eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.1هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
58 ویدیو
568 فایل
🔸فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش 👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 👈زیر نظر گروه جهادی باب الحرم و کانال متن روضه 🆔 @babolharam_net آدرس: شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی پلاک 50
مشاهده در ایتا
دانلود
آتش گلستان می شود وقتی بیایی رحمت چو باران می شود وقتی بیایی دنیا برای جشن موعود تو ای ماه خورشید باران می شود وقتی بیایی با اذن حق افلاک در امر تو چون هست هرذره طوفان می شود وقتی بیایی ای نسخه پایانیِ دست خداوند هر درد درمان می شود وقتی بیایی دلها شده بازار سردی از عواطف دلها بهاران میشود وقتی بیایی ای دستگیرِ ضعفا با قدرت تو موری سلیمان می شود وقتی بیایی هرشیعه را که چاه غربت کرده محبوس سلطان کنعان می شود وقتی بیایی ادیانِ دیگر هم همه یار تو هستند کافر مسلمان می شود وقتی بیایی تو توبهٔ ما را پذیرفتی و آخر شرمنده شیطان می شود وقتی بیایی در دولتت ثابت قدم ها پای کارند پاینده ایمان می شود وقتی بیایی از نام تو هم ، ضربه ها خورده عدویت حتما هراسان می شود وقتی بیایی ازغربت زهرا تو قلبت درد دارد قبرش نمایان می شود وقتی بیایی درکعبه چون پا مینهی ذکر طوافت نام علی جان می شود وقتی بیایی آن دم که بر جد غریبت روضه خوانی هر دیده گریان می شود وقتی بیایی 🔸شاعر:
ای آخریـن امید رسـالت خوش آمدی خورشید آسمـان عـدالت! خوش آمدی سر تا به پات قدر و جلالت! خوش آمدی بنیان‌کن اساس ضلالت! خوش آمدی با مقدم تو گشت زمین رشک آسمان عجل علی ظهورک یا صاحب‌الزمان اسلام بـا ولادت تـو بـاز جـان گرفت روی ندیـدۀ تـو دل از آسمـان گرفت دیـن بـا ولایتت شرف جاودان گرفت «حسنت به اتفاق ملاحت جهان گرفت» جاء الحقت رسید بـه گوش جهانیان عجل علی ظهورک یا صاحب‌الزمان ای از خدا سلام به جسم و به جان تو آوای وحـی می‌شنــوم از زبــان تو دل‌بـرده از پـدر ز مـلاحت بیان تو قرآن بخوان که بوسه زند بر دهان تو ای عمر وحی از نفست گشته جاودان عجل علـی ظهورک یا صاحب‌الزمان میـلاد تو ولادت خوبان عالم است عید هزار موسی و عیسی‌بن‌مریم است میـلاد اهـل‌بیت رسول مکرم است میـلاد دیگـر شهـدای مکرم است میـلاد سیدالشهــدا را دهـد نشـان عجل علی ظهورک یا صاحب‌الزمان بازآ که اولیای خـدا چشم‌شـان به توست یـاران سیدالشهــدا چشم‌شـان به توست سرهای تشنه گشته جدا، چشم‌شان به توست مکه، مدینه، کرب‌و‌بلا چشم‌شان به توست کعبه گشوده چشم به راه تو همچنان عجل علی ظهورک یا صاحب‌الزمان ما از تو دور و جای تو پیوسته بین ماست روی ندیـده‌ات همـه جا نور عین ماست چشم انتظار ماندن ما دین و دِین ماست جمعـه گــواه نالـۀ ایـن الحسین ماست یک جمعه این سوال نیفتاده از زبان عجل علی ظهورک یا صاحب‌الزمان تو خود شبان و این رمه در انتظار توست چشم جهانیـان همـه در انتظار توست مولا! بیـا کـه فاطمـه در انتظار توست خورشید نهـر علقمـه در انتظار توست بر بازوی عموی خود این جمله را بخوان عجـل علی ظهـورک یا صاحب‌الزمان تو غایبی و خلق جهان در حضور توست ملک خـدای عزوجـل غـرق نـور توست جای تو خالی است و جهان پر ز نور توست آقـای عیدهــا همـه روز ظهــور توست از چشم ما نهانی و در عالمی عیان عجل علی ظهورک یا صاحب‌الزمان بی تـو شـب سیــاه شـده روزگار ما بی ‌تو شده است خنده گل نیش خار ما رنـگ خـزان گرفتـه سراسر بهـار ما بــازآی ای قــرار دل بـی‌قــرار ما بازآ که ذکـر مـا شده الغوث الامان عجل علی ظهورک یا صاحب‌الزمان کی می‌شود که پای به چشم بشر نهی؟ عمامــۀ رسـول خـدا را به سر نهی بر قلب دشمنـان ولایت شـرر نهی تا یک نظر به جـانب اهل نظر نهی رخ بر تمـام منتظـرانت دهـی نشان عجل علی ظهورک یا صاحب‌الزمان ای زخــم پیکـر شهــدا بی‌قرار تو چشم علی به دست تو و ذوالفقار تو فریـاد انتقـام شهیـدان شعـار تو لبخند می‌زند عموی شیرخوار تو کای دست انتقـام خداونـد لامکان! عجل علی ظهورک یا صاحب‌الزمان دست حقّی و کاتب لوح و قلم تویی بهـر ظهـور، بیـن امامان علم تویی بگشای رخ که هادی کل امم تویی مـولا! بیـا! بیـا! کـه امام حرم تویی گویـد بـلال بـر تـو به بام حرم اذان عجل علی ظهورک یا صاحب‌الزمان ای دست اولیــای الهـی به دامنت جوشن کبیر در صف پیکار جوشنت پیـــراهن حسیــن، بـرازندۀ تنـت «میثم» تمام چشم شده بهر دیدنت چشمش بود به راه تو، اشکش به رخ روان عجـل علـی ظهورک یا صاحب‌الزمان
