eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.1هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
49 ویدیو
568 فایل
🔸فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش 👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 👈زیر نظر گروه جهادی باب الحرم و کانال متن روضه 🆔 @babolharam_net آدرس: شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی پلاک 50
مشاهده در ایتا
دانلود
کتیبه و پرچم باب الحرم
☑️بند اول رسیده لحظه های آخر با دلی غرق خون و مضطر تک و تنها میون حجره میزنم دست و پا تو بستر با دله شعله ور می‌سوزم زخمیه بال و پر می‌سوزم چوم امام حسن از زهر و درد و سوز جگر می‌سوزم ارث رسیده به من مثل امام حسن بسوزه پیکرم خدا خدا خدا از کینه و شرر از عطش جگر از زهر همسرم خدا خدا خدا امون ایدل فغان ازین درد ☑️بنددوم از بی مهری دیگه دلگیرم جوون هستم به ظاهر پیرم سوت و کل می کشن کنیزا می کنن ای خدا تحقیرم دیگه از دست و پا افتادم رو زمین بی صدا افتادم تو راه پشت بام با صورت به روی پله ها افتادم مجال اه نبود حتی یه چاه نبود که دردو دل کنم خدا خدا خدا پشت و پناه نبود یه تکیه گاه نبود که درد و دل کنم خدا خدا خدا خدا امون ایدل فغان ازین درد ☑️بندسوم شده حالم خراب از این زهر میکشم هی عذاب از این زهر نرسوندن به لبهام آبی جیگرم شد کباب از این زهر ..... دیده گریون لبای تشنه قلب داغون لبای تشنه مثل جدم حسین جون میدم دله پرخون لبای تشنه می‌سوزم از جفا از درد بی دوا بیاد کربلا حسین حسین حسین (ع) بیاد پاره تن شهید بی کفن غریب سر جدا حسین حسین حسین (ع) سیدالعطشان سیدناالمظلوم سیدنا الغریب غریب غریب غریب @babollharam
کتیبه و پرچم باب الحرم
(امام جواد ع) عالم هستی شده غرق عزا و شور و شین هر دلی امشب بود در کربلای کاظمین یا جواد ابن الرضا۲ کشته گردیده جواد ابن الرضا از زهر کین قلب جمله شیعیان از داغ او گشته غمین یا جواد ابن الرضا۲ ام فضل بی حیا در را به رویش بسته بود رشته ی جانش ز زهر کین ز هم بگسسته بود یا جواد ابن الرضا۲ گفت ام الفضل کنیزان پشت حجره صف زدند نشنود تا ناله ی ابن الرضا را کف زدند یا جواد ابن الرضا۲ بر عزیز فاطمه حجره شده همچون قفس در غریبی طایر قدسی فتاده از نفس یا جواد ابن الرضا۲ آن که بودی شیعیان را رهبر و یار و امام جسم پاکش را ز کینه برده اند بر روی بام یا جواد ابن الرضا۲ عاقبت با دست یاران پیکر او شد کفن لیک جسم جد او روی زمین عریان بدن یا جواد ابن الرضا۲ بر سر و سینه زنند از داغ او اهل ولا لیک او چون جد مظلومش نگشته سرجدا یا جواد ابن الرضا۲ بعد داغش هادی او را نمودند احترام اهل بیت جد او را سنگ زدند در کوفه شام یا جواد ابن الرضا۲ پیکر پاک و منیرش روی دست شیعیان بر لب عطشان جدش زد عدو با خیزران یا جواد ابن الرضا۲ @babollharam
کتیبه و پرچم باب الحرم
