eitaa logo
🌱به شرط عاشقی باشهدا❤
7.5هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
2.2هزار ویدیو
30 فایل
رمان #مستِ_مهتاب #خانم_یگانه برنده‌ی عشق از #میم‌دال 🌱 💙کانالداران عزیز ✅کپی مطالب فـــقــــط با فوروارد مستقیم😊 تبلیغاتمون🪄💚 https://eitaa.com/joinchat/254672920C9b16851ec4
مشاهده در ایتا
دانلود
4.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عاقبت با لطف حق دوران مهدی می رسد :) می دهد این دل گواهی پیر ما سید علی پرچم از دست جانبازیِ تو ... ♥️🌱 🌿✾ • • • • • ╔═════════🌸🕊══╗ •●❥ @be_sharteasheghi‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎ ╚══🌸🕊═════════╝
5.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌱 ان‌شاءاللّٰه فـࢪج امـضا میشھ✨ این آقا منجے دنـیا میشہ🧡 🌿✾ • • • • • ╔═════════🌸🕊══╗ •●❥ @be_sharteasheghi‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎ ╚══🌸🕊═════════╝ ‍‎
رمان انلاین 📿 -حمید تورو خدا ... تو چت شده ... تو تا حالا دست روی الهه بلند نمی کردی! ... حمید. -دهنتو ببند ... وقتی دختر کورت واسه پسر برادرت حاضره پدرشو خار کنه ... شده زیر مشت و لگدم لهش کنم لهش می کنم تا یاد بگیره جلوی دایی‌ش بامن باید چطور حرف بزنه. هنوز پدر زخم خورده‌ی همون یه کلمه‌ی "نمی فهمه" بود. زانو زدم مقابل پاهاش و گفتم: -باشه ... غلط کردم ... ولی به آرش بله نمیگم. -دیر فهمیدی غلط کردی ... حالا من دیگه نمی خوام حسام رو ببینم ... حسام که سهله دایی‌ت رو هم نمی خوام ببینم ... پس گوشاتو وا کن قید حسامو بزن وگرنه موهات باید مثل دندونات سفید بشه. با گریه گفتم: -سفید بشه ... من به آرش بله نمیگم ... تورو خدا ... دیگه حتی ازش متنفرم. پدر محکم فریاد کشید : -آره متنفر باش اما به زودی میبینی همون آقا حسام شما ... همونی که اینجوری بخاطرش جلوی پدرت واستادی چطوری میره زن می گیره و سرکار میمونی پای حضرت آقا . _حسام همچین کاری نمی کنه. پوزخند زد و از اتاق بیرون رفت. حال من خراب . اوضاع خراب .حال پدر خرابتر از همه .من طاقت اینهمه خرابی رو نداشتم . پدر پیروز شد. کم آوردم . به در و دیوار زدم . فریاد زدم . گریه کردم . کتک خوردم . بیمارستان رفتم ولی مرغ پدر یه پا داشت . بالاخره من کوتاه اومدم و آرش با کمال پررویی جلو . اونقدر که به خودش اجازه بده با من حرف بزنه و زد . چادر حسام ، مثل یه حصاری بود که دور خودم کشیده بودم ، روی سرم بود و تکیه ام به تخت . کف اتاقم نشسته بودم . آرش یه سبد گل آورده که با اونکه عطرش اتاقم رو پر کرد ولی حتی به جای گل های خشک شده ی حسام هم برام ارزشی نداشت . اونم کف اتاقم نشست و گفت : است نویسنده راضی به کپی حتی با اسم نیستن🌷🙏 🌸🌼🌸🌼🌸 🌿✾ • • • • • ╔═════════🌸🕊══╗ •●❥ @be_sharteasheghi‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎ ╚══🌸🕊═════════╝
4.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یار امام زمان(عج) کیه! 🌿✾ • • • • • ╔═════════🌸🕊══╗ •●❥ @be_sharteasheghi‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎ ╚══🌸🕊═════════╝
967.4K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پــروردگــارا در این شب دل انگیز آنچه را که بیصدا از قلب عزیزانم گذر کرده در تقدیرشان قرار ده تا لذتی دو چندان را برایشان به ارمغان بیاورد شبتون بخیر و سراسر آرامش در آغوش پر از مهر خدا باشید🌙 -------------------
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☕️🌸🍃 روزتون سرشار از لطف خدا💖 ان شاالله خداوند به زندگیتون برکت بده و لحظه هاتون لبریز از سلامتی و آرامش باشه 🌸🙏 -------------------
