05.Maeda_.017.mp3
1.94M
🎧 تفسیر صوتی قرآن کریم
🌺 قسمت ۱۷ | لَقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ ۚ قُلْ فَمَنْ يَمْلِكُ مِنَ اللَّهِ شَيْئًا إِنْ أَرَادَ أَنْ يُهْلِكَ الْمَسِيحَ ابْنَ مَرْيَمَ وَأُمَّهُ وَمَنْ فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا ۗ وَلِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا ۚ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ ۚ وَاللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ
آنان كه گفتند: خدا، همان مسيح پسر مريم است، قطعاً كافر شدند. (اى پيامبر! به آنان) بگو: اگر خداوند اراده كند كه مسيح پسر مريم و مادرش و هركس كه در زمين است، همگى را هلاك كند، چه كسى در برابر (قهر) او از خود چيزى دارد؟ حكومت آسمانها و زمين و آنچه ميان آن دو است از آن خداست، هر چه را بخواهد مىآفريند و خداوند بر هر چيز تواناست.
🎤 آیتالله قرائتی
👇تفسیر قرآن: ۶min
#مائده_۱۷
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
🆔 https://eitaa.com/bibliophil
🆔 https://ble.ir/bibliophils
باز کسی از درون خانه مرا به سوی خود میخواند. با آوایی ملکوتی، همچون آوای ملائک. کسی مرا به سوی خود دعوت میکند و من مبهوت این دعوتم.
مگر ورود من به کعبه ممکن است؟
کعبه را دریست و در را کلیدی و کلید را کلیدداری. چه کسی مأذون است به گذر از این در جز بزرگان قریش؟ همانها که اختیاردار نذورات و قربانیان هستند. همانها که خود را سروران حجاز میدانند. همانها که شلاق بر تن بردگان میزنند. همانها که دخترکان را زنده در گور میکنند. بزرگان قریش. فرزندان ابراهیم. همانها که با آئین ابراهیم بیگانهاند و سرمستِ قدرتِ لات و هُبل و عزّی.
واااای از این درد! نفسم به شماره افتاده و پاهایم بیرمق شده. دوباره دست بر دیوار خانه میبرم و به کعبه تکیه میکنم.
«پروردگارا! رحم کن به زنی که جز تو پناهی ندارد. به حق جنینی که در رحم دارم. به حق کودکی که در وجودم راز و نیازم را با تو نظاره میکند. پروردگارم! تو آگاهی که اینهمه درد را به جان خریدم و خود را به خانهٔ تو رساندم و بارها خانهات را طواف کردم. ای پروردگار بصیر! میبینی که جز تو مأوایی ندارم... میبینی که حتی مردانی که در جوار خانهات گرد هم نشستهاند به یاری زنی ناتوان نمیشتابند...
آنها را با چون منی چه کار؟ من اگر در جوار همین خانه قالب تهی کنم؛ سنگی از سنگ نخواهد جنبید...
تو را قسم میدهم به خشتخشت خانهات به فرزندانم رحم کن و رنج بیمادری را نصیبشان نکن.
آنچه که به فرزند آمنه روا دانستی به فرزندانم روا مدار... به حق مادریام برای محمدِ یتیم!
ای عالِم به حال بندگانت، میدانم که تن داغ و تبدارم را میبینی... قطرههایی را که از سر و رویم میچکند را هم مینگری و آگاهی که توان راه رفتنم نیست...
حال این چه صدایی است که از درون خانه مرا به خود میخواند؟ چرا هر بار که گمان به وهم و خیال میبرم صدا بیشتر جان میگیرد؟ اگر به خانهات میخوانیام؛ پس قفل بر در خانهات چه میگوید؟ این آوای ملکوتی از عرش اعلاست یا از درون خانه؟ خود دیدی که بارها دست به حلقهٔ در بردم و بارها دست به کلید کعبه و هر بار در بسته بود. آیا امیدی به گشایش این در هست؟»
منادی همچنان مرا میخواند. اطرافم را مینگرم. باید کسی را پی کلیددار کعبه بفرستم تا بیاید و... نه، نه... خیال عبثی است خواندن کلیددار کعبه برای گوش خواباندن بر دیوار خانه و باز کردن در برای زنی آبستن که بار نهادنش نزدیک است.
کعبه منزه است و مکان عبادت، نه مکانی برای زایمان زنان. آنچه میشنوم خیالیست حاصل تب و درد. باید از این خانه دور شوم. مریم، دختر عمران، نیز برای وضع حمل به دستور وحی، از قدس، عبادتگاه پروردگار یگانه، دور شد.
من هم باید برم. اما... اما، صدا دوباره جان گرفت. ناتوان روی زمین مینشینم و سر و دست به دیوار کعبه میگذارم.
«خداوندا! من چگونه مردان قریش را مجاب کنم که کسی از درون خانه مرا به سوی خود میخواند؟
من که نه مانند مریم، پیامبرزادهام و نه چون او خادم خانهٔ تو. حتی همچون او پیامبری در بطن خود ندارم. میدانم که پیامبری هم اگر از قریش برخیزد فرزند من نخواهد بود که پیش از این نشانههایش را در محمد دیدهاند. چگونه باور کنم این دعوت را، زمانی که حتی آمنه هم ندایی از درون کعبه نشنیده؟»
درد و تب و نمناکی عرق همهٔ وجودم را گرفته. میدانم که دچار وهم شدهام و این ذهن پریشان و تن رنجور، حاصلی جز خیالات ندارد. خواب و خیال است. آری خواب و خیال است..
📒کتاب طلوع روز چهارم/ فاطمه سلیمانی
#امام_علی
#بغض_قلم
🆔 https://eitaa.com/bibliophil
🆔 https://ble.ir/bibliophils
گزارشی از لحظه به لحظه ۴ روز
حضور فاطمه بنت اسد در کعبه
#امامعلی
#ماه_رجب
🆔 https://eitaa.com/bibliophil
🆔 https://ble.ir/bibliophils
الان روز پدر دلم برا بابام تنگ شده، چیکار کنم؟!
با اون مطالبی که من نوشتم توی کتاب نمیری دختر، فکر نکنم دیگه سرمزارش راهم بده😔
#نمیری_دختر
#روز_پدر
دل باباها در ظاهر از سنگ است.
سفت و محکم و نفوذناپذیر نشان میدهند.
ولی روزی که آسمانی میشوند، میبینی حتی سنگمزارشان آینهی تمامنمای آسمانهاست.
روزت مبارک بابای آسمانیمن❤️
🆔 https://eitaa.com/bibliophil
🆔 https://ble.ir/bibliophils
17.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پای صحبتهای خواهر شهید سیدعباس موسوی و شهید سید رضی موسوی نشستن توفیقی بود که الحمدالله نصیبم شد.