ای از همه لب تشنه تر آهسته تر آهسته تر..💔 #مداحی_شهید_غلامعلی_رجبی #باشهدا @bashohadaaa1

#شهید_مصطفی_احمدی_روشن @bashohadaaa1

✨ رفتیم قم دیدن خانواده یکی از شهدای افغانستانی.. گفت:اگه امشب شهید شما بود، برای شما چه کاری می کرد؟! گفتند:ما رو می برد بیرون.. مصطفی آن روز برای زیارت به حرم نرفت و در عوض آنها را بیرون برد و خانه شان را جارو کرد.. گفتم:بریم حرم زیارت کنیم، اما مصطفی جواب داد: حرم برای من یعنی همین! زیارت برای من یعنی اینکه الان از خانواده شهید تجلیل کنم و هر چقدر وقت دارم برای اینا بذارم.. [راوی: همســر شهیــد] ❀•┈┈•⚘️🕊•┈┈•❀ #شهید_مصطفی_صدرزاده #باشهدا @bashohadaaa1

شرمنده ام تو روضه هات نمردم..💔 #یا_رقیّه_سلام_الله_علیها @bashohadaaa1

💔 @bashohadaaa1

🌿توصیه میکنم تبعیت از ولایتِ فقیه و امام خامنه ای عزیز مُدظله العالی را به عنوانِ نائب آقا امام زمان(عج) و فرزند حضرت زهرا(س) سرلوحه زندگیِ خود قرار دهید.. [سرباز سیدعلی] ❀•┈┈•⚘️🕊•┈┈•❀ #سردار_شهید_امیرعلی_حاجی_زاده @bashohadaaa1

✨ خيلي با هم راحت بوديم و حتی رازهای خودمان را بهش می گفتیم.. کاظم بعد از ازدواج من، برخی بعدازظهرها می آمد خانه ما؛ فرق نکرده بود، مي‌گفت: «قوريت کو آبجی؟» برمی داشت و خودش شروع می کرد به دم کردن چای.. نَه پُز داشت و نه تکبر، روی زمين می نشست و چايش را می خورد و می رفت ،هم به ما سری می زد و هم حال‌مان را می پرسيد.. با همه خواهرها اينطوری بود.. اگر به همه سر می زد، بلافاصه همان شب به خواهری که در تهران زندگی می کند هم زنگ می زد، برای اينکه با همه خواهرها يک جور بوده باشد؛ می گفت: «درسته که خودش نيست، خداش که هست»، تلفنی باهاش حال‌واحوال می کرد.. هميشه به ما می گفت: «چادر و حجاب رو خيلی مراقبت كنيد، عفت و عصمتِ زن به همين چادره.. قرآن رو کنار نذاريد.. نماز اول وقت رو ترك نكنيد.» می گفت: «آبجی! تو زندگی با آبروداری و قناعت سر کنيد و اسراف نكنيد.. هرچی داريد بخوريد و اگه نداريد هم خدا رو شکر کنيد.» [راوی:خواهر شهید] کتاب سه ماه رویایی ❀•┈┈•⚘️🕊•┈┈•❀ #شهید_کاظم_عاملو #باشهدا @bashohadaaa1

امروز اگر رفتین گلزار شهدای شهرتون برای #باشهدا عکس از مزار شهدا ارسال کنید ان شاءالله یاد کنیم .. امیدوارم یه ساکن دزفول تو کانال باشه(:

مناسب #پروفایل #امام_حسین❤️