eitaa logo
سنگرانتفاضه| رحمت نژاد
556 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
428 ویدیو
11 فایل
الناز رحمت نژاد ✍️خبرنگار حوزه مقاومت/ مربی تربیتی و مدرس عضوفعال باشگاه ادبی بانوی فرهنگ طلبه مملکت و شاگردی در حال‌ آموختن عظیم‌ترین آرزویی که در سینه‌ام جا خشک کرده؛ پیروزی مقاومت فلسطین است...✌️ 🆔 @Elnaz_rahmatnejad
مشاهده در ایتا
دانلود
"مادر ِ من ...مادر ِ من..." وقتی فکر میکند که زیادی بزرگ شده ام ، انقدر بزرگ که از تنهایی نترسم، از شب تنها بودن در خانه نترسم، از اینکه خودم برای یک ایل و تبار غذا درست کنم نترسم و از خیلی چیزهای دیگر که باید دخترها بترسند دیگر نمیترسم احساس ِ پیری میکند. وقتی گاهی صبح ها در حد یک سلام میبینمش و شب ها در حد یک "ناهار چی خوردی؟" فرصت حرف زدن با من را دارد و میفهمد که باید باور کند دخترکش خیلی بزرگتر از چیزی شده که فکرش را میکند احساس پیری میکند. و وقتی این احساس ِ خطرناک سراغش می آید با تمام وجود سعی میکند پس اش بزند و مرا در آغوشش بگیرد و نجاتم دهد از هرچه که مرا دور میکند از او.از استقلال داشتنم متنفر است و هرچه قدر وابسته ترش باشم مادرانگی اش شکوفا تر میشود. آنوقت روزهایی که در خانه تنهام جز از کنار من جایی نمیرود چون خیال میکند تنهایی میترسم. شبها میگوید بیا اینجا کنار من بخواب چون لابد هیچ دختری نیست که از تنها در شب خوابیدن نترسد! نمیگویم اتفاق خوبیست چون اذیتم میکند اینکه باورش نمیشود دیگر ۱۳ ساله نیستم اما از دور که نگاه میکنم قشنگ است.. یک جور لطیف و مادرانه است. خنده م میگیرد و سعی میکنم مقابلش بیشتر کودک باشم تا جوان. سعی میکنم تا حس مادرانه ش برای همیشه بماند‌‌. گاهی هم باید از پوسته استقلال مداری ات فاصله بگیری و خودت را کوچک کنی و فرار کنی میان بالهای چادر مادر... مادرها موجودات عجیبی اند که حتی حس ِ دور شدن فرزندشان هم پیرشان میکند. و من نمیخواهم عامل این حس ِ بد در مادرم شوم... @be_vaghte_del313
خدا بزرگتر از دردای ماست رفیق:) @be_vaghte_del313 ...این پیام ک فرستادین خیلی بیشتر دلم‌گرفت😔گره ای تو زندگی دارم ک مدتهاست با بند بند وجودم متوسل شدم جواب بگیرم ولی هنوز جوابی نگرفتم... پی نوشت: ممنونم که اینقد دِلی کانال رو دنبال میکنید‌. الحمدالله که حالِ دلتون با نوشته ها خوب میشه، و گاهی بعضی دوستان گفتن که یه سری نوشته ها متناسب با شرح حالشون هست و کانال رو وقتایی دنبال میکنن که دلشون گرفته باشه... من رو سیهی بیش نیستم... قابل و لایق نیستم... شماها که قابلین، آبرو دارین درگاهِ خداوندِ تبارک و تعالی برای باز شدن گره این خواهر عزیزمون به نیت رقیه خاتون سه ساله ارباب سه صلوات بفرستین.
