بسم الله
#بازیباییهای_نهج، شماره 22
🌾🍃🌻🌴🍃🌻🌴
#خطبه_221: «وَ تَرْتَعُونَ فِيمَا لَفَظُوا»
(و از آنچه باقى گذاردهاند مىخوريد)
🔷عنصر زیباشناختی: استعاره مرشّحه در واژه «لفظوا»
انسان خواه ناخواه از آنچه گذشتگان بر جای گذاشتهاند بهره میجوید. حضرت امیر(علیه السلام) از آنچه که از گذشتگان به ما رسیده است، با عبارت «ما لفظوا» یاد کرده است. «لَفَظَ» به معنی بیرون انداختن چیزی از دهان است یعنی میراث مادی گذشتگان را به غذای بیرون انداخته شده از دهان تشبیه کرده اند.
🔵وجوه شباهت دنیا به «ما لفظوا»: 👇
1️⃣. غذای بیرون انداخته شده از دهان، امری تنفر آمیز است و مورد رغبت کسی قرار نمی گیرد. کسی که چشم بصیرت داشته باشد میل و رغبتی به مال دنیا ندارد و دنیا در نزد او آب بینی بزی بیش نیست.
2️⃣دنیا برای کسی ماندنی نیست. این دنیا دست به دست می شود. اگر روزی گذشتگان طعم دنیا را چشیده و آن را بیرون انداختهاند ما نیز روزی دنیا را برای دیگران رها خواهیم ساخت.
3️⃣هیچ کس از دنیا سیر نمی شود، انسان دنیا را فقط مضمضه میکند. باید بچشی و آن را بیرون بیاندازی. همانند آدامس یا شکلاتی که هیچ کس آن را قورت نمی دهد فقط از دهانی به دهان دیگر انتقال می یابد.
نکته: #ابن_ابی_الحدید این احتمال را نیز مطرح کرده است که ما از میوه هایی استفاده می کنیم که از خاکی روئیده که با خون و چرکی که از دهان مردگان خارج می شود در آمیخته است.
🌾 ( این سبزه که امروز تماشاگه توست/ فردا همه از خاک تو برخواهد رست)
#دنیا
@banahjolbalaghe
بسم الله
دکتر حسین جاور، از اعضای کانال، دریاره پست فوق👆 یک اصلاحیه ویرایشی را همراه با دو نکته زیر 👇ارسال کرده اند:
1️⃣میشه از تشبیه, این نکته را نیز برداشت کرد که پیشینیان هم از دنیا کامی نبرده اند چون آدمی چیزی را از دهانش بیرون میدهد که نتواند ان را ببلعد.
2️⃣بعلاوه میشود گفت طبع ادمی و مزاج او به گونه ای است که کامروایی از دنیا برایش تعریف نشده است.
از لطف و دقت ایشان سپاسگزارم.🌹💐
#یادداشتی_از_یک_خواننده ، شماره 18
بسم الله
#با_شیفتگان_نهج، شماره 19
🌻🌾🍃🌴💐🌷🌸🌾🌛🌝
خطبههای علی علیه السلام چگونه جمعآوری میشد؟
📢جذابیت و شگفتی خطبههای علی علیه السلام، فقط برای امروز نیست بلکه خطبههای علی علیه السلام در همان زمانی که در مدینه یا در کوفه ایراد میشد، برای مردم همان روزگار هم خطبههایی فاخر و جذاب و شگفتآور بود.
این خطبهها آنقدر جذاب و ارزشمند بود که در همان زمان عدهای آن را حفظ میکردند و عدهای آن را کتابت میکردند برخی آن را استنساخ میکردند.
✍️حفظ در زمان حیات ظاهری امام؛
مسعودی در #مروج_الذهب گفته است که در زمان حیات ظاهری امام بیش از 480 خطبه امام را مردم حفظ کرده بودند.
✍️کتابت و استنساخ در زمان حیاط ظاهری امام؛
#حارث_همدانی که از نزدیکترین یاران علی علیه السلام بود برخی خطبههای حضرت را نوشته و در همان زمان در کتابی جمعآوری کرده بود.
چنانکه #کلینی روایت کرده، روزی امام علیه السلام خطبه بسیار فاخری درباره توحید ایراد فرمودند. ابو اسحاق سبیعی که ظاهرا خیلی از این خطبه خوشش آمده بود به حارث همدانی گفت: آیا خطبه را حفظ کردهای؟ حارث گفت: آن را نوشتهام. سپس حارث از روی نسخه خودش خواند تا ابواسحاق بنویسد.
