eitaa logo
سنگرانتفاضه| رحمت نژاد
552 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
430 ویدیو
11 فایل
الناز رحمت نژاد ✍️خبرنگار حوزه مقاومت/ مربی تربیتی و مدرس عضوفعال باشگاه ادبی بانوی فرهنگ طلبه مملکت و شاگردی در حال‌ آموختن عظیم‌ترین آرزویی که در سینه‌ام جا خشک کرده؛ پیروزی مقاومت فلسطین است...✌️ 🆔 @Elnaz_rahmatnejad
مشاهده در ایتا
دانلود
بابا بَغَلِ داروخونه نگه داشت ؛ از ماشین پیاده شد و رفت براےِ خرید ... چند لحظه نگذشته بود که یه پسر بچه اے اومد ، با چَن تا قرآن توےِ دستش ! نگاهِش ڪه بِهِم افتاد ، اومد جلو ... بنظرش اومد ڪه شاید خریدار باشم ! گفت " خانوم ... میشه قرآن بخرید ؟ " گفتم : " نه ممنون " _ خانوم تو رو خدا ... فقط دوهزار تومنه بیست تا سوره توشه ، تازه دعا هم داره ! تو روخدا بخرید ( چِشماش پُر اشڪ شده بود ) _ شرمنده ، باور کن پول همراهَم نیست ... بابا رسید و پرسید ڪه چے میخواد ؟ منم گفتم ڪه میخواد قرآنشو بفروشه . تا ڪه چِشمم به بابام افتاد ، باز شروع کرد ؛ آقا بخرید خواهش میڪنم قرآنه بخرید خیلی خوبه ، تازه دعا هم توش داره ... بابا گفت : " قرآن دارم نمیخوام " پسرڪ آخرین قدرتشو تو صداش جمع کرد و با بُغضِ خَفیفے ڪه تو صداش مشخص بود بازم گفت ؛ " آقا تو روخدا ... نا امیدم نکنید " 😭 و بابا قرآن رو ازش خرید ... . آقاجانم ؛😭 صاحب الزمانم ... روزِ جمعه ای من اومدم گدایے ... بگم " تو رو خدا این شیعه ےِ گُنهکارِتو بخر آقا " بَده آقا ... هِے پُشت هم اشتباه ... خوبے ندارم اصلا جنسم خوب نیست آقا ولے تو رو خدا بخر 😭 جنس خوب نیست ، اما شما خاندانِ لُطفین ... اهلِ خوب و بد جدا کردن نیستین ... جونِ مادرت آقا بخر نا امیدم نکن ... براےِ خودم نذار خودم ُ 😭 بخر منو ... . .
قرار نبود سرگردانیِ امتِ تو بیش از سرگردانیِ امت موسی(کلیم الله) طول بکشد آری؛ می دانَم که تو در ظلمتِ تنهایی، از یادها رفتی ... امتی که تو را به اندازه کفشِ گُمشده جستجو نکند، چگونه می تواند انتظار ظهور از تو داشته باشد؟ @be_vaghte_del313
سنگرانتفاضه| رحمت نژاد
قرار نبود سرگردانیِ امتِ تو بیش از سرگردانیِ امت موسی(کلیم الله) طول بکشد آری؛ می دانَم که تو در ظل
دنیا برایمان تنگ است، نبودِ شما دردِ بی درمان شده است، و دشمنان نمک بر زخم می زنند که پس کو صاحبتان؟؟؟ مولا جان ... 😔😭 غُربت همچنان بیداد می کند، هنوز علی علیه السلام را خانه نشین می کنند و زهرا سلام الله علیه را در کوچه پس کوچه های غُربت سیلی می زنند، هنوز موسی بن جعفر را در زندان اندیشه های ایمان سوز به اسارت می برند، هنوز حسین علیه السلام بر بالایِ نِی قرآن می خواند، اما... آقاجان شاید هنوز هم رخصت آمدنتان میسر نشده است و می دانم که این را دلیلی نیست، جز نالایقی و بیچارگیِ ما. @be_vaghte_del313
جلیقه‌ے نجات رو تَن ماهے بکنید میشه جلیقه مرگ ! تو زندگے براے همه نسخه‌ے یکسان نپیچید همه مثل هم نیستن ... @be_vaghte_del313
