eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.1هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
66 ویدیو
568 فایل
فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 آدرس:شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی سایت فروشگاه↶ 🌐 shop.babolharam.net زیر نظر کانال متن روضه👇 @babolharam_net
مشاهده در ایتا
دانلود
زمزمه وداع با ماه مبارک رمضان ═══✼🍃🌹🍃✼═══ ای ماه خوب خدا ماه دعا خدانگهدارت دارم تا سال دگر در دل خود امید دیدارت رفتنت سوزانده دلم مهرتو در آب و گلم بار جرمم کم نشده پیش اربابم خجلم ز رفتنت ای ماه – کشم ز سینه آه بنگر در تاب و تبت طی شده روز و شبم العفو و ذکر فرج مانده به روی لبم بود به روی لب – اغفر لنا یارب اغفرلنایارب --- ═══✼🍃🌹🍃✼═══ همچون مرغی زغمت سر ببرم زیر پر حسرت قدرم بگذشت و نبودم به خدا لایق این رحمت رفتی و پیمانه شکست در دل من غصه نشست اشک حسرت بر رخ من دست غفلت بر روی دست غمم کجا ببرم – که می روی زبرم در غفلت شد سپری صبح و غروب وسحر جان زهرا و علی از گنهم درگذر بود به روی لب – اغفر لنا یا رب اغفرلنایارب --- ═══✼🍃🌹🍃✼═══ آخر از بار گنه پیش همه مشت دلم وا شد از شرم جرم و خطایم به فغان یوسف زهرا شد کو نشان بندگیم کوه سر افکندگیم گشته ای، ای بار گناه موجب شرمندگیم دگر زکویم رفت – که آبرویم رفت آه از این غفلت وبی مهری و بی غیرتی آه از این ذکر فرج بر لب و بی همتی به دل چه بد عهدی – به لب بیا مهدی اغفرلنایارب یاسر رحمانی ═══✼🍃🌹🍃✼═══
 یک قطره اشک شرم مرا "یم" حساب کرد کوثر حساب کرد، و زمزم حساب کرد  آه یکى گرفت ، به پاى همه نوشت ما باهم آمدیم که با هم حساب کرد  با این خدا هر آنکه طرف شد ضرر نکرد یک دم صدا زدیم, دمادم حساب کرد کارم اگر نداشت پس اینجا چه میکنم منت سرم گذاشت مرا هم حساب کرد معلوم بود آبرویم را نمیبرد از اولش گناه مرا کم حساب کرد اول بنا نداشت حسابم کند ولى وقتى که دید فاطمه دارم، حساب کرد ما را اگر خدا نخرد، میخرد على باید به روى شاه دو عالم حساب کرد  این گریه قابلیت غفران نداشت که... پس روى گریه هاى محرم حساب کرد فرمود "بالحسین" بگو،گفتم و خرید یعنى مرا دومرتبه آدم حساب کرد چیزى نمانده بود که بیرونمان کنند ممنون حیدریم که درهم حساب کرد 🔸شاعر: ____________________________
زمزمه مناجات وداع با ماه مبارک رمضان 🔲بند اول چقدر سخته ازت دل بکَنم_بیام از دوریه تو دم بزنم چقدر سخته وداع کنم باهات_اون که خو گرفته بود باهات منم نمیدونم گناهام،بخشیده شد یا که نشد به دلم نور خدا،تابیده شد یا که نشد میدونم مهمونه خوبی نبودم میدونم تو آزمون تو مردودم داری میری و ولی با رفتنت میخوای آتیش بزنی به وجودم (جان جانان الوداع/ماه قرآن الوداع) 🔲بند دوم اومدی تا منو آدم بکنی_کوله بار گنامو کم بکنی اومدی تا که نجاتم بدی و_خلاص از نار جهنم بکنی اومدی تا که بشم،یه بنده ای سر به راه بشم یه بنده ی خوب و،پاکم کنی از گناه میدونی طاقت دوری ندارم میدونی خاطره ها با تو دارم دوری از سحرها و افطاریات بخدا که خیلی میده آزارم (جان جانان الوداع/ماه غفران الوداع) 🔲بند سوم عاشقم کردی حالا داری میری_نگو که ازم چقدر تو دلگیری روزه هام روزه ی واقعی نبود_فقط حرف گشنگی بود و سیری نمیدونم که چشام،گناهی کرد یا که نکرد دستم از هر چی حرام،کوتاهی کرد یا که نکرد میدونم مهمون خوبی نبودم میدونم تو آزمون تو مردودم اما دلخوشم به رحمت خدا نظر اون نباشه من نابودم (جان جانان الوداع/ماه رحمان الوداع) 🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁 ✅التماس دعای خیر ✍🎵کربلایی امیرحسین سلطانی ═══✼🍃🌹🍃✼═══
