eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.1هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
49 ویدیو
568 فایل
🔸فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش 👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 👈زیر نظر گروه جهادی باب الحرم و کانال متن روضه 🆔 @babolharam_net آدرس: شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی پلاک 50
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
◾️🎤نوحه تخریب بقیع ═══✼🍃🌹🍃✼═══ بقیع ای بهشت ولایت من و شوق صحن و سرایت بسوزد دل از غصه هایت زِ سوز و نوایت ای مرقد آسمانی آل پیمبر ای خاکِ عرشیِ تابنده از نورِ کوثر ای بر تو افتاده اشکِ جگر سوزِ حیدر بخوانم به چشمِ شده تر یا فاطمه فاطمه ای گل یاسِ پرپر... ═══✼🍃🌹🍃✼═══ بقیع ای فروغ دو دیده بگو از دلِ غم کشیده ز بانوی گشته شهیده به قدّ خمیده بر او جفا بی بهانه شده وامصیبت تشییع زهرا شبانه شده وامصیبت وَ قسمتش تازیانه شده وامصیبت چه گویم ز غمهای مادر یا فاطمه فاطمه ای گل یاسِ پرپر... ═══✼🍃🌹🍃✼═══ امان از یهود و زِ کینه وَزان غربتِ بی قرینه به لب دارم از سوزِ سینه مدینه مدینه از جان کنم زمزمه ربّنای فرج را یا رب رسان بر همه آخرینِ حُجَج را آخر برات مدینه وَ هم اِذنِ حَج را بگیرم من از یارِ حیدر یا فاطمه فاطمه ای گل یاسِ پرپر...
هدایت شده از روضه دفتری
4_6032865949072232245.mp3
2.54M
❣﷽❣ 🔳 🔳 🔳 ام المصائب یعنی 🔳 🔳 شده به خاکِ بقیع،ز کینه ی نامردان به هشت ماه شوّال،قبر ائمّه ویران به یاد این غم گوییم،با اشک و سوز و آوا همنفسِ عرشی ها،واویلتا واویلا 🔳واویلتا واویلا... قُبورِ آل طاها،چه بی نشان و خاکی غمِ غریبی هاشان،شده به دل ها حاکی ولی برای آنها،به زودی ان شاءالله حرم بسازیم ما با،لطفِ بَقیةَ الله 🔳واویلتا واویلا... خاک بقیع حکایت،دارد زِ روی نیلی از آتش و هجوم و،کوچه و ضرب سیلی خاک بقیع حکایت،دارد زِ اشکِ مولا رفته به سوی بابا،قامت خمیده زهرا 🔳یا فاطمه یا زهرا... کانال روضه دفتری👇👇 @roze_daftari ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ ‍ 🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 🚩بند اول: صلی الله علیک یا، حسن امام مجتبی از راه دور سلام میدم برسه محضرت آقا با دست خالی اومده، دوباره پیش تو گدا ای کاش جوابمو بدی، ارواحنا لک الفدا ای عزیز فاطمه بمیرم واست کمه همه هستیمو میدم برای تو اربابم میگم اینو به همه میخوامت یه عالمه شدم از بچگی مبتلای تو اربابم حسن اسطوره ی جود و کرم والا مقام و محترم داری بی نهایت نوکر و خدم و حشم حسن عشقتو با جون میخرم جای پاته روی سرم داری تو کشور قلب شیعه ها تو حرم مولا حسن 🚩بند دوم: توی راهه، خدا سه بار، هستیتو بخشیدی آقا همسفره میشدی، با مهربونی، با جزامیا تو کعبه