eitaa logo
"بیداری مــردم "
2.7هزار دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
1.5هزار ویدیو
12 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
10.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تقدیم به مادران و همسران شهــ🌷ـدا وقتی خواب یک مادر شهید او را به فرزندش می رساند! 🌷شهید مجید ابوطالبی🌷 📎یکی از شهدای آرمیده در کهف الشهـدا "شهــ گمنام ــیـد"
10.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥| حتما ببینید 🍂صحبت های همسر شهید مدافع حرم مسلم خیزاب🍂 بسیارتاثیر گزار همسراین شهید صحبت میکنه اشک همه حضار رو درمیاره... "شهــ گمنام ــیـد"
"بیداری مــردم "
داستان سریالی "ط" ( #داعشی_که_شیعه_شد ) (خون، آتش، دین؛ آنچه نباید می گذشت و اما...) تجهیزاتم رو
داستان سریالی "ط" ( ) (خون، آتش، دین؛ آنچه نباید می گذشت و اما...) اعصابم خورد شده بود، بدتر از این نمیشد، بخوای خودتو براشون ثابت کنی و نشون بدی که پشیمون شدی و می خوای گذشتتو جبران کنی، زمین و آسمون جلوتو بگیرن، ستاره بهت بی راهه نشون بده و زمین اسیرت کنه... توان از پاهام گرفته شده بود و کم کم داشت سردم میشد، نمی دونستم باید چیکار می کردم، نشستم و خودمو بغل کردم و سرمو چسبوندم به زانوهام تا گرمای بدنمو از دست ندم. نزدیک به نیم ساعت در همون حال بودم که حس کردم پاهام و زانوهام کاملا بی حس و کرخت شده، شب های کربلا خیلی سرد بود و طاقت فرسا. همه این اتفاقات و بدشانسی ها برام نشانگر یک واقعیت بیشتر بود، اینکه زمین مامور شده تا نذاره جبران مافات کنم. درونم آشوب بود و بدنم سرد و خسته، پاهام دیگه یارای مقاومت نداشت، حتی نمی تونستم یک قدم حرکت کنم و به جای سخت تر برم و بشینم، پاهام تا ساعد توی زمین فرو رفته بود و اجازه هرگونه تحرکی رو ازم گرفته بود. نمی تونستم بیشتر از این تو این حالت بمونم، سردی زمین از یه طرف و نرسیدن خون به پام از طرف دیگه باعث شد تعادل خودمو از دست بدم، دستمو به زمین حائل کردم و خودمو به آرومی انداختم روی زمین. دوباره چشمم افتاد به آسمان و باز هم ستاره دب اکبر، این بار درخشان تر از قبل بود و داشت عجیب بهم چشمک می زد، تونسته بود ماموریتش رو درست انجام بده و بایدم شادی می کرد. جی پی اسو از کیف در آوردم و روشنش کردم، موقعیتم اون چیزی نبود که بهم دستور داده شده بود، چیزی حدود 30 درجه انحراف مسیر داشتم به سمت غرب و این یعنی فاجعه، یعنی شکست و یعنی سوزاندن فرصت، عجب اشتباهی کرده بودم دستگاهو خاموش کرده بودم. ولی آخه محسن گفته بود دو نفر نامحسوس هوامو دارن، پس کجا بودن اون دو نفر؟ نکنه همه اینا نقشه بود تا منو از بین ببرن، نه معقول به نظر نمی رسید، چرا باید برای کسی که تو چنگشونه نقشه بریزن و اینجوری زمین گیرش کنن، علاوه بر اینکه بی دقتی خودم باعث این اتفاق بود و نمی شد کسی غیر از خودمو سرزنش کنم. الان دیگه کل بدنم با زمین در تماس بود و توی زمین نرم و گلی فرو رفته بودم، بیابان بی انتهای کربلا... ادامه دارد... نویسنده: ❌انتشار داستان بدون ذكر منبع مورد رضایت نیست. ‌ "شهــ گمنام ــیـد"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 سر زدن حاج قاسم به یتیمان در شب عید نوروز ... ‌ "شهــ گمنام ــیـد"
🌸 🌸 سلام، دختری جوان هستم که علی رغم تولدم در خانواده ای بسیار مذهبی،پایبند نماز نبودم و به قولی یک روز میخواندم و چند هفته ترکِ آن میکردم در لحظه لحظه ی زندگی احساس ناامیدی و شکست داشتم و همواره طلبکارِ از خدا ..... از این وضع خسته شده بودم دوست داشتم نماز بخوانم اما نمی شد نفس سرکشم افسار میگسیخت و مانع من برای بجا آوردن فریضه ی مقدس نماز میشد،رفتارم بسیار تند و غیرقابل تحمل شده بود وضع زندگی کسالت بار....