eitaa logo
بانک محتوای اساتید
23 دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
2.9هزار ویدیو
160 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔅 برچسب نئولیبرالیسم؛ چاقویی که ممکن است دسته خودش را ببرد! 🔹 به مجموعه‌ای از سیاست‌های اقتصادی اطلاق می‌شود که با تأکید بر به‌عنوان الگویی سحرآمیز برای حکمرانی، بر این باور است که اگر هر جا و در هر مقوله و موهبت و ثروتی، کار را از دست دولت خارج کنیم و به دست بسپاریم، خروجی کار بهترین وضعیت خواهد شد. این الگو در حیطۀ اقتصاد به‌معنای متعارف آن باقی نمی‌ماند بلکه سایر حیطه‌های زندگی اجتماعی و سیاسی را شامل می‌شود و تمامی مواهب و خیرات از جمله آموزش و بهداشت و دفاع و امنیت و فرهنگ را هم می‌کند تا بتواند از طریق بازار آن را ارزشگذاری و تنظیم‌گری کند. 🔹 مفاهیمی مانند لزوم کوچک‌سازی دولت و شرکت‌های دولتی و حتی ، (گرانسازی) قیمت‌ها و تجارت خارجی و رفع مداخلات و حمایت‌های دولتی از صنایع ملی و حتی مخالفت با تعیین توسط دولت، از توصیه‌های مهم سیاستی این جریان است. 🔹 در فضای مطالعات اقتصادی، نئولیبرال‌ها برای اینکه خود را از مظان انتقادهای اجتماعی و سیاسی و فرهنگی دور کنند، بافته‌های تماماً ایدئولوژیک خود را می‌نامند و با نفوذ در برنامه درسی اقتصاد، هر آنچه خلاف این آموزه‌ها مطرح شود و می‌نامند و با تسلط بر رسانه‌ها، مانع از شنیدن صدای مخالفان می‌شوند. جریان نئولیبرال در پیوند عمیق با صاحبان قدرت و ثروت جهانی، از این طریق و به‌ویژه با تضعیف قدرت دولتها، نه‌تنها راه را برای چپاول ثروت‌های مردم در سراسر جهان باز می‌کنند بلکه از نظم سرمایه‌دارانه موجود به‌شدت دفاع می‌کنند و افکار عمومی را به‌جای مقابله و قیام علیه چنین نظامی، به‌سوی مشارکت فعال در این نظام و تحت عناوینی چون رقابت و کارآفرینی و کسب‌وکار و… سوق می‌دهند و نتیجه چیزی نیست جز استفاده حداکثری از نیروهای مردمی درجهت منافع سرمایه‌داران جهانی. 🔹 در کشورهای غیرغربی که مورد هجوم این جریان فکری و اقتصادی و سلطه‌گر سیاسی قرار گرفته‌اند، و از جمله در کشور ما، عده‌ای از تحصیلکردگان در دانشگاه‌های غربی و نیز غرب‌گرایان داخلی که با چشم‌پوشی یا ناآگاهی از واقعیت‌های تمدن غرب، آن را به‌عنوان اتوپیای ملت‌ها تبلیغ و ترویج می‌کنند، از این گزاره‌های نئولیبرالیسم به‌عنوان دفاع می‌کنند و با تکیه بر پروپاکاندای بین‌المللی و با خودتحقیری ملت‌ها و بایکوت جریان‌های رقیب، عرصه را برای چپاول بیشتر ملتها فراهم می‌کنند. 🆔 @DrSaeedi
🔅 برچسب نئولیبرالیسم؛ چاقویی که ممکن است دسته خودش را ببرد! 🔹 به مجموعه‌ای از سیاست‌های اقتصادی اطلاق می‌شود که با تأکید بر به‌عنوان الگویی سحرآمیز برای حکمرانی، بر این باور است که اگر هر جا و در هر مقوله و موهبت و ثروتی، کار را از دست دولت خارج کنیم و به دست بسپاریم، خروجی کار بهترین وضعیت خواهد شد. این الگو در حیطۀ اقتصاد به‌معنای متعارف آن باقی نمی‌ماند بلکه سایر حیطه‌های زندگی اجتماعی و سیاسی را شامل می‌شود و تمامی مواهب و خیرات از جمله آموزش و بهداشت و دفاع و امنیت و فرهنگ را هم می‌کند تا بتواند از طریق بازار آن را ارزشگذاری و تنظیم‌گری کند. 