بسمالله الرحمن الرحیم
#آدینه #امام_زمان
#مناجات_امام_زمان
آن حضرت عشق خواهدآمد
آن صولت عشق خواهدآمد
آن روح ادب .خدای احساس
آن غیرت عشق خواهدآمد
باشدهمه جا همیشه سردار
آن دولت عشق خواهدآمد
او قبله ی عیسای مسیح است
باهیبت عشق خواهدآمد
از روز ازل منجی عشق است
باغربت عشق خواهدآمد
بر پایه ی عرش پرچم اوست
باهمت عشق خواهدآمد
مستان همه جرعه نوش جامش
آن ساحت عشق خواهدآمد
قدسی نفسان اسیر اویند
آن وحدت عشق خواهدآمد
رویش شده خورشید جهانی
باهیبت عشق خواهدآمد
رویش همه جلوه ی حسین است
آن حضرت عشق خواهدآمد
ازجلوه ی او نماز برپاست
قدقامت عشق خواهدآمد
مهدی ع.به تو(مجنون)زمانم
آن کثرت عشق خواهدآمد
📕 #آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
■☆■☆■☆■☆■☆■☆■☆■ ■☆■☆■☆■☆■☆■☆■
#امام_زمان #مناجات_امام_زمان #آدینه
دلم گرفته خدایا در انتظار فرج
دو دیده ام شده دریا در انتظار فرج
هنوز می رسد از کوچه های شهر حجاز
صدای گریۀ زهرا در انتظار فرج
هنوز در همه عالم میان دشمن و دوست
علی ست بی کس و تنها در انتظار فرج
هنوز می رسد از چاه های کوفه به گوش
صدای نالۀ مولا در انتظار فرج
هنوز ناله کشد از جگر امام حسن
گشوده دست دعا را در انتظار فرج
هنوز پرچم سرخ حسین منتظر است
گشوده چشم به صحرا در انتظار فرج
هنوز می رسد آوای دلربای حسین
ز نوک نیزۀ اعدا در انتظار فرج
هنوز تشنه لبان اشکشان بود جاری
کنار کشتۀ سقا در انتظار فرج
هنوز خون شهیدان کربلا جاری ست
ز چشم زینب کبرا در انتظار فرج
هنوز ناله "میثم" رسد به گوش که هست
چو چشم فاطمه، دنیا در انتظار فرج
شاعر:
#استاد_غلامرضا_سازگار
ـــــــــــــــــــ
«کانال ِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
#امام_زمان #آدینه
#مناجات_امام_زمان
#السلام_علیڪ_یابقیة_الله
#سلام_برقطب_عالم_امڪان
راز دل افشا کنم در میکده
عقده ها دارم میان بتکده
در پی زیبا رخ شهزاده ام
سجده بر خاک زمین بنهاده ام
چشم هجران مرا روشن نما
با قدومت خانه را گلشن نما
با دو چشم مست خود دل می بری
کشتی غم را به ساحل می بری
در بیابان در پی آئینه ام
واژه ای باشد میان سینه ام
لاله ام وصف خودش آغاز کرد
همچو بلبل نغمه اش را ساز کرد
گفته من زیباترین آلاله ام
بهترین واژه برای لاله ام
نام من دل می برد از عاشقان
نور من باشد میان کهکشان
موی من تفسیری از شبها بود
روزها از روی من پیدا بود
هر ملک بر صورت من خنده کرد
نام من افلاکیان را زنده کرد
نام من بر روی لبهای همه
مهدیم من یادگار فاطمه
مهدیم من مونس و دلدار تو
در پریشانی منم غمخوار تو
مستم از آن جرعه باقی عشق
مهدیا ای آخرین ساقی عشق
بر تمام دیده گان گشتم نهان
ابن زهرا هستم ای اهل جهان
پشت ابری روی من باشد نهان
سرخی مغرب منم ای عاشقان
دیده ام من روی سائل را سیاه
دیده ام من نوکرم را در گناه
دیده ام من در گناهی غوطه ور
می شود در تو گناهان شعله ور
گریه ها کردم برای شیعیان
من دعا کردم برای عاصیان
دین خود را بر عدویت باختی
دیده ای رویم ولی نشناختی
بارها کردم سلامت یار ما
با خودت گفتی که بود این آشنا
نام من دیگر برایت مرده است
مال دنیا روح دین را برده است
بس کنم صحبت ز کار پست تو
گیرم ای عاشق دوباره دست تو
لیک با من همسفر شو آشنا
تا زخود گویم برایت قصه ها
نام زهرا مایه جان و تن است ذوالفقار مرتضا پیش من است
مهدیم من مونس بیچاره ها
مهدیم من وارث گوشواره ها
پیش من شمشیر جدم حیدر است در دو دستم گوشواره مادر است
وارث باغ فدک هستم ولی
غصه ها دارم به آوای علی
ناله دار کوچه این جان و تن است هیزم خصم علی پیش من است
در شب میلاد من مستی نما
بین این سفره بیا دستی نما
عیدیت را بر گدا مهدی بده
راهیم بنما بسوی میکده
شاعر.آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
ــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam
#امام_زمان #مناجات_امام_زمان #آدینه
دوباره کاش به قلبم کمی امید بیاید
ثمر به شاخ و بَرِ اين درخت بید بیاد
نشسته ایم و فقط سینه میزنیم برایش
نشسته ایم ... هزاران اگر یزید بیاید
نشسته ایم و دعا میکنیم این همه آدم
دوباره مثل حسینی مگر پدید بیاید
کلید قفل جهان است آنکه رفته از اینجا
برای مهدی زهرا دعا کنید بیاید ...
