eitaa logo
شهدای مدافع حرم خوزستان
484 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
617 ویدیو
6 فایل
💖 کانالی شهدایی با محوریت شهدای مدافع حرم استان خوزستان (بسیجیان گمنام اهواز) ‌ شهادت، یعنی وارد شدن در حریم خلوت الهی ‌ 🔻کانال‌ها و پیام‌رسان‌ها در اینستاگرام،‌ آپارات، ایتا، سروش، روبیکا https://takl.ink/basijiyanegomnam/ ‌ ادمین @Aletahaa69
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻حرف که میشد، تاکیدش روی دو واژه بود، و 👈میگفت: ما پای آرمان‌های امام و خون داده ایم. باید کسی را انتخاب کنیم که این آرمان ها را محقق کند. به کسی رای بدهیم که دنبال انقلاب اسلامی باشد، نه اینکه پی باند بازی و حزب خودش برود. 📸شهید مدافع حرم 🚩شهدای مدافع حرم خوزستان 🆔 @basijiyanegomnam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥شهید دفاع مقدس از شهیدی که قبر خندید. راز این خنده را در این کلیپ مشاهده کنید 🆔 @basijiyanegomnam
شهدای مدافع حرم خوزستان
#کلیپ 🎥شهید دفاع مقدس #محمدرضا_حقیقی از #اهواز شهیدی که قبر خندید. راز این خنده را در این کلیپ مشا
▪️شهیدے که در قبر لبخند بر لب داشت. بسیجے شهید بچه اهواز است. متولد ۱۴ آذر ۱۳۴۴ در شب ۲۱ بهمن ۱۳۶۴، یعنے در هفتمین سالگرد انقلاب اسلامے، محمد رضا در منطقه عملیاتے ۸ به شهادت رسید. جالب است بدانید که برادر او یعنے «محمود رضا حقیقی» (متولد ۱۳۴۶) هم در عملیات کربلاے ۴ به شهادت رسید ولے فرقش با برادر خود این بود که ۱۴ سال بر سر سفره حضرت فاطمه زهرا (صلوات الله علیها) نشست و بقایاے پیکرش پس از تفحص، در کنار مزار برادرش در به خاڪ امانت داده شده. وقتے صلوات مردمے که براے تشییع پیکر محمد رضا حقیقے آمده بودند تمام شد، پیکر شهید به آرامے از داخل تابوت درون قبر قرار داده شد. لحظاتے بعد محمد رضا آرام تر ازهمیشه درون قبر خوابیده بود. تا این لحظه همه چیز روال عادے خود را طے مے کرد. اما هنوز فرازهاے اول تلقین تمام نشده بود که عموے شهید فریاد زد: «الله اکبر! شهید مے خندد!» او که خم شده بود تا براے آخرین بار چهره ے پاک، آرام و نورانے محمد رضا را ببیند، متوجه شده بودکه لب هاے محمد رضا در حال تکان خوردن است و دو لب او که به هم قفل و کاملاً بسته شده بود، درحال باز شدن و جدا شدن است و دندان هاے محمدرضا یکے پس از دیگرے در حال نمایان و ظاهرشدن است. عموے او مےگفت: ابتدا خیال کردم لغزش حلقه هاے اشڪ در چشمان من است که باعث مےشود لب هاے شهید را در حال حرکت ببینم، با آستین، اشڪ هایم را پاڪ کردم و متوجه شدم که اشتباه نکردم. لب هاے او در حال باز شدن بود و گونه هاے او گل مےانداخت. پدرومادر شهید را خبر کردند.آن ها هم آمدند و به چهره ے پاڪ فرزند دلبندشان نگریستند. اشڪ شوق از دیدن چنین منظره اے به یڪ باره بار غم و رنج فراق محمدرضا را از دل آن ها بیرون آورد. مادرش فریاد زد: «بگذارید همه بیایند و این کرامت الهے را ببینند» تمام کسانے که براے تشییع پیکر شهید به بهشت آباد اهواز آمده بودند، یکے پس از دیگرے بالاے قبر محمدرضا آمده و لبخند زیباے او را به چشم دیدند. روے قبر را پوشاندند، درحالے که دیگر آن لب ها بسته نشد و تبسم شیرین و لب هاے باز شده ے شهید باقے بود. دست نوشته شهید در دفترچه یادداشت: روی بنما و وجود خودم از یاد ببر خرمن سوختگان را گو همه باد ببر روز مرگم نفسے وعده ے دیدار بده وانگهم تا به لحد خرم و دلشاد ببر این سخن شهید در خصوص تبسم لحظه ے تدفین است که پس از شهادت در خواب به مادر مے گوید: مادرم! آن چه را که شما فکر مےکنید در دنیا و آخرت بهتر از آن نیست، مشاهده کردم! 🆔 @basijiyanegomnam
شهید مدافع حرم ولادت: ۱۴ تیر ۱۳۶۳ شهادت :۱۷ دی ۱۳۹۴ نحوه شهادت: اصابت موشک مزار گلزار شهدای ▪️امام جمعه شهرستان آغاجاری نقل میکند: زوجــی🚻 نزد من آمدند، گفتند حاج آقا ما هر کاری میکنیم و هرجا میرویم مشکلمان حل نمیشود، لطفا شما پیشنهادی دهید... 🔻من به آنها گفتم سر قبر شهید هادی نژاد بروید واز آن شهید حاجت خود را طلب کنید... آنها سر قبر رفتند و حاجت خود را طلب کردند، بعد از چند وقت فهمیدم مشکل آن دو زوج حل شد😊 آی شهــ🌹یــد تو چه مقامی نزد خدا داری که آنقدر خاطر تو برایش عزیز است؟؟؟ 🚩شهدای مدافع حرم خوزستان 🆔 @basijiyanegomnam
🕊امروز سالروز شهادت مدافع حرم است، این شهید عزیز را بیشتر بشناسیم... 💫با این ستاره ها میتوان راه را پیدا کرد. 💐شادی روح پرفتوح شهید 🚩شهدای مدافع حرم خوزستان 🆔 @basijiyanegomnam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥پاسخ به سوال فرزند شهیدمدافع حرم 👈آقا! اگر الان زنده بود؛ شما از ایشان چه ميخواستيد؟ 🚩شهدای مدافع حرم خوزستان 🆔 @basijiyanegomnam
بعد از تو ادامه یافت ایثار و غرور با قدرت و قاطعیت و شور و شعور رفتی‌وبه روی دوش‌مان خواهد ماند این بیرقِ تا روز ! 📸 شهید مدافع حرم 🚩شهدای مدافع حرم خوزستان 🆔 @basijiyanegomnam
🔻 مادر شهید مدافع حرم : صدایی که مژده خبر شهادت پسرم را داد 👈روز شنبه عصر بود در خانه نشسته بودم دقیقا یک روز قبل شهادت پسرم مهدی، از بالای سرم یک صدایی شنیدم که سه بار صدایی گفت: لاحول و لاقوه الا باالله. فکر کردم صدای همسرم است، بلند شدم دیدم که همسرم خواب است با خود گفتم خدایا این صدای چی بوده که من شنیدم، به هیچ کس چیزی نگفتم تا زمان خبر شهادت پسرم. همان روز خبر شهادت پسرم را دادند. 🗓شهادت ۱۶ خرداد ۱۳۹۵ 📿شادی روحشان 🚩شهدای مدافع حرم خوزستان 🆔 @basijiyanegomnam
🕊امروز سالروز شهادت مدافع حرم است، این شهید عزیز را بیشتر بشناسیم... 💫با این ستاره ها میتوان راه را پیدا کرد. 💐شادی روح پرفتوح شهید 🚩شهدای مدافع حرم خوزستان 🆔 @basijiyanegomnam
🕊امروز سالروز شهادت مدافع حرم است، این شهید عزیز را بیشتر بشناسیم... 💫با این ستاره ها میتوان راه را پیدا کرد. 💐شادی روح پرفتوح شهید 🚩شهدای مدافع حرم خوزستان 🆔 @basijiyanegomnam
نمیدانم‌شھادت‌ شࢪطِ‌زیبا‌دیدن‌است یا‌د‌ل‌بھ‌دࢪیازدن؛ ولۍهࢪچہ‌هست،جزدࢪیادلان دل‌به‌دریا‌نمی.زنند.... 📸عکس کمتر دیده شده از شهید مدافع حرم و در 🚩شهدای مدافع حرم خوزستان 🆔 @basijiyanegomnam