ی سخاوتی، سَجِیَّتت کرامته مُحِبّ تو، به وَ اللهْ که، سرافرازِ قیامته ای امیر کائنات صاحب حیّ و ممات همیشه باعث خِیر و برکتی اربابم تویی رو پل صراط بهترین راه نجات سید الشباب اهل جنتی اربابم حسن سفره دارِ عرش برین هستی روزی دهِ زمین پسرِ خیر النساء و امیر المؤمنین حسن وارث ختم الانبیاء وصیِ بعد مرتضی صلواتُ اللهْ، علیکَ مولا یا مجتبی مولا حسن 🚩بند سوم: تویی علی ثانی و طلایه دارِ معرکه میگن تبارک الله به، حماسه هات ملائکه با صلحتم، مقابل، معاویه دادی نشون که دشمنت، بازم شدش، مثه همیشه ناتوون ای مُعِزّ المؤمنین تویی راهنمای دین ولایت واست یه خطِّ قرمزه اربابم مثه شیر با جگر میری تو دل خطر فاتح و پیروز هر مبارزه اربابم حسن می باره از اسمت وقار خشم تو تیغ ذوالفقار دشمن از ترست تو میدون میشه پا به فرار حسن بانی اَحْلیٰ من عسل سردار بی مثل و بدل ام الفتنه رو زمین زدی تو جنگ جمل مولا حسن شاعر: (یاحسین)
(ع) (س) 🔘🔘🔘123🔘🔘🔘 بند1⃣ امام حسن ،ای گل باغ زهرا امام حسن، ای هستیه مرتضی عالم فدات کریم آل عبا ..... یا ذالکرم ،هر کی اومد به درگهت با دست خالی با یک نگاه ، از جود خود دادی به او یه رزق عالی خواهش من ، اینه آقا به من بِدی یک پر و بالی بشم برات ،یه سایه بوون ای پسر موالی الموالی ..... ای روح و ریحان من ای شاه و سلطان من ای دین و ایمان من هستی تو قرآن من یوسف زهرا حسن(ع) •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• بند2⃣ امام حسن ؛ فدایِ غُربتِ تو قربونِ اون ؛ بقیعِ خلوتِ تو آبرومه ؛ غبارِ تربتِ تو یه روز میاد ؛ تُو صحنِ تو یه اربعین روضه میگیریم وسطِ این ؛ سینه زنی با یا حسن آخر میمیریم چه صحنه ای ؛ میشه اگه حرمشو بیاری به یاد سقا خونش ؛ ایوون طلاش ضریحشو پنجره فولاد ..... الهی زنده باشیم حرمتو ببینیم به پایِ بیرقِ تو توی بقیع بشینیم یوسف زهرا حسن(ع) 💠💠💠1⃣2⃣3⃣💠💠💠 •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شور امام حسن علیه السلام ویژه شب های پنجم و ششم محرم ۹۹ تو دعای خیر زهرا به منی همه جا گفتم و میگم علنی بنویسید روی قبر و کفنم حسنی ام حسنی ام حسنی گدا یعنی من/عطا یعنی تو پر از دردم من/دوا یعنی تو سایه ات مستدام آقا رو سرم دستم رو بگیر ای شاه کرم سلطان کرم تو امامِ کشته ی بی کفنی به خدا قسم که تو عشق منی به خدا تو محشرم داد می زنم حسنی ام حسنی ام حسنی مریض یعنی من/طبیب یعنی تو برام بهترین/حبیب یعنی تو سایه ات مستدام عشق مادرم میدونی خودت خیلی نوکرم سلطان کرم تو تموم دین و دنیای منی دست رد به سینه مون نمی زنی تا نفس دارم همش جار می زنم حسنی ام حسنی ام حسنی غریب یعنی تو/کریم یعنی تو قسم به اسم/قدیم یعنی تو سایه ات مستدام سلطان کرم می سازیم یه روز واست یک حرم سلطان کرم وحید محمدی سبک👇👇👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خادم