🍂💫🍂💫🍂💫🍂
💫🍂💫🍂💫🍂
🍂💫🍂💫🍂
💫🍂💫🍂
🍂💫🍂
💫🍂
🍂
#پارت426
💫کنار تو بودن زیباست💫
نشستم و همزمان در اتاق باز شد و جاوید داخل اومد. سپهرگفت
_هر روز از زیر کار در میری یه امروز که گفتم کنار غزال بمون کارهای عقب افتادهی خودت و سروش رو یکجا انجام دادی!
جاوید نشست
_بابا جان من کی از کار در رفتم؟ کاری که وظیفهم هست رو به عهدهم گذاشتید رو انجام میدم بعدش میرم!
_غزال بالا تنها بود. این جز اونکارهایی که بهت سپردم نبود؟
جاوید دلخور نگاهم کرد.
_غزال خودش گفت میخواد تنها باشه.
_خیلی خب. یه وقت کم نیاری! هر چی گفتم جواب بده
جاوید سربزیر شد و زیر لب ببخشیدی گفت. سپهر ایستادو بشقابم رو پر کرد
_بخور
روی صندلی نشست و برای خودش هم کشید و هر دو شروع به خوردن کردن. با اینکه خیلی ضعف دارم ولی یاد مرتضی اجازه نمیده با اشتها بخورم.
چقدر دوست داشت من از ساندویچهاش بخورم. کاش برای یکبار هم که شده بهش ساندویچ سفارش میدادم. به خاطر من میخواست جگرکی هم راه بندازه.
با صدای کوبیده شدن قاشق توی بشقاب نگاهم رو به سپهر دادم که از اتاق بیرون رفت. جاوید ناراحت گفت
_بسه دیگه غزال! شورش رو دراوردی!
حق به جانب نگاهش کردم
_مگه چیکار کردم؟!
تند و عصبی گفت
_به جای خوردن نشستی هی آه میکشی! نذاشتی بابا غذا از گلوش پایین بره
بغضی که به خاطر دلتنگی مرتضی توی گلوم بود به خاطر لحن تند جاوید سرباز کرد و اشک تو چشمهام جمع شد
_قصدم ناراحت کردنش نبود.یاد مرتضی افتادم. ناخواسته آه کشیدم!
هنوز بابت حرفی که بالا زدم ازم دلخوره. ایستاد و سمت در رفت. مظلوم گفتم
_کجا میری؟
_دنبال بابا
ایستادم.اشک روی صورتم ریخت و صدام لرزید
_جاوید با من قهر نکن. من اینجا جز تو کسی رو ندارم.
انتظار شنیدن این حرف رو ازم نداشت. سمتم چرخید و نگاهش رو به اشکروی صورتم داد. تچی کرد جلو اومد
_قهر کجا بود!
بغلم کرد و همینکار شدت گریهم رو بیشتر کرد. هیچ مردی تا امروز من رو اینجور با محبت در آغوش نگرفته. دستش رو پشت کمرم کشید و آهسته گفت
_گریه نکن. من مطمعنم همه چیز درست میشه
ازم فاصله گرفت لبخند پر از محبتی بهم زد
_بشین برم بابا رو بیارم.
با سر تایید کردم و روی صندلی نشستم. جاوید بیرون رفت آروم گریه کردم
پارت زاپاس
رمان کامل شده. ۸۴۱ پارت داره😋
کل رمان۵۰ تومان
بزنید روی شماره کارت ذخیره میشه
6037997239519771
بانک ملی
فاطمه علی کرم
فیش رو برای این ایدی ارسال کنید
@onix12
عزیزان پی دی اف نیست کانال خصوصی هست. بعد از خرید رمان رو فقط خودتون میتونید بخونید. نه اجازه دارید به کسی لینک رو بدید نه تو هیچ کانال و گروهی بزارید❌
🖊 : فاطمه علیکرم
🍂 هدیبانو🍂
🚫 #کپیحرام و پیگرد #قانونی دارد🚫
╔═💫🍂════╗
@behestiyan
╚════💫🍂═╝
💫
🍂💫
💫🍂💫
🍂💫🍂💫
💫🍂💫🍂💫🍂
🍂💫🍂💫🍂💫🍂
💫🍂💫🍂💫🍂💫🍂