چہ زیبا ملائک شدند زیستند همان ها ڪہ هستند ولے نیستند! کسانے ڪہ در جمع ما بودنده اند ولی حیف نفهمیده ایم ڪیستند! 📸شهید مدافع حرم 🚩شهدای مدافع حرم خوزستان 🆔 @basijiyanegomnam
📸 دیروز در ابتدای ورود به به مناطق محروم و اهواز رفت و با مشکلات این مناطق آشنا شد همچنین وی به خانه و شهید مدافع حرم از شهدای منبع آب و رفت و با اعضای خانواده وی دیدار کرد. 🚩شهدای مدافع حرم خوزستان 🆔 @basijiyanegomnam
روزهایم یڪ به یڪ می‌گذرند ! حـال و روزم خنــده دار است ... پـر شده ام از ادعـا ! دم ‌از شمـا می‌زنـم ... به‌خیـال خـودم خواهم شد خـوشـا به حـالتـان بـدون ادعـا شهیــد شدید بُعد فـاصله بیـن‌مان بیـداد می‌ڪند ! 📸شهید مدافع حرم 🗓شهادت ۲۰ خرداد ۹۵ 📿شادی روحشان 🚩شهدای مدافع حرم خوزستان 🆔 @basijiyanegomnam
🕊امروز سالروز شهادت مدافع حرم است، این شهید عزیز را بیشتر بشناسیم... 💫با این ستاره ها میتوان راه را پیدا کرد. 💐شادی روح پرفتوح شهید 🚩شهدای مدافع حرم خوزستان 🆔 @basijiyanegomnam
شهدای مدافع حرم خوزستان
🔹روایت از شهادت شهید مدافع حرم 🔸رسیدیم حلب؛ توی این دو_سه روز، حوادث مختلفی رخ داد. اما تو همه احوالات، مهدی یه حال و هوای دیگه‌ای داشت و همش به فکر بود. 🔹توی روستای القراصی (روستایی در جنوب حلب) ، از مهدی جدا شدم. عملیات لو رفته بود و مهدی قرار بود به محور (عباس دانشگر) ملحق بشه. 🔸صبح یکشنبه ۱۶ خرداد، داشتیم میرفتیم سمت خط، که یک‌دفعه دیدیم یکی از ماشین‌های عراقی رو اونجا زدن. دود سیاه همه جا رو گرفته بود و بوی گوشت و خون توی فضا پیچید. یکدفعه به ما گفتن: یکی از بچه‌های شما هم داخل این ماشین بوده! هم از خط رسید. بهش گفتم؛ عباس هم شوکه شد! پیکر که قابل شناسایی نبود، یه به ما دادن و گفتن این پلاک بچه‌های شماست... با عباس پلاک رو گرفتیم دستمون و شماره‌ش رو خوندیم. یه نگاه به پلاک خودم انداختم؛ دیدم یک شماره بعد از شماره منه! خیلی فکر کردم که این نفر بعد از من که پلاک گرفت کی بود؛ اما یادم نمی‌اومد. بی‌سیم زدم به بچه ها، میگفتم: فلانی هستی؟ فلانی هستی؟ همه تک تک اعلام حیات میکردن. دونه دونه بچه‌ها رو چک میکردیم، که یک‌دفعه دیدم همه هستن الا... !! همونجا فهمیدم چه خاکی بر سرمون شده همونجا یاد حالات و حرفاش داخل هواپیما و توی این چند روز افتادم و با خودم گفتم، چقدر زود به آرزوت رسیدی... 🔸عباس رفته بود بالای پیکر مهدی و شوکه شده بود. دفعه اول بود که عباس یکی از رفقاش رو اینطور میدید... عباس هم تا چند روز توی خودش بود و حال و هواش عوض نمیشد. تا ۴ روز بعد (۲۰ خرداد ۱۳۹۵) که خودش هم به آرزوش رسید... ———————— 💠شادی روح این سه رفیق شهید : مهدی طهماسبی ، عباس دانشگر و حسین جوینده ———————— ▪️متن خاطره: بر اساس خاطرات تعریف شده توسط شهید حسین جوینده هنگام تهیه کتاب راز پلاک سوخته (خاطرات شهید طهماسبی) و مستند تا افق حلب (مستند شهید دانشگر) ▫️تصویر اول: شهید جوینده و شهید طهماسبی ۱۵ خرداد ۱۳۹۵ - روستای القراصی - یک روز قبل از شهادت مهدی ▫️تصویر دوم : پلاک سوخته‌ی شهید طهماسبی 🚩شهدای مدافع حرم خوزستان 🆔 @basijiyanegomnam