اگر نوشته ای حالتان را خوب کرد، دعایی به حال نویسنده بدحالش کنید
ثواب دارد...
خیلی محتاجِ دعای خیرتون هستم دوستان. 🙏🌸
اینکه
من حجاب دارم،
نمازِ اول وقت میخونم،
صبورم،
خوش برخوردم،
خوب هست اما وقتی خوب تر میشه که تو شرایط سخت هم پایبند باشم!
و حالا من تو اون شرایط قرار گرفته بودم...
بخشِ جراحیِ قلب!
عزیزجون باید قَلبِشُ جراحی می کرد، به همه ام گفته بود که فقط با من راحتِ و احساسِ آرامش میکنه، دلم نیومد تنهاش بذارم و اینجوری شد که بیست شب از زندگیِ من کنار عزیزجون تو بیمارستان و شرایطِ سخت گذشت.
راستش این بیست شبُ انتخاب کردم که خودمو مَحَک بزنم!
آیا من تو این شرایط سخت میتونم حجابم رو همونجور که هر روز هستم رعایت کنم؟ یا نه به بهانه اینکه راحت باشم تو بخشِ بیمارستان کَشفِ حجاب میکنم!
آیا باتوجه به شب بیداری ها و سَرِ ساعت دارو دادن و تیمار کردنِ بیمار صبور و خوش برخورد هستم؟
آیا باوجودِ خستگی و سبک شمردنِ نماز از جانب هم اتاقی هایِ عزیز من نمازم اولِ وقت هست؟
با لهجه شمالی دخترِجَوان که جراحیِ قلبِ باز کرده بود به خودم اومدم...
از وضعِ بَدِ حجابِ پرستارها و همراه هایِ بیمارانِ بخش گله می کرد، راستش فکر می کردم صدایی که به گوشم می رسه و داره گله میکنه یه خانم محجبه باشه، همونجور که رو ویلچر نشسته بود داخلِ اتاق شد و گفت میشه شما هم اتاقی ما باشی؟ همسرم همراهِ منه، با این وضع حجابِ پرستارا و همراه ها احساسِ آرامش نمیکنم، همسرمم آدمِ بی تقوایی نیست اما خب خواه ناخواه چشمش که به این بی حجاب ها می افته...
من مات و مبهوت
سر تا پاشُ نگاه کردم
خودشم همچین حجابِ کاملی نداشت!
گفت: خانم چادری، از حجابت خوشم اومد، بِهِم احساس آرامش و امنیت داد
تازه میفهمم ماهایی که حجاب نداریم چه آسیبی به جامعه و خانواده ها و حتی خودمون میزنیم. و شماهایی که حجاب دارین نه تنها خودتون بلکه من و امثالِ من هم احساس آرامش و امنیت میکنیم.
از عمق وجود خدا رو شکر کردم و چند شب از اون بیست شب رو با دخترِ جوان گذروندم.
حالا من جایِ یک بیمار به دو بیمار رسیدگی می کردم... و تمامِ سعی ام این بود خَم به ابرو نیارم
با صدایِ اذانِ گوشی هم اتاقی هایِ عزیز حداقل کاری که می کردن این بود که تصمیم می گرفتن نماز بخونن و با حسرتی آمیخته از شوق و رضایتمندی نگاه به نماز خوندن من کنن.
#باشد_که_خداوند_بپذیرد
#منو_جدایی_از_چادرم_خدا_نکند
#یادداشت_ذهن_خستم
#بانو_طلبه
پی نوشت:
هر کدوم از ما بچه حزب اللهی ها با اعمال و رفتارمون تو مجامع عمومی هر جایی از جامعه مثلِ مسجدِ متحرکی می مونیم که میتونیم تاثیر گذار باشیم و آرمان ها و ارزش ها رو فریاد بزنیم.
مردمِ ما تشنه برخوردِ خوب و درک شدن از جانبِ ما هستن مواظب حرفا و نگاه هامون به کسایی که یه کوچولو با ما فرق دارن باشیم.
@be_vaghte_del313
چہ تڪلیف سنگینـــی است:
"بلاتڪلیفی"
وقتی ڪه نمیدانمــ منتظـرت ماندمــ
یا فـقط خودمـ را بہ انتـظار زده امــ آقــا...😔
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#دلتنگ
#دلم_نوای_انا_المهدی_میخواد
#بانو_طلبه
@be_vaghte_del313
4_466411544012390820.mp3
8.57M
میگن فراقِ تو دردِ ارباب ...
میگن فراموشت کرده ارباب ...
