eitaa logo
سنگرانتفاضه| رحمت نژاد
552 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
430 ویدیو
11 فایل
الناز رحمت نژاد ✍️خبرنگار حوزه مقاومت/ مربی تربیتی و مدرس عضوفعال باشگاه ادبی بانوی فرهنگ طلبه مملکت و شاگردی در حال‌ آموختن عظیم‌ترین آرزویی که در سینه‌ام جا خشک کرده؛ پیروزی مقاومت فلسطین است...✌️ 🆔 @Elnaz_rahmatnejad
مشاهده در ایتا
دانلود
دلخوشم با نفسی، حبه قندی چایی... صحبت اهل دلی، فارغ از همهمه‌ی دنیایی! دل خوشی‌ها کم نیست، دیده‌ها نابیناست... @be_vaghte_del313
ثروتمندزاده اى در كنار قبر پدرش نشسته بود و در كنار او فقیرزاده اى كه او هم در كنار قبر پدرش بود. ثروتمندزاده با فقیرزاده مناظره میكرد و میگفت: صندوق گور پدرم سنگى است و نوشته روى سنگ رنگین است. مقبره اش از سنگ مرمر فرش شده و در میان قبر، خشت فیروزه به كار رفته است، ولى قبر پدر تو از مقدارى خشت خام و مشتى خاك، درست شده، این كجا و آن كجا؟ فقیرزاده در پاسخ گفت: تا پدرت از زیر آن سنگ هاى سنگین بجنبد، پدر من به بهشت رسیده @be_vaghte_del313
مهربون باشیم شاید فردا نباشیم ... 🌸 +بذارید مهربانی‌ هامون مثلِ بارون باشه که اهمیت نمی‌ده به کی میباره، به کی نمیباره ... @be_vaghte_del313
https://instagram.com/stories/elnaz_rahmatnejad/2329127349919760771?utm_source=ig_story_item_share&igshid=10ye1jxdzme4f دل ما هم‌چون کبوترے خونین بال در آرزوے شهادت خود را به قفس تنگ دنیا مےکوبد...
باری اگر روزی کسی از من بپرسد چندی که در روی زمین بودی چه کردی؟ من می گشایم پیش رویش دفترم را: در زیر این نیلی سپهر بیکرانه چندان که یارا داشتم در هر ترانه نام بلند عشق را تکرار کردم من مهربانی را ستودم من با بدی پیکار کردم پژمردن یک شاخه گل را رنج بردم مرگ قناری در قفس را غصه خوردم وز غصه مردم شبی صدبار مردم @be_vaghte_del313
دارم‌تمرین‌میکنم... بزنم‌قید‌همه‌را..‌. غیرِحسین... :) @be_vaghte_del313
بابا بَغَلِ داروخونه نگه داشت ؛ از ماشین پیاده شد و رفت براےِ خرید ... چند لحظه نگذشته بود که یه پسر بچه اے اومد ، با چَن تا قرآن توےِ دستش ! نگاهِش ڪه بِهِم افتاد ، اومد جلو ... بنظرش اومد ڪه شاید خریدار باشم ! گفت " خانوم ... میشه قرآن بخرید ؟ " گفتم : " نه ممنون " _ خانوم تو رو خدا ... فقط دوهزار تومنه بیست تا سوره توشه ، تازه دعا هم داره ! تو روخدا بخرید ( چِشماش پُر اشڪ شده بود ) _ شرمنده ، باور کن پول همراهَم نیست ... بابا رسید و پرسید ڪه چے میخواد ؟ منم گفتم ڪه میخواد قرآنشو بفروشه . تا ڪه چِشمم به بابام افتاد ، باز شروع کرد ؛ آقا بخرید خواهش میڪنم قرآنه بخرید خیلی خوبه ، تازه دعا هم توش داره ... بابا گفت : " قرآن دارم نمیخوام " پسرڪ آخرین قدرتشو تو صداش جمع کرد و با بُغضِ خَفیفے ڪه تو صداش مشخص بود بازم گفت ؛ " آقا تو روخدا ... نا امیدم نکنید " 😭 و بابا قرآن رو ازش خرید ... . آقاجانم ؛😭 صاحب الزمانم ... روزِ جمعه ای من اومدم گدایے ... بگم " تو رو خدا این شیعه ےِ گُنهکارِتو بخر آقا " بَده آقا ... هِے پُشت هم اشتباه ... خوبے ندارم اصلا جنسم خوب نیست آقا ولے تو رو خدا بخر 😭 جنس خوب نیست ، اما شما خاندانِ لُطفین ... اهلِ خوب و بد جدا کردن نیستین ... جونِ مادرت آقا بخر نا امیدم نکن ... براےِ خودم نذار خودم ُ 😭 بخر منو ... . .
