⇦🕊شعر خوانی و توسل جانسوز _ ویژۀ بازگشت خاندان آل الله به شهر مدینه _حاج حسین رجبیه ↯
┄┅═══••↭••═══┅┄
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
┄┅═══••↭••═══┅┄
نمی دانم چه بر سر خامۀ عنبر فشان دارد
که خواهد سّری از اسرارِ پنهانی عیان دارد
به مدح دخترِ زهرا مگر خواهد سخن گوید
که با نغمات منصوری انا الحق بر زبان دارد
به آهنگِ حسینی مدحِ بانویِ حجازی را
به صد شور و نوا خواهد بر عالم رایگان دارد
چه بانو آن که او را نورِ حق در آستین باشد
چه بانوآنکه جبریلش سرش در آستان دارد
حیا بندِ نقابِ او ، بُوَد عفت حجابِ او
ز عصمت آفتاب او مکان در لا مکان دارد
بیا عصمت تماشا کن که از بهرِ خریداری
در این بازار یوسف هم کلافُ و ریسمان دارد
نبوت شانِ پیغمبر ولایت در خوره حیدر
نه این دارد نه آن اما نشان از این و آن دارد
تکلّم کردنش را هر که دیدی فاش می گفتی
لسانِ حیدری گویا که در طیِ لسان دارد
نگویم من بُوَد مریم کنیزِ مادرش زهرا
اگر راضی شود او مریم ش منت به جان دارد
ای که اخلاص درآمیخته با ایمانت
صبر و ایثار درآویخته از دامانت
روحِ روحانیِ تو از دم روح القدسیس
نفسِ رحمانیِ تو از نفسِ رحمانت
ای خدایِ عظمت قبلۀ مردانِ خدا
بانویِ هر دو جهان جانِ جهان قربانت
زینبی "زینِ اَبی" عالمۀ فاضله ای
تو که هستی که ستوده ست تو را یزدانت
چه مبارک سحری داشت علی با زهرا
شبِ قدری که درخشید رُخِ تابانت
شبِ میلادِ تو آنگاه که خندید حسین
تازه شد روحِ شفاعت زِ لبِ خندانت
هر کرامت که علی داشت بُوَد در خورِ تو
هر فضیلت که حسن داشت بُوَد شایانت
گفت مولا به نمازِ شبت از من کن یاد
چه نمازیست تو را اهلِ دعا قربانت
آن شب که در خرابه نمازِ نشسته خواند
آن شب که ریخت خونِ دل از دیدۀ ترش
آن شب که دفن کرد یتیم سه ساله را
با گریه خاک ریخت بر اندامِ لاغرش
آن شب که کرد صرفِ نظر از غذایِ خویش
تا کودکان گرسنه نخوابند در برش
هفت آسمان خروش برآورد کیست این؟
این زینب است یا که پدر یا که مادرش
گردون به یادِ فاطمه افتاد تا که دید
زینب نماز خواند و خاکی ست معجرش
سوغات از برای پیمبر ز شهرِ شام
مویِ سپید بود و کبودیِ منظرش
از بس در آتش غم آب گشته بود
آمد برای دیدن و نشناخت شوهرش
گفت عبدالله:
مویِ سپید را فلکم رایگان نداد
این رشته را به خونِ حسینم خریده ام ....
عبدالله نبودی از بالا تل نگاه کردم ... دیدم نیزه دار با نیزه داره میره تو گودی .. بی نیزه بر می گرده ... شمشیر دار با شمشیر می رفت .. بی شمشیر بر می گشت ...
صدا زد حسین : ......
بی حیایی که بر آن سینۀ پاکِ تو نشست
﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾
________________
‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال #جایز نبوده و حق الناس محسوب میشود.
