶ ﮔﺮﻳﺴﺘﻢ
ﻣﻮﻱ ﻣﺮﺍ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﻛﺸﻴﺪ ﻭ ﻛﺸﺎﻧﺪ ﻭ ﺭﻓﺖ
ﺩﺭ ﺑﻴﻦ ﺭﺍﻩ ﺑﺎ ﻟﮕﺪﻱ ﺭﻭﻱ ﭘﻬﻠﻮﻳﻢ
ﺟﺎﻥ ﻣﺮﺍ ﺑﻪ ﺭﻭﻱ ﻟﺒﺎﻧﻢ ﺭﺳﺎﻧﺪ ﻭ ﺭﻓﺖ
ﻳﻚ ﺗﻜﺴﻮﺍﺭ ﺑﻐﺾ ﻋﻠﻲ ﺭﺍ ﺑﺮﻭﺯ ﺩﺍﺩ
ﺩﺭ ﭘﺸﺖ ﻧﺎﻗﻪ ﻃﻔﻞ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻣﻲ ﺩﻭﺍﻧﺪ ﻭ ﺭﻓﺖ
ﻳﻚ ﻧﻴﺰﻩ ﺑﻲ ﻫﻮﺍ ﺑﻪ ﺳﺮﻡ ﺧﻮﺭﺩ ﺍﻱ ﭘﺪﺭ
ﺩﺭ ﭘﻴﺶ ﻋﻤﻪ ﺧﻮﻥ ﺩﻟﻢ ﺭﺍ ﭼﻜﺎﻧﺪ ﻭ ﺭﻓﺖ
ﺍﺯ ﻣﻦ ﻣﭙﺮﺱ ﺑﺮ ﺳﺮ ﺑﺎﺯﺍﺭﻫﺎﻱ ﺷﺎﻡ
ﺷﺎﻣﻲ ﻣﺮﺍ ﻛﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﺷﺎﻫﻢ ﭼﻪ ﺧﻮﺍﻧﺪ ﻭ ﺭﻓﺖ !؟
ﻣﻮﻱ ﺳﺮﻡ ﻛﻪ ﺗﺎ ﻛﻤﺮﻡ ﻣﻲ ﺭﺳﻴﺪ، ﺣﻴﻒ
ﭘﻴﺮِﺯﻧﻲ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﻛﺸﻴﺪ ﻭ ﻛﺸﺎﻧﺪ ﻭ ﺭﻓﺖ
حضرت رقیه (س)
@babollharam
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
4_6039871100861555081.mp3
2.14M
#ورود_به_شام
#پشت_دروازه
زمزمه،زمینه....
سه روزه پشت دروازه
حق عزاداری نداریم
شبا با چشمای پر ازاشک
سرامونو رو خاک میذاریم
سه روزه پشت دروازه
اسیر ظلم دشمناییم
با شکم گرسنه ای وای
خون جگر از بوی غذاییم
روی زخم دلای ما
می زنند دشمنا نمک
هر کسی گریه می کنه
از عدو می خوره کتک
امون از داغ شهر شام...
یا
العجل صاحب الزمان....