4_5915642186891790034.mp3
4.94M
🎧 نواهنگــ 🎼خیآݪ ڪربلآ 🎤 ╔══ ❥●•➘ʝօɨռ❀ ══╗ 🌼@be_vaghte_del313🌼 ╚══ ❥●•➚ʝօɨռ❀ ══╝
1_370324582.mp3
6.51M
به سوی تو قدم قدم به موی تو قسم قسم منم ببر حرم حرم حسین...:) ╔══ ❥●•➘ʝօɨռ❀ ══╗ 🌼@be_vaghte_del313🌼 ╚══ ❥●•➚ʝօɨռ❀ ══╝
کریما ؛ روحم مریض و عفونتِ گناه ضعیفم کرده ! و برایِ اینهمه درد بخشش ات عینِ درمان است ... . . /۸۰ @be_vaghte_del313
کتاب بهترین دوستِ آدمه! ‏وسط حرف زدنش پا می‌شی می‌ری ‏چند روز بعد برمی‌گردی می‌گی خُب می‌گفتی... ‏ناراحتم نمی‌شه😍 آدم کجا از این دوستا پیدا میکنه آخه... 🤩 @be_vaghte_del313
را سطح دغدغه هایم می‌سازد... @be_vaghte_del313
با وضو بخوابید! کسی که بی وضو بخوابه مثِ مُرداریه که بسترش قبرستانش میشه. کسی که با وضو بخوابه بسترش مثِ مسجد میشه و تا صبح براش حسنه می‌نویسن.. 🍃 @be_vaghte_del313
به نظرم خوشگلی از قلب شروع میشه بعد میاد میرسه به روح بعدش میاد تو صورت :) @be_vaghte_del313
امام صادق عليه السلام نه تنها ديگران را دعوت به كار و تلاش مي كرد، بلكه خود نيز با وجود مجالس درس و مناظرات و ... در روزهاي داغ تابستان، در مزرعه اش كار مي كرد. يكي از ياران حضرت مي گويد: آن حضرت را در باغش ديدم، پيراهن زبر و خشن بر تن و بيل در دست، باغ را آبياري مي كرد و عرق از سر و صورتش مي ريخت، گفتم: اجازه دهيد من كار كنم. فرمود: من كسي را دارم كه اين كارها را بكند ولي دوست دارم مرد در راه به دست آوردن روزي حلال از گرمي آفتاب آزار ببيند و خداوند ببيند كه من در پي روزي حلال هستم.. @be_vaghte_del313
امام همانند مردم معمولي لباس مي پوشيد و در زندگي رعايت اقتصاد را مي كرد. مي فرمود: بهترين لباس در هر زمان، لباس معمول همان زمان است. گاه لباس نو و گاه لباس وصله دار بر تن مي كرد. وقتي سفيان ثوري به وي اعتراض مي كرد كه: پدرت علي لباسي چنين گرانبها نمي پوشيد، فرمود: زمان علي عليه السلام زمان فقر و اكنون زمان غنا و فراواني است و پوشيدن آن لباس در اين زمان، لباس شهرت است و حرام ... پس آستين خود را بالا زد و لباس زير را كه خشن بود، نشان داد و فرمود: لباس زير را براي خدا و لباس نو را براي شما پوشيده ام.. @be_vaghte_del313
حضرت همگام و همسان با مردم بود و اجازه نمي داد، امتيازي براي وي و خانواده اش در نظر گرفته شود. و اين ويژگي هنگام بروز بحران هاي اقتصادي و اجتماعي بيشتر بروز مي يافت. در سالي كه گندم در مدينه ناياب شد، دستور داد گندم هاي موجود در خانه را بفروشند و از همان، نان مخلوط از آرد جو و گندم كه خوراك بقيه مردم بود، تهيه كنند.. و فرمود: «فان الله يعلم اني واجدان اطعمهم الحنطه علي وجهها ولكني احب ان يراني الله قد احسنت تقدير المعيشه.» خدا مي داند كه مي توانم به بهترين صورت نان گندم خانواده ام را تهيه كنم؛ اما دوست دارم خداوند مرا در حال برنامه ريزي صحيح زندگي ببيند. @be_vaghte_del313
