اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزل مدح امام حسین علیه السلام
پرورش یافته یِ دامَن زهراست حسین
قبله گاه دل ما قبلـه یِ دلهاست حسین
آسمان سینه زن روضه یِ ارباب من است
نغمه یِ عرش همین است چه آقاست حسین
پسرِ فاطـمه و وارث سـردار حـُنـِین
شاه عشق و کـَرم و جوُد و تولّاست حسین
زائر کـرب و بلایش شب جمـعه مادر
همه یِ هستی این عاشق و شیداست حسین
اُسوه یِ عـزّت و ایثار و فـداکاری بود
وَجهی از ذات خدا بنده یِ یکتاست حسین
نَشِـنیـدم که براند اَحـَدی را هرگـز
چشم امّید من و اهل دو دنیاست حسین
حرمش جنةُ الاعلای دل عشـّاق است
ضربِ آهنگ تپش های دل ماست حسین
کـربلا چشـم به راه فـرج دلـدارم
بهترین جادّه تا وصل و تماشاست حسین
#محرم
#کربلا
#مدح_امام_حسین
#حضرت_زهرا
#ماباولایت_زنده_ایم
#حسین_ایمانی
___________________________
♨️سبک و شعر بابُ الحَرَم در #ایتا
https://eitaa.com/babollharam
#امام_حسین #مدح_امام_حسین
#اعیاد_شعبانیه
گر چه از عشق فقط لاف زدن را بلدیم
گر چه چندی است که بی روح تر از هر جسدیم
گر چه در خوب ترین حالت مان نیز بدیم
جز در خانه ی ارباب دری را نزدیم
روزگاری است که ما رعیت این خانه شدیم
سجده ی شکر بر آریم که دیوانه شدیم
از همان روز که حُسنش به تجلّی دم زد
از همان دم که دمش طعنه به جام جم زد
از همان لحظه که مهرش به دلم پرچم زد
عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد
بنده ی عشقم و مجنون حسین بن علی
در رگم نیست به جز خون حسین بن علی
آسمان با طپش ماه تماشا دارد
قطره دریا که شود جلوه ی زیبا دارد
روح در جسم که باشد همه جا جا دارد
عشق با نام حسین است که معنی دارد
تا خدا هست و جهان هست و زمان هست و زمین
شب میلاد حسین است شب عشق همین
او رسیده که به داد دل غافل برسد
کشتی گمشده ی عشق به ساحل برسد
کاروانی که به ره مانده به منزل برسد
نمک سفره ی ما نُقل محافل برسد
به همان کس که به میزان خدا هست محک
هر کجا سفره ی عشق است حسین است نمک
شب شور است که شیرین و غزل خوان شده ام
خیس از بارش احسان فراوان شده ام
جان رها کرده و دل بسته ی جانان شده ام
مست جام رجب و تشنه ی شعبان شده ام
که شب سوم این ماه حبیب آمده است
باز از باغ خدا نفحه ی سیب آمده است
او همان است که احسان قدیمش خوانند
در مدینه همه آقای کریمش خوانند
صاحب جام بلایای عظیمش خوانند
پنجمین دشمن شیطان رجیمش خوانند
از ازل تا به ابد خلق خدا می دانند
ما همه بنده و این قوم خداوندانند
غم عشق است که آتش زده بر بنیادم
تا که در راه محبت بدهد بر بادم
من ملک بودم و فردوس نه آمد یادم
که من از روز ازل اهل حسین آبادم
منم آن رود که جز جانب دریا نروم
بر دری غیر در خانه ی مولا نروم
ما که بر صاحب این عشق ارادت داریم
ما که انگیزه ی بر گشت به فطرت داریم
یک نفس تا به خدا بُعد مسافت داریم
باز هم در سرمان شور زیارت داریم
هرکه دارد سر همراهی ما بسم الله
هر که دارد هوس کرب بلا بسم الله
کربلا گفتم و دیدم جگرم می سوزد
آسمان دود زمین در نظرم می سوزد
گوییا معجر بانوی حرم می سوزد
دختری گفت که ای عمه سرم می سوزد
خیمه در خیمه دل اهل حرم شعله ور است
آتش سینه ی زینب ز همه بیشتر است
🔸شاعر:
#محسن_عرب_خالقی
________________________
✅کانال سبک وشعرباب الحرم
#امام_حسین #مدح_امام_حسین
#اعیاد_شعبانیه
تو آمدی زمین و زمان بیقرار شد
توحید در نهایتِ خود آشکار شد
با روی کار آمدن رویت،آفتاب؛
از کار سَروَری جهان برکنار شد
اینگونه صبح سوم شعبان به خاطرت
هر سال از طلوع خودش شرمسار شد
یعنی که با طلوع تو پنجاه و هفت سال
خورشید در غروب خودش خانه دار شد
باعلت سپید و سیاهی چشم تو
پلکت دلیل گردش لیل و نهار شد
درمجلسی که گیسوی تو درس میدهد
بوی بهار موی تو شرح بِحار شد
نام حسین پهن شد و بین سین آن
جبریل شد زمینی و فُطرس شکار شد
ترویج گشت در شب میلادت این مَثَل
گاهی گلی بهانه ی فصل بهار شد
گفتم حسین پس همهی قُم قُمار شد
گفتم حسین مِی وسط خُم خُمار شد
با یا غفور و یا احد و یا صمد نشد
با یاحسین نَفْس ولیکن مهار شد
«وحشی بافقی» اگر «اهلی» شد ازتو شد
«انسانی» فخیم غمش «سازگار» شد
هم یا حسین بوی «گلاب وگل» آفرید
هم یا حسین ریشه ی «نخل» چهار شد
مجبور بودم از تو بگویم در این غزل
این جبر درنهایتِ امر اختیار شد
دستی که سجده تکیه برآن کرد پیش تو
درکربلا ز خاک درآمد مِنار شد
نگذاشت هیچگاه عبا روی دوش خویش
هرکس به روضه ی علی اکبر دچار شد
🔸شاعر:
#مهدی_رحیمی
___________________
#امام_حسین #مدح_امام_حسین
#اعیاد_شعبانیه
هوای عشق به سر دارم و دلی شیدا
و چشمهای پر از شوق رو به خدا
هوای این دل مجنون چقدر طوفانیست
چقدر شور تلاطم گرفته چون دریا
از آسمان خدا بوی سیب می آید
که برده هوش تمام اهالی دنیا
زمین شهر مدینه چو عرش اعلاء شد
ز ازدحام ملائک به شادی آنها
نگاه خیره ی بالا به سمت خانه ی عشق
میان خانه دلی پر کشیده تا بالا
ببین دلی پدرانه تپید و شیدا شد
و مادرانه کسی گرم گفتن لالا
از آسمان خدا نور عشق تابیده
به روی دامن مادر حسین خوابیده
علی دوباره در آغوش خود قمر دارد
میان خانه ی خود دلبری دگر دارد
کرامت قدم نو رسیده باعث شد
که باز فطرس پر بسته بال و پر دارد
پیمبر از لب او شهد عشق می نوشد
نمی تواند از این جام چشم بر دارد
ز ازدحام گدایان مجال حرکت نیست
شنیده اند دوباره علی پسر دارد
برای سوره ی کوثر شکوه فجر آمد
فقط خدا ز دل فاطمه خبر دارد
کنار مهد حسین آمده حسن امشب
شبی که نخل امید دلش ثمر دارد
ز بوی سیب ، زمین ِخدا معطر شد
به آب،کشتی اربابمان شناور شد
پریده ایم به شوقی که آسمان باشی
و قطره ما و تو دریای بی کران باشی
مگر نگفته پیمبر حسین و مِنّی ، پس
تو باید اشهد ربانی اذان باشی
بعید نیست که اصلا حسین باشی و بعد
خدایگان دل بیقرارمان باشی
تو آفریده شدی این و آن گرفتارت
تو آفریده شدی عشق این و آن باشی
قسم به کعبه ی شش گوشه ای که تو داری
مدار شش جهتِ هفت آسمان باشی
تو سیدالشهدایی امام عاشورا
بعید نیست خداگونه جاودان باشی
امام کرب و بلایی و مثل مهتابی
