eitaa logo
بیـان علــــــــوی
623 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
513 ویدیو
18 فایل
هر کس مرا دوست دارد، دعا کند #شهادت روزیم گردد.
مشاهده در ایتا
دانلود
امسال توفیق داشتم، بعد از ظهرها چند ساعتی با طلاب بزرگوار مدرسه علمیه حاج شیخ ره کاشمر در باب دروس ، و مباحثه ای طلبگی داشته باشم. مباحثه ای که به توصیه اساتید بزرگوارم و بیشتر برای ارتباط با اساتید معظم حوزه و به منظور کسب فیض از محضر این عزیزان انجام میشد. گاهی همین ارتباط با علما و تأثیرپذیری از روش و مَنِش این بزرگواران مسیر زندگی انسان رو تغییر میده؛ و به تعبیر شاعر، گاهی همین ارتباط ساده، انسان رو از جام عشق بازیِ الهی این بزرگواران سرمست می کنه : « هر که خواهد همنشینی با خدا گـو نشیند در حضـور اولـیـاء صد قیامت در درونشان نقد هست کمترین آن که شود همسایه مست » یادم نمیره اوایل طلبگی در مازندران، توفیق تلمّذ محضر استاد بزرگواری داشتم به نام جناب حجت الاسلام والمسلمین بیانی، از شاگردان حضرت آیت الله کوهستانی اعلی الله مقامه الشریف. یک‌مرتبه در محل دفتر ایشون نشسته بودیم که چند مرتبه گوشی رومیزی ایشون برای پرسش سوال شرعی و استخاره زنگ خورد، ایشون هر بار خواستن جواب بدن عوض لفظ مرسوم از کلمه استفاده کردن؛ حقیر عرض کردم: « آقا جان دلیلی داره شما بر خلاف شیوه ی مرسوم، موقع پاسخ دادن به تلفن به جای الو از این لفظ شریف استفاده می کنید؟!» فرمودند: «پسرم وقتی بنده می تونه عوض استفاده از یک کلمه لغو (الو) از ذکر خدا استفاده کنه چرا کلام بیهوده بر زبان جاری کنه، استاد ما حضرت آیت الله کوهستانی ره همیشه می فرمودند :«من تأثیر کلام بیهوده رو کمتر از لقمه حرام نمی دانم» 🇮🇷 @bayanalavi|بیان علوی 🇵🇸
مرحوم سید بن طاووس در کتاب اقبال، غسل و نمازی را ذکر کرده که در میان اساتید اخلاق به «غسل و نماز توبه» معروف شد، که مناسب است هر کس در آغاز منزلی از منازل سلوک یا ایام خاص -مثل آغاز ورود به ماه رجب یا شعبان و ماه رمضان- این نحو توبه را انجام دهد. در اربعین موسوی ( مراد سی روز ماه ذی القعده و ده روز اول ماه ذی الحجه ) نیز بهتر است در همه یکشنبه‌ های ماه ذی‌القعده غسل و نماز توبه انجام شود. 🧐اما دلیل این توجه ویژه چیست؟ 😍رسول مکرم اسلام (ص) در یکشنبه ماه ذی‌‌القعده میان مردم آمدند و فرمودند: ای مردم، کدام‌ یک از شما می‌‌ خواهد توبه کند؟ عرض کردیم: همه می‌‌ خواهیم توبه کنیم. فرمود: غسل کنید و وضو بگیرید و چهار رکعت نماز - در هر رکعت یک بار «فاتحة الکتاب»، سه بار «قل هو الله أحد» و هر کدام از دو سوره‌ «معوّذتین»
(سوره ‌های ناس و فلق)
