eitaa logo
💥 قرارگاه بصیرتی شهید مهدی کوچک زاده
1.1هزار دنبال‌کننده
51.9هزار عکس
33.9هزار ویدیو
212 فایل
از ۹ آذر ۱۳۹۴ در فضای مجازی هستیم.. #ایتا #سروش_پلاس #هورسا #تلگرام #اینستاگرام #روبیکا جهت تبادل بین کانال ها : @Yacin7 کانال دوم ما در #ایتا ( قرارگاه ورزشی ) @Vshmk33 کانال سوم ما در #ایتا ( قرارگاه جوانه ها ) @Jshmk33
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🔸✨🔸✨🔸✨🔸✨ ✨ ⭕️چرا برترين و بالاترين معجزه پيامبر گرامى اسلام است؟ 💠همه علما معتقدند كه (ص) است. اينكه مى‌گوييم برترين، به خاطر اين است كه: 🔹اولا: ، كه با روح و فكر مردم سر و كار دارد.[۱] 🔹ثانياً: و هميشگى.[۲] برخلاف بقيه معجزات كه جاودانه نبودند و از بين رفته يا تحريف شده اند. 🔹ثالثاً: معجزه اى است كه چهارده قرن فرياد مى زند: اگر مى‌گوييد اين كتاب آسمانى از سوى خدا نيست، همانند آن را بياوريد[۳] و اين هرگز در قبل و بعد آن مشابهی برايش وجود ندارد. 🔹رابعا: علاوه بر آنكه، ظاهر قرآن، معجزه وار است، ، دنيايی است پر معجزه و دريايی است كه عمق آن براستی مشخص نيست. عبارت لايه های معنايی قرآن، به اين سخن از رسول اكرم (ص) باز ميگردد كه فرمودند: «همانا و باطن آن باطنی دارد تا ۷۰ بطن.»[۴] منظور از اين سخن اين است كه معنای قرآن، باطن آن است و اين باطن، ظاهری است برای معنای بعد و ۷۰ بطن نيز، به خاطر نشان دادن زياد بودن لايه های معنایی است و نه تعداد آن. بدين صورت، عمق معانی قرآن، بی نهايت ميشود. 💠امام صادق (ع) نيز با دسته بندی به چهار بخش ، ، ، ميفرمايند: «... عبارت مخصوص عوام است و اشاره مربوط به خواص است و لطائف‌ برای اولياء است و حقايق مخصوص انبياء.»[۵] اين سخن نيز بيان ميكند كه قرآن، معانی عميقی دارد كه فهم آن تنها برای پيامبران و اوليای خدا ممكن است. بدين ترتيب، هر انسانی بسته به ظرفيت روحی اش، ميتواند بهره‌ای متفاوت از قرآن داشته باشد؛ لذاست كه نه تنها برترين معجزه پيامبر اكرم بلكه است. پی نوشتها: [۱] ۵۰ درس‌اصول‌عقائدبرای‌جوانان آيت‌الله‌العظمی مكارم‌شيرازی، ص۴۵ [۲] البيان‌فی‌تفسيرالقرآن (ابوالقاسم خوئی) ص۶۴ [۳] سوره يونس، آيه‎ ۳۸ [۴] بحارالانوار، ج۸۹، ص۸۷ [۵] مواعظ‌امامان‌عليهم‌السلام (ترجمه جلد ۷۵ بحارالأنوار)، ص۲۴۴ منبع: وبسایت انوار طاها https://eitaa.com/bshmk33
💥☄💥☄💥☄💥☄💥 ☄ ⭕️از ديدگاه ، «اسراف كاران» و «تبذير كنندگان» چگونه مجازات می شوند؟ 🔷 و به معناى وسيع كلمه از است كه با اهمّيّت زياد از آنها ياد كرده و مى فرمايد: «وَ أَنَّ الْمُسْرِفِينَ هُمْ اَصْحَابُ النَّارِ؛ ، اهل آتش اند». [مومن، ۴۳] گرچه اين سخن در سوره «مؤمن» از زبان مؤمن آل فرعون نقل شده؛ ولى بر آن صحه نهاده است. همچنين «قرآن» در مورد مى فرمايد: «اِنَّ الْمُبَذِّرِينَ كَانُوا اِخْوَانَ الشَّيَاطِينِ؛ هميشه بوده اند». [اسراء، ۲۷] 🔷روشن است سرنوشت شياطين و برادرانشان، چيزی جز گرفتار شدن در كانونِ قهر و يعنى دوزخ نيست. و «سرف» بر وزن (هدف) به گفته بعضى از ارباب لغت به معناى از حدّ و مرز در هر كارى است، هرچند اين واژه بيشتر در مورد تجاوز از حدّ در هزينه ها اطلاق مى شود. [۱] 🔷به همين دليل و كه از حدّ و مرز الهى تجاوز كرده اند در آياتِ «قرآن»، شمرده شده اند، و حتى كشتار افراد بى گناه نيز نوعى اسراف تلقى شده است. از ماده «بذر» در اصل به معناى پراكنده ساختن است و معمولا در مواردى كه را پراكنده مى سازند و به اصطلاح مى كنند كه نتيجه اش و تضييع است اطلاق مى شود. [۲] 🔷اگر دقيقاً در وضع و اسراف و تبذيرى كه بر آن حاكم است كه نه تنها در مواد غذايى و امكانات مادّى، بلكه در همه چيز از حدّ و مرز تجاوز مى شود بينديشيم، مى بينيم اين و ، قبل از آنكه موجب جهنّمِ آخرت شود، جهنّمِ سوزانى را در همين دنيا فراهم ساخته است كه صغير و كبير در آتش آن مى سوزند و فريادشان به جايى نمى رسد، آنگاه تصديق خواهيم كرد كه و بايد باشد. [۳] پی نوشت: [۱] مفردات الفاظ القرآن، راغب اصفهانى، حسين بن محمد، تحقيق: صفوان عدنان داودی، ص ۴۰۷، (ماده: سرف) [۲] التحقيق فى كلمات القرآن الكريم‏، مصطفوى، حسن‏، دار الكتب العلمية، مركز نشر آثار علامه مصطفوي،‏ بيروت، قاهره، لندن‏، بی تا، چاپ: سوم، ج ۱، ص ۲۳۸، (ماده: بذر). [۳] گردآوری از كتاب: پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: جمعى از فضلاء، دارالکتب الاسلامیه، چ ۹، ج ۶، ص ۲۹۷ منبع: وبسایت آیت الله مکارم (بخش آئین رحمت) https://eitaa.com/bshmk33
⚡️🌹⚡️🌹⚡️🌹⚡️🌹⚡️ 🌹 ⭕️چرا در پاره اى از آيات و داستانها تکرار شده؟ 🔷بايد توجّه داشت در مدّت بيست و سه سال بر حسب موقعيّت ها و حوادث و پيشامدهاى مختلف نازل شده است. يك كتاب خشك قانونى، و يا يك كتاب كلاسيك نيست كه قوانين و مسائل علمى را بطور دسته بندى شده بيان نمايد. قرآن و و است، و هدف آن اين است كه حقايق زندگى انسانى و دستورات لازم براى رسيدن به را بيان كند و از راه نفوذ در روح ها و افكار مردم و موضع قوانين اجتماعى صحيح، جامعه اى به وجود آورد كه كمال مادّى و معنوى را دارا باشد. براى تأمين چنين هدفى، درباره تمام موضوعات مورد لزوم سخن گفته است. قرآن تدريجاً و در حوادث مختلف و براى پاسخگويى به نيازهاى گوناگون در طول ۲۳ سال نازل شده است. 🔷امّا در مورد : در قرآن به دو نوع تكرار برمیخوريم: ۱) تكرار پاره اى از تاريخ ها؛ ۲) تكرار پاره اى از آياتى كه بيان كننده «واقعيّت خاصّى» است.‌ در مورد بايد توجّه كنيد كه هدف اساسى قرآن از ذكر تاريخ گذشتگان، توجّه دادن مردم به قوانين مسلّم زندگى است كه بر زندگى انسان هاى پيشين حكومت داشته است. مى خواهد مردم را با اين قوانين آشنا كند و آنها را توجّه دهد كه و پيشرفت و يا و ملل گذشته چه بوده است؟ خوددارى آنها از قبول دعوت پيامبران چه نتايج خطرناكى به بار آورده و رواج ظلم و ستم با آنها چه كرده و كدام عامل بود كه آنها را به انقراض و سقوط كشانيد و بالاخره نقاط ضعف و قوّتشان چه بوده است؟ 🔷 در داستان ها مردم را به اين قوانين و حقايق متوجّه ساخته و همچنين افراد گردنكش و جبّار را نشان داده است.‌ همين حقيقت ايجاب نموده كه قرآن سرگذشت جوامع گذشته را زير و رو كند و جنبه هاى مختلف آن را نشان دهد. بنابراين، اگر قرآن در موارد مختلفى مثلا از «بنى اسرائيل» و يا «آفرينش آدم» سخن میگويد، در هر مورد به قسمت و فراز خاصّى از اين موضوع اشاره میكند و میخواهد در هر مورد، را به نكته خاصّى توجّه دهد كه در مورد ديگر به آنان توجّه نداده است. اين حقيقتى است كه با دقّت در داستانهاى قرآن به دست مى آيد. 🔷در موارد ديگرى كه پاره اى از آيات قرآن تكرار شده، مثلا تكرار آيه شريفه «فَبِاَىَّ آلاَءِ رَبَّكُمَا تُكَذِّبَانِ» در «سوره الرّحمن» بايد توجّه داشت اين تكرارى براى نتيجه گيرى از در و است. خداوند وقتى براى و فكر يك جمعيّت سخن میگويد، گاهى بر روى موضوعاتى كه جنبه روانى و عاطفى خاصّى دارد تكيه میكند و آنرا تكرار مى نمايد؛ مثلا، در همين سوره «الرّحمن» خداوند، در مقام شمردن است كه در و و و ادامه آن، نقش اساسى دارد، 🔷و همچنين در اين سوره نعمت هاى بزرگى بيان میشود كه در براى انسان فراهم شده است، خداوند در خلال شمردن اين نعمت ها كه به منظور است، آيه «فَبِاَىَّ آلاَءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ» را تكرار میكند و از اين راه در خلال شمردن اين نعمت ها را بيدار میكند، و او را به خضوع در برابر حقيقت وا میدارد و وجدان و عواطفش را تحريك میكند. بنابراين، اين نوع تكرار هم در جاى خود از نظر ارشاد و هدايت لازم است و مخلّ به فصاحت و بلاغت قرآن نيست، بلكه از نيز به شمار میرود؛ زيرا و میگردد. 🔷اين قبيل تكرار در ادبيّات فارسى و عربى فراوان است و شواهد بسيارى از قصايد عرب در دست است كه مشتمل بر تكرار يك «بيت» و يا يك «مصراع» و يا يك «جمله» میباشد. از جمله در قصيده اى كه «عدَّىّ بن ربيعه» دايى «إمْرء القِيس» در مرثيه برادرش «كُليبْ» سروده است، جمله «عَلى أنْ لَيْسَ عِدْلا مِنْ كَليبْ» بيست مرتبه تكرار شده است. در اشعار ادباى بزرگ فارسى زبان نيز نمونه هاى زيادى دارد. منبع: وبسایت راسخون https://eitaa.com/bshmk33
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️منظور از «مجرمان» در قرآن چه کسانی می باشند؟ 🔷در تعبيرات كلى و جامعى درباره ديده مى شود که یکی از آنها تعبیر و است، مى فرمايد: «وَ نَسُوقُ الْمُجْرِمِينَ اِلَى جَهَنَّمَ وِرْداً؛ روز قيامت، مجرمان را [همچون شتران تشنه اى كه به آبگاه مى روند] به سوى جهنّم مى رانيم». [مریم، ۸۶] از ماده «جرم» در اصل به معناى قطع كردن است، لذا در مورد قطع كردنِ ميوه از درختان يا قطعِ خودِ درختان به كار مى رود و از آنجا كه ، خود را با ، از خدا و از و محروم مى سازند اين واژه در مورد آنها به كار رفته است. 