بسم الله
📢#آشنایی_با_خطبه 11
1️⃣فضای صدور خطبه
امیرالمؤمنین علیهالسلام پیش از شروع جنگ جمل، تلاش فراوانی در موعظه و هدایت گمراهان #جمل نمودند ولی وقتی این نصایح کارگر نیفتاد و جنگ شعله ور شد، حضرت این خطبه را خطاب به #محمد_بن_حنفیه، که پرچمدار سپاه اسلام بود، ایراد نمودند.
2️⃣اهمیت خطبه
بیان اصولی از «روانشناسی رزم» که می تواند لشکر را در برابر سپاه دشمن مقاوم نماید.
3️⃣مضامین خطبه
ابتدا توصیه ای کلی مبنی بر لزوم مقاوم بودن در صحنه پیکار ایراد می فرمایند با این بیان که کوهها متزلزل می شوند ولی تو متزلزل مشو.
در ادامه، وارد جزئیات شده و این مطالب را ایراد می نمایند:
1. دندانهايت را به هم بفشار. فشار آوردن روى دندانها دو فايده دارد: مانع سستى و ترس مىشود. همچنین در اين حالت ضربه به سر زياد اثر نمىكند.
2. جمجمه خويش را به خدا عاريت ده. اشاره به اين كه آماده ايثار، جانبازى و شهادت در راه خدا باش كه اين آمادگى مايه شجاعت و پايمردى است.
3. قدمهايت را در زمين ميخكوب كن، اشاره به اين كه فكر عقبنشينى و فرار از ميدان را به خود راه مده.
4. نگاهت به آخر لشكر دشمن باشد. اين نگاه سبب مىشود كه به تمام ميدان و لشكر دشمن احاطه پيدا كند.
5. نظرت را فرو گير. تفاسیر متعددی برای این جمله بیان شده است:
الف) خود را در ميدان، دائما متوجّه مناطق دور دست كه از تكرار نظر به آن، گاه ترس و رعبى به وجود مىآيد، مشغول نكند و تنها به اطراف خود بنگرد.
ب) و يا به معناى كنايى است يعنى نسبت به كثرت نفرات و تجهيزات دشمن بىاعتنا باش (پیام امام، ج1، ص291)
ج) چشم را نیمه باز نگهدار که این کار دو فایده دارد: نشانه آرامش و عدم اضطراب است و دیگر آنکه نگاهی بسان فرد غضبناک و کینه توز است که مترصد فرصت برای حمله است. (ابن میثم، ج1، ص287)
6. بدان كه نصرت و پيروزى از سوى خداوند سبحان است.
4️⃣لطایف خطبه
1. بسیاری از مترجمان، عبارت «تزول الجبال و لا تزُل» را به صورت شرطی (اگر کوه ها متزلزل شدند...) ترجمه کرده اند در حالیکه این جمله، خبری بوده و بیانگر امکان تزلزل و نابودی است. از مقابله امکان تزلزل در کوه و امر به عدم تزلزل در مخاطب، این نکته لطیف به دست می آید که کوه که مظهر اقتدار، ثبات و عدم تزلزل است، ممکن است متزلزل و زائل گردد ولی تو از کوه هم استوارتر باش، به گونه ای که نه تنها تزلزل، بلکه امکان تزلزل هم در تو راه نیابد. این تعبیر، اوج مبالغه در عدم تزلزل است.
2. بعضى از شارحان از جمله «أَعِرِ اللَّهَ جُمْجُمَتَك» پيشگويى حضرت مبنی بر عدم شهادت محمد بن حنفیه را استفاده کرده اند چرا که در مفهوم عاريت، باز پس گرفتن نهفته شده است (ابن ابی الحدید، ج1، ص242)
5️⃣مصادر#خطبه_11
نزهة الأبصار مطامیری/ ربیع الأبرار زمخشری
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
✍️استاد علی رحیمی ؛ حوزه علمیه شیراز
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵برشی از مرثیه فاطمی امیرالمومنین ع، شماره2
#خطبه_202 نهج البلاغه مرثیه ای است که امام علی ع پس از دفن حضرت زهرا س به صورت مناجاتی با پیامبر ص ایراد کرده اند، در این خطبه آمده است:
سَتُنَبِّئُكَ ابْنَتُكَ بِتَضَافُرِ أُمَّتِكَ عَلَى هَضْمِهَا
ای پیامبر، دخترت از همدستی امتت در ظلم [و غصب خشونت آمیز] به او به تو خبر خواهد داد.