7.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌱 بعضی‌ها جوانی‌های خوبی داشتند؛ امان از پیری‌شان!!! 🌿✾ • • • • • ╔═════════🌸🕊══╗ •●❥ @be_sharteasheghi‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎ ╚══🌸🕊═════════╝
هدایت شده از 💚 تبلیغات فاطمی 💚
خیلی وقته از شیمیایی خسته شدی😔😔 بس خراب کرده کلافه شدی😢 کلی هم باید واسه شدن پوستت هزینه گزاف بکنی😔😔 من یک جایی بهت معرفی میکنم که هم بتونی سالمو گیر بیاری😘😘 هم با مناسب با 🌺🌺 هم کن هم پوستتو کن هم زیادی خرج نکن😘😘 در کنارش از محصولات ایرانی طبق فرموده رهبرمون حمایت کن😘😘 کاملا تضمین شده 😘🌺 کانال نوپایه🌺🌺 https://eitaa.com/joinchat/3945463912C0b73291ad6
رمان انلاین 📿 -سلام . اگر واجب نبود جوابش رو نمی دادم : _سلام . -می دونی چادر خیلی بهت میآد. پوزخند زدم . راست می گفت حسام که با چادر بیشتر دلبری می کنی . نفس لازم شدم. حسام کجا بود و من کجا ! آه کشیدم که آرش گفت : _مسئله ای نیست اگر دوست داری چادری باشی من مشکلی ندارم . خیلی بهش رو دادند.چپ چپ نگاهش کردم و گفتم : _تو کی هستی که به اجازه ات احتیاجی باشه ! -اومدم جبران کنم الهه ... اومدم زندگی کنم . نگاهم ازش چرخید سمت گل های حسام . انرژی توی همون برگ های خشک شده اش بود که حالم رو خوب می کرد: _اگه می خواستی زندگی کنی همون اول نمی رفتی . -خب رفتم تا روی پای خودم بایستم و حالا برگشتم که زنم رو برگردونم سر زندگیش. عصبی جوابشو دادم: _من زنت نیستم ... هالو هم نیستم ...کسی که از زندگی من به خواست خودش بره ، هیچ وقت نمیتونه دیگه به زندگیم برگرده . -پس الان حسام مثل من شده ؟ با اخم بهش خیره شدم : _تو چرا خودتو با حسام مقایسه می کنی ؟ حسام باهمه ی آدمای دور و برم فرق داره . -فرق داره! خنده داره ... چه فرقی داره ! دست بردار ، همه مثل همند ... یه غریزه دارند یه عشق ... گاهی عشقشون هم همون غریزشونه ، دست خودشون که نیست . بیشعوری اش رو نشونم داد . پوزخند زدم و گفتم : _اتفاقا واسه همینه که من یکی با تو دیگه حرفی ندارم .... من غریزه ات نیستم آرش خان ... زنتم نیستم ، عشقتم نیستم . -هستی الهه ... تو همه چی منی ... موقع رفتنم هم بهت گفتم ، گفتم اگه پام بمونی برمی گردم ، خودت نموندی ... خودت پای برگه ی طلاقو امضا کردی ، محضردار نگفت شکایتی نداری و تو گفتی نه ؟! چرا؟ اون لحظه من رفتم ، ولی کارای اداری طلاق تا یه ماه طول کشید .طلاق غیابی صادر شد چون من دیگه ایران نبودم ، میتونستی پام بمونی ، میتونستی فسخش کنی ، می تونستی و نخواستی ... من فقط بهت اجازه ی طلاق دادم ، ولی طلاقت نه . -خیلی احمقی که فکر می کنی میتونی بعد یکسال و نیم منو با این حرفا خام کنی .... تو پا برگه ی طلاقو امضا کردی حالا میگی من فقط بهت اجازه دادم ؟! است نویسنده راضی به کپی حتی با اسم نیستن🌷🙏 🌸🌼🌸🌼🌸 🌿✾ • • • • • ╔═════════🌸🕊══╗ •●❥ @be_sharteasheghi‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎ ╚══🌸🕊═════════╝
7.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ان شاء الله بزودی شاهد این خبر باشیم 🍃 🤲 🌿✾ • • • • • ╔═════════🌸🕊══╗ •●❥ @be_sharteasheghi‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎ ╚══🌸🕊═════════╝
مثلاهردفعہ‌موقعیت‌گناه‌پیش‌اومد یهویڪےدرگوشت‌بگہ‌دل‌امام‌زمانت‌چے؟! 🌿✾ • • • • • ╔═════════🌸🕊══╗ •●❥ @be_sharteasheghi‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎ ╚══🌸🕊═════════╝