دلم به سوی حریمش پریده جمعه به جمعه
سیاه رفته دعا کرده رو سفید بیاید
.
خوشا دمی که "سر" از تن جدا بماند و بهتر
خوشا دمی که تن از معرکه شهید بیاید
🔸شاعر:
#حمیدرضا_محسنات
ــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam
#استقبال_ازماه_محرم #امام_زمان
#آدینه #مناجات_امام_زمان
مه اشک است بیایید محرم آمد
ماه ذریه ی پیغمبر اکرم آمد
خواستم ، آیه بخوانم کمی آرام شوم
از قضا بر لب من سوره ی مریم آمد
"کاف" و "حا" خواندم و دل بوی بلا را حس کرد
یاد از شال عزای تو گل نرجس کرد
گل نرجس بخدا یک دل پر غم داری
بیشتر از همه، تو شوق محرم داری
کربلا ، مکه ، نجف ، کوی منا یا عرفات
آه.... امسال کجا خیمه ی ماتم داری
بخدا من به تو و گریه ی تو حساسم
نوکرم ، عبد توام، گرچه نمک نشناسم
خیمه ای سبز به پا کردی و تنها تنها
می کنی گریه و ای کاش کنی یاد از ما
جای اشک از سر مژگان تو خون می ریزد
ذکر لبهای من غمزده هم "ای آقا"
جان من آه نکش، گریه نکن مولا جان
مثل یعقوب نشین گوشه ی بیت الاحزان
اینقدر یاد رقیه نکن و داد نزن
از غم شام بلا اینهمه فریاد نزن
هی به سر می زنی و روضه ی سر می خوانی
مثل ویرانه شدی خانه ات آباد ، نزن
ای فدای سر تو جان من و اجدادم
یاد گودال و تن و نیزه و سر افتادم
شمر تا رفت، تنش زیر لگدها افتاد
خواهرش در وسط دسته ی بدها افتاد
تازه از دست سنان و همه راحت شده بود
روی آن پیکر سم دیده چه ردها افتاد
تا که افتاد حسین، حضرت زهرا غش کرد
آنقدر خورد زمین زینب کبری، غش کرد
🔸شاعر :
#جعفر_ابوالفتحی
#امام_زمان #مناجات_امام_زمان #ادینه
دل از نگاه تو مسرور می شود برگرد
غم زمانه ز دل دور می شود برگرد
چمن شود طرب انگیز با شکفتن تو
حریم کعبه پر از نور می شود برگرد
کرم نمای و به همراه آن مسیح نفس
که در رکاب تو مامور می شود برگرد
به آفتاب جمالت قسم که ماه فلک
به خاک بوس تو مجبور می شود برگرد
دوباره آبروی آب باز می گردد
دوباره آینه مسرور می گردد برگرد
کویر تشنه مبدل به باغ خواهد شد
و نخلها شجر طور می شود برگرد
برادری و عدالت صفا و یک رنگی
پس از ظهور تو مقدر می شود برگرد
🔸شاعر:
#محمدجواد_غفورزاده
___________________________
#امام_زمان #مناجات_امام_زمان #ادینه
آدینه ها غروب که دلگیر می شوم
در انتظار ماه رخت پیر می شوم
چون شبنمی به شستن گرد و غبار دل
از آبشار دیده سرازیر می شوم
افتاده ام به پای تو در اوج بی کسی
لطفی نما و گرنه زمین گیر می شوم
آئینه ام گرفته به زنگار معصیت
از هرم آفتاب تو تطهیر می شوم
با آیه های روشنی از صبح انتظار
تلفیقی از تلاوتِ تفسیر می شوم
وقتی غزال عشق غزل صید می کند
با مصرع ظهور تو تقریر می شوم
پژواک ناله های غریبانه شماست
آدینه ها غروب که دلگیر می شوم
🔸شاعر:
؟؟؟؟؟؟
___________________________
#امام_زمان #مناجات_امام_زمان #آدینه
رفته ای در سفر و آمدنت دیر شده!