اهل بیت 🌺: زمینه امام حسن علیه السلام یه حرم برا تو ساختم مثلا توی خیالم گوشه ی صحن عقیقت خدایی چه خوبه حالم مثلا رو گنبد تو دسته دسته یا کریمه من شدم خادم صحنت این مدل نوکریمه یه روزی آقا،میایم ایشالا میون صحنی،به اسم زهرا می خونیم با هم،همه نوکرها قربون کبوترای حرمت امام حسن قربون اون همه لطف و کرمت امام حسن شما رو رها کنم کجا برم امام حسن نمی تونم دیگه کربلا برم امام حسن آقا جان امام حسن ... مثلا فاطمیه است و حرمت شده سیاه پوش روضه خونا همه جمعن پیچیده صدای چاووش مثلا فاطمیه است و تو حرم روضه ی مادر صدای گریه بلنده حرف کوچه شد و اون در یقین دارم که،یه روزی آخر میایم ایشالا،به اذن حیدر میگیریم روضه، برای مادر بمیرم برات با اون دل حزین امام حسن مادرت جلو چشات خورده زمین امام حسن آقا جان امام حسن ... وحید محمدی
به مناسبت بغض گلو، صحن و سرایِ گرد و خاکی شد آب و نانِ این گدای گرد و خاکی با پای دل وارد شدم محض زیارت حیران و گریان با دو پایِ گرد و خاکی خواندم پس از قرآن ، زیارتنامه ام را در زیر یک ایوان-طلای گرد و خاکی چندین کبوتر دورِ چندین قبرِ معصوم زد بال و پر؛ با بال های گرد و خاکی دردِ دو عالم شد مداوا تا ابد با- دارویِ این دارالشّفای گرد و خاکی بالاسرِ شیخ الائمه(ع) می نشینند کلّ مراجع با عبای گرد و خاکی بر سینه و بر سر زدم مابینِ روضه در گوشه‌ی زائرسرایِ گرد و خاکی در ذهن، بوسیدم بقیعِ بی حرم را یک عمر با شالِ عزای گرد و خاکی! @babollharam شاعر:
. خاکت به غم سرشتند نامت بقیع نوشتند هر زائر حریمت در غرفه بهشتند بقیع بقیع مظلوم(۲) نامت خدای سرمد نوشته با خط غم در بین سرزمین ها خاک تو غرق ماتم بقیع بقیع مظلوم در سینه تو دفنند از خاندان عصمت از این قبور خاکی. وزد شمیم جنت بقیع بقیع مظلوم عشق خدای منان بابذل جان خریدند غریب وبی کس ویار. درخاکت آرمیدند بقیع بقیع مظلوم بادست دشمن دین قبورشان خراب است ازاینهمه غریبی دلهای ما کباب است بقیع بقیع مظلوم در یک طرف مدینه شبها بودچنان روز در یک طرف بقیعه باناله های جانسوز بقیع بقیع مظلوم دریک طرف مدینه مرقد یک حبیبه دریک طرف مدینه خیلی بقیع غریبه بقیع بقیع مظلوم تو دیده ای مدینه دست علی رو بستند پهلوی فاطمه را به پشت در شکستند بقیع بقیع مظلوم مدینه یک خیابان برده قرار دلها دریک طرف بقیع و یک سومزارطاها بقیع بقیع مظلوم