🌸🌸🌸🌸🌸
سخته گذر ز دروازه
شلوغ ترین مسیر شامه
برای ما عذاب عظمی'
رفتن میون ازدحامه
سخته گذر ز دروازه
دستای ما بین طنابه
مائیم عزادار و تو این شهر
شادی و هلهله ثوابه
به ما که آل احمدیم
نسبت خارجی میدن
شراب تازه می خورند
به ما با نیزه میزنن
العجل صاحب الزمان
🌸🌸🌸🌸🌸
تو کوچه های شهر شام
از کینه راه ما رو بستند
رفتند به روی بام و باسنگ
سر یتیما رو شکستند
تو کوچه های شهر شام
ما رو میگردونن با آزار
بردند ما رو با بغض حیدر
شبیه برده بین بازار
ناموس مرتضی شده
مهمون مجلس شراب
شده زخمی لب حسین
جلوی زینب و رباب
العجل صاحب الزمان
✍علی مهدوی نسب
#ورود_به_شام
#زمزمه
@babollharam
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
4_5983044006316081485.m4a
4.31M
((نوحه سینه زنی توسل به امام حسین (ع) به سبک خادما گریه کنون صحنتو جارو میزنن ))
دوست دارم پر بگیرم برم تا بین الحرمین
توی بین الحرمین گریه کنم بگم حسین
با ادب با احترام/ بگم آقا جون سلام (۲)
یا قتیل العبرات - حسین زهرا بفدات
آبروداده به من - اشک عزای روضه هات(۲)
کربلا کربلا (۲)
ببین شور و نوایم - به عشقت مبتلایم
تو هر لحظه ی عمرم - به یاد کربلایم
دوست دارم تا کربلا با شور و احساس بیام -- پابوس عباس بیام
بگیرم ذکر ابوالفضل و هوائی بشم -- کرببلائی بشم
گل زهرا حسین گل زهرا حسین
ای گل زهرا حسین (۲)
اباعبدالله دلم خونه ی غم های شماست
توی قلب عاشقم بعد خدا جای شماست
آقا مصباح الهدی/ جون به قربون شما (۲)
روح ایمان منی - یا سفینه النجات
معنی صوم و صلات - منم گدای خاک پات (۲)
کربلا کربلا (۲)
قرار همه دلها - منم عبد و تو مولا
تموم افتخارم - ابالفضلیم آقا
میشه مثل حججی منم کبوتر بشم - عاشق بی سر بشم
میشه عاقبت منم شهید راهت بشم - مست نگاهت بشم
گل زهرا حسین گل زهرا حسین
ای گل زهرا حسین(۲)
من که از کودکیم عشق شما شد سخنم
لحظه ی آخر عمر من بیا به دیدنم
به شما وفا کنم / شما رو صدا کنم(۲)
بگم آقا جون حسین - زائر کربلات منم
عاشق عاشقات منم- تشنه ی یک نگات منم (۲)
کربلا کربلا(۲)
به جسم علی اکبر - به لاله های پرپر
که خون شد دل زینب - ز داغ علی اصغر(۲)
تو حسینیه ی قلبم شده ماتم به پا- شور محرم به پا
شده نجوای لبم همیشه مولا حسین - فقط میگم یا حسین
گل زهرا حسین گل زهرا حسین
ای گل زهرا حسین (۲)
سرو ده غلامرضا ابوالقاسمی
( استادنجوا )
🖤🍃🦋🍃🖤
هدایت شده از کتیبه و پرچم باب الحرم
#حضرت_رقیه_س
#دروازه_کوفه
دوباره قافله رفت و رقیه جا مانده!
چه تند می رود! این ساربانِ وا مانده
خدا به خیر کند! باز گم شدم بابا
بیا ببین که فقط چند ردِ پا مانده
بگو چه کار کنم! تا به عمه ام برسم؟
توانِ پایِ پُر از زخم، کربلا مانده
خودت که داخلِ گودال گیر افتادی!
عمو کجاست بیاید؟ ببین کجا مانده؟
به یاد دردِ لگدهای شمر افتادم
دوباره چادر من دستِ خارها مانده
بگو به مرگ، به فریاد دخترت برسد
سه ساله فاطمه ای دست بر دعا مانده
کجاست خنجر کهنه به دادِ من برسد؟
به جان سپردن من چند ربنا مانده؟
به این کفن که سرم هست، اعتباری نیست!
پدر چه قدر برای تو بوریا مانده؟
#وحید_قاسمی
ـــــــــــــــ|SevilMusic|ـــــــــــــــ
میون این شبایی که حیرونم مهدی
/◦♫◦\
نفس کشیدن رو به تو مدیونم
/◦♫◦\
مثل همیشه از شما ممنونم ممنونم ممنونم
/◦♫◦\
معلوم الحالم بی تو نگاه تو بی بال و بالم
/◦♫◦\
می گیرم از تو رزق یک سالم آقام حسین
/◦♫◦\
به این می بالم مادرم داده شیر حلال ام
/◦♫◦\
غم تو شده مال و منال ام
/◦♫◦\
دست این سینه زن شش گوشه ات رو میخواد
/◦♫◦\
دوری بسه دیگه داره اشک هام در میاد
/◦♫◦\
شمیم تربت تو رو دوست دارم
/◦♫◦\
هوای هیئت تو رو دوست دارم
/◦♫◦\
آقا زیارت تو رو دوست دارم دوست دارم
/◦♫◦\
الحمدالله نوکر خونه زادتونم
/◦♫◦\
و انشالله دم جون دادن من تنها تو میای بالای سرم آقام حسین
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین