eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.1هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
48 ویدیو
568 فایل
🔸فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش 👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 👈زیر نظر گروه جهادی باب الحرم و کانال متن روضه 🆔 @babolharam_net آدرس: شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی پلاک 50
مشاهده در ایتا
دانلود
آقا بیا که بی تو پریشان شدن بس است از دوری تو پاره گریبان شدن بس است کنعان دل، بدون تو شادی پذیر نیست یوسف! ظهور کن که پریشان شدن بس است یعقوب دیده ام چه قَدَر منتظر شود؟ یعنی مقیم کلبه ی احزان شدن بس است گریه ... فراق ... گریه ... فراق ... این چه رسمی است؟! دیگر بس است این همه گریان شدن بس است موی سپید و بخت سیاه مرا ببین دیگر بیا که بی سر و سامان شدن بس است تا کی گناه پشت گناه ایّها العزیز؟! تا کی اسیر لذّت عصیان شدن؟! بس است خسته شدم از این همه بازی روزگار مغلوب نفس خاطی و شیطان شدن بس است سرگرم زندگی شدنم را نگاه کن بر سفره های غیر تو مهمان شدن بس است یک لحظه هم اجازه ندادی ببینمت گفتی برو که دست به دامان شدن بس است باشد قبول می روم امّا دعای تو... ...در حقّ من برای مسلمان شدن بس است دست مرا بگیر که عبدی فراری ام دست مرا بگیر، گریزان شدن بس است اِحیا نما در این شب اَحیا دل مرا دل مردگی و این همه ویران شدن بس است آقا بیا به حقّ شکاف سر علی از داغ هجرت آتش سوزان شدن بس است @babollharam
دیگر علی ز بستر خود پا نمی شود زخمِ سرِ شکسته مداوا نمی شود دربی که تا کنون به کسی "نه" نگفته بود این چند روز روی کسی وا نمی شود دیگر طبیب زحمتِ بیخود نکش، برو! دردِ علی که بهتر از اینها نمی شود از بس که تب نموده و رنگش پریده است زردیِ دستمال هویدا نمی شود رخسار زرد و ریش سفید و حنای سرخ آخر چنین خضاب که زیبا نمی شود! زینب به کاسه های پر از شیر دل نبند این چیزها برای تو بابا نمی شود! حالِ تو را فقط حسنت درک می کند دردی حریف ماتم زهرا نمی شود! سی سالِ پیش جان علی را گرفته اند... خنجر که مردِ کشتن مولا نمی شود! قبری در آسمان بکنید ای فرشته ها ماه شکسته روی زمین جا نمی شود @babollharam
از تو سر و زمادر من سینه ای شکست تا صبح حشر بر سر و بر سینه میزنم جدم که نیست در بر تو مادرم که نیست دارم برای چند نفر سینه میزنم من در مدینه یاد گرفتم که هیچ وقت زخمی که شد عمیق مداوا نمیشود گر چند ضربه هم زده بودن باز هم پیشانی تو بیش از این وا نمیشود گفتند گفته ای که مرا کوچه میبرند می خواهم از بیان خودت بشنوم بگو گفتند گفته ای که تماشام میکنند میخواهم از زبان خودت بشنوم بگو بابا خودت بگو سر بازار میروم بابا خودت بگو که گرفتار میشوم بابا خودت بگو به سرم سنگ میزنند بابا بگو بدون علمدار میشوم (برگرفته از وبلاگ نود و پنج روز باران) @babollharam
