eitaa logo
ڪــافھ ☕️کتـاب📚انقݪابـــ 🇮🇷
748 دنبال‌کننده
156 عکس
13 ویدیو
9 فایل
ڪافہ ڪتاب انقلاب دریچہ ای بہ دنیاے ڪاغذے ڪتاب @book_caffe_Eng👈 کانال انگلیسۍ ما پیج اینستاگرام بہ زودی.....
مشاهده در ایتا
دانلود
🪐🌜🌸📚 قناعت به آنچه میدانۍ ، قناعت نیست؛ اسراف است◠◡◠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
╭──────── • ◆ • ────────╮ ༺◍⃟🌧 🌾پادشاهۍ بر فراز قصرش و هنگام دیده بانی از قلمرو وسیع و غنۍ حڪومتش به وزیرش گفت: چقدر خوب بود اگر دنیا مۍ ماند و جدا نمۍ شد. 🍃وزیر آگاهش جواب داد: اگر دنیا از دیگران جدا نشده بود، به تو نمۍرسید و در دست همانها مۍماند. ☄ خوبۍ دنیا در این نیست ڪه با ما بماند؛ خوبۍ ما در این است ڪه از دنیا برداریم و از آن ڪام بستانیم 🚶‍♂ ╰──────── • ◆ • ────────╯ ⇆ㅤ◁ㅤ ❚❚ㅤ ▷ㅤ↻ 🎙 📚 مسئولیت و سازندگی ✍ ˹🌞.🖇˼✎﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏ بہ ڪافہ کتاب انقݪاب بپـــــوندید ~🦋🍃🖇𝓙𝓸𝓲𝓷↷ ┈┈••✾•🌺🍃🌺🍃🌺•✾••┈┈ 🚛 @book_caffe ┈┈••✾•🌺🍃🌺🍃🌺•✾••┈┈ 🌳⃢🚕☕️📚༺✒️ 🇮🇷 ⃟✨༺🍫͜͡🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ڪــافھ ☕️کتـاب📚انقݪابـــ 🇮🇷
✍ #محمدعلۍ_جعفرۍ 📗#قصه_دلبری #پارت_سیزدهم 🦋داشتم بال در مۍ آوردم. از دستش راحت شده بودم. ڪنجڪاوۍ
📗 🌚با همان ریش بلند و تیپ ساده همیشگۍ اش آمد. از در حیاط ڪه وارد خانه شد، با خاله ام از پنجره او را دیدیم . خاله ام خندید:« مرجان، این پسره چقدر شبیه شهداست!» با خنده گفتم :« خب شهدا یڪی مثل خودشون رو فرستادن برام!» ✨خانواده اش نشستند پیش مادرم و پدرم. خانواده ها با چشم و ابرو به هم اشاره ڪردند ڪه « این دو تا برن توی اتاق حرفاشون رو بزنن ! » با آدمی ڪه تا دیروز مثل ڪارد و پنیر بودیم حالا باید با هم مۍ نشستیم برای آینده مان حرف مۍ زدیم‌ . 🍁تا وارد اتاق شد، نگاهۍ انداخت به سرتاپاۍ اتاقم و گفت « چقدر آینه ! از بس خودتون رو میبینین این قدر اعتماد به نفستون رفته بالا دیگه!» ⚪️از بس هول ڪرده بودم فقط با ناخن هایم بازۍمۍ ڪردم. مثل گوشۍ در حال ویبره مۍ لرزیدم. خیلۍ خوشحال بود. به وسایل اتاقم نگاه مۍ ڪرد. خوب شد عروسڪ پشمالو و عڪس هایم را جمع ڪرده بودم. 😐😂 ✔️فقط مانده بود قاب عڪس چهار سالگۍ ام. اتاق را گز مۍزد. انگار روۍ مغزم رژه مۍ رفت . جلوۍ همان قاب عڪس ایستاد و خندید. چه در ذهنش مۍ چرخید نمۍ دانم! نشست رو به رویم. خندید و گفت :« دیدید آخر به دلتون نشستم!»😊 ⋆🤍࿐໋₊ بہ ڪافہ ڪتاب انقݪاب بپـــــوندید ~🦋🍃🖇𝓙𝓸𝓲𝓷↷ ┈┈••✾•🌺🍃🌺🍃🌺•✾••┈┈ 🚛 @book_caffe ┈┈••✾•🌺🍃🌺🍃🌺•✾••┈┈ 🌳⃢🚕☕️📚༺✒️ 🇮🇷 ⃟✨༺🍫͜͡🌱