🔷در مورد اينكه آيا مفهوم آيه اين است كه هر گناهى الزاماً سبب ورود در دوزخ است يا نظر به مجرمان خاصّى دارد؟ ظاهر آيه گرچه اطلاق دارد، ولى از آيات ديگر ممكن است استفاده شود كه منظور است كه آميخته با و باشد. در آيه ۷۴ سوره «زخرف» مى خوانيم: «اِنَّ الْمُجْرِمِينَ فِي عَذَابِ جَهَنَّمَ خَالِدُونَ؛ در جاودانه مى مانند». مسلّم است كه ، است نه هر گنهكارى، 🔷و در آيات ۴۰ تا ۴۲ سوره «مدّثر» مى خوانيم: «فی جَناتٍ يَتَسَائَلُونَ * عَنِ الْمُجْرِمِينَ * مَا سَلَكَكُمْ فِي سَقَرَ»؛ (بهشتيان از مى پرسند چه چيز سبب شد كه شما شويد؟) و آنها در پاسخ، را مى شمرند از جمله كه مساوى با است. نظير اين معنا كه سخن از جرمِ آميخته با كفر است در آيات متعدد ديگرى نيز آمده است. [۱] اين احتمال نيز وجود دارد كه مراد از در آيه مورد بحث، است كه كاملا در گناه فرو رفته اند به گونه اى كه نه شايسته شفاعتند و نه در خور عفوّ خدا، اينها عموماً وارد مى شوند. پی نوشت: [۱] سوره اعراف، آيات ۴۰، ۸۴ و ۱۳۳؛ سوره حجر، آيات ۱۲ و ۵۸؛ سوره فرقان، آيه ۳۱؛ سوره نمل، آيه ۶۹ و غير اينها كه درباره اقوامى همچون قوم لوط، قوم فرعون و دشمنان انبياء است كه همه كافر بودند، و كلمه «مجرم» در مورد آنان به كار رفته است. 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: جمعى از فضلاء، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، چ نهم، ج ۶، ص ۲۹۷ https://Eitaa.com/bshmk33
🌸☄🌸☄🌸☄🌸☄🌸 ☄ ⭕️امام علی (ع) (ص) را چگونه بیان می فرماید؟ 🔷 (ع) در بخشی از خطبه اول ، اشاره به چهار نکته مى فرماید: نخست، مسأله و بخشى از و آن حضرت و نشانه هاى نبوّت او. دوّم، وضع دنیا در زمان قیام آن حضرت از نظر انحرافات دینى و اعتقادى و نجات آنها از این ظلمات متراکم، به وسیله نور محمّدى (ص). سوّم، رحلت پیامبر از دار دنیا. چهارم، که از آن حضرت باقى مانده، یعنى . در قسمت اوّل مى فرماید: «اِلى اَنْ بَعَثَ اللهُ سُبْحانَهُ مُحَمَّداً رَسُولَ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ لاِنْجازِ عِدَتِهِ وَ اِتْمامِ نُبُوَّتِهِ؛ قرن ها گذشت و روزگاران سپری شد] تا این که خداوند سبحان، (ص) را براى وفاى به عهد خود و کامل کردن نبوّتش برانگیخت و مبعوث کرد». سپس اشاره به بخشى از آن حضرت کرده، مى فرماید: «مَاْخُوذاً عَلَى الْنَبییّنَ میثاقُهُ؛ این در حالى بود، که از پیمان درباره او گرفته شده بود [که به او ایمان بیاورند و بشارت ظهورش را به پیروان خویش بدهند]»؛ ««مَشْهُورَةً سِماتُهُ، کَریماً میلادُهُ؛ در حالى که و بود». این تعبیر ممکن است اشاره به کرامت و عظمت پدر و مادر و اجداد او باشد و یا برکاتى که او براى جهانیان فراهم گشت، چه اینکه مطابق نقل تواریخ، همزمان با تولّد آن حضرت بتها در خانه کعبه فرو ریختند، آتشکده فارس خاموش شد، دریاچه ساوه که مورد پرستش گروهى بود خشکید و قسمتى از قصر شاهان جبّار در هم شکست و فرو ریخت و همه اینها بیانگر آغاز عصر جدیدى در مسیر و مبارزه با شرک بود. 