eitaa logo
بهشتیان 🌱
35.4هزار دنبال‌کننده
590 عکس
337 ویدیو
2 فایل
کد شامد کانال 1-1-774454-64-0-3 به قلم فاطمه علی‌کرم کپی حرام و نویسنده راضی نیست نام‌اثرها👇 https://eitaa.com/joinchat/1016726656C03ad44f3ea تبلیغات👈🏻    https://eitaa.com/joinchat/3465609338C403c4bc61a
مشاهده در ایتا
دانلود
بهشتیان 🌱
🍂💫🍂💫🍂💫🍂 💫🍂💫🍂💫🍂 🍂💫🍂💫🍂 💫🍂💫🍂 🍂💫🍂 💫🍂 🍂 #پارت‌402 💫کنار تو بودن زیباست💫 روی تخت نشستم و سرم رو بین دست
🍂💫🍂💫🍂💫🍂 💫🍂💫🍂💫🍂 🍂💫🍂💫🍂 💫🍂💫🍂 🍂💫🍂 💫🍂 🍂 💫کنار تو بودن زیباست💫 _نازنین زنگ زد گوشی خونه. گفت عمو با عمه سر تو بحثش شد داره میاد بالا صدای عصبی سپهر تو خونه پیچید _جاوید _جانم بابا اینجام خواست بیرون بره که سپهر تو چهارچوب در اتاق ایستاد و نگاهش به چشم‌های اشکیم که افتاد عصبانیت از نگاهش رفت و درمونده گفت _چرا گریه کردی! جاوید به کمکم اومد و گفت _از اینکه مجبور شده بیاد پایین غصه دار چند ثانیه بهم خیره موند و بیرون رفت. جاوید تن صداش رو پایین اورد و گفت _الان بهترین فرصت برای گفتن دانشگاهت هست.‌بیا بگو از اتاق بیرون رفت. دست روزگار طوری برام رقم زده که مجبور به اجازه‌ی این مرد باشم اشکم رو پاک‌کردم. به خاطر قسم‌مرتضی هم که شده کمی کوتاه میام ایستادم و از اتاق بیرون رفتم. روی مبل نشسته بود با دیدنم نگاه غصه دارش که کمی اخم چاشنیش بود رو بهم‌ داد. از شدت ناراحتی و استرسی که دارم ناخواسته انگشت‌هام رو بهم گره زدم. روبروش نشستم بی مقدمه و خشک‌گفتم _بزار برم دانشگاه نفس سنگینی کشید و حرفی نزد به سختی گفتم _من برای درس و دانشگاهم خیلی سختی کشیدم. برای کرایه‌ی مسیر رفت و برگشتم تا نیمه‌های شب بیدار موندم و ملیله‌های ریز رو با سوزن دوختم به لباس‌ها. انقدر سختی کشیدم که نتیجه‌ش رو ببینم.‌ اگر جلوم رو بگیری فقط خودت رو به خودت ثابت نکردی، گذشته و آینده‌ی منم تباه کردی _می‌شه باهات حرف زد نگاهم رو با اخم ازش گرفتم _غزال من یه روزی اشتباه کردم. الان اینجام که جبران‌کنم.‌من دیگه اون آدم قبل نیستم. بهم فرصت بده که ثابت کنم _یه جایی خوندم آدم‌ها عوض نمی‌شن. این نقاب ها هستن که میفتن. الان خودت رو مظلوم کردی به هدفت برسی وگرنه همون آدمی _نیستم غزال. من یه آدم سست بودم‌ نتونستم در برابر حرف خانواده‌م بایستم ولی الان فرق کرده. همه باید صف وایستن ببینن من چی میگم و چی تصمیم می‌گیرم بغض توی گلوم فعال شد _من نه الانت رو می‌خوام نه اون موقعت رو. فقط می‌خوام برم. نمی‌زاری برم هم بزار برم درسم رو تموم کنم آهی کشید و غمگین گفت _از فردا خودم می‌برمت و میارمت ناخواسته نگاهم سمت جاوید رفت. فوری نگاهش رو به پدرش داد و همزمان صدای در خونه بلند شد. _عمو شامتون رو آوردم صدای شهاب باعث شد تا بایستم و سمت اتاق برم. قبل از اینکه در رو ببندم گفتم _من سیرم. می‌خوام بخوابم در رو بستم و بهش تکیه دادم و نفس راحتی کشیدم. کاش می‌شد یه بار دیگه گوشی جاوید رو بگیرم و به مرتضی خبر بدم. پارت زاپاس رمان کامل شده. ۸۴۱ پارت داره😋 قیمت ۵۰ تومن بزنید روی شماره کارت ذخیره میشه 6037997239519771 بانک ملی فاطمه علی کرم فیش رو برای این ایدی ارسال کنید @onix12 عزیزان پی دی اف نیست کانال خصوصی هست. بعد از خرید رمان رو فقط خودتون میتونید بخونید. نه اجازه دارید به کسی لینک رو بدید نه تو هیچ کانال و گروهی بزارید❌ 🖊 : فاطمه علی‌کرم 🍂 هدی‌بانو🍂 🚫 و پیگرد دارد🚫 ╔═💫🍂════╗       @behestiyan ╚════💫🍂═╝ 💫 🍂💫 💫🍂💫 🍂💫🍂💫 💫🍂💫🍂💫🍂 🍂💫🍂💫🍂💫🍂 💫🍂💫🍂💫🍂💫🍂