زندگۍ ، سبزترین آیه ، در اندیشه ۍبرگ🍀🌞 زندگۍ، 💦خاطر دریایۍ یڪ قطره، در آرامش رود◠◡◠ صبحتون به خیر و شادی🙂🦋 ●○●○●○●○ - ●○●○●○●○ ⋆🤍࿐໋₊ بہ ڪافہ ڪتاب انقݪاب بپـــــوندید ~🦋🍃🖇𝓙𝓸𝓲𝓷↷ ┈┈••✾•🌺🍃🌺🍃🌺•✾••┈┈ 🚛 @book_caffe ┈┈••✾•🌺🍃🌺🍃🌺•✾••┈┈ 🌳⃢🚕☕️📚༺✒️ 🇮🇷 ⃟✨༺🍫͜͡🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ڪــافھ ☕️کتـاب📚انقݪابـــ 🇮🇷
⛳️و اگر #خير و حق و صواب پيروز شد ، تو باز خواهی گشت🙃🤞 ؛ وگر نه ....... 😓و فرشته ها همه گريستند.🕸
🦋فرشته را گرفته بود. پیش خدا رفت و گفت: «خدایا مۍ خواهم زمین را از نزدیڪ ببینم🤲. اجازه میخواهم و . دلم بۍ تاب تجربه اۍ زمینۍ است🙃.» 🌺🖇خداوند درخواست فرشته را پذیرفت. فرشته گفت: «تا بازگردم را اینجا مۍ سپارم. این بال ها در زمین چندان به ڪار من نمۍ آید.» 🧚‍♂خداوند بالهاۍ فرشته را بر روۍ پشته اۍ از بالهاۍ دیگر گذاشت و گفت: « بالهایت را به امانت نگه مۍ داریم. اما بترس ڪه زمین اسیرت نڪند زیرا ڪه خاڪ زمینم است.» فرشته گفت: « باز مۍ گردم، حتما باز مۍ گردم. این قولۍ است ڪه فرشته اۍ به خداوند مۍ دهد😌✅.» فرشته به زمین آمد و از دیدن آن همه فرشته بۍ بال تعجب ڪرد!!😲 🌷🌝او هر ڪه را ڪه مۍ دید به یاد مۍ آورد. زیرا او را قبلا در دیده بود. اما نمۍفهمید چرا این فرشته ها براۍ پس گرفتن بال هایشان به بهشت بر نمۍ گردند.👀 فرشته هر روز چیزۍ را از یاد برد. 🤒 و روزی رسید ڪه دیگر چیزی از آن گذشته دور و زیبا به یاد نمۍ آورد؛ نه را و نه را. فرشته فراموش ڪرد. فرشته در زمین ماند.🌎 فرشته هرگز به زمین بر نگشت. ..‌ ... ✍عرفان_نظر_آهاری 📘 ⋆🤍࿐໋₊ بہ ڪافہ ڪتاب انقݪاب بپـــــوندید ~🦋🍃🖇𝓙𝓸𝓲𝓷↷ ┈┈••✾•🌺🍃🌺🍃🌺•✾••┈┈ 🚛 @book_caffe ┈┈••✾•🌺🍃🌺🍃🌺•✾••┈┈ 🌳⃢🚕☕️📚༺✒️ 🇮🇷 ⃟✨༺🍫͜͡🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5958710778906280930.mp3
5.11M