🔹 مفاهیمی مانند لزوم کوچک‌سازی دولت و شرکت‌های دولتی و حتی ، (گرانسازی) قیمت‌ها و تجارت خارجی و رفع مداخلات و حمایت‌های دولتی از صنایع ملی و حتی مخالفت با تعیین توسط دولت، از توصیه‌های مهم سیاستی این جریان است. 🔹 در فضای مطالعات اقتصادی، نئولیبرال‌ها برای اینکه خود را از مظان انتقادهای اجتماعی و سیاسی و فرهنگی دور کنند، بافته‌های تماماً ایدئولوژیک خود را می‌نامند و با نفوذ در برنامه درسی اقتصاد، هر آنچه خلاف این آموزه‌ها مطرح شود و می‌نامند و با تسلط بر رسانه‌ها، مانع از شنیدن صدای مخالفان می‌شوند. جریان نئولیبرال در پیوند عمیق با صاحبان قدرت و ثروت جهانی، از این طریق و به‌ویژه با تضعیف قدرت دولتها، نه‌تنها راه را برای چپاول ثروت‌های مردم در سراسر جهان باز می‌کنند بلکه از نظم سرمایه‌دارانه موجود به‌شدت دفاع می‌کنند و افکار عمومی را به‌جای مقابله و قیام علیه چنین نظامی، به‌سوی مشارکت فعال در این نظام و تحت عناوینی چون رقابت و کارآفرینی و کسب‌وکار و… سوق می‌دهند و نتیجه چیزی نیست جز استفاده حداکثری از نیروهای مردمی درجهت منافع سرمایه‌داران جهانی. 🔹 در کشورهای غیرغربی که مورد هجوم این جریان فکری و اقتصادی و سلطه‌گر سیاسی قرار گرفته‌اند، و از جمله در کشور ما، عده‌ای از تحصیلکردگان در دانشگاه‌های غربی و نیز غرب‌گرایان داخلی که با چشم‌پوشی یا ناآگاهی از واقعیت‌های تمدن غرب، آن را به‌عنوان اتوپیای ملت‌ها تبلیغ و ترویج می‌کنند، از این گزاره‌های نئولیبرالیسم به‌عنوان دفاع می‌کنند و با تکیه بر پروپاکاندای بین‌المللی و با خودتحقیری ملت‌ها و بایکوت جریان‌های رقیب، عرصه را برای چپاول بیشتر ملتها فراهم می‌کنند. 🆔 @DrSaeedi
📌تحلیل‌های سفر ونزوئلا 🔴(نسبت اسلام و مارکسیسم در آمریکای لاتین) نوشته: دکتر احمد رهدار، عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع) 🔻اسلام در آمریکای لاتین جریان نوظهور و نوپاست. در عین حال گوش‌ها برای شنیدن پیام اسلام در آن‌جا نیوشاست. از این جهت، متولیان و مبلغان اسلام در آمریکای لاتین رسالتی سترگ دارند؛ از سویی، از این فرصت تاریخی نباید غفلت نموده، بلکه برای پیش‌برد اسلام در آن‌جا لازم است اهتمام جدی داشت و از سویی، ریل‌های نخست اسلام در آن‌جا باید درست گذاشته شود. این درستی به این معناست که اولاً تنها قرائت از اسلام در آن‌جا نباید قرائت سلفی وهابی باشد و ثانیاً قرائت‌ مطلوب از اسلام لازم است توسط مبلغان فاضل و مجتهد صورت بگیرد. 