‍ ♦️امام زمان (عج) سلام آقا ، سلام ای یوسف زهرا سلام آقا ، سلام ای محرم دلها گل طاها سلام آقا ، سلام ای دیده تر مولا سلام آقا ، سلام ای مضطر تنها گل طاها تو تنهایی ، ظلیل و غرق عصیانم ولی آقا بدون خیلی دوست دارم آقا جانم اباصالح ، اباصالح اباصالح .... یا اباصالح ، آقام آقام آقام .... —------------------------ سلام آقا ، دلم بی تو پریشونه سلام آقا ، شب جمعه دلم خونه اباصالح سلام آقا ، بیا دور سرت گردم نظر کن تا فدای عمه ات گردم اباصالح فدایم من ، فدای خواهر شاهم نگاهی کن به زیر پایت افتادم اباصالح اباصالح ، اباصالح اباصالح .... یا اباصالح ، آقام آقام آقام .... ✅ ترکی اباصالح ، هایاندا سان گل زهرا اباصالح ، گوزوم یولدا قالوب آقا گل طاها هایانداسان، قدم قوی گوزلره تئز گل هایانداسان ، باتوب شیعه غمه تئز گل اباصالح پناهیمسان ، هامی دار و نداریمسان غمه دوشسم ، وفالی تکیه گاهیمسان اباصالح اباصالح ، اباصالح اباصالح .... یا اباصالح ، آقام آقام آقام ....🌹
مناجات با امام زمان عج🌱🌷 زمزمه🍀 سبک ای قلم سولرینده اثر یوخ🌹 ای گل باغ حیدر کجایی بند قلب پیمبر کجایی دل دگر خون شد از هجر رویت ای پرستوی حیدر کجایی 2 طاقت دوریت را ندارم جز وصالت تمنا ندارم در بیابان چولب تشنگانیم ره به دامان صحرا نداریم 2 ای گل فاطمه در کجایی یابن الزهرا اقا کی میایی بند ترکی🍀 درد هجرانوه یوخدی درمان چوخ چتیندور اقا درد هجران گل سنی زینبین جانی مولا سن گلن یولارا شیعه قربان 2 ای گل فاطمه گل اماندی گل اقا حالیمیز چوخ یاماندی🍀 🌹اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌹
. علیه السلام اثر باز هم دل شد به دام غم اسیر میخورد بر سینه از غم موج تیر باز دل در سوگ دلداری نشست سرو رعنایی ز جور و کین شکست زنده شد یاد احد در ذهن و جان یاد حمزه آن شهید قهرمان او عموی با وفای احمد است یاور دین خدای سرمد است حمزه ای که بود سردار سپاه دین حق را بود او پشت و پناه با دلی روشن ز حق آگاه بود پشت گرمی رسول الله بود مرد حق بود و دلیر و صف شکن سخت می ترسید از او اهرمن دشمن از او کینه ای دیرینه داشت بغض او را در درون سینه داشت عاقبت آن فانی راه خدا کشته شد با دست قوم اشقیا امشب این دل از غمش بی تاب شد دیده ها از سوز دل پر آب شد از احد آن سرزمین غم فزا می رسد فریاد صد وا ویلتا حمزه افتاده به خاک و خون ز کین سرخ شد از خون پاک او زمین غسل شد جسمش میان خاک و خون نیزه از جسمش نمی آید برون می چکد خون از لب و از حنجرش مثله گردیده ز کینه پیکرش تا به خاک و خون قرینش یافتند سینه اش را تا جگر بشکافتند هرکه جسم حمزه را اینگونه دید آه جانسوز و حزینی بر کشید گفت با خود یا رب این مجروح کیست جای سالم در تن این کشته نیست تا رسول اله بشنید این خبر ناله زد جانسوز ،از عمق جگر یک ردا انداخت روی پیکرش تا نبیند جسم او را خواهرش یا رسول اله وای از کربلا وای از آن ماتم و آن ماجرا وای از آن لحظه که با سوز و آه خواهری آمد درون قتلگاه زینب آمد دید یارش را به خاک زد گریبان را ز اوج ناله چاک سوخت از بس ناله ها زد از محن دید یارش سر ندارد در بدن کند گیسو زین مصیبت از سرش بوسه باران کرد در خون حنجرش ....................................................... .
