هدایت شده از مستِ مهتاب
🥀
🥀🥀
🥀🥀🥀
🥀🥀🥀🥀
🥀🥀🥀🥀🥀
🥀🥀🥀🥀🥀🥀
🥀🥀🥀🥀🥀
🥀🥀🥀🥀
🥀🥀🥀
🥀🥀
🥀
#رمان_آنلاین
#مستِ_مهتاب
#فصل_دوم
#مرضیه_یگانه
#پارت_570
فردای آن شب، همگی دسته جمعی به زیارت رفتیم و بعد در راه بازگشت در یک رستوران ناهار خوردیم.
سفر یک روزه ی ما به قم برای من خیلی روحیه بخش بود.
احساس راحتی و سبکی می کردم و بعد از بازگشت باز سراغ درمانم رفتم. و اتفاق عجیبی افتاد.
_خانم عدالت خواه.... یه راه مونده که کمی پُر هزینه است.
_چه راهی خانم دکتر؟
_چند سالی هست که تصویر برداری رنگی توی تهران اومده.... به نظرم شما باید برید و یک عکسبرداری رنگی کنید تا ما دقیق ببینیم مشکل شما چیه که باردار نمی شید.
_هزینه اش اصلا مهم نیست فقط بگید کجاست؟
_آدرسش رو باید بپرسم چون توی تهران همون یه دستگاه عکس برداری رنگی رو داریم.... شما فعلا برید هزینه اش رو جور کنید تا من آدرسش رو پیدا کنم.
_هزینه اش چقدر می شه؟
_شما تا 1000 تومن روش حساب کنید.
گوش هایم لحظه ای سوت کشید.
_1000 تومن!
_بله بخاطر اینکه یه دستگاه بیشتر نیست و برای تشخيص خیلی از بیماری ها از این نوع عکس برداری رنگی استفاده می شه، پُر هزینه است.
_اشکال نداره.... لااقل ارزش داره که بدونم مشکل من چیه.
_پس شما هفته آینده بیایید تا من آدرس رو بهتون بدم، تا اون موقع هم هزینه اش رو آماده کنید.
به خانه برگشتم و از خود مطب دکتر تا خانه در فکر بودم که چطور هزینه ی عکس برداری رنگی را جور کنم.
اولین کاری به ذهنم رسید این بود که به یوسف بگویم.
شب وقتی خسته از یک روز کاری به خانه برگشت. با ذوقی که شاید فقط برای من قابل درک و باور بود برایش چای بردم و گفتم:
_یوسف..... یه چیزی بگم؟
نگاهش به رادیو بود و داشت موج های رادیو را یکی پس از دیگری رصد می کرد.
_من امروز رفتم دکتر..... دکترم گفت یه دستگاه عکس برداری رنگی هست که تموم درد و مرض ها رو نشون می ده..... گفت اگه یه بار بری عکس برداری می فهمی مشکلت چیه.
هنوز سرش با موج های رادیو گرم بود که ادامه دادم:
_منم می خوام برم..... فقط هزینه اش خیلیه.
_چقدره؟
_1000 تومن.
نگاهش از روی رادیو بلند شد و سمت من آمد.
🥀#کپی_رمان_حرام حتی بالینک کانال و اسم نویسنده⛔️
🔴 پیگرد قانونی دارد ⚖
🥀
🥀🥀
🥀🥀🥀
🥀🥀🥀🥀
🥀🥀🥀🥀🥀
🥀🥀🥀🥀🥀🥀〰〰〰〰〰〰〰〰〰
🥀@be_sharteasheghi🥀
〰〰〰〰〰〰〰〰
🥀🥀🥀🥀🥀
🥀🥀🥀🥀
🥀🥀🥀
🥀🥀
🥀