خوشا به حال دل من که نعم الاربابی
تويي كه جا به دلِ بي قرار ما داري
هزار عاشق و مجنون و مبتلا داري
تمام عرش خدا زير پاي تو چون كه
به روي دوش پيمبر هميشه جا داري
و بايد اين همه مجنون كنار تو باشد
چرا كه حضرت عشقي و كربلا داري
تو خلق ميكني و جان تازه ميبخشي
تو اختيار خدا گونه از خدا داري
فقط به عشق نگاه تو ميزنم نفسي
تو اختيار نفسهاي سينه را داري
زلا اشك دمت آب زندگاني شد
تويي كه كشته ي اشكي و چشمه ها داري
قسم به عشق ز عشق تو دل خدايي شد
به يك اشاره ي چشم تو كربلايي شد
#مسعود_اصلانی
________________________
#امام_حسین #مدح_امام_حسین
#اعیاد_شعبانیه
جبرئیل آمد از سما امشب ،
می زند از شعف به هم شهپر
همه دنبال او ملائکه ها ،
صف زده گرد خانه ی حیدر
هر چه در آسمان ستاره که هست ،
می درخشند کنار یکدیگر
نکند حق برای دوم بار ،
کرده کوثر عطا به پیغمبر
که نهیبی به خود زدم گفتم ،
من به بیداریم و یا خوابم
که ز گهواره این ندا آمد ،
تو مرا نوکری ،من اربابم
فُطرس از بعد این همه حسرت ،
صاحب بال و پر شد از کَرَمَش
می برد لذت دو عالم را ،
به دو چشمش اگر نهد قدمش
گرچه نا قابلم ولی قلبم ،
شده مشتاق یک نگاه کَمَش
به خدا عاقبت به خیر شود ،
پاگذارد هر آنکه در حرمش
هر که دارد به سینه مهرش را ،
جایگاهش بود بهشت برین
تا قیامت گدای در گاهش ،
پادشاهی کند به عرش و زمین
هر چه در چهره اش نگاه کنی ،
چهره اش جلوه ای ز روی علیست
از میان ملائکه یکسر ،
با نگاهش به جستجوی علیست
خنده اش مو نمی زند با مادر ،
خُلق و خویش به خُلق و خوی علیست
می گشاید همین که آغوشش ،
بوی خوش می دهد که بوی علیست
به علی رفته هر که می نگرد ،
جود و احسان و هم مرام حسین
با دل شیعه می کند بازی ،
از همین کودکی مرام حسین
می کند مثل لاله پیغمبر ،
نوه ی نو رسیده را بویش
به چه عشقی و از تمام وجود ،
شانه مادر زند به گیسویش
هر چه نور بوده در عالم ،
تابَد از پشت پرده ی رویش
اگر این پرده را کنار زند ،
آسمان ها شوند پی جویش
دین و دنیا ببازد آنکس که ،
دوست دارد کسی به غیر حسین
از قیامت دگر نمی ترسد ،
هر که دارد به سینه مِهر حسین
به مسیحی بگو بیا و ببین ،
جلوه ای از خدای عیسی را
ای یهودی ببین به گهواره ،
باعث معجزات موسی را
پیر عیسی بود همین کودک ،
که شفا می دهد مسیحا را
به روی دست مصطفی بینید ،
این تجلی طور سینا را
هر که شد عاشق حسین هرگز ،
حرفی از عشق دیگری نزند
هر که شد گدای کوی حسین ،
در خانه ی دگری نزند
او ردم گر کند خدا نکند ،
یا که از خود جدا ،خدا نکند
هر چه دارم من از عنایت اوست ،
دل به او بسته ام رها نکند
گر چه خوارم اگر چه پَستَم من ،
نکند او مرا دعا نکند
شب میلاد می زنم صدا او را ،
جان دهم گر مرا صدا نکند
جمع ما یک شب از عنایت او ،
اگر او از همه رضا باشد
سال دیگر ولادت ارباب ،
وعده ی ما به کربلا باشد
نگران بود مادرت تا دید ،
بوسه زد مصطفی به حنجر تو
پدرت با خبر از این که شود ،
قطعه قطعه تمام پیکر تو
گریه می کرد مجتبی به آن روزی ،
که جدا می شود زتن سر تو
