#نوحه
#زمینه
#امام_علی_علیه_السلام
#شب_۱۹
سینه ی آسمان ، پر شد از آه و درد و غم
با دل مرتضی ، قامت کوفه گشته خم
با دلی خون و دیده تر می کند بر سما نظر
گوید امشب خدا مرا دیگر از این زمین ببر
« واغریبا واویلتا »
پیر مردی غریب ، پای افطار دختری
با نگاهی عجیب ، می کند یاد همسری
سفره ای ساده ، بی ریا قطعه ای نان ، کمی نمک
لحظه ای کم نکرده از خاطرات غم فدک
« واغریبا واویلتا »
از در خانه تا ، قتلگه می رود علی
نیمه شب زائر ، فاطمه می شود علی
شعله زد جبرییل حق بر دل زینب و حسن
تیغ مسموم کینه خورد روی راس اباالحسن
« واغریبا واویلتا »
#محمد_مبشری
═══✼🍃🌹🍃✼═══
#نوحه
#زمینه
#امام_علی_علیه_السلام
#شب_۲۱
بستری یار من ، نور قلب شکسته ام
دیده وا کن ببین ، در کنارت نشسته ام
صحن چشمان من پر آب سقف امید من خراب
التماس مرا ببین بر سوالم بده جواب
« واغریبا واویلتا »
پشت خانه پر از ، کاسه ی شیر کودکان
تشنه ی دست تو ، کن نوازش ای آسمان
کوچه ها منتظر که تو نان و خرما بیاوری
بر یتیمان کوفیان هم پدر هم که مادری
« واغریبا واویلتا »
خیمه زد بغض غم ، با نوای طبیب تو
گوئیا می شود ، بسته چشم غریب تو
در وصیت به مجتبی گفتی از شاه کربلا
گفتی از دست بسته در کوفه و شام پر بلا
« واغریبا واویلتا »
#محمد_مبشری
═══✼🍃🌹🍃✼═══
#نوحه
#زمینه
#امام_علی_علیه_السلام
#شب_۲۳
ناله دارد زمین ، از غم هجر مرتضی
رنگ ماتم گرفت ، آسمان ها از این عزا
می رود با دلی غمین ، رهبر و مقتدای دین
بعد او می شود حسن ، یکه سردار بی معین
( واغریبا واویلتا )
شام آخر شد و مرتضی بین زمزمه
روی لب می برد هر زمان نام فاطمه
طاقت و صبر او ربود ، یاد رخساره ای کبود
یادش آمد که حامی اش ، غیر زهرا کسی نبود
( واغریبا واویلتا )
لحظه ی واپسین ، او حسینش صدا کند
یاد عباس خود ، یاد دست جدا کند
گوید امشب که در تبم ، بشنو این جمله از لبم
ای علمدار کربلا ، جان تو جان زینبم
( واغریبا واویلتا )
#محمد_مبشری
═══✼🍃🌹🍃✼
#زمینه
#واحد
#نوحه
#شب_۲۳
#امام_علی_علیه_السلام
بند ۱
کی پای می ، رسد شبم ، که بر لبم ، رسیده جان
بال بشکسته وا کنم ،سفر کنم ، به لا مکان
سویت مادر ، آمد حیدر ، ز غربتش ، کند بیان
تا گویی از ، برای او ، ز عمق جان ، غم نهان
شام من کی ، رسد به سر
امشب کی می ، شود سحر
( زینبم من ، زینبم من ۲ ) ۲
بند ۲
گرچه فرقش ، شکسته است ، شده خضاب ، ز خون دل
شاید وقتی ، ببیندَت ، ز روی تو ، شَوَد خجل
رنگ رویِ ، تو مادرا، ز کوچه ها ، خبر دهد
آن پهلوی ، شکسته ات ، خبر ز میخ در دهد
سوی محسن ، کند سفر
تا بیند رو، یِ آن پسر
( غریبم من غریبم من ۲ ) ۲