این چشم ها به راه تو بیدارمانده است چشم انتظارت ازدم افطارمانده است برخیز و کوله بارمحبت به دوش گیر سرهای بی نوازش بسیارمانده است با توچه کرده ضربه آن تیغ زهردار مانندفاطمه تنت ازکارمانده است آنقدر زخم ضربه دشمن عمیق هست زینب برای بستن آن زار مانده است آرام ترنفس بکش آرام تربگو چندین نفس به لحظه دیدارمانده است ازآن زمان که شاخه یاست شکسته شد چشمت هنوزبر در و دیوار مانده است سی سال رفته است ولی جای آن طناب بر روی دست و گردنت انگارمانده است می دانی ای شکسته سرآل هاشمی تاریخ زنده درپی تکرارمانده است ازبغض دشمنان به تو یک ضربه سهم توست باقی آن برای علمدارمانده است @babollharam
نیست مادر تا ببیند اشکهای جاری ام نیست تا اینکه دهد آن مهربان دلداری ام می رود از حال و خواب از چشمهایم می رود خاطرات دردناکی دارم از بیداری ام روزگاری مادر و حالا پدر شد رفتنی غم همیشه با من است و می کند غمخواری ام میهمان خانه ام را کوفه از دستم گرفت تا ابد شرمنده ام کرده است مهمانداری ام من بدم می آید از این کوچه های چشم تنگ سخت باشد در چنین وضعی امانت داری ام بعد تو کوفه به من بی احترامی می کند نیست یک محرم نماید در غریبی یاری ام بیست سالِ بعد هم باشد سرم را بشکنم تا بیاید باز بوی تو زخون جاری ام دختر تو باشم و بی پرده باشد محملم تو بگو آیا سزاوار چنین آزاری ام خطبه می خوانم ولی با غیرت لحن شما آن زمانی که بیایم پابه پای قاری ام گر ابالفضلت برم باشد خیالم راحت است کوفه می داند که ناموس چنین سرداری ام من خودم معجر رسان دختران حیدرم کور خواهد شد نخواهد دید دشمن، خواری ام @babollharam
تو بی ابتدایی و بی انتها شبیه پیمبر شبیه خدا تو بالاترین نقطه ی باوری معماترین نقطه ی زیر با مقرب ترین جلوه ی لم یلد و لم یولد آیه های خدا تو آن سمت دروازه ی باوری همانجا که می خوانمش ناکجا مرا آن طرف ها اگر راه نیست شما لااقل این طرف ها بیا تو آن خواهش سبز سجاده ای همان التماس شب انبیا تویی مقصد اول و آخرم مناجات شبهای غار حرا بیا با پرو بال کروبیان بزن وصله این گیوه ی پاره را بزن بیل خود بر سر این زمین بزن تا که باشم درخت شما من از آبِ چاهِ شما خورده ام که حالا شدم تشنه ی کربلا خدای کرم سایه ی ناشناس در این کوچه های بدون صدا چنان مخلصانه کرم میکنی که حتی نمیماندت رَدِّ پا تو یعنی همان شاه ِ شهر منا که داری قدم میزنی با گدا در این سینه ی شب کجا میروی؟ از این جاده ها ، دور از چشم ما به سمت مناجات سجاده ات اگر میروی التماس دعا * تو بارانترینی و ما خشکسال رسیده ترینی و ما کالِ کال تو مانند آبی ولی آب تر تو مثل طلایی ولی ناب تر اگر تو صعودی فرودیم ما اگر تو نبودی نبودیم ما تو نور ِ خودی ، آفتاب ِ خودی مسلمان دین کتاب خودی تو اسرار لبهای پیغمبری قسمهای شبهای پیغمبری تو سیبی تو میل شب جمعه ای دعای کمیل شب جمعه ای مسیحای مَسح ِ یتیمان تویی محاسن سپید کریمان تویی تو سیمرغی و کوه قاف خودی تو ذی الحجه ی در طواف خودی تو با مردمی مردمی نیستی تو نان جویی گندمی نیستی تو نوری و هر صبح خورشیدمی تو اخلاص آیات توحیدمی تو دیگر برای من عادت شدی هزار و دو رکعت عبادت شدی تو شصت و سه دفعه بهارم شدی نهالت شدم باغدارم شدی همیشه در ِ خانه ات باز بود تنورت همیشه نمک ساز بود تو بودی که شبها سحر داشتند یتیمان کوفه