eitaa logo
با نهج البلاغه
2.5هزار دنبال‌کننده
187 عکس
45 ویدیو
18 فایل
رسیدن به نهج البلاغه هدف نیست، هنر آن است که از دروازه نهج البلاغه بگذریم و به صاحب نهج البلاغه برسیم. کانال با نهج البلاغه فرصتی است برای تامل در نهج البلاغه و آرزویی است برای رسیدن به او. ادمین تبادلات: @sardar_1313 ادمین کانال: @ashaiery
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله ، شماره 26 🌾🌴🍃🌻☘🌛 🔵هفت ویژگی دیگر رانتخواهان در نهج البلاغة پیش از این (، شماره23) هشت ویژگی رانتخواهان بیان شد. در بُرش دیگری از نامه 53 به چند ویژگی دیگر رانتخواهان نیز اشاره یا تصریح شده است که عبارت‌اند از: 1. خود را بر دیگران مقدم می‌کنند (استئثار) 2. بر مردم تکبر می‌ورزند (تطاول) 3. در معامله با مردم کم‌انصاف هستند (قِلَّةُ إِنْصَافٍ فِي مُعَامَلَةٍ) 4. از بیت المال توقعات مالی ویژه دارند (لَا تُقْطِعَنَّ لِأَحَدٍ مِنْ حَاشِيَتِكَ وَ حَامَّتِكَ قَطِيعَةً) 5. با سوء استفاده از انتساب به مسئولان، به مردم ظلم می‌کنند (تَضُرُّ بِمَنْ يَلِيهَا مِنَ النَّاس) 6. وظایف اجتماعی خود را بر دوش دیگران می‌اندازند (يَحْمِلُونَ مَئُونَتَهُ عَلَى غَيْرِهِم) 7. سود رانتخواری را آنان می‌برند و ننگ دنیوی و اخروی‌اش بر مسئولان می‌ماند(فَيَكُونَ مَهْنَأُ ذَلِكَ لَهُمْ دُونَكَ و عَيْبُهُ عَلَيْكَ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَة) @banahjolbalaghe
بسم الله ، شماره 27 🌾🌴🍃🌻☘️🌛 🔵دسترسی معترضان به حاکمان وَ اجْعَلْ لِذَوِي الْحَاجَاتِ مِنْكَ قِسْماً تُفَرِّغُ لَهُمْ فِيهِ شَخْصَكَ وَ تَجْلِسُ لَهُمْ مَجْلِساً عَامّاً فَتَتَوَاضَعُ فِيهِ لِلَّهِ الَّذِي خَلَقَكَ وَ تُقْعِدُ عَنْهُمْ جُنْدَكَ وَ أَعْوَانَكَ مِنْ أَحْرَاسِكَ وَ شُرَطِكَ حَتَّى يُكَلِّمَكَ مُتَكَلِّمُهُمْ غَيْرَ مُتَتَعْتِعٍ در نامه به مالک اشتر، امام ع و گفتگو با آنان را به رسمیت شناخته و درباره آن، به جناب مالک توصیه کرده‌اند: 1. حاکم برای معترضان وقت ویژه قرار بدهد. (وَ اجْعَلْ لِذَوِي الْحَاجَاتِ مِنْكَ قِسْما) 2. در آن وقت مشخص، کاملا در اختیار آنان باشد (تُفَرِّغُ لَهُمْ فِيهِ شَخْصَك) 3. ملاقات کنندگان افراد خاص و از پیش انتخاب شده ای نباشند بلکه همگان امکان راه یافتن به آن ملاقات را داشته باشند (مجلساً عاماً). 4. با معترضان بی‌چشمداشت و به قصد قربة الی الله (نه برای خودنمایی!) فروتنی کند (تَتَوَاضَعُ فِيهِ لِلَّهِ) 5. با مداخله‌های نگهبانان و محافظانش، آرامش معترضان را سلب نکند (تُقْعِدُ عَنْهُمْ جُنْدَكَ وَ أَعْوَانَك) 6. حتی نگهبانان ناشناس و بادیگاردهای لباس شخصی (أَحْرَاسِكَ وَ شُرَطِك) را هم از مداخله منع کند تا فضا امنیتی نشود. 7.سخنگوی معترضان بتواند بدون نگرانی و با راحتی سخن بگوید (يُكَلِّمَكَ مُتَكَلِّمُهُمْ غَيْرَ مُتَتَعْتِع) در ، نیز به مأموران جمع آوری مالیات دستور داده‌اند هیمنه خودشان را چنان بر مؤدیان مالیات تحمیل نکنند که آنان نتوانند مشکلات و موانع مالی خود را با آنان در میان نهند(وَ لَا تُحْشِمُوا أَحَداً عَنْ حَاجَتِهِ وَ لَا تَحْبِسُوهُ عَنْ طَلِبَتِهِ). @banahjolbalaghe