💠ولادت حضرت على‌اکبر (ع)💠 🔻محمدحسن بیات‌لو جان تازه به تن خسته و بی تاب تویی ما همه  خاک ترین  و گهر ناب تویی چهره ات داد گواهی خودِ مهتاب تویی نو رسیده ؛ پسر حضرت ارباب تویی نفس و هستی آرام دل و جان حسین جان ِعالم به فدای لب خندان حسین   آمدی روز کنی نیمه شب دنیا را بنِشانی سر جا هیمنه ی دریا را بکشانی پی خود دلشده ی شیدا را خنده آورده ای امروز لب لیلا را در ِ این خانه کرم روی کرم بار شده همه جا پخش شده شاه پسردار شده   پای تو سرو قدی نیست مگر افتاده دلبری نیست که با دیدن تو دل داده در حصار تو که ماندیم شدیم  آزاده مات و مبهوت صدای تو موذن زاده ای به قد قامت تو نماز قامت بسته به قد و قامت ِ تو  کارِ  قیامت بسته   از بزرگیت به هر کوچه و برزن گفتند به تو با آن قد و بالات تهمتن گفتند به پیمبر  شدنت  خَلقاً و خُلقاً گفتند بخدا مدح تو را دوست و دشمن گفتند هیچکس لایق آن نیست شود بالا دست تا زمانی که در این خاک علی اکبر هست   پدرت خیره شده بَه چه نگاهی داری؟ با همان تیغه ی ابروت سپاهی داری فنّ مخصوص خود توست سلاحی داری غیر حفظ حرم عشق گناهی داری !؟ به هم آمیخته ای میمنه تا میسره را وا کن از صفحه پیشانی بابا گره را علیه السلام علیه السلام علیه السلام
⁠⁠⁠⁠✅ شور حضرت علی‌اکبر علیه‌السلام ⁣🔻 شاعر: سیدمحمدرضا حسینی 1⃣ بند اول⁣ چشم تمام كهكشون، محو گل لیلا شده می‌باره گل از آسمون، ارباب ما بابا شده واسه بخشش و كرامت/ یكه تاز عالمینه من دور سرش بگردم/ عشق اول حسینه حسین/ جانم چه دلبری داری جانم چه محشری داری به به چه اكبری داری 2⃣ بند دوم جا داره از شوق علی، دیوار كعبه وا بشه عرش خدا ارزونی كه، دست حسین گهوارشه امشب پابپای خورشید/ اربابم بهش می‌نازه اكبر اومده به دنیا/ تا شیش‌گوشه‌رو بسازه حسین حال دلم رو زیبا كن عیدی برام مهیا كن كرببلامو امضاكن 3⃣ بند سوم امشب جوونا دل بدن/ باید بریم پایین پا زهرا اگه قسمت كنه/ باید بریم تا كربلا زانوی ادب بزن تا، این بال و پرت رهاشه خوشبخته اونی كه میخواد، پایین پا بره فداشه دلم، پاگیر لطف این در شد با عشق تو منور شد مست علی اكبر شد ⁣ علیه السلام
⁠⁠⁠✅ ⁠⁣سرود میلاد حضرت علی‌اکبر علیه‌السلام 🔻 شاعر: سجاد محمدی 1⃣ بند اول ای هستی کوثر ای وارث حیدر جانم گل لیلا جانم علی اکبر رو دستای زینبی علی‌علی به به به چه هیبتی علی‌علی تو مثل پیمبری علی‌علی به به به چه صولتی علی‌علی سرو رشید و امید شاه/ ماشاءالله رسیده یه قرص کامل ماه/ ماشاءالله 2⃣ بند دوم ای دلبر بابا ای دلبر لیلا ای ماه عشیره جانم به تو آقا ای روح ابوتراب علی‌علی ای دلبند فاطمه علی‌علی وقت معركه فقط نگاه تو میشه حسن خاتمه علی‌علی خرابم كن از این سبوی ناب/ جانِ ارباب گداهای میخونه رو در یاب/ جانِ ارباب 3⃣ بند سوم گیسوت خالق شب اسمت روی هر لب گهوارهء خوابت تو آغوش زینب می‌گیرم حاجتمو علی‌علی از تو بی‌معطلی علی‌علی ذکر روی لبمه علی‌علی ای جانم علی‌علی علی یوسف از عشقت افتاده در چاه/ ماشاءالله تو نخلی و دست همه کوتاه/ ماشاءالله 4⃣ بند چهارم ای ساكن هر دل حلال مسائل شاگرده دلیره رزم ابوفاضل حاضر كن نقابتو علی‌علی وقتی حمله می‌بری علی‌علی تو شیر دلاوری علی‌علی تو سردار لشكری علی‌علی با ضربه‌های گاه و بی‌گاه/ ماشاالله از نهاد دشمن بلند شد آه/ ماشاالله ⁣ علیه السلام