سر و جان تمام علمیان ،
به فدای تن مطهر تو
شده از کودکی به هر محفل ،
گریه کردن به تو سعادت من
من ز خاک کمترم اگر که شود ،
سر موئی کم از ارادت من
🔸شاعر:
#سعید_خرازی
___________________
#امام_حسین #مدح_امام_حسین
#اعیاد_شعبانیه
خوش به حال دل من مثل تو آقا دارد
بر سرش سایه ی آرامش طوبا دارد
با شما آبرویی قدر دو دنیا دارد
پای این عشق اگر جان بدهم جا دارد
آدم تو شده ام با تو سر افراز شدم
یعنی از موهبت داغ تو آغاز شدم
چه کسی گفت پریشان نشدن خوب تر است
مدیون لب جانان نشدن خوب تر است
دم به دم گریه ی باران نشدن خوب تر است
ظرف یک ثانیه توفان نشدن خوب تر است
هر کسی گفته غم نام ترا نشنیده
حرفی از سلسله احکام ترا نشنیده
قبل از اینکه برسی اشک همه در آمد
یعنی از معجزه ات کوثر دیگر آمد
بر سر بال و پر سوخته ها پر آمد
شاه از در نرسید این همه نوکر آمد
دست بر سینه به فرمان نگاهت دارند
سر روی آینه ی تربت راهت دارند
ما که هستیم ،تو را قلب خدا میخواهد
خوب ها هیچ که هر بی سر و پا میخواهد
اشک حاجت که بهانه است تو را میخواهد
پشت در هم بروی باز گدا میخواهد
چشم پر شرم کرم خانه خرابش بکند
وای یکبار شده یار خطابش بکند
ای مناجات پر از عاطفه های عرفه
دست بالا ببر ای مرد خدای عرفه
تا که شرمنده شود جای به جای عرفه
از صدای سخن عشق دعای عرفه
خوشتر از صوت دل انگیز ترا نشنیدیم
یادگاری است که در هیچ کجا نشنیدیم
من اگر در حرم روضه نبارم چه کنم
دست من نیست که از فصل بهارم چه کنم
از ازل خدمت تو شد سر و کارم چه کنم
تا محرم شب و روزم نشمارم چه کنم
همه اجداد من آواره ی آل تو شدند
یک به یک ایل و تبارم همه مال تو شدند
وسط روز دهم زمزمه ی باران بود
جنگ بین همه ی کفر و همه ایمان بود
کار تو منجی انسانیت انسان بود
کار تو کار نبوده ست که کارستان بود
نور حق از افق خاک تو در می آید
فقط از دست تو این معجزه بر می آید
داغ چشمان تو گلهای معطر داده
کربلا سوخت ولی از نفست بر داده
دست هایت به خدا اکبر و اصغر داده
به سر نیزه بی حوصله هم سر داده
سر به داری که شبیه تو شود آخر کیست
هیچ کس پیش تو محبوب تر از زینب نیست
سر به زیرند پس از بی سریت گردن ها
بعد عریانی تو وای به پیراهن ها
خاک بر حال و به فردا به همه بعدا ها
تف بر این زندگی مرده به این آهن ها
بعد تو هیچ نداریم علم را بفرست
منتقم صاحب آن تیغ دو دم را بفرست
🔸شاعر:
#علیرضا_لک
_________________
#امام_حسین #مدح_امام_حسین
#اعیاد_شعبانیه
حال و هوای امشب من فرق می کند
تب کرده ام ولی تب من فرق می کند
از این به بـعد مذهب من فرق می کند
شعر و سرود بر لب من فرق می کند
یا ایها العزیز ببین یوسفم رسید
ارباب من نیامده این نوکرش خرید
روزی هزار بار بمیرم برای تو
دار و ندار و زندگی من فدای تو
ایل و تبار و عائله ام مبتلای تو
مادر، پدر، دو تا پسرم رونمای تو
روی خودت نشان بده و جان من بگیر
مـُردم،اگر تو اَمر کنی پیش من بمیر
فطرس شده دل من و پرواز می کند
این اشک شوق راه حرم باز می کند
بر روی دست فاطمه تا ناز می کند...
