eitaa logo
سنگرانتفاضه| رحمت نژاد
539 دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
501 ویدیو
11 فایل
الناز رحمت نژاد ✍️خبرنگار جبهه مقاومت/ مربی تربیتی و مدرس عضوفعال باشگاه ادبی بانوی فرهنگ طلبه مملکت و شاگردی در حال‌ آموختن عظیم‌ترین آرزویی که در سینه‌ام جا خوش کرده؛ پیروزی مقاومت فلسطین است...✌️ 🆔 @Elnaz_rahmatnejad
مشاهده در ایتا
دانلود
تمام امیدم اینه که خدای مهربون ، درس خوندنُ خوابیدنُ غذا پختنُ خونه جارو کردنُ ظرف و لباس شستن برای خانواده رو جزو عبادات در ماه رمضون بدونه پی نوشت: ماه رمضون امسال اولش برام کمی سخت به نظر رسید، آخه روزه داری به اضافه یِ ۱۹ واحد درسِ غیرحضوری که همش باید پایِ سامانه باشی و صوت گوش کنی از طرفی ام مادر جراحی کنن ... پرستار که میشی هیچ کارایِ خونه ام صفر تا صدش با تو باشه! اگ بگم یه احساسِ ناامیدی بر من غلبه کرد، دروغ نگفتم، اما با خودم که فکر کردم دیدم با یه برنامه ریزیِ درست و حذفِ غیرضروراتی که بهشون می پردازم میتونم به همه اینا برسم، . . . یکی دو روزِ اول که خسته میشدم کمی ام اخم می کردم ... مامان میگفت ببخشید درس داری،، زحمت دادم بهت بعد من از خجالت آب میشدم ... النازِ درونم می گفت چرا اخم کردی؟ چرا خسته شدی؟ سریع استغفار می کردمُ سعی می کردم هر روز بهتر از روزِگذشته باشم و وقتی به این فکر می کنم که حتی خوابِ روزه دار عبادته چه برسه به خدمت کردن به مادر آشپزی کردن برای افطار و سحر احساسِ رضایتِ دل نشینی بهم چشمک میزنه ... حالا با گذشت ۲۲ روز خسته که نمیشم هیچ خدا به وقتمم برکت میده و خیلی بهتر از قبل به کارا و برنامه هام میرسم، اگر همه کارامون برایِ خدا باشه و از خدا بخواهیم کمکمون کنه میفهمم برکت یعنی چی. @be_vaghte_del313
سنگرانتفاضه| رحمت نژاد
#تکلیف‌گریزی‌دانش‌آموزان‌در‌ایام‌کرونا
جِنابِ ژان پیاژه میگن👇 انسان هایی باهوش هستن که داشته باشن ... الآن، در شرایطِ ۱_ رویکردِ آموزشیِ ما تغییر کرده، کلاس ها مَجازی شده ۲_ قبلا ارتباطِ دانش آموز و معلم چهره به چهره بود الآن اینطور نیست! با تلویزیون و شبکه شاد و واتسپِ ‌.. دادیم 😶 خوابِ بچه ها ریخته به هَم! شبا تا دیر وقت بیدارن و تا ظهر و نزدیکایِ ظهر خواب 😕 از لحاظ تغذیه میزانِ مصرفِ کربوهیدرات ها رفته بالا 🙄 بیرون بازی کردنا و پارک رفتنا تعطیل شده 😞 این شرایط باعث شده تعامل والدین و کودک به هم بریزه، بچه ها دچار اضطراب فراگیر بشن! خُب چاره چیِ؟ برایِ کاهشِ اضطرابِ بچه ها که یکی از اون اضطراب ها با این هفت تکنیکی که میگم استرس و اضطرابِ بچه ها رو کمتر کنید ... ✅ ۱_ با بچه ها همدلی کنیم " آره مامانی سخته، تو این شرایط درس خوندن سختِ ... درکت میکنم، فقط شما اینجوری نیستی الآن همه در گیرن ... " ✅ ۲_ بهش حقِ انتخاب بدیم در ۱. زمانِ یادگیری(بینِ کلاس ها و تکالیف تفریح و بازی داشته باشیم. زنگِ تفریحِ مدرسه رو تو خونه هم داشته باشیم و بین کلاس ها چیزی بخوریم) ۲. مکانِ یادگیری ⛔️وسواس بازی ممنوع⛔️ "وااای چرا اینجا پاک کُن ریختی ... همه جا شده دفتر و کتاب ... خسته شدم از بَس کار کردم ... شما نظم نداری ... " بذاریم بچه هر جا راحتِ دَرس بخونه حالا میخواد کَفِ آشپزخونه باشه یا اتاقِ خودش میخواد پذیرایی باشه یا تِراس ! ۳. نوعِ تکلیف 🌸خودت برنامه ریزِ بچه ات باش🌸 با زیرکی براش برنامه ریزی کن _ بچه خوابِ یا داره کارتن می بینه یه هو نیایین بگین"زهرا مامان بدو بدو کلاس آنلاین داری 😶" این یه هو صدازدن باعث میشه بچه اضطراب بگیره! جوری برنامه بچینیم که نیم ساعت قبلِ شروعِ کلاس بچه آماده باشه _ بچه بازی می کنه، درس نمی خونه بذار ید خودش انتخاب کنه "زهرا جانم گُل دخترم دوست داری اول فارسی بخونی یا ریاضی؟" از درسایِ آسون برسیم به سخت! @be_vaghte_del313