💠ولادت حضرت على‌اکبر (ع)💠 🔻محمدحسن بیات‌لو جان تازه به تن خسته و بی تاب تویی ما همه  خاک ترین  و گهر ناب تویی چهره ات داد گواهی خودِ مهتاب تویی نو رسیده ؛ پسر حضرت ارباب تویی نفس و هستی آرام دل و جان حسین جان ِعالم به فدای لب خندان حسین   آمدی روز کنی نیمه شب دنیا را بنِشانی سر جا هیمنه ی دریا را بکشانی پی خود دلشده ی شیدا را خنده آورده ای امروز لب لیلا را در ِ این خانه کرم روی کرم بار شده همه جا پخش شده شاه پسردار شده   پای تو سرو قدی نیست مگر افتاده دلبری نیست که با دیدن تو دل داده در حصار تو که ماندیم شدیم  آزاده مات و مبهوت صدای تو موذن زاده ای به قد قامت تو نماز قامت بسته به قد و قامت ِ تو  کارِ  قیامت بسته   از بزرگیت به هر کوچه و برزن گفتند به تو با آن قد و بالات تهمتن گفتند به پیمبر  شدنت  خَلقاً و خُلقاً گفتند بخدا مدح تو را دوست و دشمن گفتند هیچکس لایق آن نیست شود بالا دست تا زمانی که در این خاک علی اکبر هست   پدرت خیره شده بَه چه نگاهی داری؟ با همان تیغه ی ابروت سپاهی داری فنّ مخصوص خود توست سلاحی داری غیر حفظ حرم عشق گناهی داری !؟ به هم آمیخته ای میمنه تا میسره را وا کن از صفحه پیشانی بابا گره را علیه السلام علیه السلام علیه السلام
✅ يا ايها العزيز به ما هم نگاه كن ♦️ تركيب بند ميلاد حضرت على اكبر عليه السلام 🔻 سرودهء سعيد نسيمى ما را سرشته است گرفتارمان کند خلق از اضافهء گِل دلدارمان کند از خاک کربلا و نم اشک فاطمه خلقت شدیم تا که علی وارمان کند با یک نگاه، حضرت ارباب زاده ای ما را خرید تا که خریدارمان کند یوسف که آفریده شد آن گه نوشته شد با یک کلاف، راهی بازارمان کند بازار رفته بندهء یوسف شدیم ما میثم شدیم تا که سر دارمان کند هر بار، بارِحسرت ودردی به دل نشست دستی رسید تا که سبکبارمان کند نازم به چشم مست همان شاهزاده ای که یک نگاه کرد که بیمارمان کند از آن نگاه وصل به دریا شدیم ما مجنون کوی اکبر لیلا شدیم ما بر زد دوباره شاخهء طوبی جوانه ای تکثیر گشت هیبت پیغمبرانه ای تصویری از حسین به دامان فاطمه سوزانده عمه بر سرت اسفند دانه ای خورده گره به قلب ابالفضل زلف تو ام البنین کشد چو به موی تو شانه ای دل می برد ز هاشمیان خنده های تو گشته برای بوسه ز رویت بهانه ای با هر تبسمت که در باغ جنت است ای دلربا ، تو عطر بهشتی خانه ای ای موج گیسوان تو دریایی از امید بر موج آرزوی جوانان کرانه ای یا ایها العزیز به ما هم نگاه کن صف بسته ایم تا که بگیریم اعانه ای اکبرترینِ حلقهء باب شفاعتی حیدرترین شعاع چراغ هدایتی اى يكه تاز عرصه ى پيكار يا على اى ترجمان آيه ى ايثار يا على آيينه ى حسينىِ زهرا كه مى شود هر لحظه با وجود تكرار يا على يك لشكراست برق نگاهت كه مى زنى چون صاعقه به قلب شب تار يا على پا درركاب و دست به شمشير،كرده اى در كارزار ، كار همه زار يا على از رزم حيدرى تو پاشيده شد سپاه فرياد زد ز شوق، علمدار يا على بازوى لافتايى تو ذوالفقار شد اى هيبت تو حيدر كرار يا على اى قله ى غرور و قرار دل حسين تنها مؤذن حرم يار يا على اى حامى رقيه ز خيمه سفر نكن گر مى روى برو جگرم را خبر نكن وقتی تن تو طعمهء شمشیر می شود آیینهء وجود تو تکثیر می شود هر کس که از هراس هجوم تو می گریخت برگشته و به کشتهء تو شیر می شود اى نازنين جوان رشيدم، كمان شدم داغ تو بر دل پدرت تیر می شود برخیز ای تمام ادب، پیش پای من دارد کنار تو پدرت پیر می شود اى كه مدافع حرمى ، كوه غيرتى بعد تو خيمه ها همه تسخير مى شود سرو امید من ، همهء آرزوی من برخيز خیمه بى تو زمینگیر می شود بعد تو خاک بر سر دنیای دون علی بی تو ز زندگی دل من سیر می شود اى آيه ى مقطعه ى مصحف عبا اى قاب تكه تكه ى تصويرمصطفى علیه السلام
