eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.1هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
48 ویدیو
568 فایل
🔸فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش 👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 👈زیر نظر گروه جهادی باب الحرم و کانال متن روضه 🆔 @babolharam_net آدرس: شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی پلاک 50
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ شباي اشک و مناجات اومده دوباره دلم به ميقات اومده اين شبا با اميد عنايت و کرم مادر سادات اومده اومده دلم با اشک و التماس ميون اين دلاي خدا شناس اگه اينجا خدايي نشه دلم پس پناهگاه گنه کارا کجاس؟ اومدم با کوله باري از گناه با دلي آلوده و رويي سياه اومدم تا ميون خوبات يه شب بنده ی بي پناهو بدي پناه اومدم بهت بگم خيلي بدم به تموم دنيا جز تو رو زدم اما اين دفعه به عشق بندگيت در خونه ی تو مولا اومدم اونقده رئوفي و بنده نواز رد نمي شه پيش تو دست نياز اومدم تا بچشوني به دلم لذت عبادت و ذکر و نماز چشم من گواهِ احوال منه رو سياهيم، مال اعمال منه اما پر زدم اگه تا مهمونيت عشق فاطمه پر و بال منه بدون معطّلي يادم دادي آره من بدم ولي يادم دادي وقتي که سرشتي آب و گلمو يادته علي علي يادم دادي گفتي مي خوام هميشه با من باشي به دور از درد و غم و محن باشي به کارت گره نمي افته اگه هميشه تو سايه ی حسن باشي اگه حرف عشقت اومده وسط من مي خوام براي تو باشم فقط دستمو بذار تو دستاي حسين شبيه شهيدا تا آخر خط يه نگاش حلال مشکلاتمه اشک روضه هاش آب حياتمه دنيا و آخرتم غم ندارم تا حسين سفينه النجاتمه منم اون کبوتر امام رضا که ميام از سفر امام رضا ايشالا روزي اين شبام بشه آخرش يک نظر امام رضا کاش مي شد جامون تو آسمون باشه گوشه ی محراب جمکرون باشه کاش مي شد دلاي ما هر نيمه شب همسفر با صاحب الزمون باشه يه سحر بريم پيش امام رضا يه سحر بريم به سمت کربلا بشه روزيمون بازم سر بذاريم روي شش گوشه ی ارباب باوفا يه سحر بريم با اشک و شور و شين بشينيم ميون بين الحرمين دور صحن با صفاش طواف کنيم تا نفس داريم بگيم حسين حسين راهي شيم با اشک و آه و زمزمه سمت مرقد امير علقمه اونجا که شباي جمعه مي پيچه پاي سرداب بوي ياس فاطمه اونجا نوکريمونو نشون بديم دلمونو دست روضه خون بديم اگه افتاد نگامون به قتلگاه روي تل زينبيه جون بديم گوش کن اين همون صداي هلهله س يا صداي ناله هاي سلسله س يا صداي قاري از تو قتلگاه يا صداي بي کسي قافله ست خوب نيگا کن اينجا خاک کربلاست سه روزه تني به خاک و خون رهاست دستاي بسته ی زينبو ببين هنوزم سر حسين رو نيزه هاست نمي گم پرستويي آتيش گرفت خيمه هاي بانويي آتيش گرفت ديگه از تنور خولي نمي گم نمي گم که گيسويي آتيش گرفت داره مي لرزه زمين و آسمون ديگه طاقت نداره مادرمون نمي گم از لب غرق خون عشق نمي گم از بوسه هاي خيزرون ⏹ ____ ♨️سبک و شعر بابُ الحَرَم در https://eitaa.com/babollharam
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ شوری به دل پر تب و تابم دادی همواره تو رزق بی حسابم دادی هر ‌چند اجابتت نکردم هرگز هر بار که خواندمت جوابم دادی ⏹ در بعضى از احاديث قدسيه آمده كه خداى متعال خطاب به بندگانش مى فرمايد: «نَادَيتُمونِى فَلَبَّيتكُم، سَأَلتُمُونِى فَاعطَيتُكُم، بَارَزتُمونى فَأمهَلتُكُم، تَرَكتُمونِى فَرَعيتُكُم عَصَيتُمُونِى فَستَرتُكُم، فَإن رَجعْتُم إلى قِبلْتُكُم وَ إن أدبرتُم عَنّى انتَظرتُكُم» «مرا خوانديد شما را اجابت كردم، از من خواستيد به شما عطا نمودم، با من به جنگ و مخالفت برخاستيد شما را مهلت دادم، مرا واگذاشتيد شما را رعايت كردم، مرا معصيت كرديد بر شما پوشاندم، اگر به من باز گرديد شما را مى‌پذيرم و اگر از من روى بگردانيد به انتظار شما خواهم بود.» 📚 کشف الاسرار، ج ۳، ص ۸۲ https://eitaa.com/babollharam
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ از بس که ‌ر‌ئو‌ف و ‌مهر‌بانی یا ‌ر‌ب تو ملجأ هر پیر و جوانی یا رب هرگز نشنیده ‌ا‌م گنه ‌کاری را از خانه‌ی ر‌حمتت برانی یار‌ب ⏭ نومید نمی‌شویم یک آن از ‌تو دیدیم ‌مگر ‌به ‌غیرِ ‌ا‌حسان از تو؟ جر‌م و ‌گنه و ‌خطا و ‌عصیان از ما جود و کر‌م و عطا و ‌غفران از تو https://eitaa.com/babollharam
ببین در چشمشان اشک محن را ببین بر پیکر آن ها کفن را برای جان فشانی در منایت بده رخصت دو اسماعیل من را دو تا پرواز پیشه مثل جعفر بگو دو شیر بیشه عین حیدر برای پر زدن سبقت گرفته خداوندا برادر از برادر تمام هستی ام ارزانی تو تمام اهل عالم فانی تو دو اسماعیل من سهل است ای کاش خود زینب شود قربانی تو
رسانده‌ام به حضور تو قلب عاشق را دل رها شده از محنت خلایق را دلی که پر زده تا آستان احسانت که غرق نور اجابت کنی دقایق را نگاه کن به دلی خسته از تحیر و جهل ببار جرعه‌ای از کوثر حقایق را نگاه و مرحمت تو به دل بها داده و با رضای تو دارم رضای خالق را مرید صبح نگاه تو می‌برد از یاد مگر ترنم «قال الامامُ صادق» را؟ تویی تو ضامن صبح سعادت شیعه تویی تو روشنی هر عبادت شیعه تو آمدی و جهان غرق در خِرَد می‌شد دلیل‌ها همه با عشق مستند می‌شد تو آمدی پر و بالی دهی به این دل‌ها به پای درس تو هفت آسمان رصد می‌شد خوشا به حال دلی که عروج را فهمید مسیر روشن تو از بهشت رد می‌شد میان آن همه شاگرد شد سعادتمند کسی که مذهب عشق تو را بَلَد می‌شد نفس زدی و جهان را حیات بخشیدی تجلیات الهی، الی الابد می‌شد شده ست جلوه‌گر از هر کرانه آیاتت جهان نشسته سر سفرۀ روایاتت سر ارادت ما و غبار صحن بقیع همان حریم بهشتی، همان بهشت بدیع همان دیار الهی که از نسیم خوشش شده‌ست شهر مدینه پر از شمیم ربیع «و یطعمون علی حبّه...» نمایان است کرانه‌های کرامت چه بی‌کران و وسیع گدایی حرمش اعتبار هر عاشق امید ماست توسل در این سرای رفیع کلید معرفت اینجا ارادت و عشق است سر ارادت ما و غبار صحن بقیع مگیر از دل من یا رب این سعادت را گدائی حرم اهل بیت عصمت را غبار مقدم تو عطر آشنا دارد برای دیده‌ام اعجاز کیمیا دارد گدای خانه به دوش توام، قبولم کن گدای تو به جز این آستان کجا دارد؟ دگر چه جای گلایه ز فقر می‌ماند کسی که در دو جهان، مهربان! تو را دارد دل شکستۀ من حرف‌های ناگفته دل شکستۀ من شوق التجا دارد کسی که بوده تمام وجودش از جودت در آستانه‌ات امشب دو خط دعا دارد همیشه آرزوی پر زدن به سوی بقیع همیشه حسرت دیدار کربلا دارد چه می شود همۀ عمر با شما باشم غبار صحن تو و صحن کربلا باشم
ازشب میلاد تو اینگونه حاصل می شود ماه،روز اول ذی القعده کامل می شود بارها سر در میارد از شب میلاد تو تا که جبرائیل ازخورشید غافل می شود گوئیا شان نزولش می شود ایران ما هرچه بر"موسی بن جعفر"سوره نازل میشود پای او "شاه چراغ "ودستها "عبدالعظیم" چشم ایران چون که مشهدگشت-قم؛دل میشود خاک مشهدنسخهء ایرانی کرب وبلاست حضرت معصومه زینب را معادل می شود هرچه قابل‌تر دراین مجموعه ناقابل ترست هرچه ناقابل دراین مجموعه قابل میشود هرکسی ازخویش داخل گشت خارج میشود هرکسی ازخویش خارج گشت داخل میشود هرکسی درشهرعاقل گشت عاشق هم نشد هرکسی درصحن عاشق گشت عاقل میشود رتبه هابر عکس دنیا می دهد اینجا جواب شاه باترفیع در صحن تو سائل می شود درحریمت شعر گفتن کار خودرا می کند "شاطرعباس قمی"هم گاه"دعبل"می شود اشک وقتی واقعی شددرحرم هم سرگرفت پس به جای مُهر پیشانی من گل می شود هرکسی طرز ارادت را به تو توضیح داد صاحب یک جلدتوضیح المسائل می شود گوشه ای ازلطف پنهان توکه معلوم نیست گوشه ای ازلطف معلوم تو"فاضل"میشود تاچهل شهرمجاور وسعت اکرام توست پس من ِهمسایه ات رانیز شامل می شود مشکلات سختم آسان شد ولی کاری بکن دل بریدن از تو دارد باز مشکل می شود
هم زمزمه‌ء سبز بهاران با تو هم روح بلند چشمه ساران با تو از راه رسيدي و کويري تشنه جنت شده اي حضرت باران با تو تا خاک مرا سرشت، يا معصومه روي دل من نوشت: يا معصومه يک پنجره پرواز مرا خواهد برد ازصحن تو تا بهشت، يا معصومه