#شرح_حال
#دلتنگ
#بیقرار_کربلا
#پیشنهاد_دانلود
#بانو_طلبه
@be_vaghte_del313
پرسید: به عشق در یک نگاه اعتقاد داری؟
نمی دانست
ندیده
عاشقِ
"حسین علیه السلام"
شده ام ... 💔
#عشق_حسین_علیه_السلام
#بانو_طلبه
@be_vaghte_del313
سنگرانتفاضه| رحمت نژاد
کوچه های بدون شهید... کوچه نیست؛ ناکجا آبادی است که انتهایش یا خیمه ی قرمز ابن زیاد است، یا خانه ی ب
يادِمٰـان باشد ؛
دَر هَمــين كوچه ها
مادَري هست
كه عِـشقش را داد
تا تو عاشِـق بِشَــوي ...!
#کوچه_شهید
#بانو_طلبه
@be_vaghte_del313
امشب کمی گلهمند
اما امیدوار
میخوام با خدا حرف بزنم...
و خیلی محتاج دعام...
خیلی
خیلی
خیلی زیاد...
اگر تونستید منو به اسم دعا کنید...
#بانو_طلبه
یه بار اون وقت هایی که یک کانال خصوصی کوچیک داشتم که فقط خودم مینوشتمش و هیچکس دیگه نمیخوند نوشته بودم که خدا شبیه ِ باباست!
اون موقعا هم از خدا ناراحت بودم هم از بابا
اون موقعا هم با بابا قهر بودم و هم با خدا
برای همین نوشتم خدا یک پدر ِ اخمو زورگوست که دل من براش مهم نیست و فقط دوست داره حرف حرف خودش باشه!
چند ماه بعد درحالیکه همه چیز خیلی عوض شده بود غرورم اجازه نداد که بیام و بنویسم اشتباه میکردم. اون موقعا رابطه م با خدا شرمندگی و خجالت بود فقط...با بابا هم
این روزها ولی دوباره میخوام بنویسم خدا شبیه باباست
اون تنها کسیه که در موقعیت های معمولی بیشتر از همه سر به سرت میذاره و حالتو میگیره ولی درست وقتی که هیچکس رو نداری فقط و فقط اون میمونه و پناه و پشتیبانته
یا بهتره بگم بابا خدای ِ کوچیک ِ من رو زمینه
همونقدر مهربون
همونقدر تکیه گاه
و همونقدر هم همیشگی...
همیشگی ای که نمیدونم اگر نباشه باید یه روز چطور نفس بکشم و زندگی کنم...
#ب_مثل_بابا
#دوستت_دارم
#بانو_طلبه
@be_vaghte_del313
این شعره چند روزه افتاده رو زبونم ...
| چه خوش است صوتِ قرآن ، زِ تو دلربا شنیدن
به رُخَت نظاره کردن ، سخنِ خدا شنیدن ... |
.
میگم آقا
کِی میشه منم صدات و بشنوم
صدات و بشنوم و
ببینمت 😭
جانم فدایِ تویی که آرزویِ هر دلِ مشتاقی ...
" بِنَفْسي اَنْتَ اُمْنِيَّةُ شائِق يَتَمَنّي " *
.
.
#دعا ندبه
#بانو_طلبه
@be_vaghte_del313
دلــ اسـت دیگــر
گاهے به وسعت آسمانے؛
تنگ شهــادتــ♡مےشود...😔
#اللهمالرزقناشهادٺ...
#بانو_طلبه
@be_vaghte_del313
سنگرانتفاضه| رحمت نژاد
دلــ اسـت دیگــر گاهے به وسعت آسمانے؛ تنگ شهــادتــ♡مےشود...😔 #اللهمالرزقناشهادٺ... #بانو_طلبه
آرزویم را شهادت می نویسم... ❤️
داستان کوتاه ترسناک :
+ شما بیا پای تخته
پی نوشت:
هیچ وقت به اساتید موضوعی پیشنهاد ندین! براتون گِرون تموم میشه... #نگید_نگفتم
ساعتِ روشِ سخنرانی استادِ بزرگوار یه موضوع خواستن تا مسئله یابی کنیم، فرمودن موضوعی که دغدغه شما باشه.
منم که آدمِ دغدغه مند☺️
گفتم شبکه ملی اطلاعات
از قَضا استاد به دلیل اینکه دغدغم موضوعِ بدیع و تازه ایِ خوشش اومد
صدا زد پاایِ تخته تا مسئله یابی کُنم 🙄
کاش فقط استاد بَسَنده می کردن به مسئله یابی،
جلسه آینده، سخنرانی در رابطه با شبکه ملی اطلاعات هم با من شد! 😕
اینارو گفتم که بگم گاهی برایِ دغدغه هامون باید هزینه کنیم، پاش وایستیم.