بند ۳
با خون سر ، وضو نمود ، به ناله گفتگو نمود
قبله اش روی فاطمه ، که زمزمه ، به او نمود
شد آخرین ، نماز او ، نیاز او ، به نام تو
با بال خسته پر کشید ، که بشنود ، سلام تو
از داغت جان ، بداده است
بر عشقت دل ، نهاده است
( غریبم من ، غریبم من ۲ ) ۲
بند ۴
زینبِ دل ، شکسته ام ، نشطته ام ، به خون دل
بغض سنگینِ دلم را ، شکسته ام ، به خون دل
خون دل هایِ خسته ام ، ز چشم تر ، روان شده
مرگم از ، داغ ماتمی ، ز مام قدکمان شده
ای کاش آخر ، به کوی تو
آیم مادر ، به سوی تو
( غریبم من ، غریبم من ۲ ) ۲
#محمد_مبشری
═══✼🍃🌹🍃✼═══
#واحد
#امام_علی_علیه_السلام
#شب۲۱
بند اول
امشب ، باز دوباره شد شب غسل شبونه
امشب، باز رسیده وقت دفن مخفیونه
امشب ، تشییع جنازشم شد غریبونه
وای این / زمونه چه سخته
غسل / شبونه چه سخته
قبر بی / نشونه چه سخته
حیدر / علی حیدر مدد 3
بند دوم
حیدر، غم و غصه ش دلا رو به خون نشونده
حیدر ، اهل آسمونو تا زمین کشونده
حیدر ، عالمی رو با غریبی هاش سوزونده
اشک / آسمونا خونه
دنیا / با غمش می خونه
دل ها / با علی می مونه
حیدر / علی حیدر مدد 3
بند سوم
امشب ، آسمون خم شده پیش پای حیدر
امشب ، پای تابوت غم و عزای حیدر
امشب ، سر نخلا خم شدن برای حیدر
بغض / آسمون وا شده
دفنش / نیمه شب ها شده
تازه / داغ زهرا شده
حیدر / علی حیدر مدد 3
بند چهارم
آقا ، تیر عشقت دلمو هدف گرفته
آقا ، دل تموم هستی شو به کف گرفته
آقا ، باز دلم بهونه ی نجف گرفته
مولا / ای شه ولایت
تنگه / دل من برایت
کی پس / می بریم زیارت
حیدر / علی حیدر مدد 3
#واحد
#امام_علی_علیه_السلام
#شب_۲۳
بند اول
بابا ، رفتی و بی تو دلم عزا گرفته
بابا، بیشتر از غربت تو دلا گرفته
بابا ، یه مدینه غم تو سینه جا گرفته
خونه / بی تو غمخونه شد
دفنت / چه غریبونه شد
دنیا / یه عزا خونه شد
حیدر / علی حیدر مدد 3
بند دوم
بابا ، دختر تو از غمت داره میمیره
بابا ، برا درد و ماتمت داره می میره
بابا ، از غم دمادمت داره می میره
بابا / رفتی ای بهارم
بابا / رفتی از کنارم
بابا / دیگه طاقت ندارم
حیدر / علی حیدر مدد 3
بند سوم
بابا ، زندگی بدون تو معنا نداره
بابا ، بهتر از تو سروری دنیا نداره
بابا ، زنده نیست هر کی تو رو بابا نداره
دستم / می زنم به سینه
هستم / یاد ضرب کینه
کردم / یادی از مدینه
حیدر / مددی یا حیدر 3
بند چهارم
زینب ، که فروغ دیده های عالمینه
زینب ، دلش از غصه همش به شور و شینه
زینب ، ولی بیشتر از همه فکر حسینه
زینب / با دل خدایی
ناله / داره از جدایی
آخر / میشه کربلایی
حیدر / علی حیدر مدد 3
#محمد_مبشری
https://eitaa.com/babollharam