امام (ع) در این جا برای بیان ظلمی که به همسرشان شده از #کلمه_هضم استفاده کردهاند، این کلمه را #راغب استعاره برای ظلم میداند و ظاهراً استعارهی گویا و موجزی است که به قول ابن سیدة، لغتپژوه بزرگ عرب، هر سه معنای "خشونت، ظلم و غصب" را همزمان افاده میکند.
🔹بنابراین کلمه هضم به معنای این است که هم ملک او را غصب کردند و هم با خودش رفتار خشنی داشتند!
🔸آن چه در این خطبه آمده همین است که کسانی به دختر پیامبر (ص) ستم کردهاند اما امام (ع) به خاطر #مصالح_جهان_اسلام اصراری به معرفی صریح آمران و مباشران این ستم نداشتهاند.
#مناسبتی، شماره14 #فاطمیه #ابن_سیده #لغت
@banahjolbalaghe
بسم الله
🔵نجات سرزمینهای ستمزده و فقرزده به وسیله نهج البلاغه
#جرج_جرداق میگوید:
«سرزمينهايي را که #ظلم بر آنها غلبه يافته، جاهايي را که کابوس #فقر بر آنها چيره شده است، چه کسي جز نهج البلاغه ميتواند نجات دهد؟
همان نهجالبلاغهای که مانيفست حاکميتی عادلانه است میتواند بنياد ستم را در هر مکان و هر زمانی که باشد، از ريشه برکند»
📗علی؛ صوت العدالة الانسانیة، ج5، ص 1210📖
#با_شیفتگان_نهج، شماره 39
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵کلمه ذلیل
چنانکه ارباب دانش لغت نیز تصریح کردهاند، کلمه «ذلیل» در زبان عربی هر گاه با مفاهیم ممتدی که دارای طول و بلندی هستند، همنشین شود به معنای «قصیر» (کوتاه) به کار میرود. برای مثال به نیزهی کوتاه میگویند: «رمحٌ ذلیلٌ»، و به دیوار کمارتفاع میگویند: «حائطٌ ذلیل» و به اتاق کمارتفاع میگویند: «بیتٌ ذلیل».
در نهج البلاغه آمده است:
اعْلَمُوا عِبَادَ اللَّهِ أَنَّ التَّقْوَى دَارُ حِصْنٍ عَزِيزٍ وَ الْفُجُورَ دَارُ حِصْنٍ ذَلِيلٍ لَا يَمْنَعُ أَهْلَهُ وَ لَا يُحْرِزُ مَنْ لَجَأَ إِلَيْهِ #خطبه_157
ای بندگان خدا بدانید که تقوی قلعهاي بلند و گناه قلعهای کوتاه است که نه میتواند جلوی حوادث را بگیرد و نه میتواند کسی را که به آن پناه آورده، حفظ کند.
متاسفانه بسیاری از مترجمان بدون توجه به #همایندی (collocation) و بدون تحقیق لغوی کافی، سعی کردهاند همان معنای عزت و ذلت را در ترجمه خود ذکر کنند!
👇نمونهای از ترجمههای غیردقیق:👇
بندگان خدا بدانيد كه پرهيزكارى، سراىِ استوارِ "ارجمندى" و گناه كارى، سراىِ "خواري" است، 😯
#کلمه_ذلیل
#با_مترجمان_نهج، شماره 36
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵یک نکته از خطبه فاطمی امیرالمؤمنین ع
#خطبه_202 نهج البلاغه مرثیه ای است که امام علی ع پس از دفن حضرت زهرا س به صورت مناجاتی با پیامبر ص ایراد کرده اند، در آغاز این خطبه آمده است:
«السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ عَنِّي وَ عَنِ ابْنَتِكَ النَّازِلَةِ فِي جِوَارِك...»