@banahjolbalaghe
بسم الله
#با_معارف_نهج، شماره 32
🌾🌴🍃🌻☘️🌛
🔵چه کسانی صلاحیت ندارند؟
✍️و لَكِنَّنِي آسَى أَنْ يَلِيَ أَمْرَ هَذِهِ الْأُمَّةِ سُفَهَاؤُهَا وَ فُجَّارُهَا فَيَتَّخِذُوا مَالَ اللَّهِ دُوَلًا وَ عِبَادَهُ خَوَلًا وَ الصَّالِحِينَ حَرْباً وَ الْفَاسِقِينَ حِزْباً (#نامه_62)
(ولکن اندوهگین میشوم از این که امور این امت به دست سفیهان و فاجران بیافتد و بیت المال را بین خودشان دست به دست کنند، بندگان خدا را برده خود کنند، با صالحان دشمنی ورزند [و آنان را از اطراف خود پراکنده کنند] و فاسقان را [به دوستی گیرند و] دور خودشان جمع کنند.)
امام علیه السلام برای شناختن کسانی که نباید امور امت را به دست بگیرند، دو معیار مَنِشی و چهار معیار کُنِشی ارائه فرمودهاند:⏬
1️⃣دو معیار مَنِشی:
این افراد در منش خودشان «کم عقل» و «فاجر» هستند.
2️⃣چهار معیار کُنِشی:
🔸بیت المال را در دست خودشان و اطرافیانشان میچرخانند (#ویژهخواری گروهی از بیت المال)،
🔹مردم را به بردگان خود تبدیل میکنند (نخوت و #تکبر سیاسی)،
🔸با انسانهای صالح دشمنی میورزند و آنان را از اطراف خود پراکنده میکنند (#دشمنتراشی)،
🔹با فاسقان دوستی میکنند و آنان را به گرد خود جمع میکنند (تشکیل حلقههای خاص از فاسقان)
#حذف_احتباک
@banahjolbalaghe
بسم الله
📝📝یادداشت یک خواننده
درباره پست بالا👆 که در آن امام علیه السلام "سفیه" بودن را یکی از اوصاف ناشایستگان معرفی فرموده است، آقای دکتر حسین جاور یادداشت 📝زیر را ارسال کرده اند:👇
✍️با عرض سلام,
به نظرم لازم است در مورد واژه "سفیه" در ادبیات سیاسی , مثل جایگاه این واژه در ادبیات فقهی و حقوقی, تحقیق بایسته ای انجام شود؛ چه این که واضح است, منظور از " سفیه" در کلام حضرت, کسی نیست که عقل معاش اصطلاحی را ندارد. عقل هم مانند عدالت, مراتبی دارد که هرکس در هر جایگاهی که قرار دارد, حداقل, باید به قدر کفایت ان مقام و موقعیت, از مراتب عقل برخوردار باشد و گرنه اگر نتواند در موقعیتی که هست, به اندازه کافی سنجش و تقدیر و تدبیر کند, میتوان او را نسبت به ان مقام و مقامات بالاتر از آن, سفیه دانست.
#سفیه_در_دانش_سیاست
🌹🌹 از لطف و توجه جناب آقای جاور سپاسگزارم.🌹🌹
#یادداشتی_از_یک_خواننده ، شماره 19
بسم الله
🔵#امامان_شیعه در نهج البلاغه
به مناسبت شهادت #امام_کاظم علیه السلام
📢فالْتَمِسُوا ذَلِكَ مِنْ عِنْدِ أَهْلِهِ فَإِنَّهُمْ عَيْشُ الْعِلْمِ وَ مَوْتُ الْجَهْلِ ...لايُخَالِفُونَ الدِّينَ وَ لَا يَخْتَلِفُونَ فِيهِ #خطبه_147
یکی از خطبههایی که شارحان شیعی نهج البلاغه معتقدند در آن خطبه از #امامان شیعه و دانش بی انتها و فضایلشان یاد شده، خطبهای است که مسلمانان را در روزگار غربت قرآن برای فهم قرآن به گروه خاصی ارجاع داده و آن گروه را هم با اوصافش معرفی کرده است؛ از جمله اوصاف این گروه آن است که آنان [موجب] حیات علم و مرگ جهل هستند («فَإِنَّهُمْ عَيْشُ الْعِلْمِ وَ مَوْتُ الْجَهْل») و [در گفتار و رفتارشان] هیچ مخالفتی با دین حق نمیورزند («لَا يُخَالِفُونَ الدِّين»).
این فقره، به وضوح ائمه علیهم السلام را کانون دانش دانسته و هرگونه جهل را از آنان نفی کرده، با این حال #ابن-ابی-الحدید در شرح این فقره سکوت معناداری پیشه کرده😮و از بیان کیستی این گروه و کیفیت دانششان طفره رفته است😢.