(امام جواد ع) عمری گدای درگه ابن الرضایم با عترت و قرآن نموده آشنایم هستم گدایش،مست ولایش شرمنده ام از،لطف و عطایش آجرک الله بقیه الله امشب ز سوز غم زنم بر سینه و سر همراه آل الله علی زهرای اطهر از سوز غم ها،در شور و شینم با این دل خون،در کاظمینم آجرک الله بقیه الله امشب جهان در سوگ او ماتمسرا شد از داغ آن مظلوم عالم کربلا شد جانم فدای،تربت پاکش گریم برای،غربت خاکش آجرک الله بقیه الله امشب به دست همسر نامهربانش آتش گرفت از زهر کینه جسم و جانش آن بی قرینه،ماه مدینه گردیده امشب،شهید کینه آجرک الله بقیه الله نور دو چشم فاطمه حاجت روا شد ابن الرضا با زهر کین دردش دوا شد نور خدایی،گشته فدایی در راه دین با،زهر جفایی آجرک الله بقیه الله ابن الرضا در حجره ی در بسته جان داد همچون حسین فاطمه لب تشنه جان داد با اشک و ناله،دارد نوایی داد از غریبی،بابا کجایی آجرک الله بقیه الله @babollharam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زمینه امام جواد (ع) امشب دل هرعاشقی پرمی کشه تا کاظمین چشم همه ارض وسماگریونه ودرشوروشین بمیرم برای غمت یا جواد همسر تو شد قاتلت یا جواد علی اکبر رضایی گل پرپر رضایی (۴) پیش آقا نه خواهری نه همدم و برادری خونه ی توشد قتلگاه نه یاری و نه یاوری تویی باب المراد دل همه تو جوونی رفتی مثل فاطمه علی اکبر رضایی گل پرپر رضایی لب تشنه ای مثل حسین ای میوه قلب رضا باز می وزه تو روضه ات یاد حسین و کربلا به روی خاک حجره غریبونه برا جدش حسین روضه میخونه علی اکبر رضایی گل پرپر رضایی @babollharam
_الائمه_علیه_السلام افتاده ای به گوشه ای از آشیانتان گویا به لب رسیده در این بُرهه جانتان حتّی میان خانه ی خود هم غریبه ای یعنی که بی ستاره بُوَد آسمانتان بر روی خاک حجره تنت پیچ می خورد آری بُریده زهر جسارت امانتان بیهوده با نوای عطش دست و پا مزن یک قطره آب هم نرسد بر دهانتان اینجا جواب ناله تان سوت و هلهله است اینجا کسی محل ندهد بر فغانتان در لا به لای در بدنت گیر می کند … وقتی که می دهند کنیزان تکانتان از حجره تا به بام،دلم شور می زند ترسم ترک ترک بشود استخوانتان این هم یکی ز منفعت بام خانه است دیگر کسی به نیزه نبیند مکانتان شکر خدا ز شدّت مستی کسی نزد با چوب خیزران به لب ارغوانتان فردوسی @babollharam
جواد _الائمه_ علیه_السلام میان حجره غریبانه دست و پا میزد همان که روضه اش آتش به جان ما میزد میان اشهد خود گاه یا رضا میگفت و گاه مادر مظلومه را صدا میزد تمام حاجت او انتقام سیلی بود… ….از آن که مادرشان را به کوچه ها میزد صدای ناله ی او: آه سوختم ،جگرم شراره ها به دل حضرت رضا میزد صدای هلهله و تشنگی و کاسه آب گریز روضه او را به کربلا میزد دلش گرفت برای کسی که در گودال عدو به پیکر او نیزه بی هوا میزد همین که چشم به هم میگذاشت او می دید که روی نیزه سر شیر خواره را میزد همان که سر شاه را جدا کرده سه ساله را طرفی برده و جدا میزد برای اینکه نبیند دوباره این ها را میان حجره غریبانه دست و پا میزد _نظری @babollharam
