eitaa logo
کانال ‌متن روضه
81.7هزار دنبال‌کننده
790 عکس
462 ویدیو
62 فایل
👈ارتباط با ما: @babolharam_admin تبلیغ نداریم سایت: www.babolharam.net #شماره_کارت جهت مشارکت در #نذر_فرهنگی شامل تامین هزینه‌های جاری کانال، تایپ مطالب ، حفظ و نگهداری سایت و .. :👇 6273817010150831 به نام گروه جهادی بابُ‌الحَرَم
مشاهده در ایتا
دانلود
🕊⚜* فراز هایی از دعای ام داوود و توسل جانسوز ویژۀ اعتکاف به نفس حاج مهدی سماواتی *⚜ ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄ "اَعُوذُ بِاللّهِ منَ الشّيطانِ الرَّجيم، بسم الله الرحمن الرحیم" " اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ ....." "وَصِلِ اللَّهُمَّ بَیْنَنا وَبَیْنَهُ وُصْلَةً تُؤَدّی اِلی مُرافَقَةِ سَلَفِهِ" "اللهم سرحنی عن الهموم و الغموم و وحشة الصدر و وسوسة الشیطان" بر دیدۀ ما ضیاء بده مهدی جان بر سینه ی ما صفا بده ، مهدی جان *لحظات آخر اعتکافِ،دیگه سفره رو بر می چینن،یابن الحسن!، لحظات آخریه اگر قرار باشه به کسی چیزی عطا کنن،با دست با کفایت امام زمان عطا می کنن،آقای من!* دور سر مادرت بگردان چیزی آن را صدقه به ما بده مهدی جان *بازم بخونیمش، لابلای صدا زدن ها هم ، حرف دلمون رو بگیم به مولامون ، یاصاحب الزمان ... گرچه خواستۀ منو میدانی ، اما اگه سئوال کنی ، اومدی معتکف شدی حالا هم لحظات آخره چی میخوای؟ خواسته ات چیه؟ آقای من! جواب من اینه: "وَ مُقَدِّمُكُمْ أَمَامَ طَلِبَتِي وَ حَوَائِجِي وَ إِرَادَتِي فِي كُلِّ أَحْوَالِي وَ أُمُورِي" یعنی اول خواسته ام تویی آقاجانم .. شب و روز اینجا نشستم، ناله زدم، اشک ریختم، بلکه موانع کنار زده بشه، به تو برسم آقاجانم، که اگربه تو برسم، به همه چیز رسیدم، و اگر به هر چیزی برسم، بدون تو به هیچ چیز نرسیدم آقاجانم، بازم امیدوارنه تو رو میخونم ، یابن الحسن! "وَ انْظُرْ إِلَیْنَا نَظْرَةً رَحِیمَةً" اگه یه گوشه ی چشمی به ما بیندازی ، بار همه مون رو بستی یابن الحسن! هر کجا نشستی صداش بزن،میشنوه و کریمه، و نمیشه شخص کریمی رو صدا بزنی بشنوه و جوابت رو نده، یاصاحب الزمان ..... نبی اکرم دو نفر رو پاره ی تنش خطاب فرمود،یکی امام رضا علیه السلام،دیگری دخترش فاطمه ی زهراست،سلام الله علیها، از اینجا توی این لحظات آخریه جا داره یه سری بریم مدینه،پشت در خانه ی مادرمون فاطمه،که این گونه یادمون دادن،که آخر هر مجلسی بریم در خانۀ حبیبۀ خدا ، بگیم : مادر! هر چه کردیم،حالا چشممون به دست های توست،همون دست های نازنینی که،بمیرم،مقابل چشم علی ِ مرتضی، تو کوچه با غلاف شمشیر،از دامن علی کوتاه شد،پهلو شکسته،شش ماهه اش رو کشتن،بمیرم،اما نمیتونه ببینه ریسمان بستن،علی رو دارن می برن، محکم دامن علی رو گرفته رها نمیکنه،دیدن نمی تونن دامن علی رو از دست فاطمه رها کنن،کاری کردن،برا همیشه فاطمه رو از علی گرفتن،آه.....* گردیده بود قنفذ هم دست با مغیره او با غلاف شمشیر این تازیانه می زد ↫ ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾ ________________ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄ ✅ وبلاگ↶ babolharam.mihanblog.com ✘سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam.ir ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir ✘تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_mihanblog_com
🕊⚜* فراز هایی از دعای ام داوود و توسل جانسوز ویژۀ اعتکاف به نفس حاج مهدی سماواتی *⚜ ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄ *مدینه مادر رو زدن، بمیرم کربلا دختر رو زدن ... دیدن از کشتۀ برادر جدا نمیشه، گاهی دست میبره زیر پاره پاره بدن ، خدا این قربانی رو از آل محمد قبول کن .. گاهی صدا میزنه : داداش! "یوم علی صدر المصطفی و یوم علی وجه الثری" طوری گریه میکنه دوست و دشمن به حالش گریه می کنند ، اینجا هم اومدن با کعب نی و تازیانه .. هر کجا نشستی ناله بزن : حسین جان ....* به سوی شام و کوفه ام چه ظالمانه می برند نمی روم ولی مرا به تازیانه می برند *خدایا به اشک گریه کنای ابی عبدالله علیه السلام ، به سوز دل عمۀ سادات زینب کبری سلام الله علیها ، و به حق امام رضا علیه السلام ، فرج امام زمانمان برسان .. خدایا همین الان با مژدۀ ظهور و فرجش قلب نازنینش شاد بگردان ، خدایا هر کی به هر امیدی اینجا نشسته با دست با کفایت امام زمانمان،مهمات دنیا و آخرتشون رو کفایت بفرما* 🔻متن ابتدایی و پایانی دعای اُم داوود🔻 " صَدَقَ اللَّهُ الْعَظِيمُ الَّذِي لا إِلَهَ إِلا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ ذُو الْجَلالِ وَ الْإِكْرَامِ الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ الْحَلِيمُ الْكَرِيمُ الَّذِي لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ الْبَصِيرُ الْخَبِيرُ............اللَّهُمَّ لَكَ سَجَدْتُ وَ بِكَ آمَنْتُ فَارْحَمْ ذُلِّي وَ فَاقَتِي وَ اجْتِهَادِي وَ تَضَرُّعِي وَ مَسْكَنَتِي وَ فَقْرِي إِلَيْكَ يَا رَبِّ." "یعنی خدا به خاریم رحم کن .. به نداریم رحم کن .. خدا سه روز اومدم اینجا نشستم .. کوشش کردم تو رو از خودم راضی کنم .. اهلبیت رو از خودم راضی کنم، به این کوششم رحم کن ، خدایا به زاریم رحم کن ، به بیچاره گیم رحم کن ، خدایا میدونی دستم خالیه ، بهم رحم کن ... اینجای دعا دستور اینه تا میتونید گریه کنید ، اشک بریزید ، سعی کنید به قدر بال مگسی هم شده اشک بریزید در حالت سجده که علامت استجابتِ ، هر که اشکش جاری شده دعاش رو قبول کردن ، اما چه اشکی بهتر از گریۀ برا حسین ، همین طور که صورت ها رو خاکه ، یه جمله اشاره کنم : کار امام حسین علیه السلام رو کربلا به جایی رسوندن ، نوشتن ارباب مقاتل : " فَسَقَطَ الْحُسَیْنُ عَنْ فَرَسِهِ إِلَى الْأَرْضِ عَلَى خَدِّهِ الْأَیْمَنِ" از اسب رو زمین افتاد ، طرف راست صورتش روی خاک ، دیدن لباش مثل دو چوب خشک به هم میخوره ، میگه گمان کردم مردم رو نفرین میکنه ، دقت کردن دیدم با کمال ضعف میگه :" فاسقوه شربة من الماء" حسین...."الهی رضاً بقَضائِک و صبراً علی بلائک، تسلیماً لامرک، لا معبود سواک" (صلی الله علیک یا اباعبدالله)3 وَ صل الله علی قلب زینب الصبور و لسان شکور" وقت وداع با این مراسم ، شب شام غریبان زینب کبری سلام الله علیها ، یه جمله اشاره کنم از فرصتی که هست ، زنها و بچه هارو سوار بر ناقه ها کرد ، همه رو کمک کرد ، اما وقتی نوبت به خودش رسید دیگه کسی نبود کمکش کنه .. یه نگاه به طرف گودیِ قتلگاه کرد .. یعنی داداش پاشو زینبت میخواد سوار بر ناقه بشه ... یه نفر محرم نداره ... حسین ....* نوای کاروان هر دم زند آتش به جانم خدایا بر زمین مانده تنِ آرام جانم روان با شور و شینم خداحافظ حسینم ↫ ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾ ________________ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄ ✅ وبلاگ↶ babolharam.mihanblog.com ✘سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam.ir ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir ✘تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_mihanblog_com
babolharam Samavati.mp3
13.3M
🕊⚜*فراز هایی از دعای ام داوود و توسل جانسوز ویژۀ اعتکاف به نفس حاج مهدی سماواتی *⚜ ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄ 🔴بابُ الْحَرَم https://eitaa.com/babolharam_ir
🕊💕مدح و توسل ویژۀ میلادِ مشکل گشایِ عالم امیرالمومنین علی علیه السلام به نفسِ استاد حاج منصور ارضی💕 ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄ دل نمی ماند به روی دست ، بادلدارها خاصه وقتی که باشد رویِ لب ، اصرارها باز تحویلم گرفتند و نوشتند عاشقم باز در آغوشِ یارم ، تازه شد دیدارها نیستم تا زنده ام دنبال یاری غیر او نیستم راضی به این دیدار ، این مقدارها من فدایِ آنکه دستش نخلها را بار داد آنکه رویش میدرخشد بین گندم زارها خاک پایِ مرتضا هستم که با دست خدا بخت ها را میگشاید وقت کشت و کارها ما اگر گل کرده ایم از اشک شبهای علی است خوبی از ما نیست ، از خاکِ قدم های علی است مرتضا انداخته بر پایِ صیدش دام را مرتضا انداخت بر جانم تب احرام را دیدن روی علی قطعاً ملاقات خداست کنده ام با ذکر هو هو پردۀ ابهام را می روم رکن یمانی سیزده شب در رجب تا بگیرم از لب ساقی کوثر ، کام را آمده احمد بریزد هرچه دارد پایِ او آمده حیدر بیارد یکصد و ده جام را من گنهکارم ، گنهکارم ، گنهکارم ولی او شفاعت میکند با فاطمه فردام را حلقه بر در میزنم هر بار چشمانم تر است خاصه وقتی که صاحب خانه اسمش حیدر است در مقام نوکری منت ، مکرر می کشم جور عشاق علی را صد برابر می کشم دیده زیر گیوۀ خاکی مولا جای خود چشم زیر گیوۀ خاکی قنبر می کشم قاب قوسین و علی را وحی میفهمد ، نه من! من در ایوانِ طلا عکس پیمبر می کشم شب نشینی با خدا را دوست دارم چونکه بعد یک سری هم خانۀ زهرا و حیدر می کشم ساغر از دستم نیفتد ، من خودم خواهم شکست کوثر از دست علی باشد فقط سر می کشم می رسد روزی مان از خیر اوقات علی میدهد حاجات مان را احتیاجات علی می خَرد من را خدا تا هست دکاّنم نجف خانه زادِ حیدرم ، هر روز مهمانم نجف مدح حیدر روبرویِ کعبه شک می آورد مینویسم قبله ، اما باز میخوانم نجف سنگ ریزه در غذای حضرتی دیدم شبی مزه کرده از همان شب زیر دندانم نجف تا نگیرد دست من را اعتکافم ناقص است تا نگیرم کربلا را من که می مانم نجف هرکسی که در نجف ، دستش به دامانِ خداست زیر آب ناودان ، گریان شود حاجت رواست هرکجا حال مناجات است آنجا بهترم هرکجا که خیمه ای برپاست ، خوبم محشرم مهر حیدر را به من دادند از روز ازل با امین الله بابا و کسایِ مادرم سنگی از در نجف دارم به دستم غالباً ذکر یا زهرا اگر حک بوده بر انگشترم صحن زهرا یکطرف ، صحن مدینه یکطرف باز هم این شاخه و آن شاخه دارم می پرم رو گرفته از علی ، پهلو گرفته فاطمه روضه زهرا بماند یک شب دیگر،حرم ↫ ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾ ________________ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄ ✅ وبلاگ↶ babolharam.mihanblog.com ✘سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam.ir ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir ✘تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_mihanblog_com
Arzi babolharam.mp3
10.76M
🕊💕مدح و توسل ویژۀ میلادِ مشکل گشایِ عالم امیرالمومنین علی علیه السلام به نفسِ استاد حاج منصور ارضی💕 ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄ 🔴بابُ الْحَرَم @babolharam_mihanblog_com
هدایت شده از روشنگری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#تقی_زاده زمانت را بشناس 🎥 حسن روحانی: ⛔️من از این ۲۰۳۰ نخواهم گذشت، تا آخر دولت دوازدهم دنبال میکنم.. 👤رهبر انقلاب در مشهد: 🔹آن‌هایی که پشت سند ۲۰۳۰ می‌ایستند «تقی‌زاده‌های» امروزند که می‌خواهند سبک زندگی اسلامی به سبک زندگی غربی تبدیل شود. 🆘 @Roshangari_ir
🕊⚜ مناجات با امام زمان عجل الله ویژۀ شهادت باب الحوائج ابا الرضا موسی ابن جعفر علیه السلام به نفسِ حاج حسین سازور ⚜ ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄ اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَهْلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ ، وَمَوْضِعَ الرِّسالَةِ ، وَمُخْتَلَفَ الْمَلائِكَةِ ، وَمَهْبِطَ الْوَحْىِ اصلاً نیاز نیست بگویم دعام کن هر شب دعام میکنی آقا نگام کن * امروز هر کی برا جدت یه قدم برداشته ، تو دعاش کردی .. چون اینا اومدن ملاقات کنن زندانی غریبِ بغداد رو .. میدونی تو این چندیدن سالِ زندان یه نفر نیومد ملاقات آقا ...* اصلاً نیاز نیست بگویم دعام کن هر شب دعام میکنی آقا نگام کن یک لحظه ام مرا زِ نگاهت حدا نکن کارِ مرا خودت به سلامت تمام کن تا پیشِ مادرت نرود آبرویِ من یک بار هم شده به غلامی صدام کن وقتی غروب ، وقت سحر ، وقتِ ظهر و عصر یادم تو داده ای که بگویم گدام کن حالا که غیرِ حجر تو دیگر ملال نیست گاهی به وصل دردِ مرا التیام کن چون جدِ خود تو پیش سلامی به نوکرت یک بار هم بگو تو به آقا سلام کن در خدمتیم و حیف که آن را دوا نیست ما را عزیزِ فاطمه لطف مدام کن بارانِ رحمت است توسل به جد تو یک روضه مهمانِ خودت این غلام کن «والشمر الجالسٌ» همین یک اشاره بس یارب بیا و رحم به اهلِ خیام کن ↫ ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾ ________________ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄ ✅ وبلاگ↶ babolharam.mihanblog.com ✘سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam.ir ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir ✘تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_mihanblog_com