بسم الله ، شماره 38 🌾🌴🍃🌻☘️🌛 🔵 📢أَطْلِقْ عَنِ النَّاسِ عُقْدَةَ كُلِّ حِقْدٍ وَ اقْطَعْ عَنْكَ سَبَبَ كُلِّ وِتْر گره "هر گونه کینه" را از [دل] مردم باز کن و رشته "هر گونه دشمنی با مردم" را از [دل] خودت بگسل. 📝شهروندان ممکن است کینه ورز بشوند. است که کینه را از دل مردم برکند. بویژه آنکه ممکن است مردم کینه‌ی حاکمان را به دل بگیرند. هرچند ''کینه‌ورزی مردم با حاکمان''، خود می‌تواند معلول عوامل گوناگونی باشد اما بی‌تردید یکی از این عوامل، نوع با مردم است. حضرت به فرمان داده‌اند به گونه‌ای رفتار کند که اسباب کینه‌توزی مردم (از جمله کینه توزی آنان با حاکم) از بین برود. از سوی دیگر به خود مالک نیز سفارش کرده‌اند به هیچ روی با مردم انتقام جویانه و از سر کینه‌توزی رفتار نکند. امام علیه السلام افزون بر توصیه‌ای که به مالک کرده‌اند، فرماندار بصره را نیز از رفتار انتقام‌جویانه با مردم برحذر داشته‌اند. مردم از شورشیان حمایت کرده و به سختی شکست خورده و کشته‌های زیادی هم داده بودند. همین امر موجب شده بود کینه‌ای بین یاران علی علیه‌السلام و اهالی آن سرزمین به وجود آید. بعدها که والی بصره شد همین کینه موجب شد با اهالی بصره با مهربانی کافی برخورد نکند. حضرت در نامه‌ای ( ) که به وی نوشتند ابتدا با یادآوری برخی خوبی‌های مردم بصره سعی کردند قلب ابن عباس را با مردم آن سامان مهربانتر کنند سپس به وی دستور اکید دادند که با مردم با غلظت و درشتی رفتار نکند. https://telegram.me/banahjolbalaghe
بسم الله ، شماره 38 🌾🌴🍃🌻☘️🌛 🔵 📢أَطْلِقْ عَنِ النَّاسِ عُقْدَةَ كُلِّ حِقْدٍ وَ اقْطَعْ عَنْكَ سَبَبَ كُلِّ وِتْر گره "هر گونه کینه" را از [دل] مردم باز کن و رشته "هر گونه دشمنی با مردم" را از [دل] خودت بگسل. 📝شهروندان ممکن است کینه ورز بشوند. است که کینه را از دل مردم برکند. بویژه آنکه ممکن است مردم کینه‌ی حاکمان را به دل بگیرند. هرچند ''کینه‌ورزی مردم با حاکمان''، خود می‌تواند معلول عوامل گوناگونی باشد اما بی‌تردید یکی از این عوامل، نوع با مردم است. حضرت به فرمان داده‌اند به گونه‌ای رفتار کند که اسباب کینه‌توزی مردم (از جمله کینه توزی آنان با حاکم) از بین برود. از سوی دیگر به خود مالک نیز سفارش کرده‌اند به هیچ روی با مردم انتقام جویانه و از سر کینه‌توزی رفتار نکند. امام علیه السلام افزون بر توصیه‌ای که به مالک