جواد _الائمه_علیه_السلام دل من را چه مبتلا کرده جلوه هایی که دم به دم داری حضرت عشق! حضرت باران! در دل خسته ام حرم داری در هوای زیارت حرمت در به در می شویم مثل نسیم السلام علیک یابن رئوف السلام علیک یابن کریم دل به آفاق جود می بندد هر کسی آمد و اسیرت شد در جوانی دل شکسته‌ی ما سرو قامت خمیده پیرت شد از نگاهت مراد می گیرم شده قلبم مرید چشمانت شاهد لحظه های دلتنگی! دل تنگم شهید چشمانت جان من! بین خانه‌ی خود هم به خدا آنقدر غریبی که غربتت را کسی نمی فهمد تویی و قلب بی شکیبی که … قفس غربت و دلی مجروح پر و بال پرنده می ریزد گریه می باری و کنارت باز ام فضل است خنده می ریزد سر به دیوار بی کسی داری در غروب غریب فاصله ها گم شده ناله های بی رمقت در هیاهوی شوم هلهله ها دگر آقا تو خوب می دانی ناله‌ی بی جواب یعنی چه التماس نگاه لب تشنه ندبه‌ی آب آب یعنی چه به فدای کبوترانی که دست در دست آسمان دادند بال در بال ، گریه در گریه به تنی خسته سایه بان دادند حجره ات کربلا شده آقا گریه های من اختیاری نیست جای شکرش هنوز هم باقیست در کنار تو نیزه داری نیست غرق در خاک و خون رها مانده بین گودال پیکر خورشید خواهری خسته بوسه می گیرد از گلوی مطهر خورشید ** سر قرآن که رفت بر نیزه آسمان غرق در تلاطم شد در هجوم سپاه سر نیزه آیه های مقطعه گم شد _رحیمی @babollharam
جواد _الائمه_علیه_السلام خواهر نداشتی که به جای تو جان دهد یا گرد و خاک پیرهنت را تکان دهد از روی خاک حجره سر خاکی تو را بر دارد و به گوشه دامن مکان کند می خواهی آب آب بگویی نمی شود گیرم که شد ولی چه کسی آبتان دهد؟ چندین کنیز را وسط حجره جمع کرد می خواست دست و پا زدنت را نشان دهد تا بام می شود سر سالم تری رسید با شرط این که این لبه در امان دهد بالا نشسته ای و جهان زیر پای توست وقتش شده گلوی شهیدت اذان دهد اکبر_ لطیفیان @babollharam
جواد _الائمه_علیه_السلام مرهم حریف زخم زبان ها نمی شود اصلاً جگر که سوخت مداوا نمی شود ‌ گریه مکن بهانه به دست کسی مده با گریه هات هیچ مدارا نمی شود خسته مکن گلوی خودت را برای آب با آب گفتن تو کسی پا نمی شود این قدر پیش چشم کنیزان به خود مَپیچ با دست و پا زدن گره ات وا نمی شود گیسو مکش به خاک ؛دلی زیر و رو شود در این اتاق عاطفه پیدا نمی شود باور کنم به در نگرفته است صورتت؟ این جای تنگ و این قد و بالا…نمی شود! با ضرب دست و پا زدنت طشت می زنند جز هلهله جواب مهیا نمی شود با غربتی که هست تو غارت نمی شوی نیزه به جای جای تنت جا نمی شود خوبیِ پشت بام همین است ای غریب پای کسی به سینه تو وا نمی شود اکبر _لطیفیان @babollharam
جواد _الائمه_علیه_السلام «تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد وجود نازکت آزرده گزند مباد» شنیده ام که گدا موج می زند به درت سرای جود تو خالی ز مستمند مباد تو خود مراد منی، پس چه حاجت است به باب به جز به سوی تو این ناله ها بلند مباد به آفتاب، مبادا که پیکرت افتد جمال شمس تو در دست نیش خند مباد بساط گریه، فراهم برای مرد غمین اگر به گریه ی او خنده می کنند مباد لب کبود تو ای وارث حسین عزیز ز چوب دستی کفار، بند بند مباد _سهرابی @babollharam
