1_5768535919.mp3
10.09M
...
💫☔️『 @baran1988 🦋🍃🗝
♥️🍃
چه خوبه که این روزا
چشـمامـو که باز میکنم
اولین فکرم تـو هستی
خوشحالم که دارمت
💫☔️『 @baran1988 🦋🍃🗝
♥️🍃
خوشبختی یعنی داشتن تو...
یعنی هر چقدرم زندگی سخت باشه
و غصه داشته باشم به جاش خدا
تو یه نفر رو بهم داده که آرومم کنی
💫☔️『 @baran1988 🦋🍃🗝
هدایت شده از 🫀عـــاشــقــانــه🫀
♥
ꪶⅈ𝕜ꫀ
دیدی با شنیدن یه خبر خوب کلی ذوق میکنی؟
من با شنیدن صدای تو صدبرابر بیشتر ذوق میکنم،
دیدی میخای بری مسافرت چقدر هیجان داری و خوشحالی؟
من برای دیدن تو هیجان و خوشحالی که سهله، لحظه شماری میکنم،
دیدی یه نفر رو یهو میبینی یه حسی بهت میده که
نمیدونی چیه ولی عاشقش میشی؟
تو دقیقا اون حسی 🥹♥️🤌🏻
────𝐥𝐨𝐯𝐞 ᥫ᭡ 𝐲𝐨𝐮────
#دِلـــــبــــری 🫀
#همینقد_قشنگ🥰
♥️⊹⊱ عــضۉۺۉدلـبرےیادبـگیڔ 😍⊰⊹♥️
••♥️『 @Ashghanh_love 🦋🗝
♡ ㅤ ❍ㅤ ⎙ㅤ ⌲
ˡᶦᵏᵉ ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ ˢᵃᵛᵉ ˢʰᵃʳᵉ
هدایت شده از 💜 آرامش 💜
امشب را
تـــو برایم نقاشی کن
تـــو رنگ بزن به خیالم
میدانم که زیبا می شود
تمام طول شب را
برای تـــو واژه می شوم
تـــو بخواب،،
شب بخیر هایت با مـــن!!!
#شب_بخیر_عشق_من
#کافه_دل
#دلبرانه
#حرف_دل
••♥️『 @kafedel🦋🗝
هدایت شده از 🫀عـــاشــقــانــه🫀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♥
ꪶⅈ𝕜ꫀ
☀️بیدار شـدن
برای دیدن روزی دیگر 🕊
یک نعمت است
آنرا دست کم نگیـرید🍂
قدرش را بدانید❤️
و خوشحال باشید
از اینکه یک روز 🕊
زیبای دیگر را میبینیـد ☀️🍁
#سلامصبحپاییزیتونبخیرعشقها🌤❤️
هدایت شده از 🫀عـــاشــقــانــه🫀
♥
ꪶⅈ𝕜ꫀ
به من نگودوستت دارم،
به جاش واسمآهنگای قشنگتو
بفرست، واسمکتاب بخر
بهمهدیه
بده. و صفحه اولش با دست خط خودت واسم یه متن کوچیک بنویس،
بهم نگودوستت دارم
به جاش دستمو بگیر و تو سرما و گرما باهام راه بیا .عادت هام رو بلد باش
و وقتایی که از حال خوبم فاصله میگیرم تیکه هام رو بهم بچسبون، وقتایی که به کمک نیاز دارم چون
تو از همه واسممهم تری
پس ازت انتظار بیشتری هم دارم پس لطفا تو زمانهایی که بهت نیاز دارمنا امیدم نکن،
به من نگودوستت دارم به جاش اونقدر تو بغلت نگهم دار که بوی عطرت روم بمونه تا همیشه حست کنم :)♥️ ' #
دِلـــــبــــری 🫀 #همینقد_قشنگ😍 ♥️⊹⊱ عــضۉۺۉدلـبرےیادبـگیڔ 😍⊰⊹♥️ ••♥️『 @Ashghanh_love 🦋🗝 ♡ ㅤ ❍ㅤ ⎙ㅤ ⌲ ˡᶦᵏᵉ ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ ˢᵃᵛᵉ ˢʰᵃʳᵉ
هدایت شده از تبلیغات گسترده منتخب | آموزش تبلیغ
.
سوالات خصوصی🙈 بیماریهای زنانتو
بیا اینجا بپرس 😍👇
https://eitaa.com/joinchat/3845128435Cb1da652bcd
#رمان
رمان عشـق بی پایان
#پارت6
در حیاط رو باز کردم و رفتم داخل. حیاط خیلی بزرگ بود برای همین یه چند دقیقه ای طول کشید تا به خونه رسیدم .
در رو باز کردم و رفتم تو ، صدای مامان و دوستاش از تو پذیرایی میومد که داشتند بلند بلند میخندیدند ، من هم بخاطر اینکه دوستاش منو نبینند و به مامان طئنه بزنن ، به سمت پله ها رفتم و آروم آروم رفتم بالا .
در اتاقم رو باز کردم و رفتم تو . به سمت کشو هام رفتم و یه سارافون سفید سورمه ای برداشتم . لباس هامو عوض کردم و روی صندلی میز تحریرم نشستم .
