هدایت شده از مدرسه سیاست بینش مطهر
بنابراین:
آنچه دیگران #آزادیاجتماعی در غرب تصور می کنند چیزی جز تأمین #منافع و در نتیجه گسترش #سلطه غرب نیست!
اینها مصداق #آزادی قرار نمی گیرد!
مصادیقی مانند: پوشش، اختلاط زن و مرد، هرزگی، توریسم، و ... .
چنانکه اساتید محترم نیز تبیین نمودند:
زمانی که یک فعل در جهت:
1⃣ #اشتراکمنافع: مواردی که فعل یک طرف تأمینکننده منافع دیگری باشد، انجام آن، مصداق آزادی قرار نمی گیرد. به عنوان مثال: جواز مصرف مشروبات از سوی مالک کارخانه شراب که افزایش مصرف آن موجب سود بیشتر اوست
یا: جواز بی بند و باری از سوی مالک مراکز فحشا که سود حاصله به نفع اوست.
2⃣ #اشتراکعقاید: مواردی که بین دو طرف، وحدت عقیده برقرار است، اجازه دادن انجام یک فعل، مصداق #آزادی محسوب نمی شود. چون هر دو به درستی آن اعتقاد دارند و خلاف آن را نادرست می شمارند.
3⃣ #توازنقوا: مواردی که بین دو طرف تساوی و توازن قدرت برقرار است و هیچ یک از طرفین امکان محدود کردن دیگری را ندارد، مجوز دادن به فعل دیگری از مصادیق #آزادیاجتماعی شمرده نمی شود.
مشاهد می کنیم که نظام حاکمیتی غرب و مکتب #لیبرالیسم، که زیربنای آن بنیان #سودگرایی (یوتیلیتاریسم) و منفعتگرایی است، چنانچه #مجوزی نسبت به فعل و رفتاری به افراد جامعه داده است، یکی از موارد #سهگانه فوق است و اینها مصداق #آزادیاجتماعی نیست.
بله، البته ممکن است افرادی با دارا بودن #ارزش هایانسانی و توحیدی (خودعالی) در جامعه لیبرالیستی غرب حضور داشته باشند که در آن صورت به دلیل رهایی از #سودگراییلیبرالیستی آزادی افراد دیگری را محترم بشمارند. در این صورت، باز هم نظریه استاد مطهری اثبات می شود که:
🔶 #آزادیاجتماعی بدون #آزادیمعنوی ممکن نیست!
لکن آنچه روشن است، #نظاملیبرالیستی آزادیاجتماعی به افراد نمیدهد بلکه آنها را به بردگی کامل درونی (منفعتطلبی شخصی) و بیرونی (منافع سرمایه داری) در می آورد در جهت #عقاید و #منافع بی حد و حصر لیبرال دموکراسی!
🍀 @SyasatMotahar
♦️اولیندوره #تربیتمدرسعلومسیاسی
🔸برمبنای نظامفکری #استادمطهری
🔸پیوستمقرریاول/کتاب #آزادیانسان
#زن_قهرمان_است
💢حضرت زینب(س) خطاب به یزید: تو حقیرتر و کوچکتر از این هستی که من تو را مخاطب خودم قرار بدهم
#شهید_مطهری
✅اگر برای زن جَبن (ترس) به معنای یک خوی و خلق اخلاقی، خوب بود، حضرت زینب(س) میبایست از همه زنهای دیگر ترسوتر و بیشخصیتتر باشد و به اصطلاح معروف سرش از لاک خودش بیرون نیاید. مگر دم دروازه کوفه کسی زینب را مجبور کرده بود که بیاید سخنرانی بکند؟ مگر سخنرانی قابل اجبار است؟! یا در #مجلس ابن زیاد مگر کسی زینب را مجبور کرده بود که آنچنان در مقابل ابن زیاد بایستد و حتی به او ناسزا بگوید که واقعاً خطر کشته شدن خودش و کسانش وجود داشت؟!
✅و بالاتر از این، در #مجلس یزید است با آن طنطنه و دبدبه که خیلی با مجلس ابن زیاد فرق میکرد، چون اولا ابن زیاد حاکم بود و یزید خلیفه، و ثانیاً ابن زیاد در کوفه بود و یزید در شام، و شام به اعتبار اینکه مجاور با بیزانس (قسطنطنیه آن وقت) بود شکوه خاصی داشت. ولی این زن اصلا اینها را به چیزی نمیگیرد، به یزید میگوید: تو حقیرتر و کوچکتر از این هستی که من تو را مخاطب خودم قرار بدهم، تو #ارزش اینکه من تو را مخاطب خودم قرار بدهم نیز نداری.
✅آیا یک زن ترسو میتواند این کار را بکند؟ نه. در آنجا #حداکثر این بود که جان زینب در خطر بود؛ در خطر باشد. از دادن جان که نمیترسید. عزت و شرفش در خطر نبود، برعکس بر عزت و شرفش با این شجاعت افزوده میشد.
📚تعلیم و تربیت در اسلام، ص۱۲۴-۱۲۳
#زن_قهرمان_است
#مسیح_علینژاد
💢حضرت زینب(س) خطاب به یزید: تو حقیرتر و کوچکتر از این هستی که من تو را مخاطب خودم قرار بدهم
#شهید_مطهری
✅اگر برای زن جَبن (ترس) به معنای یک خوی و خلق اخلاقی، خوب بود، حضرت زینب(س) میبایست از همه زنهای دیگر ترسوتر و بیشخصیتتر باشد و به اصطلاح معروف سرش از لاک خودش بیرون نیاید. مگر دم دروازه کوفه کسی زینب را مجبور کرده بود که بیاید سخنرانی بکند؟ مگر سخنرانی قابل اجبار است؟! یا در #مجلس ابن زیاد مگر کسی زینب را مجبور کرده بود که آنچنان در مقابل ابن زیاد بایستد و حتی به او ناسزا بگوید که واقعاً خطر کشته شدن خودش و کسانش وجود داشت؟!
✅و بالاتر از این، در #مجلس یزید است با آن طنطنه و دبدبه که خیلی با مجلس ابن زیاد فرق میکرد، چون اولا ابن زیاد حاکم بود و یزید خلیفه، و ثانیاً ابن زیاد در کوفه بود و یزید در شام، و شام به اعتبار اینکه مجاور با بیزانس (قسطنطنیه آن وقت) بود شکوه خاصی داشت. ولی این زن اصلا اینها را به چیزی نمیگیرد، به یزید میگوید: تو حقیرتر و کوچکتر از این هستی که من تو را مخاطب خودم قرار بدهم، تو #ارزش اینکه من تو را مخاطب خودم قرار بدهم نیز نداری.
✅آیا یک زن ترسو میتواند این کار را بکند؟ نه. در آنجا #حداکثر این بود که جان زینب در خطر بود؛ در خطر باشد. از دادن جان که نمیترسید. عزت و شرفش در خطر نبود، برعکس بر عزت و شرفش با این شجاعت افزوده میشد.
📚تعلیم و تربیت در اسلام، ص۱۲4
@bineshmotahar1542