بسم‌ الله الرحمن الرحیم (خواهر حضرت) گمان نمی کنم این روح پیکرم باشد تنی که مُثله شده در برابرم باشد گمان نمی کنم این تکه های پخش شده همان عموی رشید پیمبرم باشد بدن مگر بدن کیست این چنین شده است؟! اگر خدای نکرده برادرم باشد...! چرا عبای پیمبر نمی گذارد تا دوباره روشنی دیدۀ ترم باشد؟ * فدای خواهر مظلومه ای که نالان گفت: کنار کشتۀ گودال مو پریشان گفت: * گمان نمی کنم این زیر نیزه افتاده حسین فاطمه یعنی برادرم باشد تو را خدا بگذارید بوسه اش بزنم که قول می دهم این بار آخرم باشد کفن که نیست عبا نیست، بوریا هم نیست؟! بد است بی کفن این مرد محترم باشد برای آن که روی پیکرش بیاندازم نمی شود بگذارید معجرم باشد؟
بسم‌ الله الرحمن الرحیم عبا رسید که گرما به پیکرت نرسد و گرد و خاک به موی مطهرت نرسد عبا رسید به جسمت قبول حرفی نیست ولی خدا کند از راه، خواهرت نرسد اگر رسید به مقتل دعا کن آن لحظه کسی برای جدا کردن سرت نرسد تلاش کن به روی خاک تشنه هم بودی صدای وا عطشایت به مادرت نرسد تنت توسط سر نیزه جا به جا نشود خداکند که دگر حرف بوریا نشود به روی حنجرت از زخم بود اثر یانه؟ تو نیزه خورده ای اصلا ز پشت سر یانه؟ به جای دفن،زمانی که بر زمین بودی سوار اسب رسیدند ده نفر یانه؟ تنت به روی زمین مانده است در گودال؟ شدی مقابل خواهر بدون سر یانه؟ عبور کرده ای از کوچۀ یهودی ها زدند سنگ به سمتت ز هر گذر یانه؟ به غیر شام که در آن نبود هم نفسی سری به نیزه نبوده بلند پیش کسی به شام قافله را با عذاب آوردند برای دست یتیمان طناب آوردند مگرکه طشت زر و چوب خیزران کم بود؟ که بعد چند دقیقه شراب آوردند به روی نیزه سر شیر خواره را عمدا درست پیش نگاه رباب آوردند برای اینکه دلش بیشتر به درد آید مدام روبرویش ظرف آب آوردند به روی نیزۀ دشمن تمام هستش رفت نه شیر خواره که گهواره هم ز دستش رفت
سالروز تخریب بقیع فغان و واویلا - ازین غم عظما ------------ سلام من بر تو بقیع نورانی تو کز جنایت ها خراب و ویرانی ز داغ تو دارم شرار جانسوزی به حال تو دارم دو چشم بارانی تو عرش اعلایی بهشت دنیایی اگر چه ویرانی ولی درخشانی نداری ای جانا رواق و سردابی نه گُنبد و صحنی نه تاق و ایوانی تو مُلک ویرانی ز دشمنان داری من از همین ماتم غم و پریشانی به دست اهل کین اگر شدی تخریب به قلب عاشق ها همیشه می مانی بقیع ویرانه به دست بیگانه به خانه ی دلها تو شمع سوزانی ز تربت پاکت غبار غم خیزد ازین غبار غم عزا بر افشانی تو وادی نور و تو منبع فیضی تو تربت عشق و حریم جانانی بقیع ما صدها « ابولهب » دارد بریده باد از او دو دست شیطانی شد آن حرم ویران ز کید وهابی ازو پدید آمد فضای بُحرانی ز شعر «یاسر» هم توان چنین فهمید به شام غربت ها تو ماه تابانی ** محمود تاری «یاسر» @babollharam
*به سبک شب های جمعه * شد مثله جسمت چو آیات قرآن ریزد سرشکم برایت عمو جان دیدم وجود چو گل پرپرت را نقش زمین غرق خون پیکرت را آه / که با تو چه کرده عدویم آه / که خون عقده شد در گلویم آمده درد و غم ها به سویم (ای، عمو جان عموجان عمو جان)۳ جسم تو خونین و قلبم شکسته بنگر که زهرا کنارت نشسته برخیز و بر غربتم کن نگاهی بی تو عمو جان ندارم سپاهی آه / ز داغت قدم شد کمانی آه / عدو میکند شادمانی از خوشی ها ندارم نشانی (ای، عمو جان عمو جان عمو جان)۳ محمد مبشری
🏴🍃 نذر وفات سیّدالکریم 🍃🏴 هر کجا که ذکر خیرت هست و از تو یادی است می نشینم با ادب! این عادتِ اجدادی است خسته از کنج قفس پر میکشم تا شهرری سخت ویران و خرابم؛ حاجتم آبادی است این حرم جایِ کبوتر دارد عمری یاکریم چون کرَم داری و کارَت دادنِ آزادی است حضرتِ عبدالعظیم و سیّدِ اهل کرم عاشقت هستم! وَ این احساس مادرزادی است خیره بر صحنت شدم آتش گرفتم! چون بقیع- بی حرم مانده ست و این غربت چه غیرِعادی است مرقدت شد کربلای ثانی و جانِ حسین(ع) سر به راهم کن! ببخش آقا اگر ایرادی است مُهر تأییدی گرفتی از امام ِ عصر خود این جوابِ هر سلامی که به دستش دادی است رفتی و در وصف شأن تو همین کافیست که... داغدارِ ماتمت مولا امام ِ هادی(ع) است!