کرده‌اند، فرماندار بصره را نیز از رفتار انتقام‌جویانه با مردم برحذر داشته‌اند. مردم از شورشیان حمایت کرده و به سختی شکست خورده و کشته‌های زیادی هم داده بودند. همین امر موجب شده بود کینه‌ای بین یاران علی علیه‌السلام و اهالی آن سرزمین به وجود آید. بعدها که والی بصره شد همین کینه موجب شد با اهالی بصره با مهربانی کافی برخورد نکند. حضرت در نامه‌ای ( ) که به وی نوشتند ابتدا با یادآوری برخی خوبی‌های مردم بصره سعی کردند قلب ابن عباس را با مردم آن سامان مهربانتر کنند سپس به وی دستور اکید دادند که با مردم با غلظت و درشتی رفتار نکند. https://telegram.me/banahjolbalaghe
با نهج البلاغه
..... ...... درباره یادداشت استاد علی مجمدی عزیز⏬ دو نکته در سخن جناب استاد علی محمدی وجود دارد؛
بسم الله 📝📝یادداشت یک خواننده یادداشت کوتاهی از استاد محمودرضا عصاری زیدعزه العالی درباره عبارت «أطْلِقْ عَنِ النَّاسِ عُقْدَةَ كُلِّ حِقْدٍ وَ اقْطَعْ عَنْكَ سَبَبَ كُلِّ وِتْر » سلام برادر عزیزم با تشکر از شما بخاطر مطالبی که در کانال نهج البلاغه قرار می دهید و پوزش که بسیاری از اوقات از تامل در در آن محرومم دو نکته در باره مباحثه ارزشمند شما و آقای محمدی به ذهن قاصرم رسید : 1- اختلاف بین شما دو بزرگوار شاید نشات گرفته از ابهامی است که در مفهوم "عن" وجود دارد، ادبا معنای عن را تجاوز گرفته اند این معنا در اموری چون "رمیت السهم..." واضح است ولی در بسیاری از موارد محتاج تحلیل است بعنوان مثال در ماده "سوال" تجاوز سوال از یک شیئ بمعنای آن است که آن شیئ متعلق سوال قرار گرفته است در ماده" اطلاق" نیز تجاوز بمعنای آن است که ناس متعلق اطلاق عقده واقع شده است با این تفاوت که متعلق سوال یعنی موضوع سوال و متعلق اطلاق یعنی آن نقطه ای که گره کینه از آن باز می شود 2-مطابق کلام استاد محمدی "عن الناس" حال از" عقده" خواهد بود زیرا مراد چنین میشود : گره هر کینه را که نسبت به مردم داری از خودت باز کن. بعبارت دیگر عن الناس از متعلقات بالواسطه فعل است که این ترکیب خلاف اصل است و محتاج قرینه. با تشکر از شما دو بزرگوار ،امید است اشتباه مرا تذکر دهید. ، شماره 25 https://telegram.me/banahjolbalaghe
بسم الله ، شماره 42 🔵 با مردم ممنوع حتی اگر مردم بد کرده باشند هرچند امیرالمومنین علیه السلام در از کارگزاران خود خواسته‌اند که با نیکوکاران و بدکرداران برخورد یکسانی نداشته باشند (وَ لَا يَكُونَنَّ الْمُحْسِنُ وَ الْمُسِيءُ عِنْدَكَ بِمَنْزِلَةٍ سَوَاء) اما با این حال مواجهه غیرانسانی را نیز در برخورد با افراد خاطی نهی کرده‌اند. حضرت در همان نامه 53 از خواسته‌اند که در مواجهه با مردم، درنده‌خو نباشد (وَ لَا تَكُونَنَّ عَلَيْهِمْ سَبُعاً ضَارِياً تَغْتَنِمُ أَكْلَهُم) طبیعی