چرا امیرالمومنین به سلام خودش (عنّی) اکتفا نمیکند و از طرف حضرت صدیقه (عن ابنتک) نیز به پیامبر سلام عرض میکند؟
شاید به خاطر اینکه حضرت صدیقه در حال وارد شدن به محضر پیامبر بوده (النازلة فی جوارک) و این سلام، سلام اسیتذان است. یعنی امیرالمومنین علیهالسلام میخواهند به نیابت از حضرت زهرا س و برای ایشان از پیامبر، اذن دخول بگیرند. (ابن ابیالحدید)
#فاطمیه #با_معارف_نهج،شماره 138
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵به فاطمه سلام الله علیها اصرار کن.... 🏴🏴🏴🏴🏴
نهج البلاغه : #خطبه_202
السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ عَنِّي وَ عَنِ ابْنَتِكَ... فَأَحْفِهَا السُّؤَالَ... السَّلَامُ عَلَيْكُمَا سَلَامَ مُوَدِّع.
در این مرثیه# و نجوای غم انگیز امیرالمؤمنین علیه السلام با رسول خدا صلی الله علیه و آله ، حضرت می فرمایند : سلام بر شما از طرف من و از طرف دختر شما…… به فاطمه س اصرار کن و از او بخواه که برایت توضیح دهد که چه بر ما گذشت !…… سلام میکنم بر هردوی شما ، سلامی از جنس خداحافظی.
🌹عناصر زیبایی شناختی :
۱. زمخشری در کتاب اساس البلاغه ذیل ماده «حفو» می گوید که این واژه به معنای کثرت راه رفتن است. سپس بیان می کند که اگر این کلمه در کنار سوال بیاید تعبیر آن مجازی می شود.
گویا مقصود ایشان همان استعاره مصرحه# است که در آن مشبه به حذف شده و مشبه ذکر شده است. کثرت سؤال پرسیدن و استفسار به کثرت قدم زدن تشبیه شده.
ثمره معنایی آن مبالغه# در پرس و جو و سوال کردن است. یعنی آن قدر در پرس و جو کردن از احوال فاطمه س قدم بزن تا او احوال ما را برای تو بازگو کند.
۲. این درخواست حضرت از پیامبر ص به چه هدفی صورت گرفته؟ مگر نه این است که رسول خدا ص از همه آنچه اتفاق افتاده آگاه بودند پس این درخواست حضرت دیگر به معنای مطلع شدن پیامبر ص نیست.
شاید امیرالمومنین ع شرمسار بودند از بیان آنچه بر ایشان گذشته و نمی خواستند به تفصیل به آن اشاره کنند اما می خواستند به صورت مبهم یادآوری کنند.
شاید می خواستند غیر مستقیم اشاره کنند که فاطمه سلام الله علیها محجوب تر از آن بود که از غصه هایش برای من بگوید. او به من چیزی نگفت. به شما هم نخواهد گفت مگر اینکه در سوال کردن از او پافشاری کنید.
۳. امیرالمومنین ع در این کلام ابتدا از طرف خودشان و حضرت زهرا س سلام میکنند و از ایشان با عنوان دخترت یاد میکنند ( عن ابنتک) اما در پایان از ایشان با ضمیر مخاطب یاد میکنند ( السلام علیکما) صنعت التفات#
گویا می خواهند بیان کنند که در ابتدا حضرت زهرا س در کنار من بود و باهم به شما سلام می دادیم اما الان دیگر در کنار من نیست و به شما پیوسته.
✍️استاد محمد سرافراز، حوزه علمیه قم
#بازیباییهای_نهج، شماره 49
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵عدالت یا احساس عدالت؟
از منظر امیرالمؤمنین وظیفه حاکمان است که عدالت را به گونهای اجرا کنند که مردم آن را احساس کنند!