جواد _الائمه_علیه_السلام به زمین خوردی و آهت دل ما را سوزاند جگرت سوخت و این؛ قلب رضا را سوزاند پشت این حجره در بسته چه گفتی تو مگر که صدای تو مناجات و دعا را سوزاند عمر کوتاه تو پایان غم انگیزی داشت جگر تو جگر ثانیه ها را سوزاند بی حیا لحظه سختی که به تو آب نداد با چنین کار دل عرض و سما را سوزاند بس که در فکر رخ حضرت زهرا بودی داغ آن صورت مجروح شما را سوزاند گرچه مثل پدرت سوختی از زهر ولی مجتبائی شدنت آل عبا را سوزاند شیشه عمر تو را هلهله ها سنگ زدند این جوان بودن تو بود خدا را سوزاند طشت ها تا که به هم خورد خودت میدیدی خیزران روی لب خشک، حیا را سوزاند تا کبوتر به تو و صورت تو سایه فکند ماجرایی دل خون شهدا را سوزاند بعد غارت شدن جسم غریبی دشمن خیمه های حرم کرب و بلا را سوزاند @babollharam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ازدواج_حضرت_زهرا_و_علی علیهماالسلام امشب به جمع حور و ملک شور دیگر است امشب فرشتگان همه سرمست و پای کوب جبریل هم چو گل پر و بالش معطر است امشب تمام ارض و سماوات هر چه هست بزم سرور ذات خداوند اکبر است امشب ستارگان همگی نقل مجلس اند دامان سبز رنگ زمین پر ز اختر است امشب شب ولادت سادات عالم است امشب شب عروسی زهرا و حیدر است  *امشب به عرش زمزمة شادی علی است امشب شب مبارک دامادی علی است  پیغمبران تمام امم را خبر کنید امشب همه به سوی مدینه سفر کنید اسفند دود کرده و مشعل به روی دست از چار سو به چهرة مولا نظر کنید خوانید بر علی همگی مدح فاطمه شب را به دور حجرة زهرا سحر کنید قرآن به دست دور و بَر ناقة عروس تطهیر و قدر و سجده و کوثر ز بر کنید بر حفظ این امانت پیغمبر خدا امشب دعا به جان علی بیشتر کنید  **بنت اسد که بوده ملک دست بوس تو عیدی بده که فاطمه گشته عروس تو  این مهر و مه که هر دو شریف و مکرّمند با نورشان محیط به عرش معظّمند پیش از وجود خلقت، تا بعد روز حشر با هم هماره بوده و پیوسته با هم اند پیش از هبوط آدم و حوا در این زمین امّ و اب و سلالة حوا و آدمند منظومة مبارکة آسمان وحی مصداق نور و معنی آیات محکم اند محصول این زفاف بود یازده پسر عالم فدایشان که امامان عالم اند  **اولادشان به روی زمین بی شماره اند در چشم کل عرش نشینان ستاره اند  عقدی که بسته بود خداوند لایزال تبدیل شد به شام زفاف و شب وصال جبریل ساربان شده و ناقة عروس آمد به سوی بیت علی با دو صد جلال یک سو زمام ناقه گرفته، ز یک طرف چون سایه بان گشوده به فرق عروس بال وقتی ز روی فاطمه مولا کشد نقاب جا دارد ار به مأذنه گوید اذان بلال خورشید رقص می کند امشب در آسمان مه چون هلال خم شده در بزم دو حلال  **جشن سرور عترت و قرآن مبارک است وصل دو بحر لؤلؤ و مرجان مبارک است  داماد کیست اسوة زهد و اطاعت است شغلش دو کار، حفر قنات و زراعت است مهر عروس چیست؟ زمین است و چار نهر مهر دگر؟ به عرصة محشر شفاعت است داماد را هنر چه بود غیر این دو کار؟ شیر خدا به بیشة سرخ شجاعت است در بین این دو یار چه خطی است مشترک؟ زهد و نماز و صبر و رضا و قناعت است شیرینی همارة این زندگی ز چیست؟ مهر و وفا و عاطفه، ساعت به ساعت است  **مهر عروس زیرلب آهسته یا علی است کل جهاز او زره مرتضی علی است  این هر دو زوج کآمده قرآن به شأنشان داده خدا به خیل ملایک نشانشان جبریل جای دسته گل از جانب خدا تطهیر هدیه آورد از آسمانشان کردند سر اگر چه سه شب در گرسنگی رمز نزول سورة دهر است نانشان اطعامشان برای خداوند بود و بس اینجا خداست مفتخر از امتحانشان خلق جهان به پیروی این دو زوج پاک باغ جنان شود به حقیقت جهانشان  **نه سال زندگانی شان عمر عالم است دانشگه تمام کمالات آدم است  تا مهر و ماه در یم هستی شناورند عالم پر از سلالة زهرا و حیدرند محصول این عروسی و این عقد با شکوه دو قرص آفتاب، دو تابنده اخترند گر نیک بنگری دو محمد، دو فاطمه یا دو کتاب وحی خدا یا دو کوثرند سوگند می خورم به اَب و اُم و جدشان کاین چارتن ز خلق دو عالم نکوترند آن دو پسر به آدم و ذریه اش پدر وین دو به شیعه تا ابدالدهر مادرند  **جان تمام عالم خلقت فدایشان “میثم”بگو قصیده به مدح و ثنایشان # غلامرضا_سازگار @babollharam
علیهماالسلام جلوه خورشید و روی ماه و اختر دیدنی است رقص نور کهکشان ها بار دیگر دیدنی است در میان آسمان رنگین کمانی بسته عشق جلوه نورانی خورشید انور دیدنی است حرف شیرین می زنند اکنون همه خلق جهان موسم شادی بود دنیا سراسر دیدنی است باغبان پیوند زد امشب نهالی با نهال در بهار عشق، این نخل تناور دیدنی است در شب تزویج زهرا با علی ای دل بگو تارک نورانی و روی پیمبر دیدنی است در کنار حوض کوثر گفت جبریل امین ازداوج کوثر و ساقی کوثر دیدنی است آسمان در آسمان با چشم دل گر بنگری بال و پر بگشودن این دو کبوتر دیدنی است بهتر از بشگفتن هر غنچه ای در باغ عشق روی لب لبخند نورانی حیدر دیدنی است پای میزان عمل وقت شفاعت اهل دل چهره مولا و زهرای مطهر دیدنی است چون «وفائی» در هوایش ذره ای باش و ببین جلوه مهر منیر و ذره پرور دیدنی است # هاشم_ وفایی @babollharam
دعای ندبه به تو یاد میده که اشکات تو چه مسیری و برای چه چیزی هزینه بشه.... دلتنگیات کجا خرج بشه.... تلاشت برای چه کاری باشه.... 👈ترجمه ی دعای ندبه، اونقدر حرف برای گفتن داره که باید دقیق بخونی و ازش ساده نگذری... 🔆صبح جمعتون رو با دعای ندبه پیوند بزنید ... @babollharam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 ببینید👆 نمایی کوتاه از فعالیت بی وقفه دوستان در مجموعه بابُ الحَرَم جهت تولید کتیبه و پرچم ویژه عید بزرگ غدیر و ارسال به سراسر کشور عزیزمان ایران ❤️ مبلغ غدیر باشیم .. سفارش کتیبه و پرچم از طریق👇 @babolharam_shop_admin و یا شماره تماس:
09052226697
02155912510
@babolharam_shop
_ امام_ محمد_ باقر_علیه_السلام عاقبت آه کشیـدم نفس آخر را نفس سوخته از خاطره ای پرپر را روضه خوانی مرا گرم نمودی امشب روضه ی آنهمه گل، آنهمه نیلوفر را آخرین حلقه ی شبهای محرّم هستم شکر، ای زهر ندیدم سحـری دیگر را باورم نیست هنوز آنچه دو چشمم دیده است باورم نیست تماشای تنی بی سر را باورم نیست غروب و حرم و آتش و دود دیدن سوختن چارقد دختر را غارت خود و علم، غارت گهواره و مشک غارت پیرهـن و غـارت انگشتر را ذوالجناحی که ز یالش به زمین خون می ریخت نیـزه هایی که ربـودند سر اصـغر را آه در گوشه ی ویرانه که دق مرگ شدیم تا که همبازی من زد نفس آخر را کمک عمّه شدم تا بدنش خاک کنیم بیـن زنجیر نهـان کرد تنی لاغــر را چنگ بر خاک زدم تا که به رویش ریزم سرخ دیدم بدنش… تکّه ای از معجر را _لطفی @babollharam
