فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یـادت را قـاب کـرده ام.....
گـوشهی دلــ🥀ــــم.....
جانا 🍃
#دلتنگی
#به_یاد_فرمانده
#قاسم_بن_الحسن
@baghdad0120
آن قدر خاکی بود که صورت وموهایش زرد شده بود.
یک راست چپاندمش توی حمام.
منوچهر خیلی تمیز بود. توی این شش ماه چند بار بیشتر حمام نکرده بود.
یک ساعت سرش را می شستم که خاک از لای موهایش پاک شود.
یک ساعت و نیم بعد، از حمام آمد بیرون و نشستیم سر سفره.
در کیفش را باز کرد و سوغاتی هایی که برایم آورده بود درآورد.
یک عالم سنگ پیدا کرده بود به شکل های مختلف. با سوهان و سمباده صافشان کرده بود.
رویشان شعر نوشته بود، یا اسم من و خودش را کنده بود. چند تا نامه که نفرستاده بود هنوز توی ساکش بود.
گفت:
«وقتی نیستم بخوان.»...
حرف هایی را که روش نمی شد به خودم بگوید، برایم می نوشت، اما من همین که خودش را می دیدم بیشتر ذوق زده بودم.
صبح همه آمدند خانه ی ما.
ناهار خانه ی پدر منوچهر بودیم. از آنجا ماشین بابا را برداشتیم و رفتیم ولی عصر برای خرید عید.
به نظرم شلوار لی به منوچهر خیلی
می آمد. سر تا پایش را ورانداز کردم و مبارک باشیدی گفتم.
برایش عیدی شلوار لی خریده بودم،
اما منوچهر معذب بود.
می گفت:«فرشته باور کن نمی توانم تحملش کنم.»...
چه فرق هایی داشتیم!
منوچهر شلوار لی نمی پوشید؛
ادوکلن نمی زد. من یواشکی لباس های او را ادوکلنی می کردم.
دست به ریشش نمی زد،
همیشه کوتاه و آنکادر شده بود،
اما حاضر نبود با تیغ بزند.
انگشتر طلایی را که پدرم سر عقد هدیه داده بود. دستش نمی کرد.
حتی حاضر نشد شب عروسی کراوات بزند، اما من این چیزها را دوست داشتم.
مادرم میگفت:
الهی بمیرم برای منوچهر که گیر تو افتاده؛
و دایی حرفش را تایید کرد.
من از این که منوچهر این همه در دل مادر و بقیه فامیل جا باز کرده بود قند در دلم آب می شد.
اما به ظاهر اخم کردم
و به منوچهر چشم غره رفتم و
گفتم: وقتی من را اذیت می کند که نیستید ببینید....
🌸 شادی روح حضرت زهرا (س) صلوات
⏪ادامه دارد.....✍
☑️ زندگی واقعی یک شهید در ساعات مختلف
💠اللّهُمَّ اجْعَلْ عَواقِبَ امُورِنا خَیْراً💠
@Baghdad0120
#یاران_گمنام_شهید_سلیمانی
#رمان_خوب_ایرانی
#رمان_انقلابی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زمستان خسته شد از بی بهاری
جهان می لرزد از این بی قراری
بیا آقا ...🍃
#العجل یارَبیعَألأَنام
#قاسم_بن_الحسن
@baghdad0120
✨
#کلام_شهید
« خدایا امید آن دارم که سرخی خونم،سیاهی گناهانم را غسل دهد و پاک شدن از گناه موجب آن شود که در جمع شهدای اسلام سرافکنده نباشم»
#شهید_علی_شاه_سنایی
@baghdad0120
رایحه حجابت اگر چه دل از اهل خیابان نمیبرد ...
اما بدجور خدا را عاشق میکند.🦋
#حجاب
#تفکر_سلیمانی
#قاسم_بن_الحسن
@baghdad0120
✨
#سـلام و درود #خداوند بر این سید بزرگوار که #برادر دو شهید و #رهبر دهها هزار #شهید راه #حــق است...
#عزیز_یا_یمن
#سید_عبدالملک_بدرالدین_الحوثی
#قاسم_بن_الحسن
t.me/Baghdaad0120
✨
✍حاج قاسم سلیمانی:
سر دفاع از انقلاب ما تازه رسیدیم به نقطه
شروع...
✨
🇮🇷سردار دلها: علمای ما میفرمایند: «چهل سالگی در واقع دوره ای بوده که پیامبران به نبوت میرسیدند.
انقلاب ما تازه به نبوت خودش رسیده، شروع ولایت و کارش است. خیلی آمادگی میخواهد و این آمادگی باید تا لحظه ظهور و برقراری حکومت امام عصر(عج) ادامه پیدا کند.»
گردان سایبری فرهنگی #قاسم_بن_الحسن
#چ43
https://eitaa.com/joinchat/1124073552C6763fa43b2
baghdad0120
🍃همراهان بزرگوار ✨سلام علیکم✨ هرشب با رمان های عاشقانه های شهدایی🌷 در خدمتتون هستیم #
🍃همراهان بزرگوار
✨سلام علیکم✨
هرشب با رمان های
عاشقانه های شهدایی🌷
در خدمتتون هستیم
#قسمت_یازدهم
داستان( #مجـیـــر )
🍃✨