مشکلی هست مگر باعث تأخیر شده؟
سالها می گذرد غایبی از دیده ی ما
نکند چشم تو از دیدن ما سیر شده؟!
حالمان حال خوشی نیست بیا ای جانا
زندگی بی تو دگر سخت و نفس گیر شده
دور دیدند تو را بر سر اُمَّت آقا...
دشمن دین به خودش آمده و شیر شده!
جُرم و تقصیر ز ما بوده و هست آقا جان
که دعای فرجت فاقد تأثیر شده!
ما اگر بد شده ایم،خاطر زهرا برگرد
مادرت قامت خَم از غم تو پیر شده!
آه برگرد به آن رأس جدا بر سرِ نی
به همان جسم که بازیچه ی شمشیر شده!
تشنه ی ذکر انالمهدی تو هست حسین...
طالب خون خدا،،آمدنت دیر شده!!
🔸شاعر:
#هادی_همتی
____________________
#امام_زمان #مناجات_امام_زمان
#آدینه
ازین همه فراق، دل کباب شد بیا دگر
زمانه بی تو بر سرم خراب شد بیا دگر
سکینه ی زمین و آسمان، امام مهربان
زمانه، سینه اش پُر اضطراب شد بیا دگر
مرا زیاد در گناه دیدی و دلت شکست
دلم شکست و از خجالت آب شد بیا دگر
خجالت آور است گفته ام، نمایِ شهرمان
چقدر بی حیا و بد حجاب شد بیا دگر
فقیرها به زیر پای اغنیا فدا شدند
دوباره از حقیقت اجتناب شد بیا دگر
هوا بدون بودنت، جهنم است بی گمان
نفس زدن برای ما عذاب شد بیا دگر
هزار و یک طریق خواندمت بیا، نیامدی
به هر دری زدم دلم جواب شد بیا دگر
هنوز می رسد نوا، حسین زیر دست و پا...
میان خون محاسنش خضاب شد بیا دگر
🔸شاعر:
#محمدجواد_شیرازی
________________________
#امام_زمان #مناجات_امام_زمان #ادینه
ای آفتاب عشق و عدالت شتاب کن
باز آ قنوت باغچه را مستجاب کن
این خاک تشنه بیتو به باران نمیرسد
باغ خزان زده به بهاران نمیرسد
خورشیدی و زمین و زمان در مدار توست
مولای من بیا که جهان بیقرار توست
تنها تو منجی بشر و آدمیتی
اصلاً تویی که فلسفهی خاتمیتی
تو سِرّ سجدههای ملائک بر آدمی
تو رازِ سر به مُهرِ سحرهای عالمی
ماتمکدهست کعبهی بیتو، خلیل عشق
چشمان توست کعبه، بیا ای دلیل عشق
با صد هزار جلوهی مشهود میرسی
با نغمهی الهی داوود میرسی
موسی شدی و طور به سویت شتافتهست
نیل است که به شوق تو سینه شکافتهست
سیمای تو ز یوسف مصری ملیحتر
همراه تو مسیح و تو از او مسیحتر
آیات حسن و فضل و کمال تو بیحد است
خوی و خصال تو همه عین محمد است
همراه توست معجزههای محمدی
داری به روی شانه عبای محمدی
مولا بیا به دین بده روح دوبارهای
با ذوالفقار فتح، شکوه دوبارهای
برپاست نهروان و جملهای دیگری
بیت الحرام و لات و هُبَلهای دیگری
هر سنگ را نگاه تو سجّیل میکند
یا هر پرنده را چو ابابیل میکند
باز آ که دست ظلم و ستم را قلم کنی
باز آ که باز عدل علی را علم کنی
باز آ که در مدینه قیامت بهپا شود
صحن و سرای حضرت زهرا بنا شود
در چشم تو شکوه الهی خلاصه است
صلح و جهاد تو همه عین حماسه است
در هر نگات نور خدا موج میزند
امید سیدالشهدا موج میزند
آمیزهی صلابت و احساس دیدنیست
در قامتت رشادت عباس دیدنیست
سمت تو آبهای روان سجده میکنند