امام_ محمد_ باقر_علیه_السلام یک طرف کاغذ و یک سو قلمش افتاده قلمش نه دمِ تیغ دو دمش افتاده مثل روز دهم از فرط عطش با طفلان درشب حجره به روی شکمش افتاده آخرین لحظه همان لحظه ی تلخی ست که مرد دیده از دست ابالفضل علمش افتاده دیده که دست و سر و چشم عمو عباسش تا دم علقمه در هر قدمش افتاده نفسش را رمقی نیست و در خاطر مرد زخمهای تن آقا رقمش افتاده بعد اینقدر مصیبت که سرش آوردند تازه تیغ آمده بر قدّ خمش افتاده آخرین لحظه به یاد فقط این جمله ی “شمر” که:”خودم می کِشم و می کُشمش”افتاده دمش از بسکه حسینی ست چو پایین رفته باز در پای دمش بازدمش افتاده مثل بین الحرمین است مدینه اما سر پا نیست… دراین سو حرمش افتاده مهدی_ رحیمی @babollharam
# شهادت_ امام_ محمد_ باقر_علیه_السلام من از تبار باقرم مردم بدانید دل بیقرار باقرم مردم بدانید مست و خمار باقرم مردم بدانید امروز یار باقرم مردم بدانید فردا کنار باقرم مردم بدانید دست از غم او تا قیامت برندارم ای کهکشانها آسمانها در مدارت عرش خدا عزّ و جلّ بیقرارت ختم رسل کرده سلامش را نثارت بیچاره تر از من نداری در کنارت دارم درون سینه ام شوق زیارت کی می شود سر بر مزار تو گذارم ای ابتدای روضه ها از خانه تو ای هیأت عشاق در کاشانه تو قلب تمام قدسیان دیوانه تو بار تمام صحنه ها بر شانه تو شد خانه آباد من ویرانه تو من حاجتی جز مردن از عشقت ندارم شکر خدا امشب پریشان تو هستم مانند زهرا دیده گریان تو هستم بیچاره ی آن قبر ویران تو هستم تقدیر بوده اینکه حیران تو هستم من مرده بوی گریبان تو هستم پس کی غم تو می کشد بر روی دارم امشب تفأل می زنم بر چشمهایت مثل مزارت مانده خلوت روضه هایت عیبی ندارد روضه می گیرم برایت جانی که دارم جان من آقا فدایت آتش زده زهر جفا بر دست و پایت ای کاش پای غصه هایت جان سپارم ای سوز آه سینه تو آسمان سوز بر ما عطا فرما کمی ای مهربان سوز قبر خرابت روضه ای داغ و نهان سوز ای خاطرت آزرده از یک ظهر جانسوز بر چشمهایت چند عکس خانمانسوز امشب بیاد خاطراتت لاله زارم قوم پیمبر را همه گمراه دیدی آنچه ندیده هیچ چشمی آه دیدی در بین آتش ذکر یا الله دیدی چندین ستاره در مدار ماه دیدی یک یوسف بی سر میان چاه دیدی می گفتی از این غم هماره بیقرارم @babollharam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
من بر تو، ای عزیزتر از جان! گریستم صبحان غزل نوشتم و شامان گریستم هم در مصیبت تو فراوان سرودم و هم در مصیبت تو فراوان گریستم گفتند لاله‌های تو بی آب بوده‌اند در روضه، مثل ابر بهاران گریستم گفتند از تن تو ربودند پیرهن جامه‌دران بر آن تن عریان گریستم خواندم حدیث "یا بن شبیب" از قضا شبی تا صبح با روایت ریّان گریستم نگذاشت هیچ عید برایم عزای تو فطر و غدیر و جمعه و قربان گریستم ذی‌حجّه و رجب چه تفاوت؟ که من به تو شوّال گریه کردم و شعبان گریستم گریه برای تو همه از سعدیّ من است آری؛ به بوستان و گلستان گریستم دیدم که دارد از تو نمک، شورهای او من نیز با نوای نریمان گریستم از اشک آب می‌خورد اشعار من که من یک بیت اگر سرودم، دیوان گریستم @babollharam