eitaa logo
✿ بوستان امامت ✿
700 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
397 ویدیو
48 فایل
🌸 کاش این جمعه بگویند به تبریک حضورش صلوات 🌸 @Azizi00Z ♡ ارتباط با ما
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤ عطـرتو بـراے زنده شدڹ همہ شہر، ڪافي است و نسیم هر روز، تو را در لا بہ لاے رگہاے ما، جارے مي‌ڪند ڪاش هرگز عطر تو را، در لا بہ لاے شلوغي‌هاے دنیا گم نڪنیم 💚الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج💚 💎 بوستان امامت 💎 @bostanemamat
خیلے درس‌ میخوند هلاڪ‌ میکرد ‌خودشو.. هربار کہ بھش ‌مےگفتم : -بسہ ‌دیگہ! ‌چرا ‌آنقدر خودتو اذیت ‌میکنـے؟! مےگفت : -اذیتے نیست😅 اولاً کہ ‌خیلے ‌هم‌ کیف ‌میده دومًا هم‌ وظیفمونہ! باید ‌اینقدر درس ‌بخونیم‌ کہ ‌هیچ‌کسے نتونہ‌ بگہ ‌ بچہ مسلمـونا‌ بیسوادن!  💎 بوستان امامت 💎 @bostanemamat
•°🌱 「•دِلَم‌ْهَوٰاۍ‌ِتُو‌دٰارَد‌ْهَوٰاۍ‌ِآمَدَنَتْ،مَهدی•」 💎 بوستان امامت 💎 @bostanemamat
‍ پســر بچــہ اے چـهـار ســالہ ایرانے 👶🏻یڪ روز کار خیلے بدے ڪرده بود 🙅مامانش دنبالـش دوید تا بیرون حیاط پســرڪ جلوے درایستاد😥❗️ وجلـوتر نرفـت❌ مامانش هم کتکش زد👊 وقتے اومد به خونه با چشمون گریونے گفت😭👇 فڪر نکن نمی تونستم فرار کنم بیرون ها❗️ تو چادر سرت نبود❗️❗️ 💢غیـــــــــرت💢 در فطرت توست برادرم♡ ✔️مردانگیت را حفظ کن✔️ هرا🌺🌺🌺 💎 بوستان امامت 💎 @bostanemamat
الهی هر چی به دلت هست؛ صلاحت باشه🌾 ✍حرف دلـــــ❤️ـــ 💎 بوستان امامت 💎 @bostanemamat
☝️🏻 اولین درس 🔹 جماعت بچه های اطلاعات عملیات، مثل شاگرد، پیشش زانو زده بودند. یه تازه وارد بیخ گوش بغل دستیش گفت:«علی آقا که میگن اینه؟!» ✅ جواب رو نگرفته بود که على خطاب به جمع گفت:«اولین درس اطلاعات عملیات اینه که کسی می تونه از سیم خاردارای دشمن عبور کنه که در سیم خاردار نفس گیر نکرده باشه.» 📚 دلیل، ص۶۰ | خاطراتی از شهید علی چیت سازیان 📌 💎 بوستان امامت 💎 @bostanemamat
😂🤣 🌸 غلام سیاه      تئاتری در اسارت داشتيم که طنز بود. يكی نقش غلام سياه را در آن بايد ايفا می‌كرد. پس از تمرينات بسيار كه علي‌رغم محدوديت‌های بسيار صورت پذيرفت، تئاتر آماده شد و قرار شد كه در آخر شب اجرا شود. برای مواظبت، نگهبان گذاشتیم و تدابير امنيتی لازم رو دیدیم. تئاتر آنقدر نشاط آور بود كه توجه همه بچه‌ها از جمله نگهبان‌ها به خود جلب كرد و به همين خاطر متوجه حضور سرباز عراقی در پشت در آسايشگاه نشدند و هنگامی که كلمه‌ رمز قرمز اعلام شد، درِ آسايشگاه با كليد باز شد و... همه پراكنده شدند، از جمله همان برادرمان كه نقش غلام سياه را بازی می‌كرد. او هم رفت زيرپتوي و خودش را به خواب زد. سرباز عراقی وارد آسايشگاه شد و در حالی كه دشنام می‌داد، گفت: چه خبر است؟ مگر وقت خاموشی نيست؟ ديد همه بچه‌ها نشسته‌اند و دارند به او نگاه می‌كنند اما يك نفر روی سرش پتو كشيده است. سرباز عراقی كه از عصبانيت می‌لرزيد، به تندی به طرف او رفت و در حالی كه با مشت و لگد به جانش افتاده بود پتو را از روی سرش كشيد و با ديدن صورت سياه او از ترس نعره‌ای كشيد و فرار كرد و خودش را از آسايشگاه بيرون انداخت و سپس خنده بچه‌ها بود كه مثل بمبی آسايشگاه و اردوگاه را بر سر آن سرباز بخت‌برگشته خراب كرد. اين صحنه از صدها تئاتر طنز برای ما جالب‌تر بود و بعد ازاين جريانات هم به سرعت صورت آن برادرمان را تميز كرديم و وسايل را هم جمع كرديم تا همه چيز را حاشا كنیم. 💎 بوستان امامت 💎 @bostanemamat
✿ بوستان امامت ✿
✨قسمت :3⃣ صوتی کتاب 《 لوطی و آتش 》 ✨ مجموعه ۵ داستان از زندگی سردار شهید ✨ با صدای: 💎 بوستان امامت 💎 @bostanemamat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💞 مولای مهربان غزل های من سلام! سمت زلال اشک من آقای من سلام! نامت بلند و اوج نگاهت همیشه سبز؛ آبی ترین بهانه ی دنیای من سلام! اللهم عجل لولیک الفرج✨ 💎 بوستان امامت 💎 @bostanemamat