🔷سپس مى افزاید: «وَ اَهْلُ الاَرْضِ یَومَئِذ مِلَل مُتَفَرِّقَة وَ اَهْواء مَنْتَشِرَة وَ طَرائِقُ مُتَشَتِّتة؛ در آن روز ، داراى مذاهب پراکنده و افکار و خواسته هاى ضدّ و نقیض و راه ها و عقاید پراکنده بودند». «بَیْنَ مُشَبِّه للهِ بِخَلْقِهِ اَوْ مُلْحِد فِى اسْمِهِ اَوْ مُشیر اِلى غَیْرِهِ؛ گروهى خدا را به مخلوقاتش تشبیه مى کردند و گروهى نام او را بر بتها مى نهادند یا به غیر او اشاره و دعوت مى کردند». «ملحد» از مادّه «لحد» بر وزن مَهْد به معناى حفره اى است که در یک طرف قرار گرفته است و به همین جهت به حفره اى که در یک جانب قرار گرفته است لحد مى گویند، سپس به هر کارى که از حدّ وسط منحرف به سوى افراط و تفریط شده، الحاد گفته مى شود و شرک و بت پرستى را نیز به همین جهت الحاد مى گویند و منظور از جمله بالا «مُلْحِد فِى اسْمِهِ» همان است که در بالا اشاره شد که نام خدا را بر بتها مى نهادند؛ مثلا به یکى از بتها اللات و به دیگرى العزّى و به سوّمى منات مى گفتند که به ترتیب از الله و العزیز و المنّان منشتق شده است و یا این که منظور آن است که صفاتى براى خدا همچون صفات مخلوقات قائل مى شدند و اسم او را دقیقاً بر مسمّى تطبیق نمى کردند. جمع میان هر دو تفسیر نیز ممکن است. سپس مى افزاید: «پس خداوند آنها را به وسیله آن حضرت از رهایى بخشید و با ، آنان را از نجات داد». 🔷بعد به فراز دیگرى از این بحث پرداخته، مى فرماید: «سپس خداوند سبحان لقاى خویش را براى پیامبر (ص) انتخاب کرد، و آنچه را نزد خود داشت براى او پسندید و او را با رحلت و انتقال از دار دنیا به سراى آخرت، گرامى داشت و از گرفتارى در چنگال مشکلات نجات بخشید»؛ «آرى در نهایت احترام او را قبض روح کرد، درود خدا بر او و آلش باد»؛ «او هم آنچه را انبیاى پیشین براى امّت خود به یادگار گذارده بودند در میان شما به جاى نهاد»، «زیرا آنها هرگز را بى سرپرست و بى آن که راه روشنى در پیش پایشان بنهند و پرچمى برافراشته، نزد آنها بگذارند رها نمى کردند!». بدیهى است منظور امام (ع) از تعبیر بالا همان چیزى است که در آمده است که طبق این روایت متواتر، (ص) فرمود: «من از میان شما مى روم و در میان شما به یادگار مى گذارم: و که اگر به این دو تمسّک جویید، هرگز گمراه نخواهید شد و این دو از یکدیگر جدا نمى شوند تا در کنار نزد من آیند». به هر حال نسبت به منحصر به حال حیاتشان نبوده است و بدون شک، نگران آینده آنها نیز بوده اند، بیش از آنچه پدر به هنگام وفات، نگران فرزندان خردسال خویش است؛ به همین دلیل نمى توان باور کرد که آنها را بدون برنامه روشن و سرپرست و وصیّى، رها سازند و زحمات یک عمر خویش را براى هدایت آنان بر باد دهد.  📕پيام امام اميرالمومنين (ع)، ناصر مكارم شيرازى، دارالكتب الاسلاميه‏، ۱۳۸۷ش‏، ج ۱، ص ۲۲۸ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) https://Eitaa.com/bshmk33