بر خاک پات مُلک و مکان سجده میکنند
بیانتهاست نامتناهیست علم تو
آئینهی علوم الهیست علم تو
تا واژه واژهات ملکوت حقایق است
در هر نگات جلوهی صد صبح صادق است
داری به دوش پرچم باب الحوائجی
در دست توست خاتم باب الحوائجی
چشم رئوف توست بهشت برین ما
نور ولایتت شده حصن حصین ما
دلبستگی به رحمت تو در نهاد ماست
پلکی بزن، نگاه تو باب المراد ماست
شوق تو در هدایت ما بینهایت است
چشمان روشن تو چراغ هدایت است
برپا شدهست در دل عالم چه محشری
دیگر بتاب ماه خدا! یابن عسکری
من تشنهی نگاه توأم أیها العزیز
دلتنگ روی ماه توأم أیها العزیز
تا کی نصیب ماست «اَرَی الخَلق» و «لا تُری»
کی میشود نوای «اَنا المَهدی» تو را …
از سمت کعبه بشنوم ای جانِ جانِ جان
«عَجّل عَلی ظُهُورِکَ یا صاحِبَ الزّمان»
🔸شاعر:
#یوسف_رحیمی
___________________________
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
#آدینه #مناجات_امام_زمان
#السلام_علیڪ_یابقیة_الله
#سلام_برقطب_عالم_امڪان
راز دل افشا کنم در میکده
عقده ها دارم میان بتکده
در پی زیبا رخ شهزاده ام
سجده بر خاک زمین بنهاده ام
چشم هجران مرا روشن نما
با قدومت خانه را گلشن نما
با دو چشم مست خود دل می بری
کشتی غم را به ساحل می بری
در بیابان در پی آئینه ام
واژه ای باشد میان سینه ام
لاله ام وصف خودش آغاز کرد
همچو بلبل نغمه اش را ساز کرد
گفته من زیباترین آلاله ام
بهترین واژه برای لاله ام
نام من دل می برد از عاشقان
نور من باشد میان کهکشان
موی من تفسیری از شبها بود
روزها از روی من پیدا بود
هر ملک بر صورت من خنده کرد
نام من افلاکیان را زنده کرد
نام من بر روی لبهای همه
مهدیم من یادگار فاطمه
مهدیم من مونس و دلدار تو
در پریشانی منم غمخوار تو
مستم از آن جرعه باقی عشق
مهدیا ای آخرین ساقی عشق
بر تمام دیده گان گشتم نهان
ابن زهرا هستم ای اهل جهان
پشت ابری روی من باشد نهان
سرخی مغرب منم ای عاشقان
دیده ام من روی سائل را سیاه
دیده ام من نوکرم را در گناه
دیده ام من در گناهی غوطه ور
می شود در تو گناهان شعله ور
گریه ها کردم برای شیعیان
من دعا کردم برای عاصیان
دین خود را بر عدویت باختی
دیده ای رویم ولی نشناختی
بارها کردم سلامت یار ما
با خودت گفتی که بود این آشنا
نام من دیگر برایت مرده است
مال دنیا روح دین را برده است
بس کنم صحبت ز کار پست تو
گیرم ای عاشق دوباره دست تو
لیک با من همسفر شو آشنا
تا زخود گویم برایت قصه ها
نام زهرا مایه جان و تن است ذوالفقار مرتضا پیش من است
مهدیم من مونس بیچاره ها
مهدیم من وارث گوشواره ها
پیش من شمشیر جدم حیدر است در دو دستم گوشواره مادر است
وارث باغ فدک هستم ولی
غصه ها دارم به آوای علی
ناله دار کوچه این جان و تن است هیزم خصم علی پیش من است
در شب میلاد من مستی نما
بین این سفره بیا دستی نما
عیدیت را بر گدا مهدی بده
راهیم بنما بسوی میکده
شاعر.آرمین غلامی