#کربلایی_حسین_رجبیه
#روضه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#میلاد_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#اسارت_خاندان_اهل_بیت_علیهم_السلام
#بازگشت_کاروان_به_مدینه
╰━═━⊰✾••✾⊱━═━╯
☑️ وبلاگ↶
babolharam.mihanblog.com
✘سروش JOin↶
http://sapp.ir/babolharam.ir
✘ایتا JOin↶
https://eitaa.com/babolharam_ir
✘تلگرام JOin↶
https://t.me/babolharam_mihanblog_com
babolharam Rajabiye.mp3
11.84M
⇦🕊شعر خوانی و توسل جانسوز _ ویژۀ بازگشت خاندان آل الله به شهر مدینه _حاج حسین رجبیه ↯
┄┅═══••↭••═══┅┄
✘ایتا JOin↶
https://eitaa.com/babolharam_ir
⇦🕊روضه و توسل جانسوز _ ویژۀ ایام هجوم به خانۀ وحی و ایام فاطمیه _ سید رضا نریمانی ↯
┄┅═══••↭••═══┅┄
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
┄┅═══••↭••═══┅┄
*امشب میخوام برم درخونۀ یه آقایی که همه رو بیچاره کرده .. گفتم آقا اشتباه گفتم ، در خونۀ یه کسی که به دنیا نیومده .. ولی دنیا رو بیچاره کرده ...*
قرار بود که مثل حسن پسر باشی
عصایِ دست من و پیریِ پدر باشی
تو دیدی و حسنم دید رنجِ مادر را
خدا کند ز برادر صبورتر باشی
ببخش مادر خود را که با خودت آورد
بنا نبود که آن روز پشت در باشی
هنوز زیر کسا جایِ خالیات پیداست
قرار بود و نشد آخرین نفر باشی ...
*ببخشید من اینطوری حرف میزنم، ان شاالله لال بشم ... چقدر بهت گفتم نرو ...*
حوریۀ علی بدنت را عقب بکش ...
*همچین که اومد پشت در ، اون نانجیب یه نعرهای زد ... خودِ نامردش نوشته برا معاویه لعنتاللهعلیه ؛ میشنیدم صدایِ نفسهایِ فاطمه رو ... میدونستم الان کی پشت دره ... میدونستم باردارِ ... امیرالمؤمنین تو این دو سه ماهی که فاطمه ش زنده بود خیلی خجالت میکشید ... هی میگفت علی رو حلال کن ...*
علی رو حلال کن ، به حالت جفا شد
علی رو حلال کن ، که بچه ت فدا شد
علی رو حلال کن ، برایِ همون روز
که پایِ مغیره ، به این خونه وا شد ...
علی رو حلال کن ، واسه زخم بازوت
علی رو حلال کن ، واسه درد پهلوت
علی رو حلال کن ، واسه دست بسته ش
نتونست که برداره اون در رو از روت ...
*بریم کربلا ....؟...*
علی رو نیگا کن ، چی از من گذاشتی
تو قلبم غم و داغِ رفتن گذاشتی
چرا تویِ اون بقچه که دادی زینب
کنار کفنها ، یه پیرهن گذاشتی ...
حسین....
﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾
________________
‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال #جایز نبوده و حق الناس محسوب میشود.
#سید_رضا_نریمانی
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
╰━═━⊰✾••✾⊱━═━╯
☑️ وبلاگ↶
babolharam.mihanblog.com
✘سروش JOin↶
http://sapp.ir/babolharam.ir
✘ایتا JOin↶
https://eitaa.com/babolharam_ir
✘تلگرام JOin↶
https://t.me/babolharam_mihanblog_com
babolharam Narimani.mp3
7.61M
⇦🕊روضه و توسل جانسوز _ ویژۀ ایام هجوم به خانۀ وحی و ایام فاطمیه _ سید رضا نریمانی ↯
┄┅═══••↭••═══┅┄
✘ایتا JOin↶
https://eitaa.com/babolharam_ir
⇦🕊روضه و توسل جانسوز _ ویژۀ ایام هجوم به خانۀ وحی و ایام فاطمیه _ استاد حاج منصور ارضی ↯
┄┅═══••↭••═══┅┄
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
┄┅═══••↭••═══┅┄
«السَّلامُ عَلَیْکُمْ یا اَهْلَ بَیْتِ النُّبُوَّةِ»
السَّلامُ عَلی مَحالِّ مَعرفة الله
گندم از دستۀ دستاسِ تو برکت دارد
دستِ لطف تو به هرچیز محبت دارد
بی وضو دست به نام تو زدن جایز نیست
نام تو عصمتِ محض است قداست دارد
سائل آمد درِ این خانه و حاتم برگشت
در کرم حضرت صدیقه قیامت دارد ...
تو فدک داشتیُ و سیر نمی خوابیدی
سفره ات غیر کمی آب به ندرت دارد
تو به نه سالگیت اُم اَبیها شده ای
حرف ما نیست بگوییم ، روایت دارد
ماجرای ورم پایِ تو در وقتِ نماز
متواتر شده از بس سندیت دارد
روز محشر همه بر پا و تو بر ناقه سوار
تا بدانند همه فاطمه حرمت دارد
خوش بحالش که کنیزیِ شما را میکرد
واقعاً فضه چه اندازه سعادت دارد
بُرد باماست که مانوس به زهرا شده ایم
خاک بوسیِ درش حکم عبادت دارد
گریۀ روز و شبت تاب ز مردم برده
از تو بی بی در و همسایه شکایت دارد
شاعر : سید پوریا هاشمی
آخر چه کنم تا به پرت خار نگیرد
پهلویِ تو خون ریزیِ بسیار نگیرد
در چند نفس پخش کن این یک نفست را
تا پیرهنت حالت گلدار نگیرد ...