مولا علیهالسلام در آغاز نامهای که به حاکم مصر، محمد بن ابیبکر نوشت، صراحتا نوشته است:
«فَاخْفِضْ لَهُمْ جَنَاحَكَ وَ أَلِنْ لَهُمْ جَانِبَكَ وَ ابْسُطْ لَهُمْ وَجْهَكَ وَ آسِ بَيْنَهُمْ فِي اللَّحْظَةِ وَ النَّظْرَةِ حَتَّى لَا يَطْمَعَ الْعُظَمَاءُ فِي حَيْفِكَ لَهُمْ وَ لَا يَيْأَسَ الضُّعَفَاءُ مِنْ عَدْلِكَ عَلَيْهِم» #نامه_27
✍️با مردم فروتنی کن، با آنان مهربان و نرمخو باش، گشادهرو و خندهرو باش. [آنقدر] در نگاههای کوتاه و بلندی که به آنها میاندازی مساوات را در بینشان رعایت بکن که نه زورمندانشان به ستمکاری تو طمع بورزند و نه ضعیفانشان از عدالتت نومید شوند!
◀️حضرت در اینجا عدالتورزی را با غایت روشن و قابل سنجشی ضابطهمند کردهاند. ضابطهی روشنی که برای عدالتورزی حاکمان تعیین کردهاند این است که نه #رانت_خواران طمع داشته باشند که از طریق ستمکاری تو میتوانند به ضعیفان زور بگویند و نه ضعیفان به خاطر نگاه ویژه تو به زورمندان از #عدالت تو نومید شوند.
🔹قطع طمع رانتخواران و احیای امید ضعیفان، معیار و غایت عدالتورزی حکام است.
#با_معارف_نهج،شماره 139
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵#کلمه_قمع در نامه 27 نهج البلاغة
🔹در زبان عربی «قمع» به معنای ذلیل کردن (متعدی) است.
در فرجام #نامه_27 نهج البلاغه آمده است: «وَ أَمَّا الْمُشْرِكُ فَيَقْمَعُهُ اللَّهُ بِشِرْكِه»
✍️یعنی خداوند مشرک را [در جامعه] به خاطر شرکش (یا به وسیله شرکش) ذلیل میکند.
🔸کلمه «قمع» در زبان فارسی معاصر معمولا در کنار کلمه «قلع» (به معنای ریشهکن کردن و نابود کردن) و معطوف به آن به کار میرود.
شاید برای همین بوده که برخی مترجمان کلمه «یقمعه» را در اینجا به «نابود کردن» برگردانده و این معنا را به دست دادهاند که خداوند مشرک را نابود میکند در حالیکه این روایت میخواهد بگوید خداوند مشرک را ذلیل میکند.
#با_مترجمان_نهج، شماره 53
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
❓⁉️چی شد که آیت الله مکارم شیرازی نهج البلاغه درس دادند؟
ایشان خودشان چنین فرمودهاند:
📣" زمانی که مرحوم حضرت آیتالله فاضل لنکرانی(ره) مدیریت شورای عالی حوزه را به عهده داشت نهجالبلاغه را به عنوان درسی جنبی در حوزه تعیین کرد و از اینجانب خواست تا این کتاب ارزشمند را در حوزه تدریس کنم؛ اما به دلیل مشغلههای علمی این پیشنهاد را نپذیرفتم و ایشان هم از پیشنهاد خود منصرف شد.
تا این که شب در خواب دیدم در عراق هستم و از محل اقامت خود خارج شدم و ناگهان پلیسهای عراقی مانع رفتن من شدند و از من خواستند تا گذرنامه و اوراق هویت خودم را ارائه دهم؛ اما بنده هر چه تلاش کردم دیدم هیچ مدرکی همراهم نیست.
ناگهان نامه شورای مدیریت حوزه را برای تدریس نهج البلاغه در حوزه یافتم و آن را به پلیس نشان دادم و آنها نیز با دیدن این نامه قانع شدند. در حقیقت این نامه باعث شد من از گرفتاری نجات یابم.
پس از این ماجرا بنده با حضرت آیتالله فاضل لنکرانی(ره) تماس گرفتم و آمادگی خود را برای تدریس نهج البلاغه اعلام کردم و این باعث شد تا اینجانب نهج البلاغه را در حوزه تدریس کنم.
#با_شیفتگان_نهج، 45
https://eitaa.com/banahjolbalaghe