eitaa logo
موسسه بیت النور کرج
181 دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
661 ویدیو
60 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌳🌻🌳فایده 🔸در 🔸 ☘✨نقل است ؛ قیصر روم برای یکی از خلفای بنی عباس ، در ضمن نامه ای نوشت: 🌾ما در کتاب انجیل دیده ایم که هرکس از روی حقیقت، سوره ای بخواند که خالی از هفت حرف باشد، خداوند جسدش را بر آتش دوزخ حرام میکند ، و آن هفت حرف عبارتند از: ✨« ث ، ج ، خ ، ز ، ش ، ظ ، ف »✨ 🌿✨ما هر چه بررسی کردیم ، چنین سوره ای را در کتاب های تورات و زبور و انجیل نیافتیم ، آیا شما در کتاب آسمانی خود ، چنین سوره ای را دیده اید؟ ☘✨خلیفه عباسی دانشمندان را جمع کرد، و این مسئله را با آنها در میان گذاشت، آنها از جواب آن درماندند، سرانجام این سوال را از امام هادی علیه السلام پرسیدند. 🌿✨آن حضرت در پاسخ فرمودند: آن سوره ، سوره « حــمد » است، که این حروف هفت گانه در آن نیست... 🌾پرسیدند: فلسفه ی نبودن این هفت حرف، در این سوره چیست؟ 🔶 حضرت فرمودند: 🔹حرف «ث» اشاره به «ثبور» (هلاکت) 🔸حرف «ج» اشاره به «جحیم» (نام یکی از درکات دوزخ) 🔹حرف «خ» اشاره به «خبیث» (ناپاک) 🔸حرف «ز» اشاره به «زقوم» (غذای بسیار تلخ دوزخ) 🔹حرف «ش» اشاره به «شقاوت» (بدبختی) 🔸حرف «ظ» اشاره به «ظلمت» (تاریکی) 🔹حرف «ف» اشاره به «آفت» است 🌿✨خلیفه ، این پاسخ را برای قیصر روم نوشت. قیصر پس از دریافت نامه ، بسیار خوشحال شد ، و به اسلام گروید ، و در حالی که مسلمان بود از دنیا رفت. 📚 شرح شافیه ابی فراس ، مطابق نقل منتخب التواریخ ، ص ۷۹٥ @beytonoor
💠⚜💠⚜💠⚜💠 ⚜💠⚜💠⚜ 💠⚜💠⚜ ⚜💠 💟 ✍ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمينَ. 🔸از اينجا كه «حمد مخصوص اللَّه است» معلوم مى گردد كه معنايش تنها سپاسگزارى نيست بلكه ستايش و پرستش نيز در آن گنجانده شده است. 🔹خداوند به دليل اينكه يگانه ذات شايسته پرستش است و به دليل اينكه رحمن و رحيم است او را ستايش و سپاس و پرستش مى كنيم. 🔸خلاصه اينكه حمد يك احساس پاك درونى انسانى است و از اعماق روح انسان سرچشمه مى گيرد كه جمال و جلال را بستايد و در مقابل عظمت خاضع باشد. 🔻و اين است كه سوره حمد مستلزم معرفت الهى است، يعنى تا انسان نسبت به خداوند معرفت كامل پيدا نكند نمى تواند يك سوره حمد را درست و صحيح و به صورت واقعى كه لقلقه لسان نباشد بخواند. 🔻مثلًا ملاحظه كنيد كه شما وقتى به انسانى برخورد مى كنيد كه داراى روح بسيار متعالى و بزرگى است و او را داراى ملكات و فضائلى تشخيص مى دهيد و هنگامى كه به او نيازى پيدا كرديد دريافتيد كه وى بدون هيچ گونه چشمداشتى در رفع نياز شما دريغ نداشته و خير و احسان او به شما رسيده است، اكنون كه شما در مقابل عظمت روحى اين شخص خاضع گشته ايد اگر نامى از او در محفلى برده شود شما همچون بلبلى كه در مقابل گل قرار گرفته، عاشقوار به مدح او سخن آغاز كرده و از ته دل او را مى ستاييد. اين ستايش از عمق روحتان سرچشمه گرفته و چه بسا با اين ستودن، احساس لذت و راحت مى نماييد. ⚠️در نماز، انسان يك چنين حالتى دارد و ما معتقديم و بارها گفته ايم كه عبادت لازمه شناخت خداوند است و تا خداشناسى كامل نگردد عبادت اوج نمى گيرد. 