خدا حافظی با ماه رمضان 🔸🔸🔸🔹🔹🔹🔹🔷🔷🔷🔷🔶🔶🔴 خدا حافظ ای ماه فیضِ خدا خدا حافظ ای ماه ذکر و دعا خدا حافظ ای نالهٔ یا ربم خدا حافظ ای اشک نیمه شبم اگر کاهلی کرده ام وای من خدایا ببخشا گناهای من ندانسته ام قدر این فیض عام هزار حیف که این ماه گشته تمام خدایا به حق شه انس و جان گناهم ببخشا بده تو امان اگر چه گناهم ز کوه هست فزون در آر خود ز چاهم که گشتم زبون خدایا به آن عشق که دارم به دل بحق علی بخش مرا کن بحل ( ۱) خدایا بیفزای به ایمان من مصمم نما خود به پیمان من که بر گردم از راه پست و خطا سبک بار گردم به روز جزا (صفا) هرکه توبه کند از گناه خدا هم بگیرد ورا در پناه شاعر قاسم جناتیان قادیکلایی بحل //بخشیدن
پند گذر ماه رحمت ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖🌷🌷🌷 کم کم این ماه خدا از دیده پنهان میشود فیض و رحمتهای این ماه روبه پایان میشود خوش بحال آنکسی فیضی گرفته در سحر درد عصیان توبه کردی خوب و درمان میشود گربشر خواهد شود صاحب مقام در نزد حق در مقامات بوذر و مقداد و سلمان میشود عدّه ائی چون عمرو عاص دوز وکلک دارند بدهر گاهی اعمال بشر مانند شیطان میشود درد خودخواهی و کینه ،نفرت و درد نفاق گر نگردد آن علاج همشکل سرطان میشود گفت معصوم این کلام بد بخت بود اندر جهان آنکه این ماه بگذرد ، باز اهل خسران میشود من بنازم آنکه با اخلاص گرفت قرآن سرش باتوسل مشکلاتش آری آسان میشود هردهانی که شود بسته زغیبت زاین وآن در بهشت او هم نشین شاه مردان میشود روزه دار واقعی سرتا به پایش روزه است هرکه اینسان شد بلاشک مست جانان میشود آخرین درس از کلاس ماه رحمت این بود با زکات فطریه ایمن تن و جان میشود گرمرید حیدری پست و فرو مایه مباش چون مرید واقعی عامل به قرآن میشود گر قلم زد هرکسی راه حقیقت ای (صفا) گربمیرد همنشین با شهیدان میشود شاعر قاسم جناتیان قادیکلایی
بیا و بنده ی آلوده را ببخش امشب مرا به حقّ محمد خدا ببخش امشب محبتی کن و درهم خودت بخر ما را تو را قسم به علی یک نجف ببر ما را گرفته ام به لبم باز زمزمه یا ربّ مرا ببخش تو را جان فاطمه یا ربّ ببین که بی کسم و دست خالی آمده ام به احترام حسن محضر تو رو زده ام حسین گفتم و دیدم دل پریشان ریخت به رنگ خون خدا آیه آیه قرآن ریخت تو را به حقّ علی بن سید الشهدا به ما ببخش خدایا همیشه حال دعا دل شکسته ی ما را فقیر باقر کن مرا مدینه ببر عاشقانه زائر کن بجعفر بن محمد پر از نیازم کن مرا تو عاشق سجاده ی نمازم کن دل مرا تو کن امشب مقیم آل الله به حقّ حضرت موسی کلیم آل الله رضایتی به دل بی نوا بده امشب به حقّ نام رضا کربلا بده امشب ببین که یاد تو هستم بیا و یادم کن مرا گدای کرمخانه ی جوادم کن مسیر بندگی تو مسیر آزادی ست هدایتم به تو سوگند با خود هادی ست بیا بخر تو صدای پر از سکوتم را بخر تو یا حسن ع دوم قنوتم را دوباره در دل من با تو نیّت عهدی ست تمام حاجت من شوق دیدن مهدی عج ست خدای من پسر ثامن الحجج برسد عزیز فاطمه س در جمعه فرج برسد بیاید آنکه مرا برده آستان حرم به داد ما برسد با مدافعان حرم خدا مرا به خودت تا به ربّنا برسان مرا همین شب جمعه به کربلا برسان 🔸شاعر: 🌸☘🌸☘🌸☘🌸☘🌸☘🌸☘__
🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸 💠 چشمم به راه آمدن يار مانده است از نيمه شب گذشته و بيدار مانده است گفتم که بار خويش سبک تر کنم نشد وقتم تمام می شود و بار مانده است در را نبند ،پشت در خانه ات هنوز يک چند تا گدای گرفتار مانده است با اينکه از قديم بدهکار ميشود اينجا گدا هنوز طلبکار مانده است چشمی به هم زدم رمضان هم تمام شد رويم ز شرم جانب ديوار مانده است گرچه وداع با رمضان می رسد به عيد قلب شکسته باز عزادار مانده است اری وداع لحظه ی تلخ جدايی است حالا کجا رود دلم انگار مانده است شايد رود مدينه همانجا که فاطمه مابين درب خانه و ديوار مانده است وقت عبور از در خانه نگاه کن يک تکه پيرهن سر مسمار مانده است بايد دل از مدينه رود سوی کربلا وقت وداع آخر سردار مانده است زينب کشيد ناله ی مهلآ اخا حسين خم کن سرت که بوسه ی دشوار مانده است دستی گذاشت روی دل زينبش حسين ميگفت خواهرم غم بسيار مانده است گريه نکن عزيز دلم صبر کن کمی گريه ميان کوچه و بازار مانده است حالا گذشته بيست شب از روز حادثه يک کاروان اسير به انظار مانده است بر دست های بسته ی زينب ز نيزه ها چشم حسين و چشم علمدار مانده است وای از دل سکينه و وای از دل رباب بغضی شکسته در دل اشعار مانده است سيد حجت بحرالعلوم طباطبائی 🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸
بر ناله های بی اثرم توبه می کنم بر حال و روز پر شررم توبه می کنم با گریه های خویش به جایی نمی رسم حالا بر اینکه بی سپرم توبه می کنم بال و پرم فدای گناهم شد و شکست بهر شفای بال و پرم توبه می کنم هر چه به در زدم، درِ این خانه وا نشد دلخسته ای به پشت درم توبه می کنم خشکیده است چشم همیشه بهاری ام اشکی بده بر این بصرم، توبه می کنم یاسیدالکریم، پناهم نمی دهی ؟ من آن گدای در به درم توبه می کنم یاد عذاب، درد سرم را زیاد کرد از آنچه آمده به سرم توبه می کنم عمرم گذشت و هر سحر از غافلین شدم حالا برای هر سحرم توبه می کنم هرکس که رفت کرببلا توبه کرد و رفت  امشب منم به عشق حرم توبه می کنم برادر و دوست عزیزم
غير از تو نيست دادرسى در كنار من كارى بكن سياه شده روزگار من ديگر شبيه قبل حسابم نمى كنى پيشت چقدر كم شده است اعتبار من بى تو شبيه بچه ى در راه مانده ام دائم بمان به روى سرم، سايه سار من من "حق شناس" و "مجتهدى" كه نمى شوم نورانيت ببخش به چشمان تار من جنس خراب پيش تو آورده ام بخر افتاده است محضر تو كوله بار من هر سمت مى روم جلويم ايستاده اى ختمِ به توست لحظه به لحظه فرار من از فيض گنبد و حرم سيّدالكريم دارد هواى كرب و بلا را ديار من كِى مى شود حسين مرا هم صدا كند؟ كِى مى شود كه سر برسد انتظار من؟ اصلاً براى چه بدنم را كفن كنند؟ وقتى كه بى كفن شده دار و ندار من در احتضار رفت تنت زير سمّ اسب پس روضه اى بپاست دَمِ احتضار من