خون مردگی چشم تو درمان که ندارد
پس گریه نکن تاری بسیار نگیرد ...
یک ذره تکان خوردن تو فاجعه ساز است
آرام بمان پهلویت این بار نگیرد
دیشب سر سجاده دعایِ حسن این بود
که مادر من دست به دیوار نگیرد
مادر شدنت را به لگد از تو گرفتند
ای کاش کسی حسرت دیدار نگیرد
نجار بنا بود که بی میخ بسازد
تا عمر مرا این در و مسمار نگیرد ...
شاعر : سید پوریا هاشمی
﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾
________________
‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال #جایز نبوده و حق الناس محسوب میشود.
#استاد_حاج_منصور_ارضی
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
╰━═━⊰✾••✾⊱━═━╯
☑️ وبلاگ↶
babolharam.mihanblog.com
✘سروش JOin↶
http://sapp.ir/babolharam.ir
✘ایتا JOin↶
https://eitaa.com/babolharam_ir
✘تلگرام JOin↶
https://t.me/babolharam_mihanblog_com
babolharam Arzi.mp3
11.08M
⇦🕊روضه و توسل جانسوز _ ویژۀ ایام هجوم به خانۀ وحی و ایام فاطمیه _ استاد حاج منصور ارضی ↯
┄┅═══••↭••═══┅┄
✘ایتا JOin↶
https://eitaa.com/babolharam_ir
⇦🕊#قسمت_اول روضه و توسل جانسوز _ شهادت اباالمهدی آقا امام حسن عسکری علیه السلام_ سیدمجید بنی فاطمه↯
┄┅═══•••✾❀✾•••═══┅┄
هر شب به دلِ غمزده، غوغای تو دارم
نقشی به دل از قامتِ رعنای تو دارم
گر پیشِ نظر باشی و در قلب هویدا
اما چه کنم میلِ تماشایِ تو دارم
نادیده مجسّم شده ای در بر چشمم
آن سان که نظر، بر رخ زیبای تو دارم
ای یوسف زهرا! سَرِ بازار محبّت
با رشته کلافی سَرِ سودای تو دارم
*یابن الحسن! نکنه بمیریم نبینیمت آقا...از قدیم یه بیتی دَرِ گوشمون همیشه گفتن...*
لب تشنه اگر آب نبیند سخت است
نوکر رُخِ ارباب نبیند سخت است
*آجرک الله یا صاحب الزمان! ....شب شهادتِ بابای مظلومش،هرجا نشستی صداش بزن:یابن الحسن...اللهم عجل لولیک الفرج*
آنکه بر محضر شما نرسد
مطمئناً که تا خدا نرسد
بهتر است اینکه زیر خاک رود
آن سری که به سامرا نرسد
عطرِ سرداب را نفهمیده
آنکه بر سُرَّ مَن رَآی …نرسد
چشم برخاکِ آن اگر بکشیم
آسمان هم به گرد ما نرسد
سامرا رفته ها به من گفتند
هیچ جایی به کربلا نرسد
از کفن کردنی دوباره بخوان
تا که روضه به بوریا نرسد
با حسینیم با حسن هستیم
ما گدایِ دوتا حسن هستیم
نام ما را که از قدیم نوشت
از گدایان این حریم نوشت
تا خدا حال و روز ما را دید
بعدِ نام حسن،کریم نوشت
تا که پیش تو دردِ دل کردیم
نام ما را خدا کلیم نوشت
دل ما را اسیر کرد آنکه
بال جبریل را گِلیم نوشت
رفته بودیم مشهد و آقا
باز هم روزیِ عظیم نوشت
سامرا واجبیم ، امام رضا
نه کبوتر که یا کریم نوشت
با حسینیم با حسن هستیم
ماگدای دوتا حسن هستیم
این طرف صحن صاحب کرم است
آن طرف یک غریب بی حرم است
این طرف هرچه هست زائر هست
آن طرف بی چراغ بی علم است
این طرف احترام می بینی
آن طرف ناسزا که دم به دم است
سامرا شد خراب فهمیدم
چقدر روضه ها شبیه هم است
مادری اند هر دوتا آقا
موسپید است هر که غرق غم است
پیش هر دو به گریه می شنوی
روضه ی پهلویی که محترم است
باحسینیم با حسن هستیم
ما گدای دوتا حسن هستیم
کاش پلکت کمی تکان بخورد
به زمین ورنه آسمان بخورد
پسرت آمده است تا جگرت
زخم کمتر از این و آن بخورد
*لحظات آخر بود،آخری ها همه ی ائمه یا یاد مادرشون افتادن یا یاد جد غریبشون حسین...امام عسکری هم گاهی می گفت:جگرم.. گاهی می گفت:مادرم...*
پسرت آمده است تا جگرت
زخم کمتر از این و آن بخورد
ظرف آبی به دستهایش تا
پدر آبی نفس زنان بخورد
شاعر:حسن لطفی
﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾
________________
‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال #جایز نبوده و حق الناس محسوب میشود.