وقتی که فصل میوه می شد و خرماها می رسید امام دستور می دادند که بخشی از دیوار باغ را  خراب کنند و شکافی ایجاد نمایند تا مردم بتوانند از آنجا وارد شوند و از میوه باغ بخورند... و برای همسایگان باغ، پیر مردان، کودکان، بیماران و زنان که نمی توانستند به باغ بیایند، برای هر نفرشان به اندازه یک مشت پُر، خرما ببرند. @be_vaghte_del313
ای محاسن سپيد آل الله! دست بسته تو را کجا بردند تن تو در مدينه بود اما دلتان را به کربلا بردند! (ع) 🖤 @be_vaghte_del313
سنگرانتفاضه| رحمت نژاد
ای محاسن سپيد آل الله! دست بسته تو را کجا بردند تن تو در مدينه بود اما دلتان را به کربلا بردند! #ش
آنکه یک عمر پای مکتب خود، روضه میخواند و عاشقانه گریست، گریه هایش شبیه باران بود، آن امامی که صادقانه گریست... (ع) 🖤 @be_vaghte_del313
برسد به دست جناب آقاےحاج اکبر طبرے سلام... ✍توی اردوگاه موصل ۲ که بودیم اسرا همیشه از بی لباسی در رنج بودند. لباس هایشان آنقدر وصله خورده بود که دیگر جای وصله جدید نداشت. سالی یکبار لباس زیر می دادند. مثلا در آنجا یک زیرپوش نو حکم یک واحد از برج مجلل روما را برای ما داشت و پیراهن و کفش کتانی ارزشی به اندازه کل املاک لواسان! خیلی وقت ها زیرپوشمان را می شستیم می انداختیم روی بند، زیر پوش ها در اثر باد از روی بند می افتادند و با هم قاطی می شدند و چون دوهزار نفر بودیم، نمی دانستیم کدامیک از آن زیر پوش ها یا پیراهن ها مال ماست. غصه ای می افتاد روی دلمان. یا باید تا سال بعد انتظار می کشیدیم که لباس نو بدهند یا هم که باید یک زیر پوش که معلوم نبود مال کیست را بر می داشتیم و می پوشیدیم، اما چیزی بنام شرم و حق الناس جلو مان را می گرفت و به مال مردم دست نمی زدیم. این زیر پوش ها و لباس های گم شده تعدادشان هر روز زیاد می شد، مسول نظافت اردوگاه همه آنها را گوشه ای جمع می کرد تا اگر کسی مال خودش را می شناسد بردارد ولی آنهایی که نمی شناختند دست نمی زدند. شاید بپرسید خب چرا بر نمی داشتند در حالی که می دانستند بالاخره یکی از آن همه زیرپوش که روی هم جمع شده اند مال اوست. بله حق با شماست، می دانستند که یکی از زیرپوش ها مال آنهاست، مسئله این بود که می ترسیدند زیر پوشی که بر می دارند نو تر از زیرپوشی باشد که گم کرده اند، فلذا راه اول را انتخاب می کردن، یعنی برهنگی را تا سال بعد به جان می خریدند ولی دست به مال غیر نمی زدند. آقای طبری، زخم تبری که به کمر اعتمادمان زدی التیام ناپذیر است مگر آنکه همدستانت را بی ملاحظه معرفی کنی، تا سیه روی شود هر که در او غش باشد. 👇 ۸_سال_اسارت_اردوگاه_موصل۲ @be_vaghte_del313