را یک بار - بخوانید، سپس هفتاد بار استغفار کنید و آن را به «لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إلّا بِاللهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیم» ختم کنید، آن گاه دست‌‌ها را بالا آورید و بگویید: «یا عَزِیزُ یَا غَفَّارُ، اِغْفِرْ لِی ذُنُوبِی وَ ذُنُوبَ جَمِیعِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِناتِ، فَإِنَّهُ لا یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلاّ أَنْتَ.» سپس فرمودند: هر بنده‌‌ای از امت من این عمل را انجام دهد، از آسمان به او ندا می‌‌ شود: «ای بنده خدا، عمل خود را از نو آغاز کن؛ زیرا توبه‌ تو پذیرفته و گناه تو آمرزیده شد. 🔸با انتشار کیفیت خواندن این نماز در ثواب آن شریک باشید . 🇮🇷 @bayanalavi|بیان علوی 🇵🇸
روز گذشته توفیق داشتم به دعوت ریاست محترم برادر بزرگوارم جناب آقای محضر دختران بزرگوار مددجویی برسم که متأسفانه از نعمت وجود پدر محروم هستند و پدرشان در قید حیات نیست. بهانه ی خوبی بود تا این گروه از دخترانم چند ساعتی در روستای دور هم دیگه جمع بشن و مهمان خوان پرخیرو برکت حضرت علی ابن موسی الرضا علیه السلام و خواهر بزرگوارشون حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها باشند . حقیر نیز، پیرو جلسه ای که هفته گذشته با مسئولین محترم کمیته امداد داشتم ، اولین جلسه دور دوم کلاس های تربیتی رو با رویکرد با این گروه از دخترانم برگزار کردم؛ دخترانی که بزرگترین مصیبتی که شاید یک دختر می‌تونه تو زندگیش متحمل بشه، (اونم بعضاً تو سنین کودکی ) داغ پدر بود. وقتی پدر که بزرگترین حامی انسان در زندگی هست، نبود؛ طبیعتاً ممکنه آسیب های اجتماعی که چندین ماهه در کلاس های آنسه داریم راجع بهش حرف می زنیم بیشتر گریبان گیر یه دختر نوجوان و جوان بشه؛ دقایقی با بچه ها به گپ و گفت پرداختم ، حرف هایی متنوع که به اقرار یکی از همین دخترانم این مدل حرف ها رو کمتر شنیده بودن و شاید از زبان یک طلبه شنیدن براشون بیشتر قابل تأمل و توجه بود. مقرر شد این سلسله جلسات ان شاالله با همکاری کمیته امداد امام ره در سطح شهرستان برای نوجوانان و جوانان مددجوی بزرگوار منطقه برگزار بشه؛ امیدوارم توفیق داشته باشم در حد بضاعت، قدمی هر چند کوچک برای حال خوب بچه های این منطقه بردارم. 🇮🇷 @bayanalavi|بیان علوی 🇵🇸
📷 جلسه توجیهی والدین گروه آنسه به منظور برگزاری ، به مناسبت دهه کرامت و پ.ن: ان شاالله روز چهارشنبه مورخ : ۲۶ اردیبهشت ماه به همت و گروهی ۴۰ نفره از دختران این شهر همزمان با دهه کرامت مهمان حرم مطهر علی ابن موسی الرضا علیه السلام خواهند بود. اهم برنامه های این روز : 🔹زیارت حرم مطهر امامزاده سید محمد علوی علیه السلام 🔹حضور در پارک علم و فناوری استان 🔹زیارت حرم مطهر امامزادگان یاسر و ناصر علیهماسلام 🔹زیارت حرم مطهر علی ابن موسی الرضا علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• 🌐 کانال بیان علوی : 🍃https://eitaa.com/bayanalavi
همراه با همخوانی سرود 🎤با حضور : مداح بزرگوار جناب آقای زمان : شنبه ۵ خردادماه ساعت : ۹:۳۰ صبح 📍مکان تجمع : میدان مرکزی شهر خلیل آباد •┈┈••✾••┈┈• 🌐 کانال بیان علوی : 🍃https://eitaa.com/bayanalavi