برق نگاه نافذش اعجاز می کند
زمزم به لطف ذکر حسین آب می خورد
نان را به نرخ حضرت ارباب می خورد
کامل ترین چکیدهٔ هر پنج تن،حسین
پیغمبر و علی و بتول و حسن،حسین
زیباترین سرود جوان و کهن،حسین
معشوق و عشق حضرت حق،عشق من حسین
وجه خدای عزَّوجل یابن فاطمه
ای شور روضه یِ تو عسل یابن فاطمه
بستم دوباره بار سفر را مسافرم
حکم از دیار طوس رسیده که زائرم
جاروزن حریم حسینم... مجاورم
مکتب ندیده با نظر یار... شاعرم
باز این چه شورش است که در سینهٔ من است
شش گوشه یِ تو حسرت دیرینه من است
آمد غلام و روی ضریح تو سرگذاشت
دلبر به روی ناله یِ نوکر ...اثر گذاشت
تربت به کام من شب اول پدر گذاشت
مادر مرا همیشه سرِ این گـُذر گذاشت
لطف تو بوده شامل حال دل گدا
کِیْ می شود که ندبه بخوانیم...کربلا
🔸شاعر:
#حسین_ایمانی
____________________
#امام_حسین #مدح_امام_حسین
#اعیاد_شعبانیه
دل به طوفان زدم، بدون حساب
باده پنهان زدم، بدون حساب
بی حساب و کتاب بخشیدم
به خلایق ثواب بخشیدم
کسی آمد عذاب را برداشت
از محبین، حساب را برداشت
او که آتش زده جهنم را
بهجتی داده معنی غم را
وحیِ من بوده در لباس بشر
تا که درکش کند حواس بشر
داشت انسان به قهقرا می رفت
از مسیر خدا، جدا می رفت
آتش معصیت که بر پا شد
قطره های گناه، دریا شد
و در این بحر، توی طوفان ها
دست و پا می زدند انسان ها
دختری داشت مصطفی، زهرا
کوثری داشت مرتضی، زهرا
نیمه شب خلق را دعا می کرد
شیعه را یک به یک صدا می کرد
دیگ مهرم به جوش آمد و باز
عزم من در خروش آمد و باز
به علی نور عین بخشیدم
و به زهرا، حسین بخشیدم
چه حسینی، بشر طفیلی او
دامن قدس، مهد طفلی او
چه حسینی، چراغ تابنده
جلوه ی توأم خدا، بنده
چه حسینی، کلام حق، قرآن
آیه های ورق ورق، قرآن
چه حسینی، نبی، علی و حسن
باوری استوار، شیرآهن
چه حسینی، ظهورِ جودِ نبی
شیره نوش از گل وجود نبی
چه حسینی، مهِ سیادت، او
وسعت کشتی سعادت، او
چه حسینی، که بس گهربار است
صد هزاران بحارالانوار است
چه حسینی، که نور برزخ شد
اشک بر او، مهار دوزخ شد
چه حسینی، که نوکرش شاه است
زائرش، نیز زائِرُالله است
در مقامش بس است این آقا
خواهرش هست زینب کبری
خواهری نه، که مادری کرده
به حسینش برادری کرده
این عقیله زنِ تماماً مرد
خود، حسین است، بی برو- برگرد
شب میلاد شاه و من مستم
أشهد أَنَّ زینبی هستم
چیست زینب، تجلیِ ثقلین
کیست زینب، حسینِ بعدِ حسین
شیرزن بود، اسیر شد هر چند
بعد گودال پیر شد هر چند
پیش ابن زیاد چون حیدر