#سید_مجید_بنی_فاطمه
#روضه_امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
╰━═━⊰✾••✾⊱━═━╯
☑️ وبلاگ↶
babolharam.mihanblog.com
✘سروش JOin↶
http://sapp.ir/babolharam.ir
✘ایتا JOin↶
https://eitaa.com/babolharam_ir
✘تلگرام JOin↶
https://t.me/babolharam_mihanblog_com
@babolharam.ir- Banifateme Shahadat Emam Askari 95-01- 1.mp3
3.24M
⇦🕊#قسمت_اول روضه و توسل جانسوز _ شهادت اباالمهدی آقا امام حسن عسکری علیه السلام_ سیدمجید بنی فاطمه↯
┄┅═══•••✾❀✾•••═══┅┄
✘ایتا JOin↶
https://eitaa.com/babolharam_ir
⇦🕊#قسمت_پایانی روضه و توسل جانسوز _ شهادت اباالمهدی آقا امام حسن عسکری علیه السلام_ سیدمجید بنی فاطمه↯
┄┅═══•••✾❀✾•••═══┅┄
فرمود:جیگرم داره میسوزه،لبا خشکِ..آقا حجة بن الحسن خودشون ظرف آبی رو آوردن مقابل دهان بابا گرفتن،همه ی بچه ها زودی میان بالا سرِ باباشون اگه کاری داشته باشه...همه ی باباها هم عشق می کنن،میگن:موقع جون دادن بچه مون بالا سرمون باشه...تشنه بودی میدونم اما مهدیت برات آب آوُرد...
یه نفر هم گفت:من آب ببرم...سپرش رو آب کرد،تا رسید نزدیکِ گودال،دید شمر داره بیرون میاد،گفت: بگو هلال کجا میری؟ گفت:میخوام حسین رو سیرابش کنم...یه وقت نانجیب گفت: من حسین رو سیراب کردم...*
زهر افتاده به جان جگرم ، مهدی جان
لرزه افکنده ز پا تا به سرم مهدی جان
به لب خشک پدر جرعه ی آبی برسان
که من از سوز عطش شعله ورم مهدی جان
قبل از آنی که به دل زهر اثر بگذارد
کشته از صحنه ی دیوار و درم مهدی جان
لحظه ای نیست عزیزم که تداعی نشود
واقعه ی کرب و بلا در نظرم مهدی جان
قدح آب روان تا به لبم شد نزدیک
عطش اهل حرم زد شررم مهدی جان
بشکند دستی که با بغض علی سیلی زد
به رُخِ عمه ی نیکو سِیَرَم مهدی جان
*آقای من!یا امام عسکری! شما رو آزار دادن،خونه زندگی تون رو بهم ریختن،ریختن تو خونه ی شما... اما فقط یه دَرِ خونه رو آتیش زدن...
یا امام عسکری! خیلی اذیت کردن شمارو،یا امام زمان شما هم خیلی غربت کشیدید، درستِ شما چهار ساله بودید باباتون رو شهید کردن،بارها حرمت باباتون رو نگه نداشتن...اما بمیرم برا اون بچه های قد و نیم قدی که بعد از پیغمبر همه دور مادر رو گرفتن برا پیغمبر عزاداری می کنن،که ریختن تو خونه دَرِ خونه رو آتیش زدن،دستای باباشون رو بستن...
علامه امینی گریه می کرد،گفتن:آقا! چرا اینجور گریه می کنید، گفت:الان تو این فکر بودم اگر برا مادر اتفاق بیوفته بچه ها پناه می برن به بابا،اگه برا بابا یه اتفاق بیوفته بچه ها پناه می برن به مادر،تو کوچه بچه ها به کی پناه بردن...یکی علی رو می کشه یه عده حرومی یه خانومی رو می زنن...