Babolharam Sazvar.MP3
10.7M
🕊⚜ مناجات با امام زمان عجل الله ویژۀ شهادت باب الحوائج ابا الرضا موسی ابن جعفر علیه السلام به نفسِ حاج حسین سازور ⚜ ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄ 🔴بابُ الْحَرَم https://eitaa.com/babolharam_ir
🕊⚜ روضه و ذکر توسل ویژۀ شهادت باب الحوائج ابا الرضا موسی ابن جعفر علیه السلام به نفسِ حاج حسین سازور ⚜ ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄ روزِ عاشورایِ موسی ابن جعفرِ بریم کاظمین ببینیم چه خبره .. خیلی امروز تشییع جنازه اش غریبانه بود .. هیچ کسی به غیرِ امام رضا نبود بدن آقا رو برداره .. دارم امید با حرمت روبرو شوم تا با تو در حریم تو در گفت و گو شوم حالا که دورم از سحرِ کاظمین تو باتو من از حریم رضا روبرو شوم قربان کاظمین که بوی رضا دهد دل خسته آمدم که به مشهد رفو شوم دارد صفا غلام سیاه شما شدن بد بویم و کنار تو خوش عطر و بو شوم آزاد آمدم که تو عبدم کنی ز لطف با یک نگاه نافذ تو زیر و رو شوم با امام داشت میومد فاصله گرفت از حضرت ، حضرت فرمود چرا از ما فاصله گرفتی؟ گفت داداشم داره از روبرویِ شما میاد ، بی حیا و بی تربیتِ ، میترسم یه حرفی به شما بزنه من خجالت زدۀ شما بشم حضرت فرمود میخوای برادرتم مثله تو محّبِ ما بشه؟ عرضه داشت بله آقا از خدامه .. حضرت فقط یه نگاه کرد بهش ، اُفتاد رو پاهایِ حضرت ... یه نگاه کرد به زنِ رقاصه افتاد رو خاک ، صورت رو خاک گذاشت .. استغفار می کرد ... در یک سحر بیایم اگر در کنارِ تو با ناله هایِ فاطمه در جستجو شوم گاهی تو را صدا کنم و گه جواد را با اشکِ روضه هایِ تو در شستشو شوم قفلِ زبان چو باز کنی چند لحظه ای من روضه خوانِ روضۀ سّرِ مگو شوم ساقِ شکسته ، طاقت زنجیر را نداشت من با چه حال نوحه گرِ دردِ او شوم گردن نمانده بود برایش زِ سلسله میگفت مثله عمۀ خود سر به تو شوم مُردم زِ غربت تا شبِ تارم سحر شد تنها غل و زنجیر از حالم خبر شد درد و بلایِ شیعه را بر جان خریدم من ضربه ها خوردم که این ره بی خطر شد از این قیامی که دگر شکلِ رکوع است طوبیِ این مذهب همیشه باروَر شد قعر سجون در پنجه هایِ سردِ زندان آهی به هر دیوار خورد و بی اثر شد سندی چه آورده سرم ، شیعه نداند از چه زِ خون آبه همیشه دیده تر شد؟ از خونِ رویِ کعبِ نی پیداست کامل بر ضربه هایم دست هایِ من سپر شد از بس که پیچیده به دورم تازیانه از چادرِ مادر، لباسم پاره تر شد *پیغمبر فرمود ، هیچ قومی مثله یهود منو اذیت نکردن ... اینا ذاتاً دشمنِ بچه هایِ پیغمبر بودن ..* در پنجه هایِ آهنینِ پنجه هایش بر پهلویم کاری شبیه میخِ در شد سر بسته گویم ، بی ادب حرفِ بدی زد با ناسزاهایش ، غرورم شعله ور شد گر مویِ پیشانی بهم میریخت اما شکلِ محاسن از سرم آشفته تر شد در دسته این نامرد چون گودیِ گودال حتی بلندیِ محاسن دردسر شد در پیشِ چشمِ مادرم سر را بریدن از این مصیبت مادرِ ما نوحه گر شد *خدا به همتون خیر بده ، دله امام رضا رو شاد میکنید با این گریه هاتون ..