🔹جریان شیعی در آمریکای لاتین از دو مسیر جلو می‌رود: از مسیر لبنانی‌های مقیم آن‌جا و از مسیر مراکز اسلامی وابسته به ایران. هر یک از این دو مسیر با مشکلاتی مواجه هستند. مشکل مسیر ایرانی این است که برای ورود به بسیاری از کشورهای آمریکای لاتین با مشکل ویزا روبه‌رو می‌باشد. علاوه بر این، دوری جغرافیایی آمریکای لاتین از ایران باعث شده است که امکان‌های حضور ایرانیان در آن‌جا به دلیل استلزام هزینه‌های مالی بالا حداقلی باشد. مشکل مسیر لبنانی نیز بهره‌مندی حداقلی آنان از ظرفیت‌های دینی اجتهادی می‌باشد. علاوه بر این، مبلغان لبنانی اغلب در کلونی لبنانی‌ها دایره فعالیت خود را تعریف می‌کنند و تا اندازه‌ای به دلیل روحیه عربی خاص، به صورت آگاهانه از ارتباط با کلونی‌های غیرعربی پرهیز می‌کنند. 🔸بستر تاریخی اجتماعی نسبتاً متناسب با برخی از دغدغه‌ها و جهت‌گیری‌های اسلامی در آمریکای لاتین، بستر جریان‌های مارکسیستی کمونیستی می‌باشد. این بستر به دلیل طرح شعارهای عدالت‌طلبانه و ضد فاشیستی و نیز تجربه عملی مبارزه علیه استعمار آمریکا و اروپا، نزدیک‌ترین جریان به جریان اسلامی در آمریکای لاتین است. از همین رو، اسلام‌گرایان آمریکای لاتین در خصوص این جریان دو رویکرد دارند: برخی بر این باور هستند که همراه شدن جریان اسلامی با جریان مارکسیسم در آغاز مسیر، به معنی گره زدن آینده اسلام و مارکسیسم در این منطقه می‌باشد و این اشتباهی راهبردی خواهد بود. در مقابل، برخی دیگر معتقد هستند همراهی جریان اسلامی با جریان مارکسیسم در آمریکای لاتین ضمن این‌که گستره مخاطبان آن را افزایش می‌دهد، امکان‌های همراهی و در نهایت، تصرف در خود جریان مارکسیسم را نیز برای جریان اسلامی فراهم می‌آورد. 🔹در حالی که هر دو استدلال قابل تأمل و از جهتی درست می‌باشد، به نظر می‌رسد، اتخاذ موضع قاطع و درست ضرورتاً باید مسبوق به تأملات پژوهشی تفصیلی باشد که متأسفانه تاکنون صورت نگرفته است. از این روی، لازم است تیمی تحقیقاتی بر این مسأله متمرکز شده و با رویکردی آینده‌پژوهانه سناریوهای مختلف حضور اسلام در آمریکای لاتین را مورد تأمل قرار دهد. البته شخصاً رویکرد همراهی با جریان چپ در آمریکای لاتین را مناسب‌تر می‌دانم، هر چند در این مسیر، احتیاط‌های عملی مسبوق به پژوهش‌های تفصیلی را مورد توصیه می‌دانم. ادامه دارد... 🆔 @BouNews 🔹🔸💠🔸🔹 ••✾•🌿🌺🌿•✾• فصل حضور https://eitaa.com/faslehozur
23.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 | هوش مصنوعی، امتداد هوش اجتماعی 🔰 آیت‌الله میرباقری: ◀️ همچنان که فنّاوری‌ها به‌منزلۀ قوای منفصل انسان هستند و مقیاس تصرف او را در طبیعت تغییر می‌دهند، هوش مصنوعی هم امتداد هوش اجتماعی است و تابع آن عمل می‌کند. ☑️ @mirbaqeri_ir
📽 جایگاه و نسبت ما با آن 🔰 آیت‌الله میرباقری: 1⃣ همچنان که فنّاوری‌ها به‌منزلۀ قوای منفصل انسان هستند و مقیاس تصرف او را در طبیعت تغییر می‌دهند، هوش مصنوعی هم امتداد هوش اجتماعی است و تابع آن عمل می‌کند. 2⃣ ما نباید مواجهۀ غیرمعقول و جاهلانه با تمدّن غرب داشته باشیم.‌ ما نباید منزوی شویم. ما باید بر فنّاوری‌های غربی و ازجمله هوش مصنوعی، مسلّط شویم و آنها را در فرایند تمدن‌سازی اسلامی هضم کنیم. 3⃣ مدیران تمدن کنونی در مرحلۀ هوش مصنوعی می‌خواهند فرهنگ‌ها و زبان‌ها را همسان کنند و زبان‌های اختصاصی به خُرده‌زبان تبدیل شود. اگر کشور ما فنّاوری هوش مصنوعی را مُسخّر کند و بر آن تفوّق پیدا کند، جامعۀ نخبگی ما می‌تواند فرهنگ و زبان معنایی جدیدی را در جهان گسترش دهد. ☑️ @mirbaqeri_ir