بعضی روضه ها گریه داره،اما بعضی روضه ها داد داره،بلدی داد بزنی یا نه؟ یه کاری کردن مادرِ سادات مثل پیر زنها راه می رفت،می دونی چرا مثل پیر زنها راه می رفت؟ الان یه بیت می خونم...*
از آن روزی که سیلی خورده ام دشوار می بینم
به چشم نیمه باز خود جهان را تار می بینم
دلم می خواست چشمانم نمی دیدند جایی را
که خونِ محسن خود بر در و دیوار می بینم
*زنی که بخواد بچه به دنیا بیاره،قبلش برا بچه اش لباس آماده میکنه...بعد از ماجرایِ در و دیوار هر وقت بچه ها می خوابیدن،مادرمون لباس بچه اش رو بغل می گرفت...محسن جان خیلی دوست داشتم ببینمت...اما مغیره تو کوچه امون نداد....شبیه این مادر فقط رُبابِ، تو شام یه وقت زینب نگاه کرد دید داره دستش رو تکون میده،چی شده رباب؟گفت:خانوم جان ما بین این زن ها دیدم زنی بچه اش رو بغل گرفته...یادِ علی اصغرم افتادم....حسین...
﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾
________________
‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال #جایز نبوده و حق الناس محسوب میشود.
#سید_مجید_بنی_فاطمه
#روضه_امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
╰━═━⊰✾••✾⊱━═━╯
☑️ وبلاگ↶
babolharam.mihanblog.com
✘سروش JOin↶
http://sapp.ir/babolharam.ir
✘ایتا JOin↶
https://eitaa.com/babolharam_ir
✘تلگرام JOin↶
https://t.me/babolharam_mihanblog_com
@babolharam.ir- Banifateme Shahadat Emam Askari 95-01-2.mp3
3.05M
⇦🕊#قسمت_پایانی روضه و توسل جانسوز _ شهادت اباالمهدی آقا امام حسن عسکری علیه السلام_ سیدمجید بنی فاطمه↯
┄┅═══•••✾❀✾•••═══┅┄
✘ایتا JOin↶
https://eitaa.com/babolharam_ir
⇦🕊سینه زنی زمینه_ شهادت اباالمهدی آقا امام حسن عسکری علیه السلام_ کربلایی محمدحسین پویانفر↯
┄┅═══•••✾❀✾•••═══┅┄
{(السلام السلام ای شهِ مُمتَحَن
السلام السلام حجت بن الحسن)۲
(من فدای شال مشکیِ عزات
من فدای دونه دونه غصه هات
من فدای بغض و اشک و گریه هات)۲
فدای رخسارت که...ز دیده ها پنهونه۲
فدای اون چشمات که...همیشه غرق خونه
(بیا عزیزَ الزهرا....)}۲
کار هر روز تو...گریه و زاریه
خونِ که جای اشک ...از چشات جاریه
(روز و شب ها میبینی با اشک و آه
صحنه ای که...شمر اومد تو قتلگاه)۲
پیکری که...شد مُغَسِّلُ الجِّراح
(هزاروچارصد ساله...میاد صدای ناله
هنوزم انگار زهرا...کنار اون گوداله)۲
هزاروچارصدساله....که صحبت از ناموسه
یه خواهری رگ های...بریده رو میبوسه
واویلتا واویلا....
(السلام السلام....ساکن کربلا
السلام السلام....روح قالوا بلی)۲
(اُدخُلوها بسلام آمنین
اومدم باز...اشک چشممو ببین
وعده ی ما...ظهر روز اربعین)۲
هزاروچارصد ساله...میاد صدای ناله۲
هنوزم انگار زهرا...کنار اون گوداله
﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾
________________
‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال #جایز نبوده و حق الناس محسوب میشود.
#کربلایی_محمدحسین_پویانفر
#روضه_امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
╰━═━⊰✾••✾⊱━═━╯
☑️ وبلاگ↶
babolharam.mihanblog.com
✘سروش JOin↶
http://sapp.ir/babolharam.ir
✘ایتا JOin↶
https://eitaa.com/babolharam_ir
✘تلگرام JOin↶
https://t.me/babolharam_mihanblog_com
@babolharam.ir -Pooyanfar Shahadat Emam Hasan Askari 96-04.mp3
1.57M
⇦🕊سینه زنی زمینه_ شهادت اباالمهدی آقا امام حسن عسکری علیه السلام_ کربلایی محمدحسین پویانفر↯
┄┅═══•••✾❀✾•••═══┅┄
✘ایتا JOin↶
https://eitaa.com/babolharam_ir