گدایی سرکویت به مارسید خوشیم کریم زاده به داد گدا رسید خوشیم تو شاه عبدالعظیمی ،کرامتی داری تو شاهی و من خسته گدای درباری میانِ صحن تو ذکر حسن حسن دارم وَ اشتیاق به عبد و گدا شدن دارم کریمِ شهر ،عزیزی و قبله ی تهران تو نائبِ سه امامی به مرکزِ ایران دلِ غریب من اینجا فقط تو را دارد حرم ، چقدر همیشه بروبیا دارد بنا به گفته ی معصوم شهرری باتو... به یُمنِ داشتنت عطرِ کربلا دارد!! کجا روم زِ در خانه ی تو ای مولا... گدا ،شبیه تو آقا بگو کجا دارد؟! مرا عقیده ی راسخ عطا کنی خوبست دلم هوای خطاب "وَلیُّنا "دارد!! به ناله های سحرهای جمعه ی حرمت... قنوتِ بالُ پرم ذکرِ ربنّا دارد!! فدای صحنِ تو آقا ،چه گنبدی داری برای عرض ارادت ،چه مرقدی داری!! دلم گرفته دوباره نواده ی زهرا برای غربتتان ،خانواده ی زهرا فدای جدّ غریبت،که مرقدش خاکی ست وَ قلبِ شیعه ی مولا زِ غُصّه اش شاکی ست حسین رحمانی
نیزه ای آمد به قلب حمزه، آن شوکت شکست آن صلابت، آن شجاعت، آن همه هیبت شکست دور از چشم نبی، افتاد علمدارش زمین آن شکوه و هِیمنه، در موجی از حیرت شکست ناگهان پیچید در دشتِ اُحد این مرثیه تک سوارِ یل، یلِ پیغمبر رحمت شکست در یمینِ جبهه میجنگید حیدر، یک تنه در یسارِ جبهه یک سردار ، یک امّت شکست فرصتَش را مغتنم دید و جگرخواره، رسید سینۀ شیر رسولُ الله، بی مُهلت شکست چون جگرخواره دلِ آن شیر، بر دندان کشید مُثله شد آن قامتِ چون سَرو، آن عزت شکست تا به بالین عمو آمد پَیمبر آه آه بر کمر دستی گرفت و گفت: این قامت شکست یادم آمد از علمدار رشید کربلا از غمش پشت حسین آنروز با شدّت شکست بی علم، بی دست، با صورت، زمین افتاده بود گفت آقاجان؛ غرورم پیش این ملت شکست من شنیدم سنگ بارانت کنند این کوفیان خوب شد پیشانی اَم پیش از تو با ضربت شکست من نباشم تا ببینم زینبت را میزنند وای از آندم که حریم بانوی عصمت شکست وای اگر گویند؛ حمله بر حرم آزاد شد آه از آن ساعت که دشمن در حرم حرمت شکست گوشواره، دستبند، خلخال، اینها جای خود حرمت معجر شکست و حرمت عترت شکست یا ز غم باید بمیرم، یا رَود از دیده خون مهدیا!!! بازآ که دیگر حرمت غیرت شکست 🔸شاعر: ____________________________