4_6044125789954245648.mp3
5.84M
💔 آقا من و بغضِ ترڪیده قلبی که واسه حرم تپیده تو نوڪراتون هنوز یڪی هست که ی تورو ندیده @be_vaghte_del313
حاٰل انسان نسبت به خداوند باید همچون فرهاد باشد..! تیشه‌اے هم که میزد به یاد شیرین میزد..! @be_vaghte_del313
یک نوع خوشحالی هم هست که مختص به زمانهاییست که بابا از من چیزهای کوچکی میخواهد که برایش مشکل آفرین شده و راه حلش را من بلدم مثلا سرچ یک مطلب، هنگ کردن گوشی، کارهای اینترنتی و ... که درست بعد از برق خوشحالی توی چشم های بابا منتقل میشود به قلب من خوشحالی های کوچک اما بزرگی که اصلا کلمه ای برای توضیحش ندارم اما با تمام وجود زندگی‌ش میکنم. @be_vaghte_del313
همیشه دلایل کافی ای وجود داشت که من یک دختر قوی باقی بمونم...! #بانو_طلبه #عکاس_خودمان @be_vaghte_del313
احوال من مپرس، که با صد هزار درد؛ می‌بایدم به دردِ دل دیگران رسید... @be_vaghte_del313
نه اینکه معنی اش باشد! بلکه ، سیدالشهدا امتحان می کند را به فراق ... امتحانی چون دوری یوسف از یعقوب ! @be_vaghte_del313
امروز توفیق داشتیم پایِ روایت گری و خاطره گویی حاج حسین یکتا باشیم، ایشون تعبیرِ جالبی از آتش به اختیاری داشتن! آتش به اختیار یعنی: پایِ کارِ انقلاب ... پایِ کارِ خدا ... یعنی پایِ کارِ غم و غصه های باشیم ... @be_vaghte_del313
اگر نوشته ای حالتان را خوب کرد، دعایی به حال نویسنده بدحالش کنید ثواب دارد... خیلی محتاجِ دعای خیرتون هستم دوستان‌. 🙏🌸
اینکه من حجاب دارم، نمازِ اول وقت میخونم، صبورم، خوش برخوردم، خوب هست اما وقتی خوب تر میشه که تو شرایط سخت هم پایبند باشم! و حالا من تو اون شرایط قرار گرفته بودم... بخشِ جراحیِ قلب! عزیزجون باید قَلبِشُ جراحی می کرد، به همه ام گفته بود که فقط با من راحتِ و احساسِ آرامش میکنه، دلم نیومد تنهاش بذارم و اینجوری شد که بیست شب از زندگیِ من کنار عزیزجون تو بیمارستان و شرایطِ سخت گذشت. راستش این بیست شبُ انتخاب کردم که خودمو مَحَک بزنم! آیا من تو این شرایط سخت میتونم حجابم رو همونجور که هر روز هستم رعایت کنم؟ یا نه به بهانه اینکه راحت باشم تو بخشِ بیمارستان کَشفِ حجاب میکنم! آیا باتوجه به شب بیداری ها و سَرِ ساعت دارو دادن و تیمار کردنِ بیمار صبور و خوش برخورد هستم؟ آیا باوجودِ خستگی و سبک شمردنِ نماز از جانب هم اتاقی هایِ عزیز من نمازم اولِ وقت هست؟ با لهجه شمالی دخترِجَوان که جراحیِ قلبِ باز کرده بود به خودم اومدم... از وضعِ بَدِ حجابِ پرستارها و همراه هایِ بیمارانِ بخش گله می کرد، راستش فکر می کردم صدایی که به گوشم می رسه و داره گله میکنه یه خانم محجبه باشه، همونجور که رو ویلچر نشسته بود داخلِ اتاق شد و گفت میشه شما هم اتاقی ما باشی؟ همسرم همراهِ منه، با این وضع حجابِ پرستارا و همراه ها احساسِ آرامش نمیکنم، همسرمم آدمِ بی تقوایی نیست اما خب خواه ناخواه چشمش که به این بی حجاب ها می افته... من مات و مبهوت سر تا پاشُ نگاه کردم خودشم همچین حجابِ کاملی نداشت! گفت: خانم چادری، از حجابت خوشم اومد، بِهِم احساس آرامش و امنیت داد تازه میفهمم ماهایی که حجاب نداریم چه آسیبی به جامعه و خانواده ها و حتی خودمون میزنیم. و شماهایی که حجاب دارین نه تنها خودتون بلکه من و امثالِ من هم احساس آرامش و امنیت میکنیم‌. از عمق وجود خدا رو شکر کردم و چند شب از اون بیست شب رو با دخترِ جوان گذروندم. حالا من جایِ یک بیمار به دو بیمار رسیدگی می کردم... و تمامِ سعی ام این بود خَم به ابرو نیارم با صدایِ اذانِ گوشی هم اتاقی هایِ عزیز حداقل کاری که می کردن این بود که تصمیم می گرفتن نماز بخونن و با حسرتی آمیخته از شوق و رضایتمندی نگاه به نماز خوندن من کنن. پی نوشت: هر کدوم از ما بچه حزب اللهی ها با اعمال و رفتارمون تو مجامع عمومی هر جایی از جامعه مثلِ مسجدِ متحرکی می مونیم که میتونیم تاثیر گذار باشیم و آرمان ها و ارزش ها رو فریاد بزنیم. مردمِ ما تشنه برخوردِ خوب و درک شدن از جانبِ ما هستن مواظب حرفا و نگاه هامون به کسایی که یه کوچولو با ما فرق دارن باشیم. @be_vaghte_del313
کوچه های بدون شهید... کوچه نیست؛ ناکجا آبادی است که انتهایش یا خیمه ی قرمز ابن زیاد است، یا خانه ی بنفش یک مسئول شهرداری، یا کاخ سفید ترامپ... فرقی ندارد... هرکجا باشی کوچه های بی شهید...کوچه نیست... سقیفه های پر از خیانت است... #کوچه_شهید #بانو_طلبه @be_vaghte_del313
چہ تڪلیف سنگینـــی است: "بلاتڪلیفی" وقتی ڪه نمیدانمــ منتظـرت ماندمــ یا فـقط خودمـ را بہ انتـظار زده امــ آقــا...😔 @be_vaghte_del313
پرسید: به عشق در یک نگاه اعتقاد داری؟ نمی دانست ندیده عاشقِ "حسین علیه السلام" شده ام ... 💔 @be_vaghte_del313
امشب کمی گله‌مند اما امیدوار میخوام با خدا حرف بزنم... و خیلی محتاج دعام... خیلی خیلی خیلی زیاد... اگر تونستید منو به اسم دعا کنید...
یه بار اون وقت هایی که یک کانال خصوصی کوچیک داشتم که فقط خودم مینوشتمش و هیچکس دیگه نمیخوند نوشته بودم که خدا شبیه ِ باباست! اون موقعا هم از خدا ناراحت بودم هم از بابا اون موقعا هم با بابا قهر بودم و هم با خدا برای همین نوشتم خدا یک پدر ِ اخمو زورگوست که دل من براش مهم نیست و فقط دوست داره حرف حرف خودش باشه! چند ماه بعد درحالیکه همه چیز خیلی عوض شده بود غرورم اجازه نداد که بیام و بنویسم اشتباه میکردم. اون موقعا رابطه م با خدا شرمندگی و خجالت بود فقط...با بابا هم این روزها ولی دوباره میخوام بنویسم خدا شبیه باباست اون تنها کسیه که در موقعیت های معمولی بیشتر از همه سر به سرت میذاره و حالتو میگیره ولی درست وقتی که هیچکس رو نداری فقط و فقط اون میمونه و پناه و پشتیبانته یا بهتره بگم بابا خدای ِ کوچیک ِ من رو زمینه همونقدر مهربون همونقدر تکیه گاه و همونقدر هم همیشگی... همیشگی ای که نمیدونم اگر نباشه باید یه روز چطور نفس بکشم و زندگی کنم... @be_vaghte_del313
شیرینیِ صدایَت بصیرتِ بی نظیرِ کلامَت گرمیِ لحنَت حرف حرفِ جای گرفته در سُخنَت را مؤمنم ! و شهادت میدهم به رهبریَت آقا ... . . #بانو_طلبه @be_vaghte_del313
این شعره چند روزه افتاده رو زبونم ... | چه خوش است صوتِ قرآن ، زِ تو دلربا شنیدن به رُخَت نظاره کردن ، سخنِ خدا شنیدن ... | . میگم آقا کِی میشه منم صدات و بشنوم صدات و بشنوم و ببینمت 😭 جانم فدایِ تویی که آرزویِ هر دلِ مشتاقی ... " بِنَفْسي اَنْتَ اُمْنِيَّةُ شائِق يَتَمَنّي " * . . ندبه @be_vaghte_del313