#بانو_طلبه
وقتی کلافه میشم از مُدام یه گوشه ای نشستن و زُل زدن به صفحه گوشی، دنبال یه فرصت تازه می گردم تا دوباره خودم رو پیدا کنم. پس میرم سراغِ قفسه کتابها و بالاخره اون کتابی رو که میخوام پیدا میکنم.
کتابها انگار معجزه میکنن، تو رو با خودشون میبرن به دنیاهای عجیب و غریبی که نویسنده ها خلقشون کردن. وقتی با جمله هاش همراه میشی ، غرق میشی تو آرامش عمیقی که توی این دوره زمونه کمتر کسی می تونه بهت هدیه کنه.
حضرت علی علیه السلام:
هرکس که با کتاب آرامش یابد، هیچ آرامشی را از دست نمی دهد.
غررالحکم، صفحه۲۳۳
#بانو_طلبه
@be_vaghte_del313
بهمونگفتن:
بزرگتریندرسعاشورا
ایستادگیبود!
ولیمناینحرفوقبولندارم
بعلهیکیازدرسایعاشورا
ایستادگیبودولیبزرگترینشنبود
ایستادگیامامحسینبرایکساییبزرگترین
درسبودکهخیلیازبقیهجلوترند
مثلشهدا!
برایمنوامثال من کههنوزنمیتونیماز
سیمخاردارهایخودمونعبورکنیم؛
کدومجبهه؟کدوممبارزهبادشمن؟
اصلاکدومدشمن؟
برایامثالمن؛بزرگتریندرسعاشورا
#ماجرایطرماحبود
همونکسیکهخواستامامشویاریکنه
ولیدیرکرد
طرماحبهخاطرسروساموندادنکارهای
دنیاشازرسیدنبهحسینجاموند
بهقولشهیدآوینی:
قافلهاینینواثابتکرد
برایرسیدنبهامامبایداهلسرعتباشی
وگرنهمنتظرجاموندههانمیمونن
#بانو_طلبه
@be_vaghte_del313
گاهیوقتها به ماهیهای قرمز غبطه میخورم.
ظاهرا دامنهی حافظهشان فقط در حدِ چند ثانیه است.
محال است بتوانند هیچیک از فکرهایشان را دنبال کنند.
همهچیز را بعد از چند ثانیه دوباره برای اولین بار تجربه میکنند.
ماهی ها هیچ خاطرهای بیشتر از چند ثانیه ندارند و همان را هم فراموش میکنند و مادامی که از این نقصشان بیخبرند
حتما زندگی برایشان یک داستان بلندِ خوب و خوش است.
یک جشنِ همیشگی...
#ارلند_لو
#چه_قد_دلم_خواست_ماهی_باشم
#بانو_طلبه
@be_vaghte_del313
یه وقت فکر نکنید پوشیدن چادر برای مایی که حدودا 12 ساله داریم چادر میپوشیم هنوز هم راحته ها!
خیلی وقتا قبل رفتن به مهمانی خاصی، وقتی حسابی به خودمون رسیدیم و میبینیم چقدر بدون حجاب بهتریم و قشنگ تر، اون روسری ای که تا جلوی ابروهامون میاریم و چادری که تمام قشنگی لباس و مانتومون رو میپوشونه رو میپوشیم، فقط خودمون میدونیم چقدر داریم به اعتقادمون، به چیزی که واقعا واقعا به خاطر خدا داریم رعایتش میکنیم به سختی اما با عشق عمل میکنیم:)
"از سِری تراوشات قبل از مهمونی رفتن"
#بانو_طلبه
@be_vaghte_del313
سنگرانتفاضه| رحمت نژاد
یه وقت فکر نکنید پوشیدن چادر برای مایی که حدودا 12 ساله داریم چادر میپوشیم هنوز هم راحته ها! خیلی و
عادَم باید گاهی هَوایِ خودش داشته باشه دیگ☺️
وقتی تو مهمونی همه بی توجه به حجاب هستن و با هرنوع پوششی می گردن، من خودمو تحویل می گیرم و این شعر میخونم
دنیا🌍
با همـهے شلوغیاش
فـداے اضطراب تو💕
وقٺینامحرمۍمیآید
و تـ🌼ـو
سراسیمهچادربهسرمیڪنی😉
┅═══🍃🌸🍃═══┅
🌿
لحظهها را دریاب …
زندگی در فردا نه ، همین امروز است !
#سهراب_سپهری
@be_vaghte_del313
خوش نقشتر از
فرش دلم بافتهای نیست
از بس که گره زد
به گره حوصلهها را....
#محمد_علی_بهمنی
@be_vaghte_del313
سفارش میکنم به این که لباس سیاهے که درماه محرم و صفر مے پوشیدم، با من دفن شود.
