eitaa logo
بیت‌ الغزل
1.1هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
15 ویدیو
33 فایل
🌺عکس‌ها و اشــــعار زیبا🌺 جهت دریافت عکس‌ها به صورت خام و با کیفیت اصلی پیام دهید🍁 👇👇👇 @SlmnFarsi
مشاهده در ایتا
دانلود
ای عشق سر بزن به دل سنگ من که گاه روید ز سنگ فرش خیابان جوانه‌ای🌱 @beytolghazal
۸ بهمن ۱۴۰۲
حد اعلایی و با حداقل‌ها همنشین آه مرواریدِ اصلِ با بدل‌ها همنشین از معمّا ماندنت چندی‌ست لذت میبری ای سؤال مشکلِ با راه حل ها همنشین من به لطفِ دوستانت رفتم امّا سعی کن بعدِ من کمتر شوی با این دغل‌ها همنشین دل به مفهوم سیاهی کم کم عادت می‌کند چشم وقتی می شود با مبتذل‌ها همنشین گردن آویزی چنین را پاره کن، آزاد شو آه مرواریدِ اصلِ با بدل‌ها همنشین @beytolghazal
۱۰ بهمن ۱۴۰۲
کدام کیک تولد کدام شمع مزار؟ توهّم است که ما آمدیم و ما رفتیم... @beytolghazal
۱۰ بهمن ۱۴۰۲
گم کرده‌ام بدون تو راهِ نجات را خضرم که داده‌ام ز کف، آبِ حیات را درد است این که با همه‌ی پادشاهی‌ام مجبورم انتخاب کنم کیش و مات را پشت بهانه‌های تو هر بار، نکته‌ای‌ ست حفظم تمام زیر و بمِ این نکات را رحمت به روزگار! که پستی بلندی‌اش رو کرده دستِ زندگیِ بی‌ثبات را ای عشق! این سکوت به معنای عجز نیست حرمت نگاه داشته‌ام خاطرات را @beytolghazal
۱۱ بهمن ۱۴۰۲
اين و آن هيچ مهم نيست چه فكری بكنند غم نداريم‌، بزرگ است خدای خودمان‌! @beytolghazal
۱۱ بهمن ۱۴۰۲
ای یار ناسامان من از من چرا رنجیده‌ای؟ وی درد و ای درمان من از من چرا رنجیده‌ای؟ ای سرو خوش بالای من ای دلبر رعنای من لعل لبت حلوای من از من چرا رنجیده‌ای؟ بنگر ز هجرت چون شدم سرگشته چون گردون شدم وز ناوکت پرخون شدم از من چرا رنجیده‌ای؟ گر من بمیرم در غمت خونم بتا در گردنت فردا بگیرم دامنت از من چرا رنجیده‌ای؟ من سعدی درگاه تو عاشق به روی ماه تو هستیم نیکوخواه تو از من چرا رنجیده‌ای؟   @beytolghazal
۱۲ بهمن ۱۴۰۲
در من بدمی، من زنده شوم... یک جان چه بود؟ صد جان منی! @beytolghazal
۱۲ بهمن ۱۴۰۲
آنسان که یادم داد چشمت دل سپردن را یک روز یادم میدهد از یاد بردن را! آنقدر دارم یادگار از تو که فرزندم با زخمهای من بیاموزد شمردن را... جان رقیبم را قسم خوردی که خوش عهدی از اعتبار انداختی سوگند خوردن را! تحقیر ما افتادگان تا کی؟ که یادت داد اینگونه روی زخم مردم پا فشردن را چشمی که بر من بسته ای بر غیر وا کردی ممنونم از چشمت که آسان کرد مردن را... @beytolghazal
۱۳ بهمن ۱۴۰۲
تاوان عشق را دل ما هرچه بود داد چشم‌انتظار باش در این ماجرا تو هم... @beytolghazal
۱۳ بهمن ۱۴۰۲
مرا که نیست دمی روح در بدن بی تو حرام باد دگر زندگی به من بی تو به جستجوی تو بعد از وفات خواهم گشت به گرد خویش چو فانوس در کفن بی تو کجاست جلوه قدت که سرو در چشمم بود چو دود که برخیزد از چمن بی تو ز دست کوته و بی‌حاصلی چه سازم پس سزد اگر زنم آتش به خویشتن بی تو چه شعله سوز دیارم ز غربت افزون است چو شمع چند توان سوخت در وطن بی تو ز پای تا به سرم هم چو شمع زآتش عشق بسوخت ریشه جان و گداخت تن بی تو دلم تو داری و من دارم از ازل غم تو ز دست عشق مرا قفل بر دهن بی تو مباد گفته قصاب بعد از این رنگین اگر رود به زبانش دمی سخن بی تو @beytolghazal
۱۴ بهمن ۱۴۰۲
همیشه عطر تو بی تاب کرده جانم را چنان که باد بپیچد به خوشه ی گندم🌾 @beytolghazal
۱۴ بهمن ۱۴۰۲
هرچه کردم به خودم کردم و وجدان خودم پسر نوحم و قربانی طوفان خودم تک و تنهاتر از آنم که به دادم برسند آن چنانم که شدم دست به دامان خودم موی تو ریخته بر شانه‌ی تو، اما من شانه ام ریخته بر موی پریشان خودم! از بهشتی که تو گفتی خبری نیست که نیست می‌روم سر بگذارم به بیابان خودم آسمان سرد و هوا سرد و زمین سردتر است اخوانم که رسیدم به زمستان خودم تو گرفتار خودت هستی و آزادی‌هات من گرفتار خودم هستم و زندان خودم شب میلاد منِ بی کس و کار است ولی باید امشب بروم شامِ غریبان خودم @beytolghazal
۱۵ بهمن ۱۴۰۲