شیخ #یوسف_بحرانی در کتاب #سلاسل _الحدید، ابتدا از این سکوت گلایه شدیدی کرده سپس در بررسیهای خود به این نتیجه رسیده است که تعابیری مانند «لَا يُخَالِفُونَ الدِّين» نشانه #عصمت خداداد #اهل_بیت از هرگونه گناه، خطا و نسیان است.
👈(متن فوق بخشی از مقاله «علم غیب امام علی ع در نهج البلاغه، مقایسه نگاه ابن ابی الحدید و شارحان شیعی»)👉
لینک مقاله: http://ashaiery.andishvaran.ir/fa/UserShowArticle.html?ItemId=46593
#مناسبتی، شماره17
@banahjolbalaghe
بسم الله
🔵سنجهای برای تشخیص برداشت صحیح از اسلام
به مناسبت 🌹مبعث🌹 پیامبر صلی الله علیه و آله
📢ثمَّ إِنَّ هَذَا الْإِسْلَامَ دِينُ اللَّهِ الَّذِي اصْطَفَاهُ لِنَفْسِهِ وَ اصْطَنَعَهُ عَلَى عَيْنِهِ وَ أَصْفَاهُ خِيَرَةَ خَلْقِهِ وَ أَقَامَ دَعَائِمَهُ عَلَى مَحَبَّتِهِ أَذَلَّ الْأَدْيَانَ بِعِزَّتِهِ وَ وَضَعَ الْمِلَلَ بِرَفْعِهِ وَ أَهَانَ أَعْدَاءَهُ بِكَرَامَتِهِ وَ خَذَلَ مُحَادِّيهِ بِنَصْرِهِ ... #خطبه_198
این اسلام همان دینی است که خداوند برای خودش آن را برگزید، آن را با عنایت ویژه خویش پرورش داد، آن را برترین مخلوقش اختصاص داد، پایههای آن را بر محبت خودش بنا کرد، دینهای دیگر را با عزت این دین ذلیل کرد، آیینهای دیگر را با بلندی این دین به زیر کشید، دشمنان این دین را با ارجمندی این دین پست کرد و دشمنان آن را با یاری خودش مغلوب کرد ...
🔹در این بخش از خطبه،معیار دقیقی وجود دارد. ظاهرا خداوند در این دین این شاخصها را قرار داده است؛
اولابه این دین عزتی داده که ادیان دیگر را به ذلت میکشاند (أَذَلَّ الْأَدْيَانَ بِعِزَّتِهِ)،
ثانیا به این دین بلندمرتبگی خاصی داده که آیینهای دیگر را فرومینشاند (وَ وَضَعَ الْمِلَلَ بِرَفْعِهِ)
ثالثا کرامتش را به گونهای آفریده که دشمنان خودش را از چشمها میاندازد (أَهَانَ أَعْدَاءَهُ بِكَرَامَتِهِ)
البته خداوند دشمنان چنین دینی را مغلوب خواهد کرد (خَذَلَ مُحَادِّيهِ بِنَصْرِهِ).
🔸پس قرائتی که از اسلام داریم باید قرائت عزتمندانه باشد (نه ذلیلانه)، قرائتی توأم با عظمت باشد (نه حقارت)، قرائتی توأم با کرامت باشد که دشمنان آن خود به خود از چشمها بیافتند چنانکه منکران خورشید خود به خود منزوی میشوند.
👌 قرائتی از اسلام که مشتمل بر این شاخصها (عزتی دشمن ذلیلکن، عظمتی رقیبافکن، کرامتی که دشمنانش خود به خود خوار و منزوی شوند) باشد، همان قرائتی است که #امام_خمینی در #جمهوری_اسلامی_ایران بنیان نهاد و آیت الله #خامنه_ای رهبری معظم انقلاب نیز ادامه دادند و باید پابرجا بماند.
#مناسبتی، شماره18
@banahjolbalaghe
سم الله
#بازیباییهای_نهج، شماره 23
🌾🍃🌻🌴🍃🌻🌴
#خطبه_221: «وَ تَرْتَعُونَ فِيمَا لَفَظُوا»
(و از آنچه باقى گذاردهاند بهره میبرید)
🔷عنصر زیباشناختی: استعاره تصریحیه ترتعون از بهرهمندی.
✍️توضیح آنکه معنای حقیقی «رَتَعَ»، چریدن حیوان است از هر آنچه میخواهد. حیوان در چَرا، بدون توجه به حقوق دیگران و از هر چه بیابد فقط به دنبال سیر کردن شکم خویش است. برخی مردم نیز از هر آنچه گذشتگان بجای گذاشتهاند بهره میبرند بدون آنکه حقوق دیگران و در رأس همه، حق خداوند را رعایت نمایند.