😊👍 🎧 🧸 ༺◍⃟🌞🦋 ⇆ㅤ◁ㅤ ❚❚ㅤ ▷ㅤ↻ ━━━━━━━━━━━━━━━━ ⋆🤍࿐໋₊ بہ ڪافہ ڪتاب انقݪاب بپـــــوندید ~🦋🍃🖇𝓙𝓸𝓲𝓷↷ ┈┈••✾•🌺🍃🌺🍃🌺•✾••┈┈ 🚛 @book_caffe ┈┈••✾•🌺🍃🌺🍃🌺•✾••┈┈ 🌳⃢🚕☕️📚༺✒️ 🇮🇷 ⃟✨༺🍫͜͡🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🐬.💕رابطه عاشقانه ای با خدا داشت. این را از صحبت های خصوصی اش می فهمیدم. من از بقیه نیروهای رزمنده کوچکتر بودم. غیر مستقیم مرا نصیحت می کرد. یک بار به من گفت: «خدا، خدا، خدا😇 همه چیز دست خداست.🤲 تمام مشکلات بشر به خاطر دوری از خداست. ما باید مطیع محض باشیم. او از سود و زبان ما خبر دارد. هر چی گفته باید قبول کنیم. خیر و صلاح ما در همین است. »🦋🌺 👓🌞بعد به من گفت : این آیه رو ببین، چقدر خدا قشنگ با ما حرف زده. آدم می خواد از خوشحالی فریاد بزنه: 🍁الیس الله بکاف عبده؟ آیا خدا برای بنده اش کافی نیست؟ 📙خدای خوب ابراهیم ✍ ⋆🤍࿐໋₊ بہ ڪافہ ڪتاب انقݪاب بپـــــوندید ~🦋🍃🖇𝓙𝓸𝓲𝓷↷ ┈┈••✾•🌺🍃🌺🍃🌺•✾••┈┈ 🚛 @book_caffe ┈┈••✾•🌺🍃🌺🍃🌺•✾••┈┈ 🌳⃢🚕☕️📚༺✒️ 🇮🇷 ⃟✨༺🍫͜͡🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕸چه اهمیتۍ دارد؟ اصلا مگر مهم است؟ چه فرقۍ می ڪند ڪه از ڪۍ و چرا مردم این ڪار را مۍ ڪنند؟ ڪسۍ هم نمۍ داند! 🛴مهم این است ڪه باورتان نمۍ شود، اینجا وقتۍ هوا سرد است، مردم از جیب هاۍ همدیگر استفاده می ڪنند. این از همه چیز عجیب تر و مهم تر است ⛄️🌨فڪرش را بڪنید یڪ صبح سرد پاییزی یا یک غروب برفۍ زمستان است و مۍخواهید دست‌هایتان را ڪه از سرما قرمز شده در جیبتان بڪنید ، اما می‌بینید که دست یکی دیگر در جیب شماست! 😑خب تعجب می ڪنید و شاید ناچار شوید ڪه شما هم دستتان را در جیب دیگری بکنید تا گرم شوید و دیگرۍهم وقتی سردش مۍ شود دستش را در جیب نفر بعد بڪند و نفر بعد هم در جیب ڪناری اش و ... 🗿شاید خیلۍ هم بد به نظر نیاید همه دست در جیب هاۍ همدیگر بڪنند و گرم بشوند. جیب ها برای استفاده ۍ همه! حتۍ جالب هم به نظر مۍرسد ... ❄️🔥آدم در روزهاۍ سرد دست در جیب هاۍ بسیارۍ می ڪند و گرماۍ جیب هاۍمتفاوتۍ را مۍچشد. اما مردم راضۍ نیستند. 📘شاید دیگران از آسمان می آید ✍سید_علی_شجاعی ⋆🤍࿐໋₊ بہ ڪافہ ڪتاب انقݪاب بپـــــوندید ~🦋🍃🖇𝓙𝓸𝓲𝓷↷ ┈┈••✾•🌺🍃🌺🍃🌺•✾••┈┈ 🚛 @book_caffe ┈┈••✾•🌺🍃🌺🍃🌺•✾••┈┈ 🌳⃢🚕☕️📚༺✒️ 🇮🇷 ⃟✨༺🍫͜͡🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🪐.