پدر داشتند پُر از نوری و آفتابی علی سلام بدون جوابی علی نگاهت شبی خواب راحت نکرد و یک شب لبت استراحت نکرد تو رفتی و حالا در این روزها ورق میزنم خاطرات تورا همان روزهایی که تنها شدی شکسته ترین مرد دنیا شدی همان روزهایی که یک مرد پست غرور تورا با طنابی شکست همان جا تو را خونجگر کرده اند بتول تورا بی پسر کرده اند همان جا دل ِ مهربانت شکست همان روز چند استخوانت شکست تو بالایی و در کف ِ پستها زدند آفتاب تو را دستها (برگرفته از وبلاگ تیشه های اشک)
علی گلی است که جز خون دل گلاب نداشت غمش به گلبن تاریخ هم حساب نداشت جواب گوی ستمدیدگان عالم بود اگر چه نالۀ مظلومیش جواب نداشت خزانه دار خدا بود و ثروتی دم مرگ به غیر چهرۀ از خون سر خضاب نداشت علی که سلسله بر پای آفتاب انداخت به پیش اشک یتیمی توان و تاب نداشت به مرگ بود زکودک به شیر عاشق تر که تیغ دور سرش بود و التهاب نداشت علی کسی ست که از روز بدر تا به شب قدر به کام مرگ فرو رفت و اضطراب نداشت گشوده گشت کتاب خدا ز فرق علی پیمبری به جهان اینچنین کتاب نداشت نماز صبح شب قدر بر ستمکاران بقدر ریختن خون او ثواب نداشت بغیر خون سر آن شهید دست عدو برای شستن محراب کوفه آب نداشت طلوع فجر، شهادت بده که شست و سه سال تو سر زدی و علی با تو بود و خواب نداشت بخاک (میثم) از آن رو نهاد روی که دید تراب هم پدری غیر بوتراب نداشت   @babollharam
خلاصه رفت علی و دوباره زینب ماند به آسمان حسینش ستاره زینب ماند گذشت آن شب تدفین گذشت آن جا که به اشکهای حسن در نظاره زینب ماند یتیم شد حسن و شد غریب تر ، اما برای تشت و غم بی شماره زینب ماند اگرچه فاطمه رفت و اگرچه حیدر رفت برای بوسه به رگ های پاره زینب ماند نشست شمر و میامد دوان دوان خواهر همین که کرد برادر اشاره زینب ماند  گرفت شعله به دامان دختری تنها بدون یافتن راه چاره زینب ماند علی کجاست ببیند که یکه و تنها میان حمله ی چندین سواره زینب ماند  تنی به زیر قدمهای این و آن چون رفت کنار دختر بی گوشواره زینب ماند تمام دلخوشی زینبش سر نیزه خلاصه رفت حسین و دوباره زینب ماند @babollharam
شیر در کاسه ی ما نیست ولی اشک که هست! ما یتیمان همگی کاسه به دستیم علی... @babollharam
با چاه بگو محرم رازت منم ای ولی الله بگو خونِ دل رو خونِ دل رو خونِ دل قطره قطره با زبون گریه کوتاه بگو گریه کن مولا گریه کن شاید کمی موج غمت آروم بشه گریه کن مولا گریه کن که آخر این گریه ها آرامشه گریه کن مولا گریه کن تا من کنار گریه هات مهمون بشم گریه کن مولا گریه کن تو آسمونِ ناله هات بارون بشم گریه کن من هم برات گریه کنم گریه کن تا پا به پات گریه کنم گریه کن با روضه هات گریه کنم با چاه بگو از رفیق نیمه راه و سختی راه بگو از غریبی از غریبی از غریبی یا علی ذره ذره با زبون غصه و آه بگو گریه کن مولا گریه کن درد جهالت درد این امت شده گریه کن مولا گریه کن که سهم تو تنهایی و غربت شده گریه کن مولا گریه کن که جهل مردم بسته دستای تو رو گریه کن مولا گریه کن تا بشنوه تاریخ نجوای تو رو گریه کن من هم برات گریه کنم گریه کن تا پا به پات گریه کنم گریه کن با