* وقتی که با ضربه جدا میکرد سر را فریاد هایِ یا بُنَیّ بیشتر شد ... *«نحن رضضنا الصدر» امام زمان در ناحیۀ مقدسه میفرماید : سلام بر اون بدنی که کوبیده شد .. امام صادق فرمود جّدِ ما هنوز دستُ پا میزد .. اسب هاشون رو نعلِ تازه ردن ... یه جمله دیگه و التماسِ دعا ...* دنبالِ گیسویِ پریشانی به نیزه در کوچه و بازار زینب در به در شد زینب کجا و سکویِ ...... حسین ..... ↫ ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾ ________________ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄ ✅ وبلاگ↶ babolharam.mihanblog.com ✘سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam.ir ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir ✘تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_mihanblog_com
Babollharam Sazvar.MP3
16.24M
🕊⚜ روضه و ذکر توسل ویژۀ شهادت باب الحوائج ابا الرضا موسی ابن جعفر علیه السلام به نفسِ حاج حسین سازور ⚜ ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄ 🔴بابُ الْحَرَم https://eitaa.com/babolharam_ir
🕊⚜روضه و توسل جانسوز ویژۀ شهادت حضرت امام موسی ابن جعفر علیه السلام به نفسِ سید محمد جوادی⚜ ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄ تا تو بی پرده شدی لاله رخان خوار شدند همه گل هایِ چمن در پسِ دیوار شدن پرده بردار که از شوقِ تماشایِ رُخت در دیوارِ جهان ، آیینه رخسار شدن *میبینم این جوونا تو همین اول جلسه بلند گریه می کنن .. یاصاحب الزمان .. ماهِ رجبِ آقا کِی میای .. کِی منه آلوده سیمایِ تو رو میبینم آقا ؟ همۀ درد ما اینه ما آقامون نیستش .. والا کی جرات میکنه با شیعه اینجور برخورد کنه ؟.. بگو آقا من همه آرزوم اینه باشم اون روزُ ببینم که میگی «أَلا يَا أَهلَ الْعالَم انا بقیه الله .. أنا ابن فاطمة الزهراء..» من پسرِ اون مادری ام که تو کوچه زمین خورد .. (نکنه اسمِ بی بی بیاد تو نگاه کنی ...) آی بی بی جان .. اینا حرفایِ ذوقی که میگم ، من عموم امام حسنِ .. همون آقایی که دید تو کوچه مادرش سیلی خورد .. رفقا اگه باشیم ، میبینیم چه جور انتقام میگیره ..يا مُنتَقِم اِنتَقِم ...* هیچ کس نیست که داند به چه کار آمده است بس که مردم ز تماشایِ تو از کار شدند یابن الحسن .. *ایام ، ایامِ شهادتِ موسی ابن جعفرِ (ع) .. یا باب الحوائج .. میخوای آقامون بیاد تو جلسه ؟ آخه انقده رو باباش حساسه .. (چرا؟) اخه باباشُ هی از این زندان به اون زندان میبردن .. چهارده سال زندان بود .. هی زیرِ لب میگفت رضا جان دلم برات تنگ شده .. یه وقتایی هم دخترش معصومه خانومُ صدا میزد .. یه روضۀ عاطفی بخونم آتیشت بزنم ؟ زندان ها با هم فرق میکرده ،یکی ازین زندان ها خانه ای بوده . مرد زندانبان از از خانه بیرون رفته ، شب شد وارد خانه شد ،دید زنش زانوهاشُ بغل کرده داره بلند بلند گریه میکنه ، گفت چته ؟ گفت دیگه خسته شدم ازین زندانی ،آزادش کن بره .. گفت این که مظلومه به ما کاری نداره ، شب و روز داره عبادت میکنه . گفت نه ؛ تو ندیدی داره چی کار میکنه . گفت امروز از تو خونه بیرون آمد ، تو ایوان نشست ، دید بچه ها دارن بازی میکنن .. دیدم شروع کرد بلند بلند گریه کردن .. هی میگه معصومه جان کجایی ؟.. سالهاست صورتتُ ندیدم .. یه وقتایی هم میگه رضا جانم بیا بابا ...* اثری نیست به جا از من و خاکسترِ من ای خدا شکر که دور است زِمن دخترِ من ای رضا کاش که می آمدی و میدیدی چه تراشیده و کاهیده شده پیکر من اثر سلسله بر گردنِ من جا انداخت ولی از کینه کسی قطع نکرده سر من *مجبورم میکنی بگیم ، تو یه سیاه چالی بود شب و روز فرقی نداشت با هم حضرت به علمِ امامت شبُ روزُ تشخیص میداد .. دیگه این ساقِ پاها خرد شده بود .. (من دیگه روضه نگم ..) با این که عیال وارِ اما ملاقاتی نداره .. اما این آخریا یه یهودی هر روز میومد دیدنش(حیا میکنم بگما) با تازیانه میومد ،نمیگم با آقا چیکار میکرد اما بر که می گشت تازیانه خون آلود بود .. اما حرفم اینه ، حضرت از زدن هراسی نداشت . اما یه چیزی میشد بدنش میلرزید( منتظر نباش روضه بگم) میگفت منو میزنی بزن . سیلی میزنی بزن . لگد میزنی بزن . به خودم ناسزا میگی بگو . اما به مادرم .. یه عده از شیعیان پشتِ زندان جمع شدن ،آخه شایعه شد هارونِ ملعون گفته آزادش میکنم ، گفتن الان درِ زندانِ بغداد باز میشه آقامون میاد .. یکی گفت رو پاش میوفتم ،یکی گفت دستاشو میبوسم .. یه سری گفتن رو بدنش گل میریزیم .. میگیم خلاصه آقامون آزاد شد ،اما یه وقت دیدن درِ زندان باز شد یه بدنِ نحیف ، رو تختِ پاره .. چهارتا حمال یه بدنُ رو دوش گرفتن هی میگن «هذا اِمامُ الرَّفَضَة فَاعرِفُوهُ» .. ( بگم داد بزنی ؟..) با این که بدن نحیفِ اما بدن هنوز سنگینِ ،عبا رو کنار زدن دیدن بدن هنوز تو غل و زنجیره ... آی امام رضا .. همه قدیمیا فیض ببرن پدر مادرا فیض ببرن .. آوردن رو جسر بغداد بدنُ انداختن و رفتن .. سلیمان میگه تو قصرم بودم یه وقت دیدم یه بدنی رو آوردن انداختن و رفتن .. میگه هی سلیمان نگاه کرد گفت این بدنِ کیه ؟ کس و کار نداره این بدن ؟ گفتن سلیمان این بدنِ موسی ابن جعفرِ ،دیدن پا برهنه از قصر بیرون دوید .. اومد کنارِ این بدن گفت همه بیاید زیرِ بدنشُ بگیرید شهادت بدید این بدنِ پاک پسرِ پاکِ .. طیب ابن طیب .. یا اباعبدالله .. خلاصه یکی دلش سوخت .. یا موسی ابن جعفر یه عده رو جمع کرد بدنتُ بلند کردن .. عصر عاشورا غبار بلند شد .. زینب گفت نکنه میخوان داداشمُ تشییع کنند .. دیدن نه ؛ اسب هاشونو آوردن .. حسین ... ↫ ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾ ________________ ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄ ✅ وبلاگ↶ babolharam.mihanblog.com ✘سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam.ir ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir ✘تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_mihanblog_com
javadi Babolharam.mp3
16.59M
🕊⚜روضه و توسل جانسوز ویژۀ شهادت حضرت امام موسی ابن جعفر علیه السلام به نفسِ حاج سید محمد جوادی⚜ ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄ 🔴بابُ الْحَرَم https://eitaa.com/babolharam_ir