است که در مواجهه با نیکوکاران انگیزه‌ای برای درنده‌خویی وجود ندارد بنابراین اگر حضرت درنده‌خویی را نهی کرده‌اند می‌خواسته‌اند کارگزاران را از درنده‌خویی با خاطیان نهی کنند. یکی از نمونه‌های بداخلاقی یک کارگزار، ماجرای ابن عباس است. به امام علیه السلام گزارش رسیده بود که ابن عباس با مردم ، نامهربانی می‌کند. مردم بصره پس از جنگ جمل با علی علیه السلام و یارانش رابطه خوبی نداشتند. ابن عباس هم شاید به خاطر همین با مردم بصره مشکل داشت. نهج البلاغه واکنشی است که امام علی علیه السلام به این رفتار ابن عباس نشان داده‌اند. در این نامه حضرت، را توبیخ کرده و از او خواسته‌اند به این مردم احسان کند به گونه‌ای که ترسشان از حکومت علی علیه السلام بریزد (فحادث اهلها بالإحسان الیهم، و احلل عقده الخوف عن قلوبهم) کارمندانی که از سوی نظام به طور مستقیم با مردم مواجه می‌شوند در حقیقت ویترین حکومت هستند و باید چنان توسط قانونها محدود و توسط مقامات مافوق کنترل بشوند که میل به خطا و زورگویی در آنها به صفر برسد. نیروهای پلیس، مأموران جمع آوری سد معبر و ... که با مردم مواجهه مستقیم دارند باید به علوی و آداب حکمرانی اسلامی آراسته باشند وگرنه موجب وهن نظام خواهند شد. https://telegram.me/banahjolbalaghe
بسم الله ، شماره 28 🌻🌾🍃🌴💐🌷🌸🌾🌛🌝 دکتر محمدرضا زائری در پنجره نوشته است: ✍️سالها پیش در دوران نوجوانی از درس استادی بهره می بردیم به نام سید علی موسوی، ایشان که تحصیلات دانشگاهی خود را گویا در آمریکا (ایالت اوهایو) طی کرده بود نقل می کرد که: «استادی برای تدریس به دانشگاه ما دعوت شده بود که مشاور اقتصادی رییس جمهور وقت آمریکا بود …» ایشان می گفت: «در نخستین جلسه‌ی درس، استاد متوجه شد که من ایرانی هستم و با لحن تحقیرآمیزی در باره شیعه سخن گفت. من هم هفته بعد نسخه‌ای از ترجمه انگلیسی نهج البلاغه برایش هدیه بردم و از او خواستم آن را ورق بزند و ببیند. چند هفته گذشت تا اینکه یک روز منشی اساتید، مرا به اتاق او فراخواند. وقتی وارد شدم، دیدم روزنامه‌ای به دست دارد و با چهره‌ای گرفته در حال قدم زدن در اتاق است. او به عکس جوانی در صفحه اول روزنامه اشاره کرد که خودسوزی کرده بود. او گفت هر چه امروز این جوانان بی‌هویت و بی‌پناه می‌شوند و سرانجام به دام گروه‌های شیطانی و فساد و مواد مخدر می‌افتند، از آن روست که همین «علی»ی شما را کم دارند! من کتابی را که به من داده بودی خواندم تا اینکه به عهد رسیدم. این نامه چنان در من اثر گذاشت که شروع کرده ام به حفظ کردن متن آن و هر روز صبح همسرم با تعجب از من می پرسد، این چیست که اینقدر تو را مشغول کرده است؟! سپس توضیح داد که امروز اگر بزرگترین حقوقدانها و متفکران دنیا جمع بشوند معلوم نیست بتوانند چیزی به جامعیت چنین نامه‌ای بنویسند که چندین قرن از آن می گذرد. http://rahyafte.com/10471/%DA%86%D9%88%D9%86 https://telegram.me/banahjolbalaghe