روضه هات گریه کنم با چاه بگو شب به شب مرثیه ای از داغ جانکاه بگو از فراق و از فراق و از فراق و از فراق از همون شب که به زیر خاک رفت ماه بگو گریه کن مولا گریه کن معلومه حرفای نگفته داریُ گریه کن مولا گریه کن معلومه که داغ نهفته داریُ گریه کن مولا گریه کن دنیای بی فاطمه دنیای غمه گریه کن مولا گریه کن حالا که هر روز شب تو ماتمه گریه کن من هم برات گریه کنم گریه کن تا پا به پات گریه کنم گریه کن با روضه هات گریه کنم *برگرفته از سایت مهجه * @babollharam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_4142560172.mp3
5.51M
مرهم نزن دوباره، خون روی سرم را زینب بیا و بردار، با گریه بسترم را گیرم طبیب امشب زخم مرا دوا کرد پیش تو می شکافم صد زخم دیگرم را حال بد یتیمان حال مرا عوض کرد نگذاشتم ببینند این دیدهء ترم را گوشم پُر از صدای دشنام پیرزن بود خانه به خانه بردم، این بار محترم را یک عمر چاه کوفه، هم نالهء علی بود با فاطمه گرفتم، احیای آخرم را سی سال پهلوی من حرمت فقط شکستند آنها که بد شکستند، پهلوی همسرم را زهرا میان بستر، رویش کبود بوده بگذار پای آن غم، زردی پیکرم را او را که غسل دادم، سر را زدم به دیوار چه خوب شد ندیدی بازوی پر ورم را زهرا غم حسن را، در کوچه دید و جان داد رویش نشد بگوید بردار زیورم را طبق روال مادر، روضه فقط حسین است رفتم به کربلایت، پایان منبرم را از صبح تا غروبی صدبار گریه کردم گودال را بگویم یا غارت حرم را اصلا ً بیا ابالفضل؛ جان تو، جان زینب در بین کوفه تنها نگذار دخترم را حق می دهم اگر که از نی سرت بیفتد زینب اگر بگوید، بردند معجرم را
1_4213732039.mp3
932.5K
باز امشب به دل تنگم شوق صحن تو دارم ایوان نجفت مولا برده صبر و قرارم ای تو قرارم، دار و ندارم، باغ و بهارم علی راحت جانم، روح و روانم، تاب و توانم علی علی علی مولا 3 علی دل بستم به تولایت مولا یا علی مولا هستم خاک کف پایت مولا یا علی مولا جلوه رحمان، باطن قرآن، مظهر ایمان علی شافع محشر، ماه منور، حضرت حیدر علی علی علی مولا 3 علی شهر کوفه شده غوغا مولا یا علی مولا شد ذکر همه دنیا مولا یا علی مولا حجت داور، ساقی کوثر، عشق پیمبر علی از همه برتر، یک تنه لشکر، فاتح خیبر علی علی علی مولا 3 علی بین ارض و سما امشب غوغایی شده برپا کوفه گشته سیه پوش داغ حضرت مولا رفته ز دنیا، وارث طه، همسر زهرا علی زین غم عظمی، دل شده غوغا، از غم مولا علی علی علی مولا 3 علی @babollharam
1_4201924457.mp3
2.96M
ای سید و مولا علی، ای مقتدای ما علی ای عشق بی همتا علی، ای همسر زهرا علی مولا علی، مولا علی ای مهر تو حبل المتین، ای مصطفی را جانشین ای همدم روح الامین، حیدر امیرالمومنین مولا علی، مولا علی ای فاتح خیبر علی، ای ساقی کوثر علی ای عشق پیغمبر علی، حیدر علی حیدر علی مولا علی، مولا علی ای حضرت شیر خدا، ای جانشین مصطفی ذکر لب اهل سما، یا مرتضی، یا مرتضی مولا علی، مولا علی درد من و درمان تو، دست من و دامان تو ای جان من قربان تو، عالم شده گریان تو مولا علی، مولا علی ای با وفا دستم بگیر، شیر خدا دستم بگیر مشکل گشا دستم بگیر، یا مرتضی دستم بگیر مولا علی، مولا علی ای مهربان آقای من، ای سید و مولای من ای دین من دنیای من، دنیای من عقبای من مولا علی، مولا علی @babollharam