تن به ذلت نداد چون حیدر
بی برادر به شهر شام که رفت
بین بزم حرام که رفت
دلِ از خون کباب او را کشت
جام های شراب او را کشت
🔸شاعر:
#امیر_عظیمی
__________________
#امام_حسین #مدح_امام_حسین
#اعیاد_شعبانیه
چه سایه سار پر از لطف و رحمتی داری!
به جمع سایه نشینان عنایتی داری
غبار تربت تو با دم مسیح یکی ست
عجب دوای عجیبی چه تربتی داری!
در آن جمال علی وار و نور زهرایی
عجب شکوه و جلالی چه هیبتی داری!
به عشق تو همه عالم شده حسینیه
چقدر مجلس روضه، چه هیئتی داری!
بدون این که عتابم کنی، عطا کردی
چقدر خوب و کریمی چه عادتی داری!
چقدر بنده نوازی چقدر آقایی!
چقدر حضرت آقا شبیه زهرایی!
کبوتر دل من پر زده به سوی حرم
مگر که اوج بگیرد دوباره روی حرم
خدا کند که بیایم دوباره پا بوست
خدا کند که نمیرم در آرزوی حرم
اگر چه خیر ندیدی تمام عمر ز من
وجود من زده لطمه به آبروی حرم ..
...تو را دوباره قسم می دهم به عبّاست
تصدّقی سرِ حضرتِ عموی حرم
بده اجازه شبی باز زائرت باشم
و روی خاک بیافتم به روبروی حرم
منی که خاک توام دلبر ثریّایی
تویی در اوج، که آقا شبیه زهرایی
در اعتکاف نشستم به پای چشمانت
منی که بوده دلم مبتلای چشمانت
هزار بار بگردان مرا به دور سرت
فقط به خاطر درد و بلای چشمانت
اشاره ای نه، نگاهی نه، من دلم راضی ست
به یک بهم زدن پلک های چشمانت
تو آمدی و علی و پیمبر و زهرا
شدند زائر کرب و بلای چشمانت
تو یک نگاه کن آقا ببین که بعد از آن
هزار بار بمیرم برای چشمانت
علی تو را بغلت کرد و مات روی تو شد
صدا زد ای گل بابا فدای چشمانت
و خیره ماند روی چشم های رویایی
به اشک شوق صدا زد شبیه زهرایی
تمام محو تماشا شد عالم ایجاد
دمی که قابله قنداقه را به زهرا داد
مدینه سبز شد و خانه سبز و دنیا سبز
و با حضور تو شد این جهان حسین آباد
شب تولدت آقا تولد گریه ست
شبی که پرده ز چشمان مادرت افتاد
تو را گرفت غریبانه بین آغوشش
به روی دست شریفش تو را تکان می داد
و دید لحظه ی تلخ غروب عاشوراست
شکست بین گلوی شریف او فریاد
هوا ز باد مخالف چو قیرگون می شد
حسین فاطمه از اسب بر زمین افتاد
و دید جسم تو را که میان صحرایی
به سینه می زد و می گفت: عشق زهرایی
🔸شاعر:
#محمد_ناصری
_______________________
#امام_حسین #مدح_امام_حسین
#اعیاد_شعبانیه
چه نسيمى ست كه امشب همه جا آكندست
چه هوايى ست كه از شوق پر از لبخند است
وه كه خورشيد على در همه جا تابندست
بنويسيد زمين از قدمش در بند است
شبِ جبريل درِ خانه ى مولا سر شد