! "هوای توی گل فروشی، خاروندن رد کش جوراب، دیر میرسی سرکار و رییس هنوز نیومده، خنکی اون طرف بالش، اسم عطرتو بپرسن، لیسیدن انگشت‌های پفکی، وقتی نوزادی انگشتتو محکم بگیره، بوی تن نوزاد، وقتی خوابی یکی پتو بندازه روت، مغز کاهو، حرف زدن بچه با خودش وقتی داره تنهایی بازی میکنه، آخرِ سفر بشینی همه عکس‌هایی رو که گرفتی نگاه کنی، وقتی کسی بهت میگه صدای خندت رو دوست داره، وقتی خندت میگیره و خندتو نگه می‌داری، بچه‌ها بازیشونو نگه دارن تا از کوچه رد بشی، با پای برهنه روی شن‌های خیس ساحل قدم میزنی، بوی چمن خیس ..." +زندگی رو ساده بگیرین و از این همه لذت‌هایِ كوچکِ زندگی، خوشبختی رو احساس كنید ... @be_vaghte_del313
ورق میزنمُ صفحہ هایے ڪہ خوندمُ نگاہ میڪنم ... باورم نمیشہ با تفریحاتے ڪہ در جوارِ خانوادہ بہ جا آوردم و سُرعتِ لاڪ پُشتے اے ڪہ تو درس خوندن داشتم، دوروز بہ امتحان موندہ و نصفِ درس رو خوندم! عاخہ تَصَوُّرَم از اصول همیشہ این بوده👇 درسِ خیلے خشڪیِ و دوسِش ندارم ! غیرِ قابلِ تحملِ ! شبایِ امتحانم ڪہ برام تبدیل میشہ بہ غول ! حالا نصفِ این غولُ گذروندمُ نصفِ دیگہ اش برام خیلے راحت بہ نظر میرسہ... و احساس میڪنم امتحانِ خوبے بدم برعڪس، امتحانِ درس هایے ڪہ برام عینِ آب خوردن بودنُ خراب ڪردم! البتہ بمانَد ڪہ سیستمِ آموزشیِ آموزشِ مجازے خواهران هم در این امر دخیل بود‌🙄 . . . من فڪر میڪنم مشڪلاتِ زندگے ام همینجوریِ اگر برایِ مشڪلات و گذروندنشون برنامہ ریزے ڪنیم با صبر و حوصلہ پیش بریم حتے اگر سرعتمون لاڪ پُشتے ام باشہ دیگہ برامون نہ غول میشن نہ سخت نہ غیر قابلِ تحمل ... پے نوشت ۱: در ادبیاتِ من سرعتِ لاڪ پُشتے یعنے خیلے آروم و آهستہ پیش رفتن😊 پے نوشت ۲: بلہ منم پیش میاد امتحان خَراب ڪنم مگہ من دل ندارم؟؟😅 اصلا وقتے میشہ نمرہ هاے پائین گرفت چرا نمرہ بالا بگیریم؟ 😊 😐 پے نوشت۳: ڪہ خیلے ام مهمِ بچہ ها هیچ وقت برایِ نمرہ درس نخونید نمرہ مهم نیست مهم اینہ درسے ڪہ من یاد گرفتم خروجیش چیہ؟ بہ ڪارم میاد یا نہ؟ علم نافع هست یانہ؟ و در پِے این باشم علمے ڪہ یادگرفتمُ یاد بدم ... @be_vaghte_del313
45.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
◽️مناظره آقایان حجت الاسلام رفیعی و سیدحسن آقامیری ✅با اجرای حجت الاسلام سرلک @be_vaghte_del313
سنگرانتفاضه| رحمت نژاد
◽️مناظره آقایان حجت الاسلام رفیعی و سیدحسن آقامیری ✅با اجرای حجت الاسلام سرلک #پیشنهاد‌میشه #ارزش‌د
آخه قرار باشه مشرک اون دنیا از شرکش پشیمون بشه و بخشیده بشه دیگ هیچی رو هیچی بند نمیشه که!! هرج و مرج میشه کههه!!! اصلا گناه و حُسن و قُبح معنا نداره که!! اصلا قرار باشه مشرک بخشیده بشه چه لزومی داره خدا ۱۲۴ هزار پیامبر بفرسته تا مردم هدایت کنن؟ به توحید دعوت کنن؟ ببخشید خدا بیکاره ؟؟؟
بسم الله الرحمن الرحیم لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ ۖ با شُکر نه تنها نعمت های خداوند بر ما زیاد می شود ، بلکه خودِ ما نیز رشد می کنیم ، زیاد می شویم و بالا می رویم ... *( لأزیدنکم ) زیاد شدن به ضمیر کُم برگشته:)) +سوره ابراهیم آیه7 @be_vaghte_del313