💠ولادت حضرت على‌اکبر (ع)💠 🔻استاد سازگار  ١) همه در حیرتم امشب، که شب هیفده ماه ربیع است و یا یازده ماه شعبان معظم شب میلاد محمد شده یا آینة طلعت نورانی احمد به سر دست حسین است و یا آمده از غار حرا باز محمد؟ عجبا این گل نورسته علی اکبر لیلاست، بگو یوسف زهرا است، بگو آینة طلعت طاهاست، بگو دسته گل فاطمة ام ابیهاست، بگو روح بتول است، بگو جان رسول است، سلام و صلوات همه بر خُلق و خصالش به جلالش به جمالش، همه مبهوت کمالش همه مشتاق وصالش، که سراپاست همه آینه احمد و آلش، چه به خلقت چه به طینت چه به صورت چه به سیرت چه به قامت چه به هیبت، همه بینید در این خال و خط و چهره گل روی رسول دو سرا را * ٢) خانة یوسف زهراست زیارتگه پیغمبر اکرم نگه آل محمد به جمالی است که خود شاهد رخسار دل آرای محمد شده اینک، همگی چشم گشودند به سویش، به گمانم که گره خورده دل نور دل فاطمه بر طرّة مویش، شده جا در بغل عمه و آغوش عمویش، نگه ماه بنی هاشمیان بر گل رویش، نفسش نفخهٔ صور و نگهش آیت نور است و قدش نخلة طور و به دمش معجز عیسا، به لبش منطق موسی، همه ماتش همه مستش همه دادند به هم دست به دستش، همه گل بوسه گرفتند ز پیشانی و لعل لب و خورشید جمالش همه دادند سلامش همه دیدند به مهر رخ او، وجه خدا را * ۳) نگه از دامن مادر به گل روی پدر دوخته گویی، که ز شیری به تجلای الهی شده چون شعلهٔ افروخته، سر تا به قدم سوخته، از روز ولادت بسی آموخته این درس که باید به جراحات تنش آیهٔ ایثار و شهادت همه تفسیر شود، سینة پاکش هدف تیر شود، طعمة شمشیر شود، با نگه خود به پدر کرده ز گهواره اشاره که منم کشتهٔ راهت، تو رسول اللهی و من چو علی شیر سپاهت، بنواز ای پدر عالم هستی، علی اکبر پسرت را به نگاهت، منم آن کودک شیری که ز شیری دل خود را به تو بستم، به فدایت همه هستم، تن و جان و سر و دستم، من و آن عهد که درعالم زر بستم و هرگز نشکستم، پسر فاطمه!  از جام تولای تو مستم، تو دعا کن تو دعا کن! که سرافراز کنم تا صف محشر شهدا را * ٤) چه برازنده بود نام علی بهر من آن هم ز لب تو، که وجودم همه گردیده پر از تاب و تب تو، به خداییِ خدا پیشتر از آمدنم بوده دلم در طلب تو، به جز این نیست که باشد حَسَب من حَسَب تو نَسَب من نَسَب تو، به خدا مثل علی در صف پیکار برآرم ز جگر نعره و یکباره زنم چون شرر نار به قلب صف اشرار، که گوید به من احسن به صف کرب و بلا حیدر کرار و زند خنده به شمشیر و به آن صولت و آن نیرو و آن غیرت و آن شوکت و عِزّ و شرفم احمد مختار، سزد/ از دل گهواره به عالم کنم اعلام که ای خلق جهان من به نبی نور دو عینم، به همه خلق ندا می دهم امروز که فردا به صف کرب و بلا یار حسینم، عجبا می نگرم در بغل مادر خود معرکهٔ کرب و بلا را * ۵) ای نبی روی و علی صولت و زهرا صفت و فاطمه رفتار و حسن خو، تو که هستی که ربودی دل لیلا و حسین و حسن و زینب و عباس و علی را، تو نبی یا که علی یا که حسن یا که حسینی، تو همان خون خدا یا پسر خون خدایی، تو همه صدق و صفایی، تو همه مهر و وفایی، تو به هر زخم شفایی، تو به هر درد دوایی، تو عزیز دل آقای تمام شهدایی، تو همان یوسف خونین بدن آل عبایی، گل پر پر شدة گلبن ایثار و ولایی، نه تو قرآن ز هم ریخته از نیزه و شمشیر جفایی، تو همه صبر و ثباتی، تو همان باب نجاتی، تو به لعل لب خشکیدة خود خضر حیاتی، تو در امواج عطش آبروی آب فراتی که ز داغ لبت آتش زده دریا دل ما را *** ۶) نظری تا که چو جان تربت پاک تو در آغوش بگیرم، به ضریحت بزنم بوسه و از شوق، همان لحظه بمیرم، عجبا قبر تو با قبر حسین از چه یکی شد؟ تو مگر جان حسینی نه!، تو قرآن حسینی، پدر و مادر و جان و همه هستم به فدایت، منم و مهر و ولایت، منم و مدح و ثنایت، منم و لطف و عطایت، منم و حال و هوایت، سگ این کویم و جایی نروم از سر کویت، گفتم و گویم به دو عالم نفروشم کفی از خاک درت را، به خدا سلطنت این است که خاک قدم خیل گدایان تو باشم، ندهم این سِمت از دست، به دستم بگذارند اگر مهر و مه و ارض و سما را علیه السلام علیه السلام علیه السلام
