#طنز_جبهه
🎍رزمنده اے توے جبهہ بےسیم
میزنہ میگہ۵۰۰۰ تا عراقے
دستگیر ڪردم بیاید تا بیاریمشون
میگن خودت بیار
میگہ نه شما بیاین داداش
اینا نمیذارن بیام😂🤦🏻♂
#باهم_بخندیم 😂
❤️اللهم عجل لولیک الفرج ❤️
"شهــ گمنام ــیـد"
#طنز_جبهه
🔫"امتحان اسلحه"🧨
💎بوی عملیات که میآمد، یکی از ضروریترین کارها تمیز کردن سلاحها بود 😑
در گوشه و کنار مقر،
بچهها دوتادوتا و سهتاسهتا دور هم جمع میشدند
و جزبهجز اسحهشان را پیاده میکردند😰 و با نفت میشستند، 😐
فرچه میکشیدند و دست آخر برای اطمینان خاطر یکی دو تا تیر شلیک میکردند😄
تا احیاناً اسلحهشان گیری نداشته باشد😜
در میان دوستان، رزمندهای به نام سیدمرتضی بود که بعدها شهید شد،😢
اسلحهی وی آرپیجی بود،🙄
ظاهراً اولین بار بود که او در عملیات شرکت میکرد 🤐
بعد از نظافت قبضهی آرپیجیاش این مسأله را جدی گرفته بود که او هم باید دو سه تا گلوله پرتاب کند 😳😱
تا شب عملیات دچار مشکل نشود
هرچه همه میگفتند،
بابا! پدرت خوب، مادرت خوب، 🤦♂
کسی که با آرپیجی آزمایشی نمیاندازد،🤷♂
به خرجش نمیرفت و میگفت
باید مثل بقیه اسلحهاش را امتحان کند😰😂
#با_هم_بخندیم 😂
❤️اللهم عجل لولیک الفرج ❤️
"شهــ گمنام ــیـد"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷حاج قاسم:
پارچه سفیدی خریدم و روی آن نوشتم: «حبّالمهدی، حبّالله»!💔
#حب_المهدی_حب_الله
❤️اللهم عجل لولیک الفرج
به حق حضرت زینب سلام الله علیها ❤️
"شهــ گمنام ــیـد"
"بیداری مــردم "
داستان سریالی "ط" ( #داعشی_که_شیعه_شد ) (خون، آتش، دین؛ آنچه نباید می گذشت و اما...) بلند شدم و خو
داستان سریالی "ط" ( #داعشی_که_شیعه_شد )
(خون، آتش، دین؛ آنچه نباید می گذشت و اما...)
نمی تونستم صحنه هایی که مقابل دیدگانم پخش می شد را باور کنم، هضم این رفتار از سوی کسانی که خود را پیرو اهل بیت پیامبر می دونستن خیلی سخت بود.
سرم داشت از شدت درد منفجر می شد، بغض گلویم را فشرده بود و خون جلوی چشم هام رو گرفته بود، به اندازه تمام نوکری هایی که برای امامشون کرده بودم داشتم از این انسان های بی مایه و پست متنفر می شدم.
جلسه ای که با عنوان عیدالزهراء گرفته بودند و در این جلسه به بدترین حالت ممکن به سرور و آقای ما اهانت می کردند.
مایی که در روز شهادت بزرگ اونها لباس سیاه به تن می کردیم، آنها به تلافی لباس قرمز به تن می کردند، وقتی ما به سر و صورت خودمون می زدیم و مثل مادرمرده ها گریه می کردیم اونا می رقصیدند و بدترین نسبت ها را به خلفای پیامبر می دادند، اونا ام المومنین عایشه را لعن می کردند و به بدترین شکل ممکن اعتقادات مذاهب اهل سنت را به سخره می کشیدند، در حالی که ما بیشترین احترام را به مادر امامان آنها قائل بودیم.
یاد گلبهار افتادم، مادر بیچاره ام چه راحت از دخترش و بچه تو شکمش گذشته بود و می گفت گریه نمی کنم چرا که دخترم فدای حسین فاطمه شد.
به حماقت های خودم و مردم ساده دل روستام افسوس می خوردم.
با دیدن این فیلم کل جو جلسه منقلب شد و طلبه ها از شدت خشم و ناراحتی زیر لب ابراز انزجار به این از خدا به خبرها می کردند.
بعد از اون شب شروع کردم تو اینترنت فیلم های جسارت و توهین و لعن اونا رو نسبت به اصحاب بزرگوار پیامبر جمع کردن و بین طلبه ها پخش کردن، باید تا می تونستم مردم را آگاه می کردم، ابتدا فکر می کردم شاید این نوع جلسات محدود باشه و نشه به بقیه شیعه ها نسبت داد، اما با اندکی تحقیق متوجه تاکید و تایید از سوی بعضی علمای مشهد و حتی قم به برگزاری چنین جلساتی شدم با خدا عهد کردم زمین را از لوث این رافضی های کافر پاک کنم و تا خون در رگهام جاری هست وقف مبارزه و جهاد علیه اینها کنم.
دعوت حوزه علمیه پاکستان را پذیرفتم و بعد از مدت کوتاهی عضو (سپاه صحابه) شدم.
مراکز فعالیت سپاه صحابه (شهرهاى سیالکوت، فیصل آباد و جهنگ و ..)، مناطقى که قبلًا محل فعالیت فئودالهاى سنى مذهب بوده و تأسیس سپاه صحابه از ابزارهاى فئودالهاى سنى مذهب، براى مبارزه با شیعیان بوده و هست.