بسم الله ، شماره 43 🔵ظلم غیرعمدی حکومت به متهمان وَ إِنِ ابْتُلِيتَ بِخَطَإٍ وَ أَفْرَطَ عَلَيْكَ سَوْطُكَ أَوْ سَيْفُكَ أَوْ يَدُكَ بِالْعُقُوبَةِ فَإِنَّ فِي الْوَكْزَةِ فَمَا فَوْقَهَا مَقْتَلَةً فَلَا تَطْمَحَنَّ بِكَ نَخْوَةُ سُلْطَانِكَ عَنْ أَنْ تُؤَدِّيَ إِلَى أَوْلِيَاءِ الْمَقْتُولِ حَقَّهُم ممکن است برخورد مأموران حکومت با یک متهم یا یک مجرم ناخواسته و به صورت غیرعمدی موجب مرگ او شود. بیان حضرت علی علیه السلام به گونه‌ای است اصل وقوع ناخواسته‌ی چنین حوادثی را در حکومت پذیرفته‌اند اما درباره آن چند نکته بیان کرده‌اند: 1) چنین اتفاقی برای حکومت یک ابتلا است (ان ابتُلیتَ ...). 2) حکومت با هیچ بهانه‌ای نباید از عذرخواهی و جبران مافات شانه خالی کند. 3) یکی از عواملی که ممکن است حاکم را از جبران مافات منصرف کند، نخوت و تکبّر سلطنتی است. 4) در چنین مواردی باید به بازماندگان دیه پرداخت شود اما حاکمیت نباید به همین اکتفا کند بلکه باید «حقّ» بازماندگان را ادا کند(تُؤَدِّيَ إِلَى أَوْلِيَاءِ الْمَقْتُولِ حَقَّهُم)، حق بازماندگان شامل حقوق مادی (مانند دیه) و حقوق معنوی می‌شود. منظور از حقوق معنوی این است که مثلا اگر مرگ یکی از اعضای یک خانواده توسط حکومت به آبروی آنان صدمه زده است، حتما باید حکومت به گونه‌ای از آنها عذرخواهی بکند که اعاده حیثیت شود. https://telegram.me/banahjolbalaghe
بسم الله ، شماره 44 🔵مراقبت از بعد از صلح و مذاکره (مانند ) وَ لَا تَدْفَعَنَّ صُلْحاً دَعَاكَ إِلَيْهِ عَدُوُّكَ و لِلَّهِ فِيهِ رِضًی ... لَكِنِ الْحَذَرَ كُلَّ الْحَذَرِ مِنْ عَدُوِّكَ بَعْدَ صُلْحِهِ فَإِنَّ الْعَدُوَّ رُبَّمَا قارَبَ لِيَتَغَفَّلَ فَخُذْ بِالْحَزْمِ وَ اتَّهِمْ فِي ذَلِكَ حُسْنَ الظَّن () 🔸ترجمه: ✍️صلحی را که دشمن به تو پیشنهاد کرده و رضای خدا در آن است هرگز رد نکن... اما پس از صلح از دشمنت [بترس و از او] حذر کن و سخت حذر کن چون دشمن گاهی [که از راههای نظامی و شبه نظامی (مانند تحریم) نومید میشود از طریق صلح به تو] نزدیک میشود تا تو را به غفلت بکشاند! پس عاقبت اندیشی پیشه کن و از هر گونه خوش گمانی خودداری کن. 🔹توضیح:👇 دشمن در حکومت، هدفی است که گاه بدون مقدمه سازی یک موقت نامیسر است. خوشحالی و رضایتمندی از یک صلح خداپسند یک امر کاملا طبیعی است اما این شادی ممکن است زاینده دو آفت باشد و سرانجام همان صلح شادی آفرین به سرخوردگی و ناکامی منجر شود: 1️⃣ اولا این شادی نباید دولتمردان را به سُکر و غفلت (قارب لیتغفل) بکشاند تا دشمن به هدف اصلی خود که همان نفوذ است، دست یابد. 2️⃣ ثانیا صدای این شادی را نباید آنقدر بلند کرد که دشمن آن را بشنود و گمان کند به صلح با او نیاز مبرمی داشته ای وگرنه اگر صدای شادی ات بلند شود، از موقف به هبوط خواهی کرد و یک به قول امیرالمؤمنین علیه اسلام هرگز نمیتواند جلوی ظلم دشمن را بگیرد (لَا يَمْنَعُ الضَّيْمَ الذَّلِيلُ ) https://telegram.me/banahjolbalaghe