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ای زمین سامره طور تجلّا خوانمت یا بهشت حضرت باری تعالا خوانمت سرزمین مکّه یا گلزار بطحا خوانمت جبهه هفت آسمان با عرش اعلا خوانمت کعبۀ پیغمبران یا طور سینا خوانمت قبلۀ امید فرزندان زهرا خوانمت هر چه هستی طور دل سینای جان می‌دانمت زادگاه مهدی صاحب زمان می‌دانمت نو عروس فاطمه امشب محمّد زاده‌ای دختر شاهنشه رومی و احمد زاده‌ای اختر برج ولایی، ماه امجد زاده‌ای هیکل توحید یا روح مجرّد زاده‌ای عابدی معبود و یا عبدی مؤید زاده‌ای پای تا سر مظهر دادار سرمد زاده‌ای انبیا را اولیا را، جان جان است این پسر مصلح کل مهدی صاحب الزمان است این پسر کودکی نورس مپندارش که پیر آدم است رهنمای آدم است و مقتدای عالم است انبیا را اوّل است و اولیا را خاتم است هم خطاب مبرم است و هم کتاب محکم است هم بدرد جان دوا هم زخم دل را مرحم است نوح دل، یوسف لقا، موسی بیان، عیسی دم است شیعه تنها مصلح کلّ بشر می‌داندش عالم خلقت امام منتظر می‌داندش نرگس امشب تا سحر با مرغ شب بیدار باش صبحدم چشم انتظار وعدۀ دیدار باش دیده بگشا در تمشای رخ دلدار باش در رخ دلدار محو جلوۀ دادار باش شاهد لبخند گل در دامن گلزار باش در نشاط و شور و شادی باغبان را یار باش شب دعایت روح را غرق حلاوت می‌کند صبح مهدی در برت قرآن تلاوت می‌کند ای عروس فاطمه ام العلوم الکامله ای جهان قربان حملت ای بمهدی حامله ای تو را سادات زنهای بهشتی قابله خیز از جا و بجا آور نماز نافله نور شد بین تو و چشم حکیمه فاصله کاروان دل به پا آمد امید قافله حبذّا یار آمده یار آمده یار آمده یوسف گم گشتۀ زهرا به بازار آمده نرگس امشب موسِئی با نور طور آورده‌ای یا مگر داور دیگر باز بور آورده‌ای آدم است این یا ملک یا آنکه حور آورده‌ای یا بدامن مظهر الله نور آورده‌ای آفرینش را به شوق و وجد و شور آورده‌ای سید الاشهاد را بدر البدور آورده‌ای از زمین یک آسمان توحید داری در بغل ماه دورت گردد و خورشید داری در بغل قلب امکان، رکن ایمان، جان جان ماست این ناخدای کشتی دین مصلح دنیاست این لنگر و طوفان و موج و ساحل و دریاست این آدم و نوح و خلیل و موسی و عیساست این نور و طور و فجر و قدر و کوثر و طاهاست این ای دو صد یوسف فدایش یوسف زهراست این نامش از اهل زمین و آسمان دل می‌برد چهره‌اش نادیده از خلق جهان دل می‌برد والد خلق خدا در نقش مولود آمده در جمال عبد پیدا، حُسن معبود آمده آفتاب ظلّ جان یا ظلّ ممدود آمده بحرهای آرزو را دُرّ مقصود آمده با لوای حمد بشتابید محمود آمده آی مظلومان بپا مهدی موعود آمده روز عشق و وحدت و ایثار و هم عهدی رسید از کنار کعبه فریاد انا المهدی رسید ای وجودت بر تن بی جان عالم جان بیا ای ظهورت دردها را خوشترین درمان بیا ای جواب نالۀ مظلومی قرآن بیا ای همه جانها بخاک مقدمت قربان بیا ای امید بی کسان ای یار مظلومان بیا ای نجات هستی ای گمگشته انسان بیا زینب کبرا سر بازار می‌خواند تو را فاطمه بین در و دیوار می‌خواند تو را آفتابا طلعتت در پرده پنهان تا بکی؟ ماهتابا جلوه‌ای شبهای هجران تا بکی؟ باغبانا بی تو خون آب گلستان تا بکی؟ یوسفا از دیدنت محروم کنعان تا بکی؟ احمدا تنها میان جمع قرآن تا بکی؟ مهدیا بر نیزه سرهای شهیدان تا بکی؟ از جگرها آه می‌جوشد که یا مهدی بیا خون ثارالله می‌جوشد که یا مهدی بیا گاه دور کعبه با اشک روان می‌جویمت گه چو بلبل نغمه زن در بوستان می‌جویمت گه کنار خانه برگرد جهان می‌جویمت در منی من در زمین و آسمان می‌جویمت که به بزم دوستان با دوستان می‌جویمت گه درون خویشتن مانند جان می‌جویمت هرچه می‌گردم در این گلشن نمی‌بینم تو را تو مرا می‌بینی امّا من نمی‌بینم تو را دیده‌ها اختر شمار صبح دیدار تؤاند اختران آئینه‌دار ماه رخسار تؤاند گلعذاران بی قرار سیر گلزار توأند شهریاران خاکسار پای زوّار توأند سربداران پایدار دار ایثار توأند دوستان چشم انتظار صبح پیکار توأند یا بن مولانا العلی یا بن النبی المصطفی از تو عالم می‌شود چون نظم «میثم» با صفا