به ساعت نگاه کردم ، اووو چقدر زود گذشته من ساعت ۹ رفتم کلاس زبان الان ساعت ۲ .
از صبح تا الان هیچی جز اون بستنیِ نخورده بودم ، گشنه ام بود ولی نمیشد برم پایین. گوشیم رو از کیفم در آوردم ، روشن کردم دیدم از طرف بچه ها پیام اومده ، پیام رو باز کردم .
_سلام خوبی ریحانی ، بعد از ظهر وقت داری بریم کتابخونه ؟
برای بعد از ظهر کاری نداشتم و بیکار بودم استاد هم که تکلیفی نداده بود فقط میموند مامان و بابا .
باید الان جوابشون رو میدادم ،خب مامان که پایین بود و مهمون داشت پس نمیشد برای همین به بابا زنگ زدم که بعد از سه تا بوق برداشت
_ بله ؟
_ سلام بابا خسته نباشی
_ کار داری ؟
_ اره بابا میخواستم اجازه بگیرم
_ برای چی ؟
_ بعد از ظهر میخوام با دوستای جدیدم برم کتابخونه . گفتم اگه اجازه بد...
نذاشت حرفم رو تموم کنم و گفت :
_ خیلی خب برو
_ ممنون بابا خداحا..
خداحافظم هم تموم نشده بود که تلفن رو قطع کرد . سریع رفتم و به بچه ها خبر دادم.
_ سلام بچه ها باشه میام .
بعد از چند دقیقه جواب اومد
_ پس ساعت ۶ حاظر باش میایم دنبالت فقط لوکیشن بفرست
لوکیشن رو براشون پیامک کردم ،نخواستم دلشون رو بشکنم برای همین گفتم باشه .
گوشی رو روی میز گذاشتم و به طرف پنجره که روی به حیاط خونه بود رفتم . پرده رو کنار زدم دیدم که مهمون های مامان دارن میرن .
برای همین منم در اتاق رو باز کردم به طرف آشپز خونه رفتم . منیره خانوم در حال پختن غذا بود . منیره خانوم یه خانوم نسبتا پیر و مهربون بود .
من از وقتی که یادم میاد منیره خانوم تو خونه امون کار میکرد . یعنی آشپزی ، جمع کردن خونه و.... هر وقت که آشپزی میکرد میرفتم و کنارش وایمیستادم و سعی میکردم یاد بگیرم اون هم با مهربونی بهم یاد میداد .
بلند سلام کردم که برگشت طرفم و با مهربونی جوابم رو داد .
_ منیره خانوم چی میپزی ؟
_ دارم قورمهسبزی چیزی تو خیلی دوست داری میپزم دخترم
_ وای مرسی منیره خانوم الان واقعا خیلی هوس کرده بودم.
رفتم و از گونه هاش بوسیدم ، اون هم بوسم کرد . درِ حال بسته شد این نشون میداد که مامان مهمون هاش رو همراهی کرده و برگشته .
مامان اومد آشپز خونه .
_ منیره غذا کی حاظر میشه ؟
_ الان خانم
_ خیلی خب من تو پذیرایی ام هر وقت میز رو چیدی صدام کن ...
هدایت شده از 🫀عـــاشــقــانــه🫀
4_5965348491948463255.ogg
406.8K
#عـــاشــقــانــه❤️
🎵بیا یکاری کن برگرد!🥀
#تزریقبہروحتون
#قفلـــی 🔐🖇
#پیشنهاد_دان_و_اشتراک
●━━━━━━───────⇆
◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ
ㅤ
https://eitaa.com/joinchat/1417085210Cbfd988b451
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قشنگ ترین تعریفی
که از تعهد خوندم
این بود که:
اگه یه نفر رو قلباً
و با تمام وجود دوست داشته باشی
تعهد آسون ترین کاریه
که میتونی داشته باشی!
چون هیچکس جز اون
به چشمت نمیاد
و هیچکس نمیتونه
به اندازه ی اون
زیبا و کامل باشه..!
💫☔️『 @baran1988 🦋🍃🗝
مرا ببوس
بوسه هایت تزریق جان است
برای من نیمه جان ...♥️
💫☔️『 @baran1988 🦋🍃🗝
هدایت شده از 🫀عـــاشــقــانــه🫀
🥰🪶سیوشڪن↯
❮ilacım❯
◞بهمعنی کسی که وجودش مثل دارو برای فکرت؛ و برای قلب و روحت؛ شفا بخش عمل میکنه، یعنی داروی من◜🪶🥰🍥
هدایت شده از 🫀عـــاشــقــانــه🫀
ازلحاظروحینیازدارمتوبغلتبشینمویه
مدتطولانیبهقربونصدقههایریزریزت دمگوشمدلبسپرم 💗🙈🫀𖥦
هدایت شده از کافه دل♡
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شست باران
همهی کوچه خیابانها را
پس چرا مانـــده غمت
بر دلِ بارانیِ من
#کافه_دل
#دلبرانه
#حرف_دل
••♥️『 @kafedel🦋🗝
هدایت شده از کافه دل♡