💥☄💥☄💥☄💥☄💥 ☄ ⭕️چرا خداوند در دنیا به «ظالمان» مهلت می دهد؟ 🔹 (علیه السلام) در خطبه ۹۷ مى فرمايد: «وَ لَئِنْ أَمْهَلَ الظَّالِمَ فَلَنْ يَفُوتَ أَخْذُهُ، وَ هُوَ لَهُ بِالمِرْصَادِ عَلَى مَجَازِ طَرِيقِهِ، وَ بِمَوْضعِ الشَّجَا مِنْ مَسَاغِ رِيقِهِ؛ اگر خداوند، و را [چند روزى] مهلت دهد، چنان نيست كه فرصت مجازات او از دستش برود، او در ، بر سر راه ستمگر است و گلوى وى را در دست دارد؛ هر زمان بخواهد مى فشارد، آنچنان كه نتواند آب دهان را فرو بَرَد». 🔹اين همان چيزى است كه كراراً به آن اشاره كرده و مى فرمايد: «وَ لَا يَحْسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّمَا نُمْلِي لَهُمْ خَيْرٌ لأَنْفُسِهِمْ إِنَّمَا نُمْلِي لَهُمْ لِيَزْدَادُوا إِثْماً وَ لَهُمْ عَذَابٌ مُهِينٌ؛ آنها كه كافر شدند تصوّر نكنند اگر به آنان مى دهيم به سودشان است؛ ما به آنها مهلت مى دهيم براى آنكه بر گناهان خود بيفزايند و براى آنها است» [آل عمران، ۱۷۸] و در جاى ديگر مى فرمايد: «اِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصَادِ؛ به يقين پروردگار تو در كمينگاه [ظالمان] است». [فجر، ۱۴] اين موضوع، نه تنها در عصر امام على (علیه السلام) و درباره ستمگران شام و گردنكشان لشكر عراق صادق است، بلكه امروز هم براى همه ما درس آموزنده اى است كه درباره ، نبايد سبب غرور و غفلت آنها گردد. 🔹در حديثى از امام صادق (عليه السلام) مى خوانيم كه: «خداوند فرشته اى را [براى مأموريتى] به زمين فرستاد؛ مدّتى در زمين ماند و سپس به آسمان عروج كرد؛ به او خطاب شد در زمين چه ديدى؟ گفت: شگفتى هاى فراوانى ديدم و از عجيب‌ترين چيزهايى كه ديدم اين بود كه بنده اى از بندگانت را غرق نعمتت ديدم؛ رزق و روزىِ تو را مى خورد و ادّعاى خدايى مى كرد، من از جرأت و جسارت او در برابر تو و از تو در برابر او در شگفتى فرو رفتم! خداوند فرمود: آيا از حلم من تعجّب كردى؟! من چهارصد سال به او مهلت دادم، كمترين ناراحتى جسمانى پيدا نكرد و هر چه از دنيا مى خواست به آن مى رسيد و غذا و آب او كمترين تغييرى پيدا نمى كرد [اينها همه براى اين بوده است تا او را بيازمايم و بندگان را هم به وسيله او آزمايش كنم]». پی نوشت‌؛ [۱] الخصال‏، ابن بابويه، انتشارات اسلامى‏، قم، چ اول‏‏، ج ‏۱، ص ۴۱ 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، چ اول‏، ج ۴، ص ۲۸۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) https://Eitaa.com/bshmk33