دوبیتی روضه بعد از شهادتِ مولا ندارد این سرا بی تو صفایی اَمان از غصّه و آه از جدایی قرارِ زینب و تو آن غروبی که تا گودال با مادر می‌آیی @babollharam
اگرچه زخم سرش راتمام مي ديدند ولي ز زخم عميق دلش نپرسيدند كسي نخواست بپرسدچراسرش بشكافت اگرچه مردم بي دردكوفه مي ديدند شبي نخفت علي ازغم جهالت خلق ولي تمامي آنان ز جهل خوابيدند بهار عمرعلي شدخزان وگل نشدند دوباره درره اوخار فتنه پاشيدند نرفت رنگ سياهي بُرون ازآن دلها زداغ سُرخ علي گرسياه پوشيدند به غيراهل ولايت، هنوزهم آنان اسير وسوسه واهل شك وتريدند علي ست چون شب قدر خدا كه اين مردم زقدرو منزلتش نكته اي نفهميدند علي حقيقت عدل است وتا ابد زنده است برای محوحقیقت اگرچه کوشیدند خداگواست كه دركربلا همين مردم شکوفه های علي رابه نيزه هاچيدند چه روزگار غريبي بودكه بعدازاو به اشك زينب او اهل كوفه خنديدند دلم گرفته «وفایی»بیاکه گریه کنیم به احترام غمی که به شیعه بخشیدند @babollharam
313.7K
نور بیاره به قبر /پدر مادرا که عشقِ تو رو توی دل ما گذاشتن چه تقدیری بهتر از این/توی همون عالم زر اسم ما رو گدا گذاشتن معلومه که دست رد نمی زنی به سینم حالا که گرفتار یل ام بنینم میگن که بهشت درست شبیه کربلاته من بهشتو بین روضه های تو می بینم ای جانم حسین جانم حسین جانم حسین جان ........................ وقتی راهی ندارم/میام سرم رو میذارم رو ضریح شش گوشه ت آقا وقتی گره هست توو کارم/سلام میدم سمت یارم حرم توئه عرش اعلی از من اگه باشه روز و شب از تو میخونم خوشبختی یعنی اسم توئه ورد زبونم هر جوری میشه منو نگه دار توی روضت حیفه زیر دِینِ کسی غیر از تو بمونم ............................. ای تیکه گاه عالم/نده به هیچکس حوالم با تو سرم بالاس همیشه عشق تو برام مِلاکه/خوش به حال اون گدا که حسین همه ی زندگیشه می میرم اگه بگی دل ازگدات بریدی هر جا که زمین خوردم به داد من رسیدی آقا نکنه زیادی باشم توی روضت اقا نکنه بگی گدایی مو ندیدی ای جانم حسین جانم حسین جانم حسین جان @babollharam
موریم که داریم سلیمان نجف را دادند به ما کنج شبستان نجف را من رعیت سلطان خراسانم و دارم عمری به سرم منّت سلطان نجف را افتاده بهشت از نظرش وقت سحرگاه هر کس گذری داشت خیابان نجف را عمریست نمک گیر علی هستم و دارم در سفره افطاری خود نان نجف را تا سجده کنی هرشب و هر روز به حیدر معمار چنین ساخته ایوان نجف را پرونده من را بده در دست یدالله بعدش بنگر چهره خندان نجف را باید که خدا از لب سرچشمه کوثر... سیراب کند تشنه باران نجف را والله وَ باالله وَ تاالله که داریم... در سیر اِلی الله ، بیابان نجف را دامان علی جای حسن،جای حسین است پس گوش کن از عرش حسن جان نجف را دستم نرسیده است به انگشتر مولا دادند به من وصله دامان نجف را با شوق زیاد و عجله آمده زهرا تا باز کند روزه مهمان نجف را باید بروم کرببلا گوشه گودال آنجا که گرفتند همه جان نجف را پیش تن عریان حسین گفت بنیّ این کیست بهم ریخته ارکان نجف را اینقدر نزن چنگ به مویی که سفید است اینقدر نکش زلف پریشان نجف را کو مکه کجا رفته مدینه که ببیند کوفه به روی نی زده قرآن نجف را @babollharam
علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را که به ماسوا فکندی همه سایه هما را دل اگر خداشناسی همه در رخ علی بین به علی شناختم من به خدا قسم خدا را به خدا که در دو عالم اثر از فنا نماند چو علی گرفته باشد سر چشمه بقا را مگر ای سحاب رحمت تو بباری ارنه دوزخ به شرار قهر سوزد همه جان ماسوا را برو ای گدای مسکین در خانه علی زن که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را به‌ جز از علی که گوید به پسر که قاتل من چو اسیر توست اکنون به اسیر کن مدارا به‌ جز از علی که آرد پسری ابوالعجائب که علم کند به عالم شهدای کربلا را چو به دوست عهد بندد ز میان پاکبازان چو علی که می‌ تواند که به‌ سر برد وفا را نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت متحیرم چه نامم شه ملک لافتی را به دو چشم خون‌ فشانم هله ای نسیم رحمت که ز کوی او غباری به من آر توتیا را به امید آن که شاید برسد به خاک پایت چه پیام‌ ها سپردم همه سوز دل صبا را چو تویی قضای‌ گردان به دعای مستمندان که ز جان ما بگردان ره آفت قضا را چه زنم چو نای هردم، ز نوای شوق او دم که لسان غیب خوش تر بنوازد این نوا را همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی به پیام آشنایی بنوازد آشنا را ز نوای مرغ یا حق بشنو که در دل شب غم دل به دوست گفتن چه خوش است شهریارا @babollharam
1_4207992882.mp3
4.76M
یا حیدر یا حیدر یا حیدر حیدر حیدر حیدر سرکوی بلند فریاد کردم علی شیر خدا را یاد کردم علی شیر خدا ای شاه مردان دل ناشاد ما را شاد گردان ___________ یا حیدر یا حیدر یا حیدر حیدر حیدر حیدر غبار خاک پای قنبرم من که عبد عبد عبد حیدرم من علی جان حب تو راه نجاتم به نامت بگذرم من از سراطم به نامت الفتی دیرینه دارم فقط عشق تو را در سینه دارم ___________ یا حیدر یا حیدر یا حیدر حیدر حیدر حیدر تو ذکر مسجد و دیر و کنشتی ندارم جز کف پایت بهشتی نبوده عالم و بوده طلوعت به ما روزی بده بین رکوعت به صحن تو دلم غرق شعف بود از اول قبله ایوان نجف بود یا حیدر یا حیدر یا حیدر حیدر حیدر حیدر ___________ الهی ای فلک دیگر نگردی اگر دور سر حیدر نگردی الهی ای نفس بی حب زهرا اگر رفتی به سینه برنگردی یا حیدر یا حیدر یا حیدر حیدر حیدر حیدر @babollharam
تا نجف باران ببارد شیعه گریان می‌شود روزی چشمان ما از آسمان حیدر است @babollharam
ز روی زرد علی انتظار می ریزد زچشم مانده به راهش قرار می ریزد دلش به فاطمه و دیده بر اجل بسته ز چشم دیده و دل احتضار می ریزد دوباره ضربه سنگین ،دوباره بستر و زخم دوباره درد ، به خاک مزار می ریزد وصیتش به حسن آخر جوانمردیست هنوز از لب حیدر وقار می ریزد بجان فاطمه با قاتلم مدارا کن زصبر توست اگر اقتدار می ریزد ز خوب خلقی تو دشمنم شکست خورد اگر چه از سخنش انزجار می ریزد به اشک های پرستار خویش می گریم که چشم ابری زینب بهار می ریزد اگر چه غربت من می شود نصیب حسن به غربت تو حسینم شرار می ریزد من از مصیبت سخت تو در عجب ماندم که روی نعش تو چندین سوار می ریزد @babollharam
