🔴 #نکاتی_از_سخنرانی تاریخ ۱۳۹۸/۹/۱۴:
دو تا از خوشبختیهای یک انسان: ۱. ظرفیّت و آمادگی موعظهشدن را داشته باشد؛ ۲. موعظهکننده داشته باشد.
اگر کسی خود را در مسیر علم قرار دهد، خداوند والا به او استاد میرساند.
کتاب خوب، کلیپ خوب و رفیق خوب هم میتوانند استاد و موعظهکنندهی انسان باشند.
کتاب «حکمتنامهی لقمان» که توسّط انتشارات دارالحدیث چاپ شده است، بسیار خواندنی و دلنشین است.
مرحوم پدرم، آن عالم عارف ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ فرمودند: «من هیچ کتابی را دو بار نخواندهام؛ مگر کتابی از بانو مجتهده امین اصفهانی به نام “معاد یا آخرین سیْر بشر” را.» [و این سخن، روشنگر ارزش ویژهی این کتاب و نویسندهی آن است].
کسانی هستند که اگر سرشان هم برود، علمجوییشان ترک نمیشود.
از اهل بیت ـ سلام الله تعالی علیهم. ـ درخواست کنیم که به ما این سه چیز را عنایت کنند: ۱. ظرفیّت علمجویی؛ ۲. خود علمجویی؛ ۳. خود علم. مقصود از علم، معارف دینی است.
#علمجویی، #معرفی_کتاب، #موعظه
🔵 کانال بِنیسیها (عالم عارف: حضرت استاد بنیسی؛ و فرزندشان: حاجآقا بنیسی) در پیامرسانهای ایتا، اینستاگرام، روبیکا و سروش:
@benisiha_ir
🔴 #موضوعات جذّاب جلسهی چهارم سخنرانی حاجآقا اسماعیل داستانی بِنیسی دربارهی «علمجویی» در روز پنجشنبه، 1398/9/14:
ـ علمجویی؛ حتّی با فرورفتن در اعماق دریاها!
ـ ناآگاهی بشر از ارزش واقعی علوم الاهی
ـ عالم عارفی که در سیوسهسالگی طلبه شد!
ـ #طلبگی؛ کار پیغمبرانه!
ـ علّت #آفرینش_انسان
ـ امیرالمؤمنین ـ علیه السّلام. ـ : «پاریس چرا؟ بیا نجف!»
ـ در #بهشت دنبالِ چه باشیم؟!
ـ #خوشبختی پندپذیری
ـ راه بهدستآوردن استاد علم و معرفت
ـ کتابی دلنشین و خواندنی
ـ بزرگترین ضرر برای انسان
ـ بانویی که علّامه طباطبایی به دیدنش رفت!
ـ عشق به تحصیل با مرگ ۵ فرزند!
ـ یک ماه نخوابیدن برای علمجویی!
ـ مأموریّت نفر اوّل آفرینش برای علمخواهی
ـ دعاها و توسّلات علمی!
ـ خبرداشتن از زمان مرگ
ـ دنبال کدام #علم باید رفت؟
ـ مناجاتی زیبا با امام حسن عسکری ـ سلام الله تعالی علیه. ـ برای همهی حاجات
#پندپذیری، #دعا، #علم_غیب، #علما، #کرامت، #معرفی_کتاب، #موعظه
✅ 💻 «صوت و متن این سخنرانی» را در لینک زیر از وبگاه بِنیسیها بشنوید و بخوانید:
http://benisiha.ir/2019/12/355/
🔵 کانال بِنیسیها (عالم عارف: حضرت استاد بنیسی؛ و فرزندشان: حاجآقا بنیسی) در پیامرسانهای ایتا، اینستاگرام، روبیکا و سروش:
@benisiha_ir
🔴 #خاطرات_مفید
📝 حاجآقا اسماعیل داستانی بِنیسی:
🔹روزی به یکی از استادانم عرض کردم: «لطفاً مرا نصیحت کنید.» فرمود: «از خدا بخواه نعمتهایی را که به تو داده، از تو نگیرد.»
💻 مشاهدهی خاطرات دیگر:
http://benisiha.ir/384/
#پند، #پندخواهی، #دعا، #شکر، #موعظه، #نصیحت، #نعمت
@benisiha_ir
🔴 #خاطرات_مفید
📝 حاجآقا اسماعیل داستانی بِنیسی:
🔹روزی به حضرت آیتالله خلیل مبشّر کاشانی ـ دامت برکاته. ـ عرض کردم که مرا نصیحت کنید.
🔹ایشان مطالبی فرمودند. چکیدهی آنها این بود که همیشه با قرآن کریم و احادیث شریفه باش و سراغ غیر آنها نرو.
💻 مشاهدهی خاطرات دیگر:
http://benisiha.ir/384/
#آیتالله_مبشر، #پند، #پندخواهی، #حدیث، #علما، #قرآن_کریم، #موعظه، #نصیحت
@benisiha_ir
حضرت استاد بنیسی و فرزندشان | Benisiha.ir
🔴 #متن_سخنآوا
🔵 #نیاز_انسان_به_موعظه
🔸همهی انسانها به موعظه نیاز دارند.