🔸البته اين درجه را همه كس نمى تواند ادعا كند و آن على بن ابى طالب است كه مى گويد: الهى ما عَبَدْتُكَ طَمَعاً فى جَنَّتِكَ وَ لا خَوْفاً مِنْ نارِكَ بَلْ وَجَدْتُكَ اهْلًا لِلْعِبادَةِ فَعَبَدْتُكَ پروردگارا! اينكه من تو را پرستش مى كنم نه براى بهشت توست و نه براى ترس از جهنمت. اگر بهشت و جهنمى هم خلق نمى كردى من تو را چون شايسته پرستش هستى عبادت مى كردم. پرستش من براى اين نيست كه مرا خلق كردى و به من احسان نمودى و نه چون در آخرت به عبادت كنندگان بهشت مى دهى، بلكه چون تو هستى و تو لايق پرستشى. 👌و به قول سعدى: گر از دوست چشمت به احسان اوست تو در بند خويشى نه در بند دوست خلاف طريقت بود كه اولياء تمنا كنند از خدا جز خدا ✍استاد @beytonoor
🌸🌿 علیه السلام : به کسى که را در واجب [بعد از ] بخواند خطاب می‌شود: «غَفَر اللّهُ لَکَ ما مَضى فَاسْتَأنَفِ العَمَل» خداوند گناهان گذشته تو را بخشید، از نو آغاز کن. 📚 وسائل الشیعه، ج ۶، ص ۷۹ 🌸 علیه السلام : هر کس سوره قدر را در یکی از نمازهایش قرائت نماید در علیین نمازش مورد قبول و ثواب نمازش دو برابر می شود. 📚 مستدرک الوسائل، ج ۴ ، ص ۱۹۰ 👌 قرائت سوره قدر در رکعت اول و سوره توحید در رکعت دوم نمازهای روزانه توصیه شده است. @beytonoor
🌺معنای «حمد»: اينكه گفته شده است كه هركس خودش را بشناسد خدا را نيز مى شناسد، مطلب بسيار عظيم و درستى است. شناخت كامل انسان خويش را، راهى است كه به شناخت اللَّه منتهى مى شود. ▫️يكى از راههاى شناختن انسان همان شناختن احساسهاى خاص انسانى است كه يكى از آنها همين احساس است كه فرمانده آن وجدان است و به تعليم و تربيتهاى محيط مربوط نيست و از آداب و رسوم محلى به شمار نمى رود... 🔹آداب و رسوم است كه با تغيير زمان و مكان دگرگون شده، حتى گاهى عيناً متضاد مى شود، مثل كلاه از سر برداشتن و گذاشتن كه هر دو علامت احترام است ولى هركدام در جامعه اى مرسوم است. (اما) در هيچ جامعه اى ديده نشده است كه پاداش نيكى را بدى بدهند و به اينكه اين جزء رسوم محلى است توجيه نمايند. ▫️حمد نه مدح خالص است و نه سپاسگزارى خالص؛ پس چيست؟ مى توان گفت اگر هر دو را با هم تركيب كنيم حمد است؛ يعنى مقامى كه هم لايق ستايش است به دليل عظمت و جلال و حسن و كمال و بهاء و زيبايى كه دارد، و هم لايق سپاسگزارى است به دليل احسانها و نيكيها كه از ناحيه او رسيده است، آنجاست كه كلمه «حمد» به كار مى رود. 🔹حمد مخصوص خداوند است: بعيد نيست كه در معنى «حمد» مفهوم ديگرى نيز دخالت داشته باشد و آن مفهوم پرستش است. پس در مفهوم حمد سه عنصر در آنِ واحد دخيل است: ستايش، سپاس، پرستش. به عبارت ديگر: حمد، ستايش سپاسگزارانه پرستشانه است. ▫️شايد اينكه طبق اين آيه حمد مخصوص خداوند است و غير او محمودى نيست، از اين جهت است كه در مفهوم حمد مفهوم پرستش هم هست. 