رهایی‌م از فضای مجازی این‌شکلی شده که بیشتر وقت‌ها یادم نمیاد هست 🙈🙊 تلگرام و اینستاگرامی هست، آدمایی هستن که می‌شه خطابِ بِهِشون نوشت. یهو به خودم میام می‌بینم دوماهه حواسم درست و حسابی به ایتا و و چندتا کانال دیگهَ م نبوده! یا می‌بینم چند روزه تلگرام رو باز نکردم و اصلا ذهنم درگیرش هم نشده. بعد حساب‌کتاب می‌کنم می‌بینم تنها بسترهایی که چک‌شون می‌کنم اول واتسپه (به‌خاطر کارام و کلاسام) و دوم سامانه آموزش مجازی(درسای حوزه) باقی فضاها ( اینستا و تلگرام و ...) یا به نفرین‌ابدی محکومن یا به بی‌مهری و سرزدن‌های چند هفته یک‌بار. و دروغ چرا؟ راضی‌ام! واقعا راضی‌ام. به‌جاش وقتم رو می‌ذارم واسه نوشتنِ داستان و یادداشت. واسه کتاب خوندن. واسه درس خوندن. واسه فیلم دیدن البته اگر وقت بشه. پیاده‌روی. خلوت کردن با خودم. یا حتی واسه "هیچ کاری نکردن"! بله درست خوندید. هیچ کاری نکردن. همین‌طوری استراحت کردن. و درسته که بخش مهمی از این کارهای محبوب، در دایره‌ی ارتباط با آدم‌ها تعریف نمی‌شه، اما حداقل من رو به صلح با خودم نزدیک‌تر می‌کنه. من خیلی می‌جنگم. با دنیا. با هدف‌هام. با مردم. و بیشتر از همه با خودم. خیلی به خودم سخت می‌گیرم. و شاید واسه همینه که این چند ماه -خصوصا از وقتی کارم رو هم از حضوری به دورکاری تغییر داده‌م و تنهایی‌هام بیشتره- این همه کشش دارم به خلوت‌گزینی و روبه‌رو شدن با خودم. من هر چقدر از جمعیت دورتر می‌شم، هر چقدر بیشتر از فضاهای شلوغ حقیقی و مجازی فاصله می‌گیرم، بیشتر فرصت می‌کنم روحم رو جلوی آینه تماشا کنم. بیشتر وقت می‌کنم ببینم چه مرگمه. کجای روحم نَشتی داره. کجای ناخودآگاهم شمشیر برداشته داره خودآگاهم رو به وحشیانه‌ترین شکل ممکن زخمی می‌‌کنه. کدوم چاله‌های شخصیتی‌مه که هنوز بهش آگاهی ندارم. و هزار و یک سوال که دنبال جواب‌شونم. و امسال اگر فرصت مواجهه‌ی آگاهانه‌ی من با خودمه‌‌، زنده باد ۲۶ سالگی. و من از اینکه همه جا با صدای بلند بگم چند سالمه اِبایی ندارم و از سی‌سالگی و حتی چهل سالگی هم نمی‌ترسم و احتمالا اون موقع هم هر کسی بپرسه چند سالته، به‌جای اینکه با شوخی‌ از سرم بازش کنم، صریح و شفاف می‌گم من یک خانم چهل ساله‌ام. فکر می‌کنم هر سالی که به عدد سن‌مون اضافه می‌کنه یعنی یک سال تجربه‌ی زیسته‌ی بیشتر و جهان‌بینی بزرگ‌تر. و چرا آدم نباید از همچین چیزی با افتخار حرف بزنه؟ @be_vaghte_del313
فَتحِ‌خرمشهر شُد تیترِ همہ‌روزنامہ‌‌هاۍِسوم خرداد سالِـ 1361 . خرمشهربعداز 576 روز بھ ‌وسـیلھ نیـرو هاۍِ ایرانـے فتـح شد ؛ اونا تونستن خرمشهر و آزاد کنن ؛ تونستن از اینـ دنیا دل بکنن ؛ تونستن بہ خدا نزدیك‌تر بشنـ آرھ قشنگم ، توام میتونـے این بـٰار تو سـنگرِ درس خوندن بھ خدا نزدیك‌ تر بشـے . . پس تلاشتُ بکن تا بتونیم باهمدیگہ یہ بار دیگھ ایران و سربلند کنیم . باشھ ؟😌💕(= @be_vaghte_del313
شده بعضی شَبا به خاطرِ بُدو بُدوهاتون در طولِ روز از خَستِگی بیفتین؟! +قَدرِ این شَبا رو بدونید خیلی قَشَنگن... @be_vaghte_del313