و خبر داد،على!"فاطمه ات"مادر شد
اين پسر قامت مولاست قيامت كرده
دل مارا به خدا يكسره غارت كرده
عشق او بر همه افلاك سرايت كرده
او به فطرس كمى اعجاز عنايت كرده
مژه اش سرو بلنديست به طوبى رفته
جمع خوبيست يقيناً كه به مولا رفته
مُرده نامش ببرد يكسره رو مى آيد
تا كه نامش ببرم بغض گلو مى آيد
او شراب است به ما نيز سبو مى آيد
چِقَدَر واژه ى ارباب به او مى آيد
بى جهت نيست كه او خونِ خداوند شده
نام او ذكر جلالهَ ست و سوگند شده
چه كسى پر كند اين ساغر مينايى را
"در تو ديديم مسيحايى و موسايى را"
چشم من خيره شده اين همه زيبايى را
برده اى ارث ز كه اين همه آقايى را
حرمت عرش معلاى خدا نيست كه هست
بحث تو از همه افلاك جدا نيست كه هست
چِقَدَر فاصله را تا به خدا كم كردى
شاخه ى خشك درختم كه تو تاكم كردى
محملت رد شده از جاده خاكم كردى
اى دمت گرم كه از عشق هلاكم كردى
اين چه سِرّيست كه از دم همه دل ها بردى
نه فقط ما كه دل حضرت زهرا بردى
تو شدى آينه اى از گِلِ سلطان نجف
در جمالت شده پيدا رخ جانان نجف
تو اميرى و وليعهد سليمان نجف
مى نويسم به فلك جان سنه قربانِ نجف
حق بده اين همه شوكت تماشا دارد
و اگر كعبه درد سينه ى خود جا دارد
تو كه زيرِ قدمت عرش معلى دارى
جَدّ و آباء چنين مرتبه والا دارى
به نظر جلوه ى از شخص خدارا دارى
آنچه خوبان همه دارند تو يك جا دارى
پس بگو از چه سرت را سر نى ها بستند؟
پيش چشمان تر زينب كبرى بستند
مادرت آمد و در گودى گودال حسين
تن تو ديد شده زخمى و بدحال حسين
بدن غرق به خونت شده پامال حسين
الف قامت تو نيست به جز دال حسين
ساربان رحم نكرد از بدنت غارت كرد
بى نصيب ماند كسى پيرهنت غارت كرد
#آرمان_صائمی
____________________
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزل مدح امام حسین علیه السلام
پرورش یافته یِ دامَن زهراست حسین
قبله گاه دل ما قبلـه یِ دلهاست حسین
آسمان سینه زن روضه یِ ارباب من است
نغمه یِ عرش همین است چه آقاست حسین
پسرِ فاطـمه و وارث سـردار حـُنـِین
شاه عشق و کـَرم و جوُد و تولّاست حسین
زائر کـرب و بلایش شب جمـعه مادر
همه یِ هستی این عاشق و شیداست حسین
اُسوه یِ عـزّت و ایثار و فـداکاری بود
وَجهی از ذات خدا بنده یِ یکتاست حسین
نَشِـیندم که براند اَحـَدی را هرگـز
چشم امّید من و اهل دو دنیاست حسین
حرمش جنةُ الاعلای دل عشـّاق است
ضربِ آهنگ تپش های دل ماست حسین
کـربلا چشـم به راه فـرج دلـدارم
بهترین جادّه تا وصل و تماشاست حسین
#محرم
#کربلا
#مدح_امام_حسین