قرار نبود سرگردانیِ امتِ تو بیش از سرگردانیِ امت موسی(کلیم الله) طول بکشد آری؛ می دانَم که تو در ظلمتِ تنهایی، از یادها رفتی ... امتی که تو را به اندازه کفشِ گُمشده جستجو نکند، چگونه می تواند انتظار ظهور از تو داشته باشد؟ @be_vaghte_del313
سنگرانتفاضه| رحمت نژاد
قرار نبود سرگردانیِ امتِ تو بیش از سرگردانیِ امت موسی(کلیم الله) طول بکشد آری؛ می دانَم که تو در ظل
دنیا برایمان تنگ است، نبودِ شما دردِ بی درمان شده است، و دشمنان نمک بر زخم می زنند که پس کو صاحبتان؟؟؟ مولا جان ... 😔😭 غُربت همچنان بیداد می کند، هنوز علی علیه السلام را خانه نشین می کنند و زهرا سلام الله علیه را در کوچه پس کوچه های غُربت سیلی می زنند، هنوز موسی بن جعفر را در زندان اندیشه های ایمان سوز به اسارت می برند، هنوز حسین علیه السلام بر بالایِ نِی قرآن می خواند، اما... آقاجان شاید هنوز هم رخصت آمدنتان میسر نشده است و می دانم که این را دلیلی نیست، جز نالایقی و بیچارگیِ ما. @be_vaghte_del313
جلیقه‌ے نجات رو تَن ماهے بکنید میشه جلیقه مرگ ! تو زندگے براے همه نسخه‌ے یکسان نپیچید همه مثل هم نیستن ... @be_vaghte_del313
4_5915642186891790034.mp3
4.94M
🎧 نواهنگــ 🎼خیآݪ ڪربلآ 🎤 ╔══ ❥●•➘ʝօɨռ❀ ══╗ 🌼@be_vaghte_del313🌼 ╚══ ❥●•➚ʝօɨռ❀ ══╝
1_370324582.mp3
6.51M
به سوی تو قدم قدم به موی تو قسم قسم منم ببر حرم حرم حسین...:) ╔══ ❥●•➘ʝօɨռ❀ ══╗ 🌼@be_vaghte_del313🌼 ╚══ ❥●•➚ʝօɨռ❀ ══╝
کریما ؛ روحم مریض و عفونتِ گناه ضعیفم کرده ! و برایِ اینهمه درد بخشش ات عینِ درمان است ... . . /۸۰ @be_vaghte_del313
کتاب بهترین دوستِ آدمه! ‏وسط حرف زدنش پا می‌شی می‌ری ‏چند روز بعد برمی‌گردی می‌گی خُب می‌گفتی... ‏ناراحتم نمی‌شه😍 آدم کجا از این دوستا پیدا میکنه آخه... 🤩 @be_vaghte_del313
را سطح دغدغه هایم می‌سازد... @be_vaghte_del313
با وضو بخوابید! کسی که بی وضو بخوابه مثِ مُرداریه که بسترش قبرستانش میشه. کسی که با وضو بخوابه بسترش مثِ مسجد میشه و تا صبح براش حسنه می‌نویسن.. 🍃 @be_vaghte_del313
به نظرم خوشگلی از قلب شروع میشه بعد میاد میرسه به روح بعدش میاد تو صورت :) @be_vaghte_del313
امام صادق عليه السلام نه تنها ديگران را دعوت به كار و تلاش مي كرد، بلكه خود نيز با وجود مجالس درس و مناظرات و ... در روزهاي داغ تابستان، در مزرعه اش كار مي كرد. يكي از ياران حضرت مي گويد: آن حضرت را در باغش ديدم، پيراهن زبر و خشن بر تن و بيل در دست، باغ را آبياري مي كرد و عرق از سر و صورتش مي ريخت، گفتم: اجازه دهيد من كار كنم. فرمود: من كسي را دارم كه اين كارها را بكند ولي دوست دارم مرد در راه به دست آوردن روزي حلال از گرمي آفتاب آزار ببيند و خداوند ببيند كه من در پي روزي حلال هستم.. @be_vaghte_del313
امام همانند مردم معمولي لباس مي پوشيد و در زندگي رعايت اقتصاد را مي كرد. مي فرمود: بهترين لباس در هر زمان، لباس معمول همان زمان است. گاه لباس نو و گاه لباس وصله دار بر تن مي كرد. وقتي سفيان ثوري به وي اعتراض مي كرد كه: پدرت علي لباسي چنين گرانبها نمي پوشيد، فرمود: زمان علي عليه السلام زمان فقر و اكنون زمان غنا و فراواني است و پوشيدن آن لباس در اين زمان، لباس شهرت است و حرام ... پس آستين خود را بالا زد و لباس زير را كه خشن بود، نشان داد و فرمود: لباس زير را براي خدا و لباس نو را براي شما پوشيده ام.. @be_vaghte_del313
حضرت همگام و همسان با مردم بود و اجازه نمي داد، امتيازي براي وي و خانواده اش در نظر گرفته شود. و اين ويژگي هنگام بروز بحران هاي اقتصادي و اجتماعي بيشتر بروز مي يافت. در سالي كه گندم در مدينه ناياب شد، دستور داد گندم هاي موجود در خانه را بفروشند و از همان، نان مخلوط از آرد جو و گندم كه خوراك بقيه مردم بود، تهيه كنند.. و فرمود: «فان الله يعلم اني واجدان اطعمهم الحنطه علي وجهها ولكني احب ان يراني الله قد احسنت تقدير المعيشه.» خدا مي داند كه مي توانم به بهترين صورت نان گندم خانواده ام را تهيه كنم؛ اما دوست دارم خداوند مرا در حال برنامه ريزي صحيح زندگي ببيند. @be_vaghte_del313
وقتی که فصل میوه می شد و خرماها می رسید امام دستور می دادند که بخشی از دیوار باغ را  خراب کنند و شکافی ایجاد نمایند تا مردم بتوانند از آنجا وارد شوند و از میوه باغ بخورند... و برای همسایگان باغ، پیر مردان، کودکان، بیماران و زنان که نمی توانستند به باغ بیایند، برای هر نفرشان به اندازه یک مشت پُر، خرما ببرند. @be_vaghte_del313