🔸چریدن از سوی دیگر حیوانی را که مشغول چریدن است، از وجود شکارچی غافل میکند لذا حیوانی که مشغول چریدن است به راحتی گرفتار میشود. انسان نیز مورد تعقیب شکارگری به نام مرگ است (طرید الموت #نامه_31) و پرداختن به لذات دنیا او را از در کمین بودن صیاد غافل میکند و در همان بی خبری به کام مرگ فرو می رود.
◀️نکات:
1️⃣ فعل «رَتَع» زمانی برای انسان استعاره آورده میشود که خوردن فراوان مد نظر باشد (مفرادت #راغب) لذا اصل بهرهمندی از طبیعت مورد نهی این روایت نیست بلکه مسأله در زیاده خواهی و تکاثری است که در ابتدای خطبه نیز بدان اشاره شده است. همین تکاثر است که غفلتزا است.
2️⃣ فعل «رَتَع» در جایی به کار میرود که گیاهان سرسبز فراوانی وجود داشته باشد(معجم مقاییس اللغه) و شاید کاربرد «رتع» در اینجا اشاره لطیفی به "کثرت زرق و برق دنیا" و فریبندگی آن نیز داشته باشد که انسان را به خود مشغول میکند.
3️⃣ «ترتعون» #فعل_مضارع است و دلالت بر #استمرار دارد. این استمرار غفلت تا جایی پیش می رود که مرگ فرا رسیده، میان انسان و توبه جدایی می اندازد. (اذا قد اهلکتَ نفسَک #نامه_31)
4️⃣درست است که همه مردم گرفتار چنین غفلتی نیستند لکن بیشتر مردم غافل اند و همین غفلت اکثری موجب شده است که حضرت تعبیر «ترتعون» را خطاب به همه انسانها به کار ببرند وگرنه معلوم است که برخی انسانها مصداق تعبیر «ترتعون» نیستند.
@banahjolbalaghe
بسم الله
📝📝یادداشت یک خواننده
👈درباره پست #با_مترجمان_نهج، شماره26
یکی از خوانندگان کانال (آقای محمدمهدی شاه آبادی) برایمان نوشته اند:⏬
🔸در پست شماره ۲۶ قاضی کبر و فخر حاکم را #افکار_عمومی دانسته اید در حالی که امام علیه السلام می فرمایند: صالح الناس نه کل الناس و این تفاوت مهمی است که در اسلام در هر امری نظر صاحب نظران آن فن معتبر است و در امور اخلاقی نیز حتی اگر وجهه عمومی داشته باشد باز نظر قابل اعتنا، نظر مردم صالح است نه الزاما همه مردم.
بنده برایشان نوشتم:⏬
عبارت حضرت دقیقا این است:
إنَّ مِنْ أسْخَفِ حَالاتِ الوُلَاةِ عِنْدَ صَالِحِ النَّاسِ أنْ يُظَنَّ بِهِمْ حُبُّ الفَخْرِ، وَ يُوضَعَ أمْرُهُمْ عَلَى الكِبْرِ.
تعبیر «عند صالح الناس» بر «أن یظن» مقدم شده بنابراین به گمان این حقیر نمیتواند «یظن» ر امقید کند. بلکه تنها بیان میکند که از نظر انسانهای صالح سخیف ترین حالت یک والی چیست؟
بله اگر کلمه «عند صالح الناس» بعد از أن مصدری واقع شده بود میتوانستیم برداشت مورد اشاره حضرت عالی را داشته باشیم. اتفاقا به نظر من هم راجح آن بود که مراد امام علیه السلام همین مطلب مورد اشاره شما باشد ولی چه کار میتوانم بکنم وقتی عبارت چنین دلالتی ندارد؟
🔸ایشان متقابلا نوشتند: ⏬
با توجه به ادامه خطبه و اینکه خطاب حضرت به عموم مردم است، سخن شما تأیید می شود.
همین می تواند دلیلی باشد بر اینکه عموم مردم نسبت به برخی رذایل اخلاقی ادراک فی الجمله درستی دارند. هر چند جای کار برای بررسی ادله دیگر و دلالت های آن باز است و فکر کنم [اگر ادله دیگر هم دیده شود] بحث مفیدی هم خواهد بود.
از بذل محبت ایشان متشکرم بویژه اینکه یکی از خطاهای ویرایشی کانال را نیز به بنده تذکر داده بودند🌹🌹
#یادداشتی_از_یک_خواننده ، شماره 19
@banahjolbalaghe