بسم الله ، شماره48 🌾🌺💐🌺🍃 ! «إِذَا زُكِّيَ أَحَدٌ مِنْهُمْ خَافَ مِمَّا يُقَالُ لَهُ فَيَقُولُ أَنَا أَعْلَمُ بِنَفْسِي مِنْ غَيْرِي وَ رَبِّي أَعْلَمُ بِي مِنِّي بِنَفْسِي اللَّهُمَّ لَا تُؤَاخِذْنِي بِمَا يَقُولُونَ وَ اجْعَلْنِي أَفْضَلَ مِمَّا يَظُنُّونَ وَ اغْفِرْ لِي مَا لَا يَعْلَمُون». (هر گاه يكى از آنها (متقین) به پاکی ستوده شود از آن چه در بارهاش گفته شده در هراس مىافتد و مىگويد: من از ديگران نسبت به خود آگاه‌ترم و پروردگارم از من به من آگاهتر است. بار پروردگارا به خاطر آنچه [دیگران] در موردم می‌گویند، مؤاخذه‌ام مفرما و مرا از آنچه که دیگران می‌پندارند برتر قرار ده و گناهان مرا كه از آن بىخبرند، بيامرز.) ⁉️⁉️ در دعایی که بعد از ستایش شدن سفارش شده، سه چیز از خداوند خواسته می‌شود. یکی از آن سه چیز این است که «خدایا مرا به خاطر حرفی که دیگران می‌زنند مؤاخذه نکن». سوالی که وجود دارد این است که با توجه به آیه «لا تزرُ وازرةٌ وزرَ أخری» مگر ممکن است خداوند کسی را به خاطر ستایش دیگران مؤاخذه بکند؟ ⚡️در پاسخ به این پرسش باید توجه داشت که: 🔸در حضرت فرموده‌اند فرد صالح را می‌توان از نیک‌نامی و ذکر جمیلی که خداوند برای او بر زبان بندگانش جاری کرده، شناسایی کرد (وَ إِنَّمَا يُسْتَدَلُّ عَلَى الصَّالِحِينَ بِمَا يُجْرِي اللَّهُ لَهُمْ عَلَى أَلْسُنِ عِبَادِه) در نیز آمده است: «کَم مِن ثناءٍ جمیلٍ لستُ اهلاً له نَشَرتَه». مفهوم مشترکی که در نامه 53 ( يُجْرِي اللَّهُ) و دعای کمیل (نشرتَه) وجود دارد، این است و ذکر جمیل خود به خود بر سر زبانهای مردم نمی‌افتد بلکه این خداوند است که و نیک‌نامی را برای تو در بین بندگانش منتشر می‌کند. از سوی دیگر کاری که خداوند انجام بدهد، است و نعمت مؤاخذه دارد (لتُسئلُنّ یومئذٍ عن النعیم) یعنی باید در پاسخ دهی که از این نام نیکی که خداوند به تو داده بود، چه استفاده‌ای کردی؟ این امر درباره مانند روحانیان، نخبگان، هنرمندان و ... شدت بیشتری دارد چون نعمت سنگینتری به آنان داده شده و مؤاخذه‌ی سنگینتری نیز در راه خواهد بود! https://telegram.me/banahjolbalaghe