30.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🧕پویش امسال روز قرار که همه کارها رو بسپریم به در محورهای 🔺️پاتوق های هنری، نمایشگاه ها و ایستگاه های صلواتی خیابانی با کنشگری دختران 🔺️فعالیت‌های اجتماعی و حل مسأله های مدرسه،محله و.. به دست دختران 🔺️فعالیت های جهادی دختران برای دختران 🔺️قاب ویژه : کنشگری دخترانه برای دختران غزه ✴️ روایت های تصویری و نوشتاری، کلیپ، ویدئو پادکست ،ولاگ و ... از الگوهای کنشگران خلاقانه دخترانه را برای ما از طریق سکوهای مجازی ایتا، بله، روبیکا و شاد به شناسه زیر ارسال کنید: 🆔️@Dokhtaran_group 🎁همراه با جوایز ارزنده🎁 ┄┅═💠✨🌹✨💠═┅┄ اداره کل تبلیغات اسلامی خراسان رضوی
سفرنامه (۱) بعد نماز صبح، قرائت دعای روز، دعای عهد و زیارت عاشورا که برنامه ی جاری مسجد هست، کم کم سر و کله ی بچه ها داشت پیدا می شد؛ قرارمون ساعت ۴ صبح بود! داشتیم یک تجربه ی متفاوت با دختران بزرگوار دهه هشتادی و نودی رو آغاز می کردیم؛ دخترانی که ماه هاست بعد از باهاشون در ارتباط بودیم و حالا جزئی از زندگی من و مربیان شده بودن؛ مربیان داشتن لیست دخترای اردو رو رصد می کردن تا از حضور همه مطمئن باشن. تقریباً ساعت ۴:۲۰ صبح همه ی بچه ها سوار اتوبوسی شده بودن که زحمت هماهنگیش رو و شهر خلیل آباد کشیده بود. از گپ و گفت بچه ها می شد فهمید اکثر بچه ها، تمام دیشب رو از شوق اردوی امروز چشم رو هم نذاشتن؛ بعضی از چشم‌ها از شدت بیداری سرخ شده بود و هنوز تو ماشین ننشسته بودن که چُرت زدن ها شروع شد. بهشون گفته بودم ۴ صبح هر کس نیومد ما میریم دیگه، بعداً کسی گلایه نکنه☺️، راستش قرار بود این اردو فقط زیارتی نباشه ، و تموم‌ یازده جلسه مباحثمون رو یه جورایی عملاً باهم دیگه تمرین کنیم . و و درنتیجه برگزاری اردوی یک روزه به مقصد ، بهانه ی خوبی بود برای تمرین مباحث کلاس های آنسه؛ البته بذارید اعتراف کنم که هیچ کدوممون فکر نمی کردیم قراره چه اتفاقاتی بیفته؛ و نمی دونستیم تو مشهد و مسیر چه خوابی برامون دیده☺️. اتوبوس که راه افتاد، مجدداً قوانین مربوط به اردو رو با بچه ها مطرح کردم، از عدم همراه داشتن تلفن همراه در این روز گرفته، تا تشکیل گروه های پنج نفره برای همکاری و نظم بیشتر و مشخص کردن سرگروه ها! ادامه دارد ...
سفرنامه (۲) ساعتای نزدیک ۷ صبح بود که رسیدیم مزار مطهر امامزاده ؛ بچه ها پیاده شدن و بعد از تجدید وضو راهی زیارت شدن. اصغر آقای سلیمان نژاد و حسین آقای فاطمی شروع کردن بساط صبحانه گرم بچه ها رو آماده کردن؛ املت اولین وعده غذایی بچه ها بود که سر صبحی حساب می چسبید. امامزاده سید محمد علوی علیه السلام در شصت کیلومتری شهر مقدس مشهد و در یک کیلومتری روستای قرار داره؛ معمولاً هر زمان مشرف بشی ، خدّام بزرگوار این امامزاده با چای داغ پذیرای زوّار عزیز هستند . زیارت بچه ها که تموم شد، قاب زیبای پیش رو با مرقد مطهر این امامزاده واجب التعظیم یکی از چندین سفر زیارتی ما به مقصد مشهد مقدس رو به خودش اختصاص داد. صبحانه بچه ها که تموم شد، راهی مشهد مقدس شدیم، قرار بود ساعت ۱۰:۳۰ مهمان باشیم؛ با راننده محترم صحبت کردم، چون هنوز وقت داشتیم قرار شد قبلش راهی حرم مطهر رضوی بشیم و بعد از زیارتی مختصر راهی پارک علم و فناوری بشیم ... ادامه دارد ...
