eitaa logo
🇮🇷غواص‌ها بوی نعنا می‌دهند🇮🇷
101 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
45 ویدیو
4 فایل
مرد غسال به جسم و سر من خرده مگیر چند سالیست که از داغ حسین لطمه زنم سر قبرم چو بخوانند دمی روضه‌ی شام سر خود با لبه‌ی سنگ لحد می شکنم ملا شدن چه اسان آدم شدن محال است...
مشاهده در ایتا
دانلود
زندگي در جبهه آداب و رسوم خاص خود را داشت . شهرداري هم يكي از سنتهاي جبهه بود. به طوري كه هم سنگر و يا چادر با توجه به نفرات آن روزانه يك يا دو نفر مسئول غذا گرفتن،چاي درست كردن،شستن ظروف و تميز كردن سنگر يا چادر را داشتند .در دوران دفاع مقدس كسي كه اين مسئوليت را انجام مي داد به شهردار معروف بود.  - دوبه: يك قطعه شناور روي آب را گويندكه از آن جهت اسكله،يد كش،و يا نقطه نشاني استفاده مي كنند.  - فوگاز: عبارت است از يك بشكه مواد آتش زا كه با چاشني انفجاري تله شده بود و بر اثر انفجار محيط اطراف خود را به آتش مي كشيد.  - و (راه خير را) از پيش و پس آنها سد كرديم و بر چشم و هوششان پرده افكنديم كه هيچ (راه حق) را نبينند.  - آتش تهیه یک واژه نظامی است که عبارت است از توده ای آتش پیش بینی شده که طبق برنامه زمانی برای پشتیبانی از حمله اجرا    می شود و منظور از اجرای آن درهم ریختن فرماندهی و مخابرات دشمن، برهم زدن سازمان و خنثی کردن وسایل پشتیبانی آتش است.
#دفاع_مقدس #زمینه_سازان_ظهور #شهید_نظامعلی_فتحی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰در روزگار حکومت ظلمت، مردان و زنانی از تبار حسین و زینب با سری سبز و زبان سرخ و سلاح آتشین بر کف قیام کردند تا عاشورایی دیگر بپا کنند. راهنمایشان قرآن و سنتشان تشیع علوی بود. استمرار حرکتشان در مسیر ظهور #امام_زمان (عج) و وراثت مستضعفین بود و همچون شمع جانشان را نثار راه حق کردند. 🌷معرفی شهدای انقلابی به خصوص #شهید_انقلاب #شهید_طیبه_واعظی 💠ارائه : جناب جامانده از شهدا 📆دوشنبه ۹۸.۱۰.۰۲ ⏰ساعت ۲۱:۰۰ 🕊گروه به یاد شهدا http://eitaa.com/joinchat/2098397195C755e168b84 کانال غواص ها بوی نعنا می دهند👇🍃 eitaa.com/booyenaena
#دفاع_مقدس #شهادت_زمینه_سازان_ظهور #شهید #مدافع_حرم #شهید_انقلاب_طیبه_واعظی #شهادت #گردان_153_حضرت_قاسم
در شهر انقلابی شهیدان، شهر فیروزه ای اصفهان، منزلی واقع در یکی از کوچه های فلکه احمدآباد به چشم می خورد که نقش ۶ شهید راه انقلاب را بر بالای سردر خود به نمایش گذاشته است. اینجا منزل شهیدان جعفریان است. خانه ای که ۴ فرزند و همچنین عروس و داماد خود را تقدیم اسلام و انقلاب نمود. ابراهیم جعفریان و همسرش طیبه واعظی پیش از انقلاب در زندان های ساواک زیر شکنجه به شهادت رسیدند. مرتضی واعظی و همسرش فاطمه جعفریان نیز در حمله ساواک به خانه تیمی آنها به فیض شهادت نائل آمدند. محمد و حسن جعفریان نیز در جبهه های جنگ تحمیلی به شهادت رسیدند. قصد داریم پرونده ویژه ای را مخصوص شهدای شاخص اصفهان پیگیری نماییم.
زنان آسمانی: در روزگار حکومت ظلمت، مردان و زنانی از تبار حسین و زینب با سری سبز و زبان سرخ و سلاح آتشین بر کف قیام کردند تا عاشورایی دیگر بپا کنند. راهنمایشان قرآن و سنتشان تشیع علوی بود. استمرار حرکتشان در مسیر ظهور امام زمان و وراثت مستضعفین بود و همچون شمع جانشان را نثار راه حق کردند.
اما مجاهد شهید فاطمه جعفریان دهنوی در سال ۱۳۳۹ در یکی از روستاهای اصفهان متولد شد. مدرسه نرفت اما به کمک برادرش مجاهد شهید ابراهیم جعفریان خواندن و نوشتن آموخت و با کتب سیاسی و اعتقادی آشنایی یافت. او همچون بسیاری از دختران محروم و مستضعف روستا از کودکی به قالیبافی مشغول شد.
اما در میان شهدای گروه مهدویون، نام دو خواهر مجاهد یعنی شهیدان فاطمه جعفریان و طیبه واعظی از جلوه ای خاص برخوردار است.
فاطمه در ۱۵ سالگی با مجاهد شهید مرتضی واعظی دهنوی ازدواج کرد. در پائیز سال ۵۵ همراه با همسرش اقدام به مخفی شدن نمود و به تبریز هجرت کرد تا در تبریز، در تیم مجاهد شهید ابراهیم جعفریان به فعالیت خود ادامه دهد. در بهار سال ۵۶ خانه تیمی آنها در تبریز مورد محاصره مزدوران امنیتی رژیم ستم شاهی قرار گرفت و فاطمه پس از ساعت ها مقاومت و پرتاب نارنجک به سوی دشمن، در حالیکه ۱۷ سال بیش نداشت، به آرزوی همیشگی خود، شهادت نائل آمد. روحش شاد و راهش پر رهرو باد!
اما شهید قهرمان طیبه واعظی دهنوی در سال ۱۳۳۷ در یکی از روستاهای اطراف اصفهان متولد شد. او در خانواده ای مذهبی و فقیر رشد کرد و به همین دلیل خیلی زود با درد و رنج مردم مستضعف آشنا شد. در سن ۷ سالگی خواندن قرآن را در خانه پدرش آموخت. در سال ۱۳۵۰ طیبه با پسرخاله مجاهدش ابراهیم جعفریان ازدواج نمود و این ازدواج نقطه عطفی در زندگی او بود و همین ازدواج بود که مسیر زندگی او را به کلی دگرگون ساخت و او را وارد مرحله ای نوین نمود. با کمک شوهرش به مطالعه عمیق کتب مذهبی و تفسیر قرآن پرداخت و به آگاهی رسید.
طیبه پس از چند روز شکنجه به همراه همسر و فرزندش به زندان کمیته مشترک تهران منتقل می شود و سرانجام بعد از  یک ماه و نیم تحمل سخت ترین شکنجه ها، در سوم خرداد ۵۶ به شهادت می رسد. آری طیبه به سان هاجر با طفل خردسالش در راه الله هجرت کرد؛ فاطمه وار تا آخرین لحظات زندگی به عقیده اش وفادار ماند. زینب وار شاهد شهادت برادر و شکنجه فرزند دوساله و شوهرش بود و سرانجام «سمیّه وار» در زیر شکنجه طاغوتیان به شهادت رسید.