از سوى دیگر، عربستان که پشتیبان سر سخت ژنرال ضیاءالحق حاکم وقت ایالت پنجاب بود، از سپاه صحابه و فعالیتهاى آنها حمایت مالى و سیاسى مىکرد. از شعارها و اهداف تاسیس سپاه صحابه، دفاع از احترام به صحابه (گرایش وهابیان) و مبارزه با افکار شیعیان (به بهانه مخالفت با صحابه) و انقلاب اسلامى ایران بود.
با عضو شدن تو سپاه صحابه وارد دوره جدیدی از مبارزات علیه شیعیان منطقه شدم، با اوج گرفتن تقابل دولت های عراق و شام با داعش بسیاری از نیروهای سپاه صحابه به داعش پیوستند، چرا که عربستان معتقد بود اگر داعش در منطقه شکست بخوره باید منتظر نابودی و فروپاشی کل وهابیت از صحته روزگار شد، میشه گفت کل نقطه تمرکز وهابیت، داعش بود.
تا دیر وقت داشتم به گذشته فکر می کردم و چیزی جز افسوس و ناراحتی حاصلم نمیشد.
بعد از اینکه منتقل شدم به مقر جدید، همچنان منتظر تعیین شدن تکلیفم بودم، کاغذی که محسن داده بود را با وسواس و نهایت دقت پر کردم نمی خواستم چیزی جز واقعیت بنویسم، شتر سواری دلا دلا نمیشد، یا باید مخالفت می کردم حتی اگر به قیمت از دست دادن جون خودمو و حنانه می شد یا باید درست و حسابی همکاری می کردم، دومی رو ترجیح می دادم، چرا که متوجه بعضی واقعیت ها شده بودم، فردای اون روز محسن اومد و کاغذ را ازم گرفت و رفت.
باید خودم را آماده می کردم تا از فردا بازیگر نقشی بشم که اونا ازم می خواستن...
ادامه دارد...
نویسنده: #محمد_حسن_جعفری
❌انتشار داستان بدون ذكر منبع مورد رضایت نیست.
"شهــ گمنام ــیـد"
26.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥سربازان گمنام امام زمان(عج) از دیدگاه حاج قاسم
"شهــ گمنام ــیـد"
از غیبت بیزار بود، وقتی در جمعی نشسته بودیم، به محض اینکه کسی شروع به غیبت میکرد، بلند صلوات میفرستاد و نمیگذاشت که آن شخص به غیبـتش ادامه دهد، اگر به تذکرش اهمیت نمیدادند، حتما مجلس رو ترک میکرد، اینقدر این موضوع برایش اهمیت داشت که ما رو به غیبت نکردن عادت داده بود، میگفت: حیف است که آدم ثواب کارهای نیکش رو به واسطه غیبت کردنش از دست بده، اگر حرفی که پشت سر شخصی میزنید،
راست باشد، غیبت حساب میشه و اگر دروغ باشد،تهمـت محسوب میشود، اگر به مهمانی میرفتیم که چندتا بچه خردسال، مشغول بازی و شیرین زبانی بودند و بقیه سرگرم بچهها میشدند، خوشحال میشد، میگفت: در خانهای که بچه هست هیچوقت غیبت وارد نمیشه، چون اهل خانه سرگرم بازی با بچههایند و از بدگویی دیگران دور میشن.
در مدت ۴ سال و ۹ ماه که توفیق زندگی با علیرضای عزیز را داشتم، هیچوقت از ایشان
غیبـت و تهمت نشنیدم و اُسوه دین و اخلاق
برای مـن و دیگـران بود.
🌷شهید علیرضا نوری🌷
"شهــ گمنام ــیـد
💐💐💐💐
داستان شیعه شدن پرفسور برلون توسط دعای ابوحمزه ثمالی
🔸 مرحوم آیت الله سید محمد هادی میلانی دچار بیماری معده شده بودند، پروفسور برلون را از اروپا برای جراحی ایشان آوردند، جراح حاذق پس از یک عمل سه ساعته زمانی که آن مرجع تقلید در حال به هوش آمدن بودند، به مترجم دستور داد تمام کلماتی که ایشان در حین به هوش آمدن می گویند را برایش ترجمه کند.
👈مرحوم آیت الله میلانی در آن لحظات فرازهایی از دعای ابوحمزه ثمالی را قرائت می کردند، پس از این مساله پروفسور برلون گفت: شهادتین را به من بیاموزید، از این لحظه می خواهم مسلمان شوم و پیرو مکتب این روحانی باشم.
⁉️ وقتی دلیل این کار را پرسیدند، پروفسور برلون گفت: تنها زمانی که انسان شاکله وجودی خود را بدون این که بتواند برای دیگران نقش بازی کند، نشان می دهد، در حالت به هوش آمدن بعد از عمل است و من دیدم این آقا، تمام وجودش محو خدا بود، در آن لحظه به یاد اسقف کلیسای کانتربری افتادم که چندی پیش در همین حالت و پس از عمل در کنارش ایستاده بودم، دیدم او ترانه های کوچه بازاری جوانان آن روزگار را زمزمه می کند، در آن لحظه بود که فهمیدم حقیقت، نزد کدام مکتب است .
🔹 بعد از آن هم وصیت کرد وی را در شهری که مرحوم میلانی را در آن دفن کرده اند به خاک بسپارند و اینچنین شد که مزار این پروفسور مسیحی، مسلمان شده در خواجه ربیع، محل مراجعه مردم و افرادی است که حقیقت اسلام را باور کرده اند قرار دارد.
"شهــ گمنام ــیـد"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💡نامه مهم امام زمان (عج) خطاب به شیعیان
🎙سخنران:استاد #رفیعی
【 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 】
"شهــ گمنام ــیـد"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥امام مهدی(عج) آینده و حال است...
🔹گوشهای از سخنان شهید ابومهدی المهندس در رابطه با امام زمان(عج)
"شهــ گمنام ــیـد"