🔸یک شخصی نقل میکند: «من لباسهایم را شسته بودم در جبهه؛ داشتم میچلاندم و روی بند، پهنشان میکردم که سنگینی یک دستی را روی شانههایم حس کردم. برگشتم، دیدم مهدی باکری است؛ این شهید بزرگوار. حال غریبی داشت. گفت: “آقاجعفری! چند لحظه با شما کار دارم.” گفتم: در خدمتم. پشتسرش راه افتادم. خاکریز را دوْر زد و روی زمین نشست. من هم نشستم. سرش پایین بود و با دست، خاکها را پسوپیش میکرد. پرسیدم: آقامهدی! کارتان چه بود؟ مشتش را آرام باز کرد. دانههای شن از لای انگشتهایش روی زمین ریخت. به صورتم نگاه نکرد. گفت: “حاجآقا! این خاکریز، مِنبر و من هم پامنبری. برایم حرف بزنید، نصیحتم کنید؛ این روزها خیلی به پند و اندرز نیاز دارم.”» میگوید اینها را شهید مهدی باکری به من گفت. «جا خوردم. گفتم: آقامهدی! این چه حرفی است؟ شما باید ما را راهنمایی کنید. شهید مهدی باکری بغضش را فروداد و گفت: “الان این منم که نیاز دارم.” هرچه طَفره رفتم، فایده نکرد. شروع کردم از قیامت گفتن، از بهشت، از جهنّم، از کاخهای بهشتی، از طبقههای آتش جهنّم. مهدی سرش را روی زانو گذاشته بود و اشک میریخت. حسوحالی داشت که تا آن روز ندیده بودم.»
🔸ببینید این شهید بزرگوار، نمونه ـ بعضی شهدای ما نمونه یا نمونهترند، مقامات عالیتری دارند. یکیاش همین شهید مهدی باکری است. خاطراتی که از ایشان نقل میشود، انسان میخواند، بعضیهایش واقعاً ممتاز است. همهی شهدا در این حد نبودند؛ امّا ـ این مجاهد بزرگوار از روحانی جبهه میخواهد که مرا نصیحت کنید؛ حتّی به صورت خصوصی. اصلاً آمدهام مرا الان نصیحت کنید. برای من مِنبر خصوصی هم برو.
🔸همهی انسانها به موعظه نیاز دارند.
#پند، #شهید_باکری، #شهید_مهدی_باکری، #موعظه، #نصیحت
@benisiha_ir
🔴 #پند_پیران_بر_پوران
مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ در کتاب «پند پیران بر پوران» (پندنامۀ ایشان به فرزندشان):
🌷 #پسرم! ابتدا خودت را موعظه کن؛ سپس دیگران را.
💻 مشاهدۀ مطالب دیگر این کتاب:
http://benisiha.ir/235/
#پند، #موعظه
@benisiha_ir
🔴 #شعر_معنوی
💠 مرحوم حضرت استاد اسدالله داستانی بِنیسی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ :
🔸در اين دنيا منم تنهای تنها
🔸نباشد هیچ كس از من پذيرا
(پذیرا: فرمانبردار.)
🔸نديدم از كسى مِهر و مَحبّت
🔸چشيدم از همهْ آزار و ايذا
(مِهر: دوستداشتن. ایذا: آزاررَسانیدن، اذیّتکردن.)
🔸از آن که کردمش بس مهرْبانی
🔸کشیدم زجر بسیاری به هر جا
(کردمش: به او کردم. بس: خیلی، بسیار.)
🔸نمودم سعیْ آرامَش كنم من
🔸وليكن او نشد، چون بود كانا
(ولیکن: ولی. کانا: بیعقل، نادان.)
🔸هزاران بار، او را پند دادم
🔸كه تا شايد شود دانا و بينا
🔸ولی هرگز نشد آرام و نیکو
🔸نديدم كه شود یک آن، شكوفا
(آن: لحظه.)
🔸هميشه بر دل من غصّهها ریخت
🔸به جانم زد هزاران زخم مانا
(مانا: جاویدان، همیشگی.)
🔸به هر هنگامه و گفته، دلم را
🔸شکست او با کنایه، رمز و ايما
(هنگامه: دادوفریاد، شور و غوغا / معرکه. گفته: سخن. کنایه: گفتن سخنی که بر غیر موضوع اصلی خود دلالت کند؛ همچون: «ناخن خشک» به معنای خسیس. ایما: اشارهکردن.)
🔸چه چاره داشتم، جز بُردبارى؟
🔸چه میکردم، نبودم گر شكيبا؟
(بردباری: صبر، حلم.)
🔸براى حفظ دین و آبرویم
🔸ببايد من هَمیکردم مدارا
(همیکردم: میکردم.)
🔸خدا را در نظر آورده، گفتم
🔸تحمّل میکنم، تا حقّ يكتا
(حق: از نامهای خداوند والا.)
🔸مكافاتش کند در روز محشر
🔸كه او باشد به هر كارى توانا
🔸خدايا! متّحد کن جان یاران
🔸دعایم را قبول ای حق! بفرما
🔸«بِنیسی» بهر پند و خیرخواهی
🔸چنین شعری برایت کرد اِنشا
(انشاء: بهوجودآوردن.)
💻 مشاهدۀ ابیات معنوی دیگر از ایشان:
http://benisiha.ir/33/
#آبروداری، #اتحاد، #پنددادن، #تنهایی، #حلم، #خیرخواهی، #دوستی، #دینداری، #غربت، #کنایه، #مدارا، #موعظه
@benisiha_ir