بسم‌ الله الرحمن الرحیم مگر آسمان را چراغان نکردیم ؟! زمین را مگر نورباران نکردیم ؟! مگر کوچه را آب و جارو نکردیم ؟! شبِ تار را غرقِ شب‌بو نکردیم ؟! مگر شهر را غرقِ شربت نکردیم ؟! سر کوچه را طاق‌نصرت نکردیم ؟! مگر شاعران از غمش کم سرودند ؟! قلم‌ها سلاحِ ظهورش نبودند ؟! مگر مرغِ آمین‌مان در قفس بود ؟! دم ربّناهایمان بی‌نفس بود ؟! مگر العجل‌هایمان دیردَم بود ؟! سرِ سفره‌ی ندبه‌ها چای، کم بود ؟! مگر صبحِ جمعه سلامش نکردیم ؟! تهِ هفته‌ها را به نامش نکردیم ؟! چرا یوسف افتاده در چاهِ غیبت ؟! چرا برنمی‌گردد از راهِ غیبت ؟! چرا روز موعود، تاخیر دارد ؟! کجای عمل‌هایمان گیر دارد ؟! جوابِ چراهایمان هم سوال است مگر آرزوی وصالش محال است ؟! نگو آرزویش محال است، هرگز ! نگو دیدنش در خیال است، هرگز ! زمانش بیاید؛ همین جمعه شاید اگر حرف‌مان حرف باشد می‌آید
بسم‌ الله الرحمن الرحیم سلام نازترین مطلع تغزل ها سلام بازترین سفرۀ توسل ها سلام واسطۀ فیض، بین ما و خدا سلام تکیۀ مستحکم توکل ها شبیه طور ، ظهورِ تو ظرف می خواهد عروسِ فاطمه دارد از این تحمل ها تو یک شبه به تکامل رسی میانِ رَحِم هنوز غرق تَحَیُر همه تعَقُل ها به غمزۀ تو گره وا شود زکارِ گدا کریم نیست مُقَصِر در این تعلُل ها زیاس هایِ بهشتی به دستِ خود زهرا درست کرده برایِ تو تاجی از گُل ها شبیه ماه، در این شامِ تار تابیدی به رویِ دامن نرجس چه ناز خوابیدی تکانِ پلک تو دل می برد ز دلبرها مقابل قدمت خاک می شود سرها فدای خندۀ بابای تو پدرهامان فدایِ مادرِ پاکت تمام مادرها ز «کاخِ روم » رسید و عروسِ زهرا شد نتیجه میدهد آخر عفاف دخترها برایِ خواستِگاری زچادرش زهرا قواره کرد،برایِ عروس،معجرها از آن به بعد ملائک شدند خادمِ او به پیش مقدمش انداختند شهپرها رسید مژده عقیق یمن شدی نرجس تو انتخاب برای حسن شدی نرجس تمام دار و ندارِ پیمبری مهدی ز انبیای الهی تو برتری مهدی به رویِ بازوی تو حک شده ست جاء الحق شبیه ِ آیۀ قرآن مطهری مهدی مگر نگفته ای الگویِ توست مادرِ تو بدونِ شک تو از او ارث میبری مهدی به ذوالفقار قسم وقت انتقام رِسَد تمامِ خلق ببینند حیدری مهدی ز ابروانِ بلندت وقار میریزد چنان عمویِ رشیدت دلاوری مهدی همینکه چشم تو شد باز ، فاطمه خندید خوش آمدی گل زیبایِ عسگری مهدی و ان یکاد بخوانید ماه آمده است تمام هستی زهرا ز راه آمده است زدستِ ناز تو ای ناز دار من چه کنم برای وصل توام بیقرار من چه کنم چقدر منتظرانِ تو در دلِ خاکند به طول اگر بکشد انتظار من چه کنم برایِ آمدنِ تو نکرده ام کاری برای آمدنت ای نگار من چه کنم ز بسکه دست گرفتی بدعادتم کردی ز دستِ لطف تو ای سفره دار من چه کنم دلم هوای تو را کرده و زتو دورم به غیرِ گریۀ بی اختیار من چه کنم هزار بار زدم زیرِ عهدِ خود با تو ندارد عهدم اگر اعتبار من چه کنم رسیده نیمۀ شعبان چرا نمی آیی نموده ایم چراغان چرا نمی آیی بیا که گنبدِ خضراست دیده بر راهت بیا که حیدرِ تنهاست دیده بر راهت چقدر منتظران تو بیصدا رفتند نگاهِ مضطرب ماست دیده بر راهت قسم به خاکِ نشسته به چادرِ مادر سکوتِ غربتِ دنیاست دیده بر راهت هنوز نالۀ مادر به گوش می آید بیا که حضرت زهراست دیده بر راهت میانِ کوچه به دنبالِ گوشواره حسن شهیدِ سیلیِ اعداست دیده بر راهت میانِ گودی ِ مقتل حسین افتاده هنوز زیرِ لگد هاست دیده بر راهت برویِ نیزه به فرقی که واشده از هم نگاهِ حضرتِ سقاست دیده بر راهت میانِ بزمِ شراب و کنارِ تشت طلا هنوز زینب کبراست دیده بر راهت هنوز یادِ گلویِ بریدۀ اصغر رباب ،در دلِ صحراست دیده بر راهت
بسم‌ الله الرحمن الرحیم خشک شد این مزرعه، باران نمی‌آید چرا؟ عید هم آمد ولی مهمان نمی‌آید چرا؟ شیخ، همراه ِ چراغش منتظر مانده هنوز... پرسشش این است که: "انسان نمی‌آید چرا؟" یکه تازی می‎کند قوم ِ ثمود و لوط و عاد مانده‌ام من در جهان طوفان نمی‌آید چرا؟ سامری گوساله بازی می‌کند، موسی کجاست؟ ای خدا! پس لوح ِ دَه فرمان نمی‌آید چرا؟ سوی چشمم کم شده از گریه‌های ندبه‌ام یوسف ِ گمگشته‌ی کنعان نمی‌آید چرا؟ من دعای عهد می‌خوانم به امید ِ طلوع آفتاب ِ نیمه‌ی شعبان نمی‌آید چرا؟