سفرنامه (۳) از اساتید بزرگوارم شنیده بودم و در سیره ی علما می دیدم، که هر زمان مشرف مشین حرم مطهر، از ورودی های سمت نواب ( پایین پای حضرت) وارد بشین؛ تقریباً ساعت ۹ بود که رسیدیم جلوی حرم مطهر😍 شروع کردم خوندن: «أَللّهم إِنّی وَقفتُ عَلى باب مِن أَبوابِ بُیوتِ نَبیک...» از جمله آداب زیارت مشاهد مشرفه و حرم مطهر حضرات معصومین علیهم السلام، خوندن اذن دخول، قبل از ورود به حرم مطهر هست و علامت اذن هم، اشکیه که هنگام ورود روزی انسان میشه. اذن دخول رو خوندیم و وارد حرم شدیم؛ آسمان ابری بود و کم کم، نم‌ نم‌ بارون داشت سنگ فرشهای حرم رو خیس می کرد. گوشه ای از حرم که تقریبا مسقف بود و خلوت تر، انتخاب کردم و با بچه ها چند دقیقه ای به گپ و گفت پرداختم. دوزادهمین جلسه ی رو در حالی شروع کردیم که روبروی گنبد طلایی علی ابن موسی الرضا علیه السلام نشسته بودیم: «برای حضور خدا تو زندگیت و در نتیجه ، بزرگترین شرط، دلبُری از غیر خداست؛ تازه وقتی از همه دل بُریدی اون وقته که خدا از آدم دلبَری می کنه» داشتم لابه لای حرفام حال دگرگون بچه ها رو می دیدم، شروع کردم شرط این دلبُری و دلبَری کردن رو گفتن: « ، بزرگترین شرط در مسیر بندگی و انتظاره؛ وقتی انسان به اضطرار رسید و از همه ناامید شد اون وقته که خدا و امام زمان میگن بیا تو آغوش خودمون» داستان زائر مضطری که به امام رضا پناه آورده بود مقدمه ی خوبی بود برای روضه ام. بچه ها شروع کردن گریه کردن. بارون کمی شدت گرفته بود؛ انگار آسمون هم داشت دختران آنسه رو تو گریه جلو آقا یاری می کرد...😭 ادامه دارد ...
سفرنامه (۴) کم کم بارون داشت شدت می‌گرفت تا جایی که احساس کردم باید بازدید از رو بذاریم برای یه وقت دیگه ! بچه ها راهی زیارت شدن و قرار شد بعد از نماز ظهر بازدید از جایگزین پارک علم و فناوری بشه ... با اصغر آقا و حسین آقا از بچه ها جدا و راهی زیارت شدیم؛ بارون داشت شدت می گرفت. با یکی از دوستان تماس گرفتم تا برای بچه ها و تبرک از حرم بگیرم؛ آدرس رو بهم دادند ، اما شدت بارون به قدری بود که نمی شد تو صحن ها به راحتی راه رفت ، هر کسی یه گوشه ای مسقف از حرم خودش جا داده بود، تا از شدت بارون در امان بمونه . چند دقیقه ای ، یه گوشه از حرم روبروی ضریح نشستیم، صدای اذان که بلند شد با رفقا راهی رواق حضرت امام ره شدیم؛ تا نمازمون بخونیم. بواسطه شکسته بودن نماز، نماز ظهر و عصر رو با همون نماز ظهر امام جماعت خوندیم؛ من راهی مسجد صدیقیها شدم و اصغر آقا و حسین آقا رفتن تا مقدمات ناهار بچه ها رو فراهم کنند . آدرس مسجد صدیقیها رو گرفتم؛ ورودی مسجد با بنری زیبا و نوشته ی که با تصاویری از ، و کلی سربند سنجاق شده به چتایی هایی که ورودی محفل رو مسقف کرده بود، خودنمایی می‌کرد . وارد شدم، سراغ خادمی رو که بهم معرفی کرده بودند گرفتم. چند دقیقه ای طول کشید تا بسته های تبرکی آماده بشه؛ بعد چند دقیقه یکی از خدام بزرگوار صدام زدند و ۵۰ بسته کوچک نمک و ۱۰ بسته کوچک نبات متبرک رضوی رو تحویلم دادند . با مربیانِ همراه بچه ها تماس گرفتم ، قرار شد یک ربع بعد جلوی موزه مرکزی به بچه ها ملحق بشم ... ادامه دارد ...