🔹مخلوقاتى كه خدا به وسيله آنها خيرى به انسان مى رساند نيز بايد سپاسگزار و قدردان آنان بود. تا آنجا كه گفته شده است: «مَنْ لَمْ يَشْكُرِ الْمَخْلوقَ لَمْ يَشْكُرِ الْخالِقَ» هركس مخلوق را سپاسگزار نباشد خالق را سپاسگزار نبوده است. پدر، مادر، معلم و تمام آنها كه همواره وجود انسان مشمول خيرها و احسانهاى آنان بوده است همه را بايد شكرگزار بود؛ هيچ گاه نمى توان به عذر اينكه من شكر خدا را مى كنم و به بندگان كارى ندارم، آنان را فراموش كرد و شكر نعمتشان را بجاى نياورد. 🔻ولى بايد توجه داشت كه اين طور نيست كه يك جا بنده را بايد شكر كرد و يك جا خدا را، بلكه در همان حال كه بنده را سپاسگزارى مى كنيد بايد توجه داشته باشيد كه بنده استقلال ندارد؛ در همان چيزى كه از ناحيه بنده به انسان رسيده است خداوند پيش از آن استحقاق شكر دارد. ✍استاد شهيد مرتضی مطهرى @beytonoor
🌾 ✅ ادامه تفسیر الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمينَ. از اينجا كه «حمد مخصوص اللَّه است» معلوم مى گردد كه معنايش تنها سپاسگزارى نيست بلكه ستايش و پرستش نيز در آن گنجانده شده است. ▫️خداوند به دليل اينكه يگانه ذات شايسته پرستش است و به دليل اينكه رحمن و رحيم است او را ستايش و سپاس و پرستش مى كنيم. 🔸خلاصه اينكه حمد يك احساس پاك درونى انسانى است و از اعماق روح انسان سرچشمه مى گيرد كه جمال و جلال را بستايد و در مقابل عظمت خاضع باشد. 🔹و اين است كه سوره حمد مستلزم معرفت الهى است، يعنى تا انسان نسبت به خداوند معرفت كامل پيدا نكند نمى تواند يك سوره حمد را درست و صحيح و به صورت واقعى كه لقلقه لسان نباشد بخواند. 💢مثلًا ملاحظه كنيد كه شما وقتى به انسانى برخورد مى كنيد كه داراى روح بسيار متعالى و بزرگى است و او را داراى ملكات و فضائلى تشخيص مى دهيد و هنگامى كه به او نيازى پيدا كرديد دريافتيد كه وى بدون هيچ گونه چشمداشتى در رفع نياز شما دريغ نداشته و خير و احسان او به شما رسيده است، اكنون كه شما در مقابل عظمت روحى اين شخص خاضع گشته ايد اگر نامى از او در محفلى برده شود شما همچون بلبلى كه در مقابل گل قرار گرفته، عاشقوار به مدح او سخن آغاز كرده و از ته دل او را مى ستاييد. اين ستايش از عمق روحتان سرچشمه گرفته و چه بسا با اين ستودن، احساس لذت و راحت مى نماييد. 🔹در نماز، انسان يك چنين حالتى دارد و ما معتقديم و بارها گفته ايم كه لازمه خداوند است و تا خداشناسى كامل نگردد عبادت اوج نمى گيرد. ▫️البته اين درجه را همه كس نمى تواند ادعا كند و آن على بن ابى طالب است كه مى گويد: الهى ما عَبَدْتُكَ طَمَعاً فى جَنَّتِكَ وَ لا خَوْفاً مِنْ نارِكَ بَلْ وَجَدْتُكَ اهْلًا لِلْعِبادَةِ فَعَبَدْتُكَ پروردگارا! اينكه من تو را پرستش مى كنم نه براى بهشت توست و نه براى ترس از جهنمت. اگر بهشت و جهنمى هم خلق نمى كردى من تو را چون شايسته پرستش هستى عبادت مى كردم. پرستش من براى اين نيست كه مرا خلق كردى و به من احسان نمودى و نه چون در آخرت به عبادت كنندگان بهشت مى دهى، بلكه چون تو هستى و تو لايق پرستشى. 🍃و به قول سعدى: گر از دوست چشمت به احسان اوست تو در بند خويشى نه در بند دوست خلاف طريقت بود كاولياء تمنا كنند از خدا جز خدا ✍استاد شهيد مرتضی مطهرى @beytonoor
🌺 ▫️الرَّحْمنِ الرَّحيمِ. قبلًا درباره اين كلمه تا اندازه اى بحث كرديم و اينك اضافه مى كنيم كه توصيف پروردگار به اين دو صفت، معرفت بسيار كامل مى خواهد؛ 🔸زيرا «رحمن» يعنى آن كه رحمتش فراوان است. نه آن مقدار كه تنها از كلمه «فراوان» مى فهميم؛ بلكه يعنى آنكه همه هستى از ناحيه اوست و هرچه از او برسد رحمت و نيكوست. 🔸و «رحيم» يعنى آن كه فيضش دائماً به انسانها مى رسد. اين دو صفت، اوّلى مربوط به نظام هستى است و دومى مربوط به عالم خاص انسانهاست. 🔹براى توصيف پروردگار به صفت اول آنقدر عرفان عميق براى بنده لازم است كه جهان را سراسر رحمت اندر رحمت ببيند و فكر ثنويّت را از خود دور كند و پديده هاى جهان را به خير و شر تقسيم نكند، بلكه سراسر هستى را به دليل آنكه ناشى از اوست يك كاسه خير و رحمت محض بداند؛ و در هنگام ستايش اللَّه به اين صفت، انسان بايد چنان ديدى داشته باشد كه نظام هستى نظام خير است، نظام رحمت است، نظام نور است؛ شر، نقمت و ظلمت امور نسبى و غيرحقيقى مى باشند. بديهى است كه هر انديشه خامى نمى تواند مدعى گردد كه من چنين ديدى از جهان دارم. و انسان با زور و تعبد هم نمى تواند چنان ديدى در خود ايجاد كند. 🔹و اما صفت دوم كه صفت رحيم است، در اينجا نيز بايد بگوييم كه شناخت «اللَّه» به اين صفت مستلزم آن است كه انسان به مقام و موقعيت خودش در ميان موجودات عالم شناخت كامل داشته باشد. 🔻امتيازى كه انسان در ميان موجودات دارد اين است كه فرزند بالغ اين جهان است؛ فرزند نابالغ اين خانواده كه تحت قيمومت و سرپرستى اجبارى پدر و مادر باشد نيست، بلكه از نظر عقل و خرد به آن درجه از رشد رسيده كه به او گفته اند بايد خودت راه را انتخاب كنى. در حالى كه موجودات ديگر تحت تكفل جبرى عوامل اين عالم اند، اين انسان است كه به دليل رشد عقلى، آزادى و اختيار دارد و مى تواند از دو راه يكى را انتخاب كند: انّا هَدَيْناهُ السَّبيلَ امّا شاكِراً وَ امّا كَفوراً راه راست و راه كج هر دو در جلو انسان قرار گرفته، اگر انسان راه راست و صراط مستقيم حق را بپيمايد آنوقت است كه يك نوع رحمت و عنايت خاصى از ناحيه خدا شامل حالش مى گردد... دلش را نور بخشيده و قلبش را نيرو مى دهد، اسباب و وسائل را براى راهش مهيا مى سازد، رزق «مِنْ حَيْثُ لايَحْتَسِبُ» به او مى رساند، و بالاخره به مرحله اى مى رسد كه احساس مى كند به مرحله داد و ستد با خداى خويش رسيده است چون مى بيند هرچه كه او در كردار خالصانه تر رفتار مى كند عنايات الهى بيشتر شامل حالش مىگردد. ❗️در اين وقت است كه بنده به مرحله و خواهد رسيد. @beytonoor