سلام یابن فاطمه ؛ سلام یابن العسکری امید قلب ما همه ؛ سلام یابن العسکری ای یوسف زهرا بیا آواره صحرا بیا آقا بیا آقا بیا ......... چه می شود به ما نظر ؛ به خاطر خدا کنی تو در قنوت نافله ؛ برای ما دعا کنی ای با خبر از حال ما بر روی لب داریم دعا مهدی بیا مهدی بیا ..... یابن الحسن روحی فداک ؛ متی ترانا و نراک چشم انتظاران رهت ؛ رفتند یک یک زیر خاک بر لب رسیده جان ما ماه شب هجران ما آقا بیا آقا بیا ...... سلام ما سلام ما ؛ به داغ ناتمام تو سلام ما سلام ما ؛ به اشک صبح و شام تو یابن علی المرتضی بر دوش تو شال عزا مهدی بیا مهدی بیا ..... بیا بیا تقاص آن ؛ دو دست بسته را بگیر بیا و انتقام آن ؛ دست شکسته را بگیر زهرا میان شعله ها در پشت در زند صدا مهدی بیا مهدی بیا ...... با ضرب دست دومی ؛ شد صورت مادر کبود جان پیمبر کشته شد ؛ مزد رسالت این نبود شش ماهه ی او شد فدا میگفت به زیر دست و پا مهدی بیا مهدی بیا
سبک 1 عنایت شده درجوارحضرت رضاعلیه السلام شدجهان روشن از,قمر نرجس شد شب تولد ,حیدر نرجس سامرا, از نور حق شدجلی اومده آخر ولی مهدی آل علی بسکه زیباس شبیه احمده میگن عالم مصطفی اومده شدجهان مست نگاش دل مبتلاش مونده به راش......تاکه بیاد یامهدی اباصالح مدد 🌸🌸🌸🌸🌸 واسه میلاد ِ این ،نوگل ِنرجس شده فاطمه تو عرش,صاحب ِمجلس اومده,حضرت صاحب زمون دلبر هفت آسمون برای شیعه امون روح تقوا, ثمر هاشمه چقد رفته,به خود فاطمه اومده حبل المتین عین الیقین حِصن حَصین.....اباصالح یامهدی اباصالح مدد 🌸🌸🌸🌸🌸 دلای شیعیان ،شد خریدارش شد حیات دل ما شوق دیدارش آخرش,کوری قوم یهود میاد آقا زود زود نابوده آل سعود روی منبر میره ابن الحسن ظلم وجورو میکنه ریشه کن میره با ما نوکرا از سامرا تا کربلا........پایین پا یامهدی اباصالح مدد... 📝علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
عجل الله فرجه مددی یا بقیة الله تو امام کل جهانی یادگار حضرت زهرا حضرت صاحب الزمانی همه دنیا به طفیل قدم تو شده خلق ز قیام تو شود عالم اسود همه نور کاش باشم و ببینم که بدل گردانی این خرابی جهان را به گلستانِ ظهور ای وارث تیغ حیدر یامهدی بینه ی رب در محشر یامهدی ای زیباترین ای طاووس بهشت ای شاه عدالت گستر یامهدی ((یامهدی ادرکنی)) مددی یا بقیة الله جامع علم آل طاها تا به عالم قدم گذاری همه جانها گشته مهیا تو امام‌ کبریایی و تویی مهبط وحی که به سمت تو شب قدر ملائک راهی گر چه خوبان همه دور و برت اما آقا به من خسته ی درمانده نگاهی گاهی فتاح همه میدان ها یامهدی صاحب تمام جان ها یامهدی پادشاه بی همتای عالمی سرور همه سلطان ها یا مهدی ((یامهدی ادرکنی)) شعر و سبک:
‍ ‍ ♻️♻️633♻️♻️ ✅بنداول می باره بارون/لبا شد خندون کف بزنید که اومده/ نیمه ی شعبون ...... دلبر دلها/ناجیه دنیا اومد به دنیا یوسف/ خوشگله زهرا(س) ...... ماه در خشانی اقا خورشید تابانی اقا به درد و غصه های ما تنها تو پایانی اقا صَلِّ عَلی سَیِّدُنا یَا اباصالح (عج) ♻️::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::♻️ ✅بنددوم ای بهار من /ای نگار من بیا دیگه تموم بشه/ انتظار من ....... ای نوای من /ربنای من الهی عظم البلا/ شد دعای من ....... تومهر و مهتاب منی تو درِّ نایاب منی تو کل عالمین فقط تویی که ارباب منی .... صَلِّ عَلی سَیِّدُنا یَا اباصالح (عج) ♻️::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::♻️ ✅بندسوم شبه رویاهاس/چقدر زیباس چه میدرخشه آسمون/شبیه الماس ..... می خونه هرگاه/دله خاطرخواه بنفسی انتَ حضرته بقیه الله ..... مرغ دله من بی امون امشب میره تا جمکرون به تو توسل میکنم حضرته صاحب الزمون(عج) ....... صَلِّ عَلی سَیِّدُنا یَا اباصالح (عج) ♻️::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::♻️ ✅بندچهارم موجای دریا /خاکای صحرا ذکر تورو میگن اقا ای گل طاها ....... همه قرمزها /همه آبی ها بشن فدای خاک پات/ همه دِربی