همواره آرزوی مرگ میکردم شاید کمی خنده دار یا عجیب باشد اما به خداوندی خدا قسم زندگی من خلاصه ی تفکرات مڋکور بود تا اینکه از طریق یکی از دوستانم با کانال تلگرامی استاد پناهیان آشنا شدم،مدتی از عضویتم میگذشت تا اینکه یک روز به صورت کاملا اتفاقی متنی را دیدم که در رابطه با شخصی بود که۲۶سال تلاش کرده بود تا پیوسته نماز بخواند اما موفق نشده بود ولی با گوش کردن صوت های نماز استاد چهل روز متوالی در تمامی حالات مقید و پایبند به بجا آوردن نماز شده بود از آن پس صوت ها رو دانلود کردم و کامل گوش دادم خیلی جالب و خوب بود و البته غیرقابل باور.....الان کسیکه تا حالا دو روز پشت سر هم نماز درست و حسابی نخوانده بود ۸روز است که نماز اول وقتش به لطف خدا و واسطه گری خیر آقای پناهیان ترک نشده فکر نمیکنم جمله ای لایق شکر گزاری خدا و تشکر از استاد در این باره وجود داشته باشه عاجزانه التماس دعا دارم و امیدوارم همه ی دوستان مشکلشان درباره ی نماز رفع شود "شهــ گمنام ــیـد"
18.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸از تا 🌸 🥺روایتی بسیار زیبا🥺 🦋 قسمت اول غلام حسین. پسری ک سه بار فوت کرد 🦋 🌷هرشب میزارم یک داستان 🌷 "شهــ گمنام ــیـد"
همین که ... هر صبح در خیال منی حال هر روز من خوب است... 🌷 سمت راست جانشین گد مکانیزه لشکر۲۵کربلا ‌ "شهــ گمنام ــیـد"
👈دو تصویر متفاوت... 🌿یکی برای نجات ناموس مردم شلوارش پاره شده 🌿یکی برای شکارناموس مردم 👌مرد واقعی کدومشونه ؟ قضاوت با شما... وبازهم: ❣شهداشرمنده ایم ‌ "شهــ گمنام ــیـد"
✍حاج قاسم در حین اقتدار، متواضع و فروتن بود و هر زمان شخصی از نیروها و حتی مردم قصد ملاقات با او را داشتند، ایشان خود بلند می‌شد و به استقبال آن‌ها می‌رفت و حتی دست نيروها را می‌بوسيد و صحبت‌های آن‌ها را می‌شنید و در ملاقات با آن ها از الفاظ «قربانتان برم» «كوچيك شما هستم» و... استفاده می‌کرد حاج قاسم آنقدر متواضع بود که روزی که بوکمال آخرين پايگاه داعش آزاد شد، ایشان به نائب امام زمان(عج) نامه نوشت و این پیروزی را به ایشان تبریک گفت و اعلام کرد دست و پای رزمندگان را به خاطر مجاهدت‌هایشان می‌بوسم. حاج قاسم فقط پنج ساعت در شبانه روز مي‌خوابيد و همیشه يك ساعت قبل از نماز صبح بيدار مي‌شد و به راز و نیاز با خدا و خواندن مشغول می‌شد و ما هق هق گريه هاش در دل شب را مي‌شنيديم. ‌ "شهــ گمنام ــیـد"
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ماجرای آخرین عکسی که به درخواست حاج قاسم هنگام خروج از منزل گرفته شد ‌ "شهــ گمنام ــیـد"
همین جوری ادامه بدی خودم میام میبرمت!!!!! یه نوجوان 16 ساله بود از محله های پایین شهر تهران چون بابا نداشت خیلی بد تربیت شده بود. خودش می گفت: گناهی نشد که من انجام ندم،تا اینکه یه نوار روضه حضرت زهرا سلام الله علیها زیر و رویش کرد. بلند شد اومد جبهه. یه روز به فرمانده مون گفت: من از بچگی حرم امام رضا علیه السلام نرفتم می ترسم شهید بشم و حرم آقا رو نبینم. یک 48ساعته به من مرخصی بدین برم حرم امام رضا علیه السلام زیارت کنم و برگردم . اجازه گرفت ورفت مشهد. دوساعت توی حرم زیارت کردو برگشت جبهه توی وصیت نامه اش نوشته بود: در راه برگشت از حرم امام رضا علیه السلام ، توی ماشین خواب حضرت رو دیدم،آقا بهم فرمود: حمید! اگر همینطور ادامه بدهی خودم میام می برمت. یه قبری برای خودش اطراف پادگان کنده بود.نیمه شبا تا سحر می خوابید داخل قبرگریه می کرد و می گفت:یا امام رضا علیه السلام منتظر وعده ام آقا جان چشم به راهم نذار. توی وصیتنامه📜 ساعت شهادت ، روز شهادت و مکان شهادتش رو هم نوشته بود. شهید که شد ، دیدیم حرفاش درست بوده،دقیقا توی روز ، ساعت و مکانی شهیـد شد که تو وصیت نامه اش نوشته بود. 🌷خاطره ای از زندگی شهید حمید محمودی 🌷 راوی : حاج مهدی سلحشور ، همرزم شهید 🌷شهدا شفیعانِ محشرند🌷 ‌ "شهــ گمنام ــیـد"
رفیق شفیق ڪہ مےگویند همین ها هستند رفاقت شــــان از زمین شروع شد و تا بهشت ادامہ یافت ... ‌ "شهــ گمنام ــیـد"