ثمر نداشت! خزان میشد و بهار نداشت زمان؛ بدونِ علی(ع) غیرِ شام تار نداشت نداشت عالم اگر مَظْهَرَ العَجائب را کسی برای مباهات و افتخار نداشت جَنم اسیرِ هراسی همیشگی میشد علی(ع) نبود جهان تیغِ ذوالفقار نداشت بدونِ حیدر کرار؛ کارزار نبود کنارِ قلعهٔ خیبر «دری» قرار نداشت علی(ع) اگر نمی آمد نبود حالِ طواف بنای ِ کعبه چنین مُهرِ اعتبار نداشت بدونِ أشهدُ أنّ عَلي(ع) وَلي ٱلله اذان به مأذنه مضمونِ استوار نداشت نبود شاهدِ عینی برای عدلِ خدا بساطِ حق-طلبی هیچ اقتدار نداشت فقیر تا أبدُالدّهرْ لنگِ نان می ماند نداشت یارِ مددکار و «روزگار» نداشت اگر به خاک نمی کاشت بذرِ نخل، علی(ع) رطب هر آینه بازارِ کسب و کار نداشت اگر سقیفه نمی‌بود...عالم ِ باقی- -بهشت بود سراسر! عذابِ «نار» نداشت دلم گرفته برای سکوت و غربتِ او برای جاریِ اشکی که اختیار نداشت سرش شکست و رمق رفت از دو چشمانش میانِ سینه نفس هایِ ماندگار نداشت طبیبِ هر دو جهان را طبیب کرد جواب وَ انتظار به جز حالِ احتضار نداشت به غیرِ چند یتیمی که «شیر» آوردند از اهلِ کوفه به جز کینه انتظار نداشت شبیه فاطمه(س) در لحظه هایِ پایانی نگاهِ کامل و لبخندِ آشکار نداشت شبانه رفت و عجب تازه شد غم ِ مادر کسی شبیه حسن(ع) حالِ إنکسار نداشت! @babollharam
حسین جان... جنس بی قیمت و افتاده ته بازارم تو بیا باز ضرر کن، بخرم، بردارم جز ضرر گرچه برای تو ندارم اما چون همیشه پدری کن، به کسی نسپارم تو چنان بوده ای ای عشق، که من از اینکه به کسی جز تو بدهکار شوم بیزارم ما که گفتیم غلامیم شما هم مولا لطف کن بین غلامان خودت بشمارم پسرم از پدرم نوکری ات برده به ارث پدرم، من، پسرم، عاشق این تکرارم آنچنانم که بدون تو بهشتم نروم فکر بی تو شدنم سخت دهد آزارم چندمین مرتبه اش نیست به یادم که چه خوب دست پر مهر تو برداشت گره از کارم از ضریحت دو سه تا بوسه طلبکارم من تا ضریحت طلبم را ندهد، بیمارم @babollharam
1_4216117010.mp3
1.06M
✅بند اول لعن علی عدوک یا علی مولا یا ممسوس ذات بی همتا حیدر یا علیٌ الاعلی ..... ذکر موجای دریا یاعلی(ع) ورد خاکای صحرا یا علی(ع) حرز گردن موسی و نبی تپش قلب زهرا یاعلی(ع) حیدر حیدر حیدر یامرتضی(ع) ✅بند دوم حیدر حیدر(ع) می خونم با بهترین آوا ای قبله نمای ما فیها اشهد اَنّک مولانا .... ها علیٌ بشر کیف بشر صدف فی صدف فیه دُرَر اباالزینبُ ابالحسنین ایها المرتضی ابالقمر حیدر حیدر حیدر یامرتضی(ع) ✅بندسوم حیدر حیدر(ع) گرچه نا لایقم و پستم اما از عشق تو سر مستم عبد کوی قنبرت هستم من مستم من مستم مست و خراب می‌نوشم باده باده مِیِ ناب باده گیرم از دست تو فقط ساقی کوثر یا ابوتراب حیدر حیدر حیدر یامرتضی(ع)