🧮 داستان اقتصاد ریاضی! (یادداشتی مختصر درباره مدعیات اقتصاد ریاضی) 1⃣ ریاضیات یا اصالت ریاضی؟! ریاضیات همیشه ریاضی بوده اما "اصالت ریاضی" دکارت (pan mathematicism) وقتی اتفاق افتاد که: ریاضیات بر سایر علوم (حتی فلسفه) چتر انداخت! جالب اینکه گزاره: "ریاضیات تنها علم یقینی است"! خود بحثی غیر ریاضی و فلسفی (معرفت شناسی) است که از قضا دکارت ادعای اشراقی درباره آن داشت و می گفت: فرشته ای به او الهام کرده!۱ 2⃣ ریاضی شدن و مرگ طبیعت! تاویل گرایی سایر علوم توصیفی به ریاضیات، با "تقلیل گرایی" و "تنزیل گرایی" همراه شد. برای نمونه "طبیعیات قدیم" قبل از "فیزیکِ ریاضی"، موجودات عالم طبیعت را در ۴جوهر و ۹عرض طبقه بندی، تعریف و توصیف می کرد. وقتی از "تبیین صوری ارسطویی" به "تبیین ریاضی پسادکارتی" تبدیل شد؛ فقط روش عوض نشد، فقط "منطق ریاضی" جای "منطق صوری" ننشست! بلکه برخی موجودات جا ماندند! تغییر روش، بر محتوا اثر کرد! طبیعیات و الهیاتِ اعم به مواردی خاص تقلیل یافت! برای نمونه: الف) جوهر نفسانی (روح مجرد) در "مفاهیم کمّی منتخب" برای فیزیک نوین (مثل جرم و انرژی) جا نشد! پس عقیده ای شخصی ماند یا به نوعی انرژی، تاویل رفت و شعرگویی شد! ب) فیزیک جدید، "حرکت مکانیکی" را تعریف و اندازه گیری و بکارگیری کرد؛ اما "حرکت در جوهر" جا ماند! مفاهیم پایه و روش محاسبه جدید راهی به آن نداشت! در حالیکه هم "روح مجرد" و هم "حرکت جوهری" مطابق با برهان یقینی عقلی اند! ⬅️ ریاضی سازی علوم، فقط ریاضی کردن روش نبود، فروکاستن از معقولات و مقولات به مفاهیم کمّی یا جاماندن برخی از آنها را در پی داشت! 3⃣ اقتصاد ریاضی یا انسانِ ریاضی؟! آن تاویل گرایی به ریاضیات، در علوم انسانی اثرات وخیم تر داشت! از همه بیشتر اقتصاد! باز ادعای مروجین اقتصادِ ریاضی این است که: ریاضی کردن اقتصاد و مدل سازی نه "یک مکتب" که صرفاً "یک ابزار" است! اصطلاحات ریاضی نسبت به تبیین توصیفی، دقیق بوده و گمراه کننده نیست. زبان ریاضی، درک و بیان مباحث پیچیده را آسان می کند و میتواند پیش بینی در اختیار اقتصاددان و سیاستگذار قرار دهد! اما اینجا هم "تقلیل گرایی" سابق خود را نشان می دهد! برای ریاضی شدنِ مؤلفه های موثر در اقتصاد انسان، برخی مولفه ها جا می مانند و برخی تنزیل معنایی می گیرند (مثل تنزیل روح به انرژی در طبیعیات)! برای نمونه: قبل از ریاضی شدنِ اقتصاد هم به عوامل رفاه اجتماعی توجه می شد؛ اما با پدیده هایی انسانی و غیر ریاضی ارزش گذاری می شد: تعداد زندانی، تن فروشی، تکدی گری، حاشیه نشینی، فقر و... اینها همه "آمار های اخلاقی" و انسان محور بود. اما از اواسط قرن۱۹ "شاخص های پولی و مالی" جای آنها نشست! پیشرفت و رفاه با "دلار" و "درآمد" سنجش شد! "آمارهای پولی"، انسان و جامعه را به دلار و درآمد فروکاست! جالب اینکه این پدیده همزاد دو چیز بود: - ظهور