و سفارش مےکنم به دستمالے ڪه اشکهاے زیادے در رثاے جدم
حسین مظلوم و اهلبیت مکرم او ریخته و صورت خود را با آن
پاک میکردم، بر روے سینه در کفنم بگذارند.
این جملات وصیت مرجع بزرگ شیعیان،آیتالله مرعشے نجفے(ره) است...
@be_vaghte_del313
نشانی دکترم را به شما می دهم
- ما که دماغمان را عمل نکردیم
- ما که خط لب نداشتیم و مژه مصنوعی نداشتیم،
- ما که موی بلِوند و قد بُلند نداشتیم،
- ما که چشم هایمان رنگی نبود...
رفتیم و کتاب خواندیم؛
و با هر کتابی که خواندیم، دیدیم که زیباتر شدیم،
آنقدر که هر بار که در آینه نگاه کردیم، گفتیم: خوب شد خدا ما را آفرید وگرنه جهان چیزی از زیبایی کم داشت.
می دانی آن جراح که هر روز ما را زیباتر می کند ، اسمش چیست؟ اسمش «کتاب» است.
چاقویش درد ندارد، اما همه اش درمان است.
هزینهاش هم هر قدر که باشد به این زیبایی می ارزد.
من نشانی مطب این پزشک را به همه زنان میدهم:
به اولین کتابفروشی که رسیدید، بی وقت قبلی داخل شوید، آن طبیبِ مشفق، آنجا نشسته است، منتظر شماست.
@be_vaghte_del313
✅یادتونه
موقع امتحان باید کیف میذاشتیم بینمون که تقلب نکنیم 😊
.
✅یادتونه
زنگ تفریح که تموم می شد مامورای آبخوری دیگه نمیذاشتن آب بخوریم😣 .
.
✅یادتونه
وقتی معلم می گفت برو گچ بیار انگار مشعل المپیک دستمون میدادن 😊
✅یادتونه نیمکت های مدرسه برامون شده بودن دفتر نقاشی و خاطرات! انواع و اقسام شعر و نقاشی روشون حکاکی می کردیم 😊
کدوم یکی از "یادتونه" ... یادتونه؟
من یادمه... دبیرستانی بودم و اهلِ شعر
از نیمکتم مثنوی معنوی ای ساخته بودم به سبکِ خودم🙈
از رباعی گرفته
تا
شعرِ آیینیُ
غزلُ
شعرِ سپیدُ نو ❣
چون حَساس بودم کار تمیز دربیاد اول یه قسمتی از میزُ لاکِ غلط گیر می گرفتم سفید میشد، بعد روش می نوشتم 🙈
نمیدونم من خیلی بیکار بودم یا خیلی حَساس! 🙄
یه روزی از روزا یه صفحه سفید رو میز تشکیل دادم و نوشتم:
آنچه مهم است حفظ راه شهداست ...
این وظیفه اول ماست...
کمی رو جمله ای که نوشتم تامل کردم، حفظِ راه شهدا ... وظیفه اولِ ماست ...
شهدا به بیت المال حساسیت داشتن
🌀شهید باکری از نوشتنِ با خودکارِ بیت المال حتی در حَدِ چند کلمه برایِ کارِ شخصی پرهیز داشتن
🌀بچه شهید تقدسی تو تَبِ شدید بودن با وجودی که موتورِ سپاه در اختیارشون بود و میتونستن بچه رو به مطب برسونن اینکارُ نکردن و گفتن اگ فرزندم بمیره از موتور سپاه که بیت المالِ استفاده نخواهم کرد
.
.
.
من امّا به عنوانِ رهرو شهید حساسیتی رو بیت المال نداشتم، رعایت که نمی کردم هیچ، ضَرر هم میزدم!
همین مثنوی معنوی ساختنم از نیمکت!
پی نوشت:
از اون روزی که سالِ سوم دبیرستان بودمُ پِی به حساسیت شهدا رو بیت المال بُردم تا امروز که طلبه ام، دیگه نه صفحه سفیدی ساختمُ نه شعر و غزلی نوشتم. چون من در قبال بیت المال مَسئولم
کاش مسئولینمون مخصوصا کلید دارها و دولتِ بنفش از شهدا درس بگیرن و همین قدر اندازه منو امثالِ من حقِ بیت المال رو به جا بیارن.
کاش ولایت مداریمون در حَدِ شعار نباشه... 😔
#یادداشت_ذهن_خستم
#مدرسه
#دبیرستان
#شعر
#طلبگی
#شهدا
#بیت_المال
#الهی_شکرت
#بانو_طلبه
@be_vaghte_del313
اجتماعی بودن با همه صحبت کردن نیس.
اجتماعی بودن یعنی بدونی کجا و با کی، از چه کلام و لفظی استفاده کنی!
#توصیه
#بانو_طلبه
@be_vsghte_del313