نام خود را نقش کن امشب به ایوان علی ای به قربان علی و ای به قربان علی سالها رفتیم مشهد تا که دربانی کنیم تا که شاید یک سحر باشیم دربان علی من که شبها می‌رسم تا صبح بارانی شوم چشم خود را می‌سپارم دستِ باران علی عرش هم حتی ندارد بی نیازیِ مرا مادرم زهرا بزرگم کرده  با نان علی خوش بحال بچه‌های بی کسِ آن روزها حسرتِ ما هست و خوابی روی دامان علی مثلِ زینب  مثلِ عباس است  مثلِ اکبر است هرکه امشب می‌شود پاره گریبان علی یک طرف ام‌البنین و یک طرف سوزِ رباب گریه‌ی ما را در آورده شبستان علی گوشه‌ای پیراهن بابای خود را باز شُست ام‌الکثوم است و این شامِ غریبان علی مثل چشمان حسین و مثل چشمان حسن آه می‌سوزد جگرهای پریشان علی وقت غسلش دست را روی شکاف سر گذاشت آب هم آتش گرفت از زخم سوزان علی خضر اُفتاده زمین  جبریل اُفتاده زمین اصلا امشب می‌شود این خانه ویران علی اینطرف دست حسن ، آنسو حسین بی کفن یک کفن را می‌کشند آرام بر جان علی سر به تابوتِ پدر می‌زد حسن می‌زد حسین وای از عباس و از تشییع پنهان علی بعد از این باید برای کربلا آماده شد آخرین روز است زینب بود مهمان علی آخرین حرفی که می‌زد با یتیم کوفه بود گفت روزی می‌رسند اینجا یتیمان علی کوفه  بعد از من مدارا کن  تو با سرنیزه هات کوفه جان زینب و جان تو و جان علی مجلس نامحرم طشت زر  و جانم حسین کاش جایش بشکند آنروز دندان علی * * "ای دل غمدیده حالت به شود دل بد مکن"* نام ما ثبت است از اول به دیوان علی هر زمانی که نجف می‌خواهم اما جور نیست با قطاری می‌روم سمت خراسان علی با علی ما آمدیم با علی جان می‌دهیم خاک ما را فاطمه خوانده است ایران علی حافظ* (حسن لطفی ۴۰۱/۰۲/۰۳) @babollharam
بزن   حلقه    درِ  کاشانه ی   دوست اگر  رحمت  بخواهی خانه ی اوست اگر   مانند   من    هستی     گنهکار سرت  را  کج  بگیر  و  کن  تو اِقرار بگو   هستم   ضعیف  اِی  کردگارم ذلیل    و   روسیاه   و    شرمسارم بگو  با  آن که  بی مقدار  و   پستم سرِ  خوانت   پیِ   رحمت   نشستم دری  از   رحمتت  بر   من  بکن  باز مرا با  بخشش  خود کن  تو  دمساز
شب قدر شب قدر آمده و آمده ام محضر تو به امید کرمت آمده ام در بَرِ تو از کرمخانه ی تو لطف و کرم می ریزد در سحر بنده به امید تو بر می خیزد من کجا و شب قدرِ تو کجا خالق من سرِ خوان تو نشستن نَبُوَد لایق من خواب غفلت همه ی عمر ، زمین گیرم کرد به تباهی سپری گشت و مرا پیرم کرد من زمین خورده ام و عبد پریشان هستم شب قدر است ببین خسته ز عصیان هستم کن نگاهی تو به این حال گدای خسته رو سیاهم ز گناهان و دلم بشکسته در شب قدر که خواندی تو مرا وقت سحر پیش زهرا مادرم تو آبرویم را بخر ای کریم و مهربان جز تو ندارم هیچ کس جان اربابم حسین امشب به فریادم برس به غبار حرم و روضه ی شاهِ شُهدا گنهم عفو نِما و بِبَرم کرب و بلا @babollharam
1_4215228638.mp3
1.36M
منم که عبد روسیاهم پر از خطا و اشتباهم یا رب، فراوونه گناه من یا رب، زیاده اشتباه من یا رب، یه رحمی کن به آه من العفو، خدای مهربون من منو جواب نکن خدا جون منو عذاب نکن خدا جون یا رب، منو تو این شبا ببخش یا رب، میون گریه ها ببخش یا رب، به حق کربلا ببخش العفو، خدای مهربون من به دل محبت حسینه شب زیارت حسینه ذکر تمام انبیا حسین آقای کشته از جفا حسین رأس بریده از قفا حسین جانم، حسین حسین حسین حسین @babollharam