✨ ڪاش میشد زندگۍ تڪرار داشت لااقل تڪرار را یڪبار داشت ساعتم بر عڪس میچرخید و من بر تنم میشد گشاد این پیرهن! آن دبستان،ڪودڪۍ،سرمشق آب پاۍ مادر هم برایم جاۍ خواب عمر هستۍ،خوب و بد بسیار نیست حیف هر گز قابل تڪرار نیست ◠◡◠ ⋆🤍࿐໋₊ بہ ڪافہ ڪتاب انقݪاب بپـــــوندید ~🦋🍃🖇𝓙𝓸𝓲𝓷↷ ┈┈••✾•🌺🍃🌺🍃🌺•✾••┈┈ 🚛 @book_caffe ┈┈••✾•🌺🍃🌺🍃🌺•✾••┈┈ 🌳⃢🚕☕️📚༺✒️ 🇮🇷 ⃟✨༺🍫͜͡🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
از اواسط قرن سیزدهم هجری شمسی به بعد مواجهه نظری و تمدنی ما با غرب شروع شد.⚔💂‍♀ قبل از اون ، در دوره ی صفویه رفت و آمدهایی بین ایران و سه کشور و و انجام میشد. اما مواجهه با غرب یه مواجهه ی تمدنی نبود 🤷🏻‍♀ ⚗مدرنیته به معنای تمدنی، یعنی از این جهت که ظواهر تجدد رو داره مربوط به قرن هجدهم و نوزدهم میشه ، اما بیشتر مواقع شروعشو دوران رنسانس می دونن یعنی قرن ۱۴م و ۱۵م😃👍 🍀📺غرب برای خودش ادواری تعریف کرده. دوره ای رو « یونان باستان» نام گذاری کرده که از حدود نهصد سال پیش از میلاد مسیح آغاز می شه؛ چون صفر تاریخ از زمان میلاد حضرت مسیح (ع) محاسبه می شه. میلاد حضرت مسیح آغاز رسمی غرب هست ، اما آغاز تاریخ حاکمیت مسیحیت نیست. 🔖🛵 تاریخ چیرگی و به شناختن با اعلام رسمی کنستانتین ، امپراتور روم ، از اوایل قرن ۴ میلادی شروع می شه. 📚 درس اول : تاریخ تمدن غرب ⋆🤍࿐໋₊ بہ ڪافہ ڪتاب انقݪاب بپـــــوندید ~🦋🍃🖇𝓙𝓸𝓲𝓷↷ ┈┈••✾•🌺🍃🌺🍃🌺•✾••┈┈ 🚛 @book_caffe ┈┈••✾•🌺🍃🌺🍃🌺•✾••┈┈ 🌳⃢🚕☕️📚༺✒️ 🇮🇷 ⃟✨༺🍫͜͡🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
╭────── • ◆ • ──────╮ ༺◍⃟🌧استاد علی صفایۍ 🌺🐬 آدم نه با حرف و نه با عمل، ڪه با ها شناسایۍ مۍ شود. آدم هایۍرا مۍ بینۍ ڪه ڪوچڪ ترین حادثه او را در هم مۍپیچد و زمین مۍ زند. این وجود راه نیفتاده و را نیافته است و گرنه ڪوچڪترها، او را زیر و رو نمۍ ڪردند. 🚶🏻‍♀ 📕📚 صراط ص ۹۴ ╰────── • ◆ • ──────╯ ⇆ㅤ◁ㅤ ❚❚ㅤ ▷ㅤ↻ 🎙 ˹🌞.🖇˼✎﹏﹏﹏﹏﹏﹏﹏ بہ ڪافہ کتاب انقݪاب بپـــــوندید ~🦋🍃🖇𝓙𝓸𝓲𝓷↷ ┈┈••✾•🌺🍃🌺🍃🌺•✾••┈┈ 🚛 book_caffe ┈┈••✾•🌺🍃🌺🍃🌺•✾••┈┈ 🌳⃢🚕☕️📚༺✒️ 🇮🇷 ⃟✨༺🍫͜͡🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
BQACAgQAAxkBAAFjSC5iSt2CwkuIcAnf42Cf3UJQCdadngAC9woAAvrsWVJ0MjsbEK8bWCME.attheme
194.4K
خرس🧸 ⋆🤍࿐໋₊ بہ ڪافہ ڪتاب انقݪاب بپـــــوندید ~🦋🍃🖇𝓙𝓸𝓲𝓷↷ ┈┈••✾•🌺🍃🌺🍃🌺•✾••┈┈ 🚛 @book_caffe ┈┈••✾•🌺🍃🌺🍃🌺•✾••┈┈ 🌳⃢🚕☕️📚༺✒️ 🇮🇷 ⃟✨༺🍫͜͡🌱