بسم الله ، شماره49 🌾🌺💐🌺🍃 🔵استفاده از نام نیک توسط گروه‌های مرجع 🔸در ، شماره48 گذشت که از ظاهر و یکی از جملات ، برداشت می‌شود که ، خودشان را به مثابه یک از خدای متعال به دست آورده‌اند و هر نعمتی بر اساس ظاهر آیه‌ی «لَتُسئَلُنَّ یومئذٍ عن النعیم» در مؤاخذه دارد. این پست می‌خواهد بگوید که نعمتهای الاهی علاوه بر مؤاخذه اخروی، دو فرمول دیگر نیز دارند: 1️⃣یکی اینکه هر نعمتی اگر مورد و سپاس قرار بگیرد، خود به خود افزوده خواهد شد (لئن شکرتم لازیدنّکم) 2️⃣دوّم آنکه نعمت اگر مورد یا قرار بگیرد قطع خواهد شد (اذا وصلت إلیکم اطراف النعم فلا تُنَفِّروا أقصاها بقلة الشکر). () شکر هم فقط شکر زبانی و اذکاری مانند «الحمد لله» نیست بلکه شکر باید عملی باشد. گروه‌های مرجعی مانند ، ، ، ، و .... می‌توانند از نام نیکی که خداوند در اختیارشان قرار داده در مقیاس کوچک برای کارهایی مانند ، جلوگیری از طلاق و فروپاشی خانواده‌ها، ، سرکشی از بیماران و مصیبت‌دیدگان و ... استفاده کنند. 👈سوال: به نظر شما گروه‌های مرجع از فرصت و قدرتی که نام نیک و و برایشان فراهم آورده چه استفاده‌هایی دیگری می‌توانند بکنند؟ ◀️پ ن: پیامبر صلی الله علیه و آله در زمان حیاتشان در بین مسلمانان نام نیک و مقبولیت خاصی برای حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها رواج دادند. به نظر شما آیا سلام الله علیها پس از صلی الله علیه و آله در ماجرای ، صلی الله علیه و آله از این نام نیک استفاده شایانی کرده است؟ https://telegram.me/banahjolbalaghe
بسم الله 🔵دیرباوری نسبت به سخن سخن‌چینان 🔵فریب رسانه‌ها را نخوریم لاتَعْجَلَنَّ إِلَى تَصْدِيقِ سَاعٍ فَإِنَّ السَّاعِيَ غَاشٌّ وَ إِنْ تَشَبَّهَ بِالنَّاصِحِينَ () در باور کردن [سخن] سخن‌چینان عجله نکن چون سخن چین خیانتکار و فریب دهنده است هرچند خودش را به خیرخواهان شبیه بکند. چند نکته: 1️⃣حضرت نفرموده اند که سخن سخن چین را رد کن، بلکه فرموده اند "در تصدیق آن عجله نکن" چون به هر حال ممکن است سخن چین هم راست گفته باشد. 2️⃣منشأ فریب خوردن ما از سخن چینان همین اعتمادی است که است که به سخن چین پیدا می‌کنیم! سخن چین با عنوان سخن‌چینی، سخن‌چینی نمی‌کند بلکه با تابلو خیرخواهی سخن‌چینی می‌کند و ما نباید فریب این تابلو را بخوریم (و إن تشبّه بالناصحین)! 3️⃣از اینکه امام علیه السلام این سخن را به جمله‌ی «أَطْلِقْ عَنِ النَّاسِ عُقْدَةَ كُلِّ حِقْدٍ وَ اقْطَعْ عَنْكَ سَبَبَ كُلِّ وِتْر» عطف کرده‌اند، معلوم می‌شود که یکی از عوامل کینه‌ورزی حاکمان با مردم همین گوش سپردن به گزارشها و ها و ... است. 4️⃣یکی از مصادیق مهم سخن چینی در عصر ما ها هستند، که بنابر فرمایش حضرت نه باید سخنشان را رد کرد و نه با عجله قبول کرد بلکه چنانکه قرآن کریم نیز فرموده باید درباره سخنشان تحقیق کرد (إن جاءکم فاسق بنبأ فتبیّنوا) 5️⃣توجه کنیم که همین رسانه‌ها هم ممکن است با تابلوهای مثبت‌اندیشانه‌ای ما را فریب بدهند! این آگاهی را باید بخشی از دانست. از ، شماره 65 @banahjolbalaghe