ها ....... تمومه پهلوونامون از قبیل پیرو جوون بنفسی انتَ میخونن حضرته صاحب الزمون ....... صَلِّ عَلی سَیِّدُنا یَا اباصالح (عج) ♻️::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::♻️ ✅بندپنجم توو عصرِ غیبت /دله بی طاقت هرجمعه ها دم غروب میگیره واسه ت ..... کجایی آقا/یوسف زهرا(س) تووکربلایی یا نجف/یاتوو سامرا ..... شده دلم برات هلاک متی ترانا و نراک الی متی احار فیک یاابن الحسن روحی فداک ♻️::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::♻️ ✅بندششم توی این روزا/آی اهل دنیا بیان بدیم همه شعار/مرگ بر آمریکا ..... همه سربازیم/پره اعجازیم برای سرزمین مون/سر و میبازیم ...... کوریه اسرائیلی یا کوریه چشم دشمنا ایران همه سپاهی ان کوریه چشم امریکا مرگ برآمریکا ...... امیرحسین غفار بیک
⚜سرود ولادت امام زمان عج بند اول: جشنی شده برپا شادی توی دلها نرجس خاتونه امشب توی ابرا از آسمون ستاره میباره آقا قشنگه و تا نداره جبرئیل از توی آسمونا گهواره شو رو زمین میزاره بند دوم: عالم پر نوره مستی دل جوره لبها همه خندون از دل غما دوره اومده صاحب کل جهان ولی عصر و مرد زمان آقامون عسکری شد پدره دلبر خوشکل و ابرو کمان بند سوم: امشب به گداها عیدی میده زهرا بر روی زمینه چون صاحب دنیا ایشالا عیدیمونه ظهورش تو شب میلادش حضورش امیدمون اینه که یه روزی روشن میشه دنیا به نورش 🖋شعروسبک:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚜سرود ولادت حضرت علی اکبر ع: بند اول: کوری چشم همه اهل سقیفه همه جا جار میزنم حیدری ام من میگم اینو بدونه تموم دنیا آره یک عمره علی اکبری ام من عبد این ارباب و نوکر شهزادم کرده دستای تو از همه آزادم مادرم با عشق علی اکبر زادم بند دوم: شیرینه مثل عسل جوون لیلا با نگاه نبویش دلا رو برده در خونه ی کسی دیگه نمیره هر کی از دست علی روزیشو خورده مرهمت کن بر ما کاسَمون خالیه کرم و لطف تو بس که دریاییه از گدایان تو حاتم طاییه بند سوم: امشب از دستای پر مهر تو ارباب میگیرم مزد یه عمری شوروشین و شب میلاد علی اکبرت آقا میگیرم برات بین الحرمین و کربلامو میده مهربون اربابم دستمو میگره میدونه بی تابم میشه تعبیر امشب باز دوباره خوابم 🖊شعروسبک:
⚜سرود ولادت حضرت علی اکبر ع: بند اول: آسمون چه بیقراره جلوه گر شده دوباره رو سر علی اکبر میباره ماه و ستاره امشب شب جوون لیلاست روی زمین ستاره پیداست در هیبته شبیه حیدر در خلق و خو شبیه زهراست کوکب و مهتابه/گوهر نایابه شب شب میلاده/یوسف اربابه یاعلی اکبر ع(4بار) بند دوم: به جهان نور دو عینه پادشاه عالمینه اشبه الناس پیمبر علی اکبر حسینه بوسه میگیرن از گونه هاش رنگ محبته تو چشماش هر کس میبینه میگه فقط جون تموم عالم فداش دل به عشقت اسیر /دلبر بی نظیر وقتی خوردم زمین/دست من رو بگیر یاعلی اکبر ع (4بار) بند سوم: واشده درای جنت به روی تموم خلقت چون که امشب به دوعالم اومده اسوه ی غیرت عالم به شور و غرق نواست روشن به نور عبد خداست میخونه نماز پایین پا هر کسی که توی کربلاست شب شب میلاده/بهترین اولاده کربلا میگیرم/از خوده شهزاده 🖊شعروسبک:علی علی بیگی
‍ ‍ . ✅بنداول فرشته به دنباله فرشته رون ازدرِ باغه بهشته عزیزِ خدا وشاه عالم قدم رو سرِ زمین گزاشته تو امیر کائناتی اباصالح معلمه صوم وصلاتی اباصالح ( اباصالح یا مهدی ) امیری اباصالح 🌹🌹🌹🌹🌹🌹 ✅بنددوم شب عیدو شب عشق وجنونه گاه دلم تو کربلاس گاه جمکرونه ایشاالله ببینیم رخِ ، ماهِ تو اقا این آرزوی همه عاشقاتونه جشن امام زمونه غم تودلم زندونه دلم داره میخونه نمونه ای نمونه ( اباصالح یا مهدی ) 🌹🌹🌹🌹🌹 ✅بندسوم شب عشق شب مراده امشب بده می ازاین باده توامشب خدا داده گله دوازدهم رو دله مادرش چه شاده امشب توشبیه مصطفایی اباصالح جانشین مرتضیایی اباصالح منتقمه ال طاهایی اباصالح توامیدشیعه هایی اباصالح ( اباصالح یامهدی ) 📝 به قلم شاعرین🔻 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ / .