eitaa logo
کافه انارستانِ منِ طو ♥️🇮🇷
3.3هزار دنبال‌کننده
10.5هزار عکس
2.4هزار ویدیو
45 فایل
﷽ از تمام دنیا یک دوستت دارم طو برایم کافیست ... موجیم که آسودگی ما عدم ماست ... @Hazrate_anar
مشاهده در ایتا
دانلود
🍀 مردی كه سودی نداشت ... "فایده، كلمه ای این همه بی معنی نشده بود كه ظهر آن روز شد". مرد گفت: "پسر رسول! با تو عهد كرده بودم تا فایده دارم بمانم". پسر رسول نشسته بود كنار تن خونی آخرین نفری كه رفته بود میدان و سر و رویش غرق خاك و عرق بود. مرد گفت: "تنها دو تن از یارانت مانده اند، پایان معلوم شده". پسر رسول چیزی نگفت. صدای مرد آهسته تر شد: "در ماندن من سودی نیست آقا! بگذارید بروم". پسر رسول سر بلند نكرد. فقط گفت:‌ "كاش زودتر رفته بودی". لحنش ناگهان نگران شد: "اسبی نمانده از این سپاه عظیم چه طور پیاده می گذری؟" از همان جا كه نشسته بود، كنار تن خونی آخرین یار، دید كه مرد سود و زیان، اسبش را پیش تر لابه لای خیمه ها پنهان كرده. دید كه مرد سوار شد و دید كه دور شد ... 😔😔😔 داستان درباره ضحاك ابن قیس مشرقی است @anarestane_maneto
💚 بهشتیان که شراب طهور می خوردند به چای خوردن دیوانگان حسد بردند ... 💚💚💚 @anarestane_maneto
🌐 "طالبان در برخی مناطق از مردم خواسته‌اند به نشانه‌ی اینکه دختر جوانی در خانه دارند، روی در خانه‌‌ی خود علامت گذارند." باید زن باشی تاحتی فرسنگ‌ها دور از آن خاک، از تصور این وحشت، لرز را بر انگشتانت، خفگی را در گلویت و مرگ را در قلبت احساس کنی.😔🖤 @anarestane_maneto
کافه انارستانِ منِ طو ♥️🇮🇷
#تووییت 🌐 "طالبان در برخی مناطق از مردم خواسته‌اند به نشانه‌ی اینکه دختر جوانی در خانه دارند، روی د
💌 (ع)؛ زنده‌ی جاویدی است که هر سال دوباره شهید می‌شود و همگان را به یاریِ جبهه‌ی حقِ زمان خود دعوت می‌کند ...! 💚💚💚 @anarestane_maneto
بی تفاوت نباشیم بخاطر قلب خودمونم که شده نباید بی تفاوت بگذریم اگه صدامون جایی نمی‌رسه و کمکی از دستمون برنمیاد لااقل براشون دعا کنیم🙏💔
💚 ز كویِ یار بیار ای نسیمِ صبح غباری ... 💚💚💚 @anarestane_maneto
💌 بسم الله الرحمن الرحیم لاَّ یَسْتَوِی الْقَاعِدُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ غَیْرُ أُوْلِی الضَّرَرِ وَالْمُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللّهِ گمانم هنوز ظهر عاشورا نرسیده بود که عبدالله از شما اذن میدان خواست: را می گویم آقا! شما دعایش کردید و رخصتش فرمودید. اما چشم های نگران کسی آن سوی خیمه همسرش را می پایید. نگران، نه از آن رو که خون همسرش بر زمین شما ریخته شود، نه! نگران از آن که آیا عبدالله خوب از عهده یاری شما بر می آید؟ عبدالله اما را خوب می شناخت. انگشتان دست چپش را که قطع کردند رجزی خواند که قلب بانو از شوق و تحسین لرزید، دیگر تاب نیاورد. نیزه ای از گوشه خیمه برداشت و به سوی عبدالله شتافت: « فدایت شوم! در راه مولایمان استقامت کن عبدالله!». عبدالله تلاش کرد او را به خیام بازگرداند. اما بانو انگار که تصمیمش را گرفته باشد فریاد زد: «به خدا که رهایت نمی کنم تا در کنارت کشته شوم!» این بار شما پا پیش گذاشتید آقا و بانوی عبدالله را دعای خیر کردید و به او فرمودید که به خیمه ها بازگردد. جان پاک عبدالله که به آسمان ها عروج کرد. بانو خودش را به بالین همسرش رسانید و با حسرتی عمیق زبان گشود که: « بهشت گوارایت باد عبدالله! از خدایی که بهشت را نصییب تو گردانید می خواهم مرا هم در بهشت همنشین تو گرداند!». لحظه ای نگذشت که شما دیدید آقا، غلام شمر را که به فرمان اربابش عمودی آهنین بر سر این بانو فرود آورد و شما دیدید که باغِ قشنگ آرزویش چه زود ثمر داد! ! سلام بر تو و همسرت که عاشقانه به هم آمیخت و پیشِ پای (ع) ریخت. 💚💚💚 @anarestane_maneto
♥️ میدونین چی میگه؟! میگه: انگشت نمای خلق بودن زشت است ولیک با تو زیباست ... ❤️❤️❤️ حکایت ماست :) @anarestane_maneto
🍀 در مسجد کوفه گفت: چون موفق به رمی الجمرات در حج نشدید به سمت کربلا بروید. یکی گفت: ای شیخ ...! چون ناتوانم، استطاعت از جنگ ندارم قاضی گفت: سنگ تیز کن ... 😔😔😔 📚 ازکتاب @anarestane_maneto
💌 حتی از حلال مباح هم نه، که باید از مستحب و حتی واجب هم گذشت. باید به کعبه پشت کرد و حج واجب را رها ساخت و رو کرد به حسین و این است سرّ ادب زیارت در محضر امام: [پشت به قبله و رو به امام] حج واجب حرام می‌شود بر پیرو حسین وقتی خود حسین در حج نباشد. چه حادثه شگفتی که واجب هم به پای او کنار می‌رود، حتی حج، حج واجب! چرا که حسین است و جایی که اوجب هست، ترجیح بر واجب پیدا کردن امری بدیهی است. 💚💚💚 📚 از کتاب @anarestane_maneto