کاپیتالیسم (که علاوه بر بازار آزاد، سرمایه گذاری پولی را از مولفه های اساسی اجتماع و زندگی قرار می داد)! - ریاضی شدن اقتصاد! حالا منابع طبیعی، اختراعات، آثار هنری و حتی انسان همه با "کمیّت دارایی و درآمد" خوانش و محاسبه می شد! نیویورک تایمز ۳۰ژانویه۱۹۱۰ عنوان مقاله اش این بود: "ارزش یک نوزاد به عنوان یک دارایی ملی چقدر است؟!" معضلات زندگی هم با مفاهیم کمیّ پولی سنجش شد: - الکلی شدن= هزینه ۲میلیارد دلاری! - سرماخوردگی= ۲۱دلار به ازاء هر کارمند! -و... ۲ ⬅️ اول مفاهیم پایه تغییر و تنزل کرد تا علم محاسبه اش اقتصاد ریاضی شد! ادامه در بخش دوم ☑️ @m_ghanbarian
42.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گفت و گوی برنامه تلویزیونی ما ایستاده‌ایم با حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر طاهری آکردی به مناسبت هفته امر به معروف و نهی از منکر 📝️⌕ ــــ ـ ـــ ـ ــــ ـ ــــ ـ ️ حجت‌الاسلام دکتر طاهری آکردی️ @Taheri_Akerdi
44.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 ما شبیه کدام تاریخیم؟! نگذاریم ظالمان عالَم ظلم خودشان را به "ضِیم" برسانند... 🔸توجه به تجزیه و ترکیب وضعیت های اجتماعی 🔸ضیم (ظلم با ننگ) در مختصات علوی و مختصات حسینی: • در ماجرای پس از پیامبر(ص) بر حضرت امیر(ع) ضیم تحمیل شد! • در ماجرای عاشورا، قبول شهادت برای اباء از ضیم بیان شد! • تحمّل ضیم علوی، حفظ اسلام و تحمّل ضیم حسینی پایان اسلام بود! (قاعده هایی وجود دارد که جامعه انقلابی باید لحاظ کنند) 🔸چرا جمهوری اسلامی با بعضی کشورهای عربی وارد جنگ نمی‌شود ؟ 🎙حجت‌الاسلام والمسلمین قنبریان (دهه اول محرم ۱۴۰۴/۴/۶ ) 🔹هیئت محبان سیدالشهداء(ع) _ بهبهان @m_ghanbarian @mohebban_seyyedolshohada
🔰نگاهی آینده پژوهانه به عتبات و زیارت در عرف فردا 1⃣روزی متشرعه، بودن قبر امیرالمومنین(ع) در یک قصر را مذموم می دانستند! تازمان امام کاظم(ع)-به جز دوره کوتاهی در عصر امام صادق(ع)- قبر حضرت مخفی بود. بین شیعیان اختلاف بود که آیا در مسجد کوفه است یا در قصر یا در اراضی نجف؟! حسن بن جهم نزد امام کاظم(ع) احتمال قصر را چنین باطل کرد:"به آن قائلین جواب دادم که:خداوند هرگز قبر امیرالمومنین را درقصر و خانه های ظالمین قرار نمی دهد"! امام(ع) براستدلال او صحه نهاد ومذهب او راستود.(۱) معلوم است حسن بن جهم بین حیات ظاهری وپس از شهادت امام ومحل سکونت وامارت امام با مزار ایشان فرقی ننهاده است؛ چرا که حضرت وقتی وارد کوفه شد واز او پرسیدند: در کدام قصر منزلتان دهیم؟! فرمود:"مرا در کاخ فساد منزل ندهید"(۲). واضح است، سیره مسلمین براصل قبر ومزار داشتن وتعمیر قبور ائمه(ع) دائر بوده است. امام صادق(ع) به ابی عامر الساجی -واعظ اهل حجاز- از پیامبر(ص) روایت کرده بود که به علی(ع) فرموده بود: "هرکس قبور شما را تعمیر کند کٲنه سلیمان را دربناء بیت المقدس یاری کرده است"(۳). ملااحمدنراقی از کثرت روایاتی که در ابواب زیارات وارد شده ودر آداب زیارت تصریح به "ایستادن برباب روضه" یا قبله یا ناحیه مقدسه دارند واز "اذن گرفتن برای دخول" و"بوسیدن عتبه" و"دعا وقت دیدن قبه" می گویند؛ استفاده کرده که اینها همه متوقف بر بناء وعمارت بر قبورند ودلالت بر فضیلت بناء بر قبور ائمه(ع)دارد.(۴) از اینروست که فقهای بزرگ، استحباب تعمیر وزیارت قبور ائمه را "نزدیک به ضروری مذهب" بلکه ضروری اسلام می شمارند(۵). *⃣نکته اینجاست که علیرغم این وضوح وبداهتِ فضیلت مزار وعمارت برای معصومین، شیعیان نزدیک به امام، درون قصر وکاخ واقع شدن آنرا خلاف شٲن امام و اراده الهی می دانسته اند وامام(ع) هم این ارتکاز را تٲیید می کرده است. 2⃣ دوره ای مشـاهـد مجـلّل در عرف متشرعه از مصادیق تعظیم شعائر شد! بیش از هزار سال بعد فتوای فقهای بزرگ شیعه چنین شد: "زینت دادن مشاهد مشرفه به قندیل طلا ونقره وطلا باف کردن پرده و روپوش ضرایح مقدسه جایز است"(۶). این فتوا -که دیگر مشهور فقهای متٲخر است-خروج از اسلام اصیل وتشیع علوی نیست بلکه بخاطر جایگاه دخالت عرف در تعیین مصادیقِ "تعظیمِ" شعائر است. در عرف گذشته، شیعه مکتب اعتراض بود وبا ائمه جور وغاصبین حق امام حتی در ساخت مسجد همکاری نداشت.(۷) لذا هیچ گزارشی از همکاری ائمه وشیعیان با برخی شاهان عباسی -که بخاطر تزویر ومشروعیت بخشی به غصب خود به نوسازی وتعمیرو توسعه حرم سیدالشهداء(ع) روی آوردند- در دست نیست(۸). قبر معصوم را در بیابان بهتر از بودن در کاخی شبیه کاخ ظالمین می دانستند. اما وقتی درغیبت معصوم، خود دارای جامعه مستقل وسلسله سلاطین شیعی شدند-که آنها را از مخالفین جدا وحفاظت می کردند- دیگر آن سخت گیری نبود. سلاطین شیعی برای ایجاد "هویت واحد ملی" و"انگیزش برای مقابله با مخالفین"(مثل ازبکها وامپراطوری عثمانی و...)، اعتقاد مردم به ائمه وزیارت را گسترش دادند. بعض آنها از سر اخلاص وبرخی به تظاهر؛ گاه واقعا به قصد زیارت وگاه در ضمن لشکر کشی یا شکار وتفرّج، به زیارت می رفتند. هدایای نفیس به حرم می دادند؛ وقف می کردند، آبادانی وامنیت مسیر وشهرهای زیارتی را موجب می شدند(۹). "تعظیم" شعائری مثل مزار معصومین، دستور قرآن بوده وهست(۱۰) اما اینکه "تعظیم" به چیست؟! اقلا به مبنائی فقهی، "با عرف زمانه" است. وقتی سلطان شیعی، شٲنی دارد وکاخ وتشریفات خاص برایش، تبذیر واسرافِ خلاف شٲن نیست(قدیلیق بالسلطان مالا یلیق بغیره)؛ بطور طبیعی امام معصوم از او او٘لی به چنین شٲن و منزلتی می شود. در کنار نادرشاه و شاه عباس(مثلا)، شاه نجف وشاه خراسان هم وارد ادبیات شیعی می شود. لذا در کنار قصرهای عالی قاپو وهشت بهشت وچهل ستون و...، حرمهای معصومین هم به شکل مجلّل وباشکوه تر از آن قصرها تجدید بنا، تعمیر وتوسعه می یابد. عرف این دوره گنبد وبارگاه طلائی وضرایح نقره ای با انواع زیور آلات را "شٲنِ مزار معصوم" واز مصادیق تعظیم شعائر می داند؛ لذا فقهاء هم آنرا منع نمی کنند؛ چون دلیلی خاص از کتاب وسنت بر منع نیافته اند. 3⃣عرف پیش رو، توسعه وبزرگی حرمها را با سادگی